پنجشنبه ۳ مهر ۱۴۰۴
مقالات

فرافکنی متهمان پس از قربانی‌کردن رشد اقتصادی پیش پای مذاکره

فرافکنی متهمان پس از قربانی‌کردن رشد اقتصادی پیش پای مذاکره
کرمان رصد - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست روزنامه‌ای که طی یک سال گذشته مذاکره به هر قیمت با آمریکا را بزک کرد، اکنون که ...
  بزرگنمايي:

کرمان رصد - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
روزنامه‌ای که طی یک سال گذشته مذاکره به هر قیمت با آمریکا را بزک کرد، اکنون که نتیجه این روند فرصت‌سوز در قالب رشد منفی اقتصادی آشکار شده، می‌گوید رشد منفی اقتصادی، نتیجه سایه سنگین سیاست بر اقتصاد است.(!)
روزنامه هم میهن، بدون اشاره به نقش طیف متبوع خود در فربه‌سازی سیاست و مذاکره نوشت: «رشد اقتصادی ایران پس از چهارسال‌ونیم که 17 فصل را شامل می‌شود، در بهار امسال منفی شده است. مرکز آمار در گزارشی اعلام کرده و گفته تولید ناخالص داخلی کشور به قیمت ثابت سال 1400 در سه ماهه اول امسال به رقم 24 هزار و 270 میلیارد ریال با نفت و 18 هزار و 64 میلیارد ریال بدون احتساب نفت رسیده است که نشان از رشد منفی 1/0 درصدی محصول ناخالص داخلی با نفت و 4/0- درصدی محصول ناخالص داخلی بدون نفت در سه ‌ماهه اول سال 1404 دارد.
به نظر می‌رسد با توجه به قطع برق شهرک‌های صنعتی در تابستان امسال که به چهار روز در هفته رسیده بود و همچنین تعلیق‌های پس از جنگ 12 روزه و تبعاتی که بر تولید داشت، روند افت رشد اقتصاد در فصل بعد به صورت شدیدتری ادامه داشته باشد.
رشد اقتصادی منفی در حالی است که در برنامه هفتم توسعه که در دولت قبل تهیه و تصویب شد و مسعود پزشکیان خود را موظف به اجرای آن می‌داند، برای رشد 8 درصدی هدف‌گذاری شده است که فعلاً در سال اول اجرا این رشد منفی است. آنچه مشخص است، رشد اقتصادی در کشور ما وابسته به صادرات نفت است و تحریم‌های صورت ‌گرفته در چند سال اخیر نشان می‌دهد که وضعیت رشد اقتصاد در شیب منفی قرار گرفته است. باید به این نکته توجه داشت که امسال تقریباً از میانه بهار کشور با بی‌برقی و کم‌آبی مواجه شد که قطعاً تاثیر منفی آن در آمارهای بعدی دیده خواهد شد».
هم میهن همچنین در تحلیلی با عنوان «سایه سنگین سیاست بر اقتصاد» نوشت: «شروع دولت چهاردهم با اتفاقاتی آغاز شد که شاید هر دولت دیگری می‌بود به سختی می‌توانست این‌گونه خردمندانه با آن کنار بیاید. روز بعد از مراسم تحلیف پزشکیان، اسماعیل هنیه در تهران ترور شد؛ حدود 5 ماه بعد از شروع به کار آن، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری منتخب ایالات متحده شد که سابقه خروج او از برجام در دور اول ریاستش بر اقتصاد و سیاست ایران سایه سنگین افکنده بود و 9 ماه بعد از شروع به کار دولت چهاردهم یعنی در خردادماه امسال، جنگ 12 روزه اسرائیل و نیز آمریکا علیه ایران رخ داد.
اما پیام رشد منفی اقتصادی چیست؟ اگر چند روز دیگر، ایران با سه کشور اروپایی و نیز آمریکا به توافق نرسد، مکانیسم ماشه فعال می‌‌شود و ایران تحت تحریم قطعنامه‌های گذشته سازمان ملل قرار می‌گیرد. اما چه باید کرد؟ به نظر می‌آید به جز کره شمالی، ایران تنها کشوری باشد که اقتصاد خود را باید از مسیر سیاست حل کند. یعنی اول باید چارچوب سیاست بین‌المللی را حل و فصل کند و سپس به اقتصاد بپردازد.
