کرمان رصد - فرهیختگان / «انحصارطلبی انقلابیگری نیست» عنوان یادداشت روز در روزنامه فرهیختگان به قلم کبری آسوپار است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
از دل دوقطبی روحانی - جلیلی بر محور مناظره کذایی برجامی که بحث آن پس از فعالشدن مکانیسم ماشه از فضای مجازی سر برآورد، یک انحصارطلبی قابلتأمل از طرف انقلابی ماجرا هویداست که نباید از کنار آن ساده گذشت. این انحصارطلبی در باطن خود، هم غیریتسازی دارد، هم تکفیر؛ هم خودشیفتگی دارد و هم حقبهجانبی همواره؛ در نهایت به آنجا میرسد که «هرکس با ما نیست، علیه ماست.» این ما هم بر محور محدود «رأی به کاندیدای انتخاباتی ما» تعریف میشود و اینگونه در مرزبندیهای غیراعلامی - اما اعمالی - جریان مییابد که فلانی همه مواضعش نادرست و خودش همسوی دشمنان و خط و ربطش منافقانه و غیرانقلابی است، چون به کاندیدای ما رأی نداده و فلانی همه مواضعش درست و انتقاد به او حرام و خودش انقلابی است، چون به کاندیدای ما رأی داده است.
اینکه فقط ما درست میگوییم، فقط ما متوجه آسیبهای برجام شدیم، فقط ما حق را دریافتهایم، فقط ما پشتیبان نظام و رهبری ماندهایم و فقط ما هسته سخت نظام هستیم؛ شاید صرفاً مظلومنمایی و اگزجره کردن «تنهایی در مقاومت برای حق» باشد که به لحاظ روانی میتواند مخاطب را به دنبال خود بکشد، اما در بطن خود انحصارطلبی خطرناکی دارد.
خطرناک ازاینجهت که اولاً دروغ است، ثانیاً جبهه انقلاب را در یک جمع محدود خلاصه میکند و سایرین را با غیریتسازی میراند، ثالثاً دیگران را با نگاه صفر و صدی تکفیر میکند؛ رابعاً اعتماد مردم را از مسئولان سلب میکند؛ خامساً همه نهادهای جمهوری اسلامی را طرد میکند و وقتی سه قوه و بسیاری فرماندهان نظامی و بزرگان سیاست و حتی تشکیلات مرتبط با رهبری را از دایره انقلاب خارج کردی، دیگر چطور میخواهی از نظامی که اینان ادارهاش میکنند، دفاع کنی؟ و بسیاری آسیبهای دیگر که همگی به انسجام ملی ضربه میزنند و به دوقطبیها حتی در جبهه انقلاب اصالت میدهند و باعث تشدید تنشهای سیاسی میشوند. اما به نظر میرسد گزاره تثبیت خود بهعنوان تنها حامی حق چنان پررنگ است که اجازه نمیدهد آسیبهایی که این انحصارطلبی بر پیکره نظام میزنند، دیده شود.
انقلابیگری میانهای با انحصارطلبی ندارد. انقلابی دنبال جذب حداکثری است و تلاش میکند دایره انقلاب را توسعه دهد و حتی از صدور آن بگوید؛ اما برخی گویا انحصارطلبی را نهتنها مخالف انقلابیگری نمیدانند، بلکه تکفیر دیگری و تنها بر حق دانستن خود را اصل انقلابیبودن تعریف کردهاند. انقلاب اسلامی تولید انحصاری یک شرکت خصوصی نبود که نمایندگی انحصاریاش دست کسی باشد و از قضا امامین انقلاب عبای گستردهای برای گستراندن بر سر همه جریانهای سیاسی داخل نظام دارند و اگر جریانی بر طبل «فقط ما انقلابی هستیم» میکوبد، یعنی از آرمانهای انقلاب فاصله گرفته است.
بازار ![]()
روحانی در موضوع برجام و همه جریان تندروی اصلاحطلب در مقیاسی کلی و نه فقط برجام، البته که از این انحصارطلبی استقبال میکنند. به این دلیل که ترجیح میدهند همه منتقدان و مخالفان خود را محدود و منحصر در همین سوپرانقلابیها معرفی کنند تا بتوانند با یک برچسب تندرو، همه را از میدان اعتبار خارج کنند. لذا به همان اندازه که سوپرانقلابیها میخواهند خود را تنها منتقدان برجام و تنها دلسوزان نظام و کشور و انقلاب و تنها ایستادگان مقابل غرب معرفی کنند، تندروهای اصلاحطلب هم ترجیح میدهند فقط با همین طیف وارد چالش شوند و باقی منتقدان خود و خط میانه اصولگرایی را نادیده بگیرند.
اصلاحطلبان برای رسیدن به این دوقطبی که بتواند منافع آنان در مدیریت افکار عمومی را تأمین کند، در ماههای گذشته تلاشهای متعددی کردند و نشانههای آنکه علاقه دارند تا منتقدشان را خودشان از بین همه جریانهای مخالف انتخاب کنند، هویدا بود، فقط کمی دقت نظر میخواست. این رویکرد همیشه اصلاحطلبان بوده و از این تیر، نشانهای متعدد و همزمان شکار میکردند، اما در دورانی که دولت اصلاحطلب بر سر کار است و اصلاحطلبان باید پاسخگوی عملکرد دولت باشند و در دورانی که برجام- بزرگترین دستاورد تخیلی اصلاحطلبان- عمر بیفایده و پرخسارتش به پایان میرسد، آنها بیشازپیش تلاش کردند از میان همه منتقدان، حریفی برای خود برگزینند و او را بهعنوان «تنها حریف» بالا بیاورند. یک روز از دولت سایه جلیلی در روزنامه رئیس شورای اطلاعرسانی دولت تیتر زدند که مانع کار است و روزی دیگر به بهانه تغییر دبیر شورایعالی امنیت ملی، موج حذف جلیلی از این شورا را به راه انداختند. خودشان هم میدانستند دروغ میگویند، اما هدف تحریک طرف مقابل بود تا به این هماوردی انحصاری تن بدهد. سرانجام وقتی پس از فعالشدن مکانیسم ماشه، فیلم یک سال پیش حسن روحانی برای مناظره با جلیلی را بازنشر کردند، جلیلی وارد بازیشان شد و بهخوبی نقش رقیب انحصاری را پذیرفت. درحالیکه حامیان روحانی میکوشیدند جلیلی را تنها مخالف و تنها سوی مقابل خود تعریف کنند، حامیان جلیلی باافتخار این پازل را تکمیل کردند و او را تنها منتقد برجام جا زدند و بر طبل مناظره روحانی - جلیلی کوفتند و سایر انقلابیون را هم سرزنش کردند که هیچکس مخالف برجام نبود و فقط ما بودیم و خدا؛ خدا بود و ما!
بازی اصلاحطلبان روشن است، اما حامیان جلیلی که تلاش میکنند حقانیت را فقط در او ببینند و فقط در او تعریف کنند، متوجه نیستند مشغول محدودسازی جبههای هستند که آن را برحق میدانند و این قسم مظلومنمایی، نشانه ضعف جبهه حق است.