کرمان رصد - خراسان /ثبت نام متقاضیان نصب پنل خورشیدی پشت بامی در حالی آغاز شده است که متقاضیان از موانع پنهان در این مسیر خبر می دهند.
با اعلام رسمی توانیر، ثبتنام متقاضیان برای نصب پنل خورشیدی پشت بامی آغاز شده است؛ اما روایت نخستین متقاضیان نشان میدهد موانع پنهانی وجود دارد که میتواند بسیاری را در ادامه این مسیر دلسرد کند. در گفت وگو با حامد نامی، کارشناس پروژههای انرژی و یکی از متقاضیان واقعی، چالشهایی ملموس از پیچیدگیهای فنی، مالی و حقوقی برملا میشود که شاید در ظاهر طرح جذاب «خانههایی با برق خورشیدی» را از هدف اولیهاش دور کند.
یک چشمانداز کلان
در سطح کلان، ایران در یک دوره گذار انرژی قرار دارد. هدفگذاری سازمان انرژیهای تجدیدپذیر (ساتبا) بر رسیدن به ظرفیت تجدیدپذیر 10 هزار مگاوات تا پایان سال جاری شمسی تأکید دارد دولت همچنین بستهای از تسهیلات کمبهره و سرمایهگذاری از صندوق توسعه ملی را برای تامین تجهیزات خورشیدی در مقیاس بزرگ و کوچک تدوین کرده است در برخی بخشها مثل ساختمانهای دولتی نیز پروژههای پنل بامی کلید خوردهاند این تصویر کلان نشان میدهد که دولت واقعاً مسیر توسعه انرژی تجدیدپذیر را جدی گرفته است؛ اما وقتی پای شهروندان عادی - بهخصوص ساکنان آپارتمانها - به میان میآید، به نظر می رسد هنوز همه چیز هموار نیست.
تجربه در میدان: گفتوگو با یک متقاضی
حامد نامی، یکی از کارشناسان این حوزه است که تصمیم گرفت مسیر «متقاضی خودی» را طی کند: ثبتنام در پلتفرم توانیر (برقتو) و آچاره، دریافت مشاوره و برآورد هزینه–درآمد نصب یک نیروگاه خورشیدی 15 کیلوواتی هایبرید در یک ساختمان 36 واحدی با پشتبام حدود 300 مترمربع. آنچه او مشاهده و در گفت وگو با خراسان مطرح کرده، حاوی فرصت و در عین حال تعدادی گره جدی در فرایند اقدام متقاضیان برای برق خورشیدی پشت بامی است.
سقف ظرفیت: معادله کنتور مشاعات
به گفته نامی، یکی از نخستین ملاحظات، ظرفیت مجاز نصب است. طبق توضیحی که نامی از کارشناسان برقتو دریافت کرده، در ساختمان محل سکونت وی (دارای پشت بامی به مساحت حدود 300 مترمربع مفید و 36 واحد) ظرفیت کنتور مشاعات 10 کیلووات سهفاز بوده، بنابراین بر مبنای ضابطه «دو برابر ظرفیت کنتور مشاعات»، میتوانسته تا 20 کیلووات نیروگاه ایجاد کند. اما چون سقف برنامه خانگی معادل 15 کیلووات تعیین شده، امکان ثبت بیشتر از آن وجود نداشته است- یک تضاد پنهان بین ظرفیت فنی و مقررات مالی.
همچنین، برقتو تأکید کرده که فقط کنتور مشاعات ساختمان قابلیت استفاده برای دریافت تسهیلات دارد. این محدودیت، برخی ساختمانها را بهصورت خودکار از امکان بهرهگیری کامل از تسهیلات محروم میکند، به خصوص آنهایی که امکان استفاده از کنتور مشاعات را ندارند.
پیچیدگی فنی باتری: دادههایی که باید به دست آید
از سوی دیگر در مسیر استفاده از سیستم «هایبرید» - یعنی ترکیب پنل خورشیدی با باتری برای ذخیرهسازی و تامین برق در زمان قطعی - مدارک فنی گستردهای درخواست شده است: تعداد آسانسورها، توان موتوری پمپ آب، انرژی مصرفی روشناییها، تعداد درهای برقی، ساعات احتمالی خاموشی و دفعات آن.
نامی به ما میگوید: «ثبت چنین اطلاعاتی، برای یک شهروند عادی کار دشواری است. به نظر منطقیتر این بود که کارشناسی حرفهای با هزینه تعیینشده به ساختمان مراجعه کند، اندازهگیری انجام دهد و گزارشی فنی دقیق بدهد؛ اما چنین امکانی فراهم نشده است.»
این فرایند پیچیده، یکی از اولین موانع واقعی است که ممکن است برای بسیاری از متقاضیان پیش بیاید.
تسهیلات مالی: جذاب اما ...
نامی با کارشناسان پلتفرمها