افرادی که مدعی هستند می‌‌شود بدون حل و فصل کردن سیاست بین‌المللی، اقتصاد ایران را به رونق انداخت، در توهمات واهی به سر می‌برند، زیرا تجربه 40 ساله گذشته و نیز توسعه چین نشان داده که بدون حل این مشکل، رونق و توسعه اقتصادی امری محال است. مسیر توسعه و رونق اقتصادی ایران از پل سیاست می‌گذرد».
بازار
حکایت سوگواری روزنامه غربگرا حکایت همان ضرب‌المثل است که می‌گوید: خود می‌کشند و خود تعزیه می‌دارند! اولا محافل غربگرا متهمان اصلی ضعیف‌نمایی کشور و جرئت دادن به دشمن برای اقدامات تروریستی و تهدیدات نظامی هستند. بنابراین آنها در هر ریسک و آسیبی که از این زاویه به اقتصاد کشور تحمیل شده باشد، شریک جرم دشمن هستند.
اتهام دوم این گروه آن است که همزمان با آماده شدن دشمن برای عملیات نظامی، در عملیات فریب او نقش‌آفرین بودند و وانمود می‌کردند که به زودی توافق سر می‌گیرد، تحریم‌ها برداشته می‌شود و دو هزار و پانصد میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی به کشور می‌آید. خیانت سوم، ایجاد حالت تعلیق و انتظار در حوزه اقتصادی به مدت 9 ماه است که طبیعتا به عقبگرد تولید و رشد اقتصادی می‌انجامد. خیانت چهارم این است که با وجود عبرت‌های موجود و مشاهده اینکه معطلی در بن‌بست مذاکره موجب منفی شدن روند رشد اقتصادی چند سال گذشته شده، باز هم بر درجا زدن در همان بن‌بست به عنوان راه‌حل تاکید می‌کنند.
متقابلا باید به عنوان شاهد و سند تاریخی، عملکرد دولت شهید رئیسی را یادآور شد که بدون برجام و بدون اولویت تلقی کردن مذاکره و توافق با آمریکا، توانست رشد اقتصادی را احیا کند و تا 5 درصد افزایش دهد.
 رشد اقتصادی در دولت شهید رئیسی بدون برجام یا توافق دوباره با آمریکا، حتی تا 5 درصد هم افزایش یافت و هنگام تحویل دولت، حدود سه درصد بود. احیای هشت هزار کارخانه تعطیل و نیمه تعطیل، افزایش لااقل سه برابری صادرات نفت، و کاهش 12درصدی نرخ تورم (از 45 درصد به 33 درصد، نتیجه این دوره کمتر از 3 سال است و این در حالی است که 850 تحریم سال 1394 به بیش از 1700 تحریم در سال 1400 رسیده بود. نکته قابل تامل اینکه معدل رشد اقتصادی در هشت سال دولت روحانی(برجام)، شش دهم درصد‌(نزدیک به صفر) بود.
از طرف دیگر باید توجه داشت که اگر به مشکل قطعی برق و تاثیر آن در منفی شدن رشد اشاره می‌شود، این مسئله نیز به بی‌عملی مدیریت غربگرا و مذاکره زده در ابعاد مختلف برمی‌گردد. از عقبگرد در گسترش برنامه هسته‌ای و تاسیس نیروگاه‌های هسته‌ای، تا تعهد به غرب برای کاهش مصرف سوخت فسیلی در نیروگاه‌ها و کاهش روند تولید برق در کشور. این هم از یادگاری‌های دوران اعتماد به غرب است.
و سرانجام درباره الگوی توسعه چینی که هم میهن ادعا کرده از مسیر مذاکره با آمریکا عبور کرده(!) باید سؤال کرد که چین در مذاکره با آمریکا چنان ذوق‌زده بود که مانند دولت روحانی به تعطیلی 95 درصد برنامه هسته‌ای و قبول مکانیسم احمقانه ماشه تن بدهد یا تدابیر اقتصادی درونزا و گسترش دیپلماسی تجاری را معطل امر و نهی غرب نگه دارد و ده سال زمان رشد و پیشرفت را با دلخوشی به وعده‌های آمریکا بسوزاند؟ یا اینکه به تولید قدرت و گسترش حوزه نفوذ اهتمام ورزید؟!


نظرات شما