کرمان رصد - فرهیختگان / «مفصلبندی صحبتهای ترامپ در سازمان ملل» عنوان یادداشت روز در روزنامه فرهیختگان به قلم حسن مزینانی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
در تحلیل محتوای اولیه سخنرانی دیروز ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، نکات ذیل برجستهاند. توجه به این نکات از منظر اینکه با چه ذهن و زبانی مواجهیم میتواند کمککننده باشد.
1- الگوی روایی بحران، ظهور منجی، بازگشت نظم
سخنرانی با تصویرسازی از نابسامانی ناشی از دیگران آغاز میشود و با وعده بازگرداندن اقتدار توسط گوینده جمعبندی میگردد. این الگو جایگاه رهبری فردی را بهعنوان تنها راهحل بحران تثبیت میکند و پذیرش اقدامات فوقالعاده را موجه میسازد.
بازار ![]()
2- کاستن از اعتبار چندجانبهگرایی و سازمان ملل
نهادهای بینالمللی به «کماثر» یا «مانع» فروکاسته میشوند. روایت بیفایدهبودن نامهها و حکایتهای حاشیهای، برای القای ناکارآمدی ساختاری مجمع عمومی و دبیرخانه بهکار میرود.
3- دوگانهسازی مردم در برابر نخبگان و بیگانگان
ستایش «ملت و کارگران» در کنار برچسبزنی تند به رقیبان سیاسی، نهادهای رسمی و بازیگران خارجی، الگویی را بازتولید میکند که در آن «مردمِ پاک» در برابر «نخبگان فاسد و دیگری تهدیدگر» قرار میگیرند.
4- امنیتیسازی حوزههای غیرنظامی
مهاجرت، انرژی نو و پژوهشهای زیستی با زبان «تهدید وجودی و فوری» قاب میشوند. نتیجه؛ توجیه اقدامات استثنایی مانند بازداشت گسترده، اخراج سریع یا توقفهای ناگهانی است.
5- رهبری فردمحور و نمایش عملگرایی
ارجاع مکرر به «من»، روایت تجربههای شخصی و کماهمیتسازی تشریفات اداری، چهرهای از رهبرِ مستقل از نهادها میسازد که مسئلهها را بیواسطه و سریع حل میکند.
6- قطعیت دستوری و اغراقگویی
فراوانی کلمات الزامآور مانند «باید» و «خواهد» همراه با کلماتی نظیر «قویترین»، «بهترین»، «سابقه ندارد»، لحن یقینآلود و برتری مطلق را القا میکند و جای تردید کارشناسی را محدود میسازد.
7- استفاده فراگیر از اعداد بزرگِ بیمنبع
انباشت رقمهای بسیار درشت درباره سرمایهگذاری، جنگها، جرائم و... نقش شاهد ظاهراً تجربی را بازی میکند، اما بهسبب فقدان ارجاع روشمند، بیشتر کارکرد اقناعی دارد تا ارزشیابی علمی.
8- چهارچوب ارزشی هویتی و محافظهکار
مرز، فرهنگ، دین و سنت در جایگاه ارزشهای برتر مینشینند و «تقدم شهروند خودی» بر تعهدات فراگیرتر برجسته میشود. این چهارچوب با حساسیت نسبت به تهدیدهای فرهنگی-هویتی همراه است.
9- سیاست خارجی قهری و معاملهمحور
تعرفه، فشار مستقیم و تهدید، ابزارهای ترجیحی معرفی میشوند. کارآمدی نه با فرایندهای حقوقی و نهادی، بلکه با نتیجه سریع و ملموس سنجیده میشود. این منطق با برجستهسازی نقش میانجیگری شخصی همخوان است.
10- بستهبندی تهدیدها و ترسیم نقشه دوست و دشمن
بازیگران متنوع از دولتها تا گروههای جنایی ذیل یک روایت واحد از «تهدید علیه ما» گرد میآیند. «دوستی» نیز با میزان تمکین به خواستهای بیانشده تعریف میشود. این سادهسازی، پیچیدگی واقعیتهای منطقهای را پنهان میکند.
11- بسیج عاطفی از راه تصویرسازی اغراقگونه از رنج و خطر
روایتهای تکاندهنده درباره قربانیان، گروگانها، کودکان و خشونت، احساس ترس و خشم و همدردی را فعال میکند و سرمایه عاطفی لازم برای سیاستهای سختگیرانه را فراهم میسازد.