کرمان رصد - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
مهدی بازرگان| جمهوری اسلامی ایران سفرای خود در سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلیس را برای مشورت به تهران فراخواند. این اقدام در واکنش به رد قطعنامه پیشنهادی چین و روسیه در نشست روز جمعه و با هدف تمدید ششماهه اسنپبک، سوءاستفاده تروئیکا از سازوکار حل اختلاف برجام و تلاشهای مخرب این سه کشور برای بازگرداندن قطعنامههای لغوشده شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران انجام شد. همچنین مجید نیلی، سفیر ایران در آلمان طی نوشتهای در شبکه اجتماعی ایکس تأکید کرد: «ایران همانگونه که در برابر تجاوزات رژیم اسرائیل و آمریکا از منافع و امنیت ملی خود دفاع کرده، در برابر زیادهخواهیهای مغایر با حقوق بینالملل نیز با تمام توان ایستادگی خواهد کرد. آنها افزودند این مقاومت، درواقع دفاع از دیپلماسی، حقوق بینالملل و حاکمیت قانون در مقابل رویکرد زور و فشار جهانی است».
اقدامی با پیام چندلایه
اقدام تهران در فراخواندن سفرای خود از آلمان، فرانسه و انگلستان برای مشورت، حرکتی بود که پیامهای چندلایه و معناداری در سطح دیپلماسی بینالمللی مخابره کرد. این تصمیم در پی تحرکات سه کشور اروپایی برای فعالسازی سازوکار حل اختلاف برجام و بازگرداندن تحریمهای لغوشده شورای امنیت سازمان ملل انجام شد و درواقع پاسخی مستقیم به اقداماتی بود که از نگاه تهران، ناقض روح برجام و تعهدات پیشین طرفهای غربی به شمار میرود.
در سطح نخست، این فراخوان نشاندهنده نارضایتی عمیق جمهوری اسلامی ایران از نقش سه کشور اروپایی در روند بازگشت تحریمها بود. تهران معتقد است که برجام توافقی چندجانبه و مبتنی بر تعهدات متقابل بوده است، اما خروج یکجانبه آمریکا از این توافق و ناتوانی اروپا در عمل به وعدههای خود، موجب شد ایران بهتدریج بخشی از تعهدات هستهای خود را کاهش دهد. از نگاه ایران، تلاش اخیر کشورهای اروپایی برای فعالسازی مکانیسم ماشه، نهتنها نادیدهگرفتن واقعیتهای میدانی و حقوقی است، بلکه به منزله مشروعیتبخشی به فشارهای حداکثری آمریکا علیه تهران تلقی میشود. فراخواندن سفرای ایران در این کشورها به نوعی اعتراض رسمی و دیپلماتیک به این رویکرد بود و نشان داد که صبر تهران در برابر رفتارهای دوگانه غرب رو به پایان است.
اما در سطح دوم، این اقدام پیامی آشکار به غرب ارسال کرد، مبنی بر اینکه ایران آماده ورود به مرحلهای جدید و پرتنش در مناسبات دیپلماتیک است. بازگرداندن سفرای ایران برای مشورت معمولا نشانهای از رسیدن روابط به نقطه حساسی است که در آن، ادامه همکاری در چارچوبهای پیشین دیگر ممکن یا منطقی به نظر نمیرسد. در این مورد خاص، تهران با این حرکت نمادین اعلام کرد که ادامه روند فعلی، بدون تغییر اساسی در رفتار طرفهای غربی، میتواند به بازتعریف سیاست خارجی ایران و حتی کاهش سطح روابط دیپلماتیک منجر شود.
این اقدام درعینحال حامل پیامی راهبردی برای اروپا بود، دال بر اینکه اگرچه ایران همچنان از درِ گفتوگو و دیپلماسی سخن میگوید، اما این آمادگی را دارد که در صورت تداوم فشارها و اقدامات خصمانه، رویکردی متفاوت و شاید تقابلیتر در پیش بگیرد. به عبارت دیگر، فراخواندن سفرای ایران نه صرفا واکنشی احساسی، بلکه بخشی از محاسبهای دقیق برای بازتنظیم معادلات دیپلماتیک بود؛ اقدامی که میتواند مقدمهای بر بازنگری جدی در روابط ایران و اروپا باشد.
