کرمان رصد - ایسنا /دانشمندان در یک پژوهش جدید نشان دادند که طنزپردازی و خنداندن افراد در محل کار هم تاثیرات مثبت و هم تاثیرات منفی دارد.
یکی از راهحلهای پیشرفت در کار و لذت بردن از آن، استفاده از شوخطبعی است. طبق توصیههای سنتی، گفتن لطیفه، طعنههای کنایهآمیز و حکایات هوشمندانه، شما را در محل کار دوستداشتنیتر میکند، استرس را کاهش میدهد، گروه را تقویت میکند، خلاقیت را شکوفا میکند و حتی پتانسیل مدیریت شما را نشان میدهد. دانشمندان در یک مطالعه جدید، شوخطبعی و پویاییهای محل کار را مطالعه کردند. نتایج این مطالعه نشان میدهد که بامزه بودن، دشوارتر از آن چیزی است که اکثر مردم فکر میکنند.
بازار ![]()
به نقل از اساف، طبق نتایج بهدستآمده در این پژوهش، ضرر گفتن یک لطیفه بد اغلب بیشتر از سودی است که ممکن است از گفتن یک لطیفه خوب به دست آورید. برای این که شوخطبعی برایتان مفید باشد، لازم نیست لطیفههای بسیار خندهدار بگویید. در عوض، شما میتوانید یاد بگیرید که مانند یک طنزپرداز فکر کنید و همیشه در نظر داشته باشید که شوخطبعی، یک تجارت پرخطر است. طنز با شکستن هنجارها کار میکند و هنگامی که این قوانین به روش صحیح شکسته نشوند، ممکن است بیشتر به شهرت شما آسیب برسانند تا این که به گروه شما کمک کنند.
پژوهشگران، نظریه «نقض بیضرر»(benign violation theory) را برای توضیح این موضوع توسعه دادندکه چه چیزی باعث خنده میشود و چرا تلاشها برای شوخطبعی اغلب به ویژه در محل کار نتیجه معکوس میدهند. شوخطبعی زمانی ایجاد میشود که چیزی به طور همزمان اشتباه و قابل قبول باشد. مردم لطیفهها را زمانی خندهدار میدانند که قوانین را میشکنند و در عین حال بیضرر به نظر میرسند. اگر یکی از این عناصر را هنگام گفتن یک لطیفه از دست بدهید، مخاطبان شما آن را درک نخواهند کرد.
خنداندن مردم در محیط اداری، دشوارتر از خنداندن آنها در یک نمایش طنز است. آنچه برای یک همکار، اشتباه اما قابل قبول است، ممکن است با توجه به تفاوت در سابقه کاری، فرهنگ، جنسیت یا حتی حال و هوا صرفاً اشتباه باشد. هنگامی که دانشمندان در آزمایشهای خود از افراد عادی خواستند بامزه باشند، اکثر تلاشها بینتیجه ماندند یا از خطوط قرمز رد شدند. بامزه بودن بدون توهینآمیز بودن از اهمیت بالایی برخوردار است.
این امر به ویژه برای بانوان صادق است زیرا سوابق قوی نشان میدهند که آنها برای رفتارهایی مانند ابراز خشم، رفتار سلطهگرانه یا حتی درخواست کردن در مذاکرات که توهینآمیز تلقی میشوند، با واکنشهای شدیدتری نسبت به مردان مواجه میشوند.
ممکن است هیچ احترامی به دست نیاورید
مدیرانی که از شوخطبعی به طور مؤثر استفاده میکنند، با اعتماد به نفس و شایستهتر به نظر میرسند و موقعیت آنها بهبود مییابد. با وجود این، هنگامی که تلاشهای آنها در آزمایش با شکست مواجه میشد، همان مدیران موقعیت و اعتبار خود را از دست میدادند. شوخطبعی ناموفق تنها به موقعیت مدیر آسیب نمیرساند، بلکه باعث میشود کارمندان کمتر به آن مدیر احترام بگذارند، از او مشاوره بخواهند یا به مدیریت وی اعتماد کنند.
حتی زمانی که لطیفهها تاثیرگذار باشند هم شوخطبعی میتواند نتیجه معکوس داشته باشد. دانشجویان بازاریابی در یک مطالعه دستور داشتند متنهای خندهدار را برای تبلیغات بنویسند. تبلیغاتی که آنها نوشتند، خندهدارتر اما کماثرتر از دانشجویانی بود که دستور داشتند متنهای خلاقانه یا متقاعدکننده بنویسند. مطالعه دیگری نشان داد مدیرانی که بیش از حد لطیفه میگویند، کارمندان را به تظاهر به تفریح مجبور میکنند و این امر، انرژی آنها را تخلیه میکند، رضایت شغلی را کاهش و فرسودگی شغلی را افزایش میدهد.
خطرات این موضوع گاهی به دلیل تبعیض، برای زنان بیشتر است. هنگامی که زنان در سخنرانیها از شوخطبعی استفاده میکنند، اغلب کمتر توانمند و دارای موقعیت پایینتری نسبت به مردان قضاوت میشوند. نکته اصلی این است که گفتن یک لطیفه عالی به ندرت باعث ارتقاء شما میشود و گفتن یک لطیفه بد میتواند شغل شما را به خطر بیندازد.
معکوس عمل کنید و شکاف ایجاد کنید
دانشمندان توصیه میکنند که به جای تلاش برای خندهدار بودن در محل کار، روی موضوعی که آنها آن را فکر کردن خندهدار مینامند تمرکز کنید. «دیوید اگیلوی»(David Ogilvy) اسطوره تبلیغات، یک نقلقول معروف در این زمینه دارد: بهترین ایدهها به عنوان لطیفه به وجود میآیند. بنابراین، تلاش کنید تا حد امکان خندهدار فکر کنید.
اگیلوی، کارمندان را تشویق میکرد تا مانند طنزپردازها با استفاده از وارونه کردن انتظارات، استفاده از شبکههای خود و پیدا کردن جایگاه خود فکر کنند. طنزپردازها اغلب شما را به یک سمت هدایت میکنند و سپس مسیر را تغییر میدهند. دانشمندان در این مطالعه متوجه شدند که بسیاری از بهترین طنزپردازها سعی نمیکنند همه را راضی کنند. آنها با محدود کردن مخاطبان خود به شکلی آگاهانه به موفقیت دست پیدا میکنند.
کسب و کارهایی که همین روند را انجام میدهند، برندهای قویتری میسازند. برای مثال، برخی افراد چای داغ و برخی دیگر چای سرد میخواهند. تنها سرو چای گرم همه را راضی نمیکند. به همین ترتیب، شما میتوانید در کسب و کار با تصمیمگیری درباره این که ایده شما برای چه کسی مناسب است و برای چه کسی نیست، موفق شوید و محصول یا سیاست خود را بر این اساس تنظیم کنید. ساخت یک گروه موفق در محل کار به معنای گوش دادن قبل از صحبت کردن، خوب نشان دادن شرکای خود و متعادل کردن نقشهاست.
همه افراد نمیتوانند بامزه باشند. به همین دلیل است که پژوهشگران استدلال میکنند هوشمندانهتر است که مانند یک طنزپرداز فکر کنیم تا این که سعی کنیم مانند آنها عمل کنیم. متخصصان با وارونه کردن فرضیات، همکاری برای نوآوری و ایجاد شکافها میتوانند راهحلهای جدیدی را ایجاد کنند و بدون طنز بیجا، در کسبوکار خود مطرح شوند.