این حرکت تهران اعلام پایان فصل پیشین مذاکره و همکاری تلقی میشود؛ فصلی که با امید به تعهد اروپا به برجام آغاز شد اما با ناکامی در تحقق منافع اقتصادی و سیاسی ایران همراه بود. اکنون به نظر میرسد ایران با این اقدام، بر لزوم تعریف چارچوبهای جدید در تعامل با غرب تأکید کرده و هشدار داده است که هرگونه فشار یکجانبه میتواند پیامدهای سیاسی و امنیتی گستردهای در پی داشته باشد.
مسیر پیشروی ایران و اروپا
حال باید پرسید که فراخوان شبانه سفرای ایران از آلمان، فرانسه و انگلیس چه مسیری را برای روابط دو طرف ترسیم خواهد کرد. این حرکت نشان داد که تهران دیگر حاضر نیست در برابر اقدامات یکجانبه و به نظر خود «غیرمسئولانه» اروپا سکوت کند و آماده است وارد فاز جدیدی از تعاملات دیپلماتیک شود؛ فازی که ممکن است با کاهش سطح روابط یا حتی تغییر ماهیت همکاریها همراه باشد. براساس شواهد موجود، آینده روابط ایران و اروپا را میتوان در قالب سه سناریوی اصلی ترسیم کرد. سناریوی نخست بازگشت به گفتوگو و احیای نسبی روابط است. در این حالت، اروپا با درک پیام تهران و عقبنشینی از مسیر فشار، میتواند زمینه را برای بازگشت سفرا و ازسرگیری روابط عادی فراهم کند. چنین رویکردی البته مستلزم آن است که اروپا استقلال عمل بیشتری از سیاستهای ایالات متحده نشان دهد و بهجای پیروی از راهبرد فشار حداکثری، بار دیگر به مسیر دیپلماسی بازگردد. تحقق این سناریو میتواند فرصتهای تازهای برای احیای برجام یا دستکم کاهش تنشهای موجود ایجاد کند.
سناریوی دوم ناظر به تشدید تنشهاست. اگر سه کشور اروپایی به اقدامات خصمانه خود ادامه دهند و همچنان بر فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگرداندن تحریمها پافشاری کنند، تهران ممکن است سطح روابط دیپلماتیک را بیشازاین کاهش دهد یا حتی به سمت گسست کامل حرکت کند. این سناریو میتواند همکاریهای اقتصادی، امنیتی و سیاسی را به حداقل برساند و شکافی عمیق میان ایران و اروپا ایجاد کند؛ شکافی که پرکردن آن در کوتاهمدت دشوار خواهد بود.
سناریوی سوم راهی میانه است که بر همکاری محدود و حسابشده تأکید دارد. در این وضعیت، تهران و پایتختهای اروپایی ضمن حفظ اختلافات عمیق در حوزههایی مانند برجام و تحریمها، در برخی موضوعات مشترک مانند امنیت منطقهای، انرژی یا مهاجرت، همکاریهای محدود و فنی را ادامه خواهند داد. این رویکرد نه به معنای آشتی کامل است و نه قطع رابطه، بلکه حالتی است که در آن دو طرف صرفا برای جلوگیری از تنشهای بیشتر، کانالهای ارتباطی را باز نگه میدارند.
در مجموع، فراخوان سفرای ایران اقدامی تاکتیکی بود که چند پیام روشن برای اروپا داشت. نخست آنکه تهران ابزارهای متعددی برای پاسخ به فشارها در اختیار دارد؛ دوم اینکه ایران آماده است در صورت لزوم، معادلات دیپلماتیک را بازتعریف کند؛ و سوم آنکه این تصمیم نه نشانه ضعف، بلکه بیانگر عزم تهران برای دفاع از حقوق و منافع ملی در عرصه بینالمللی است. آینده روابط ایران و اروپا در گرو انتخابی است که این کشورها در هفتهها و ماههای آینده انجام خواهند داد؛ انتخابی میان بازگشت به مسیر دیپلماسی، تشدید تنش یا همکاری محدود و محتاطانه.
بازار ![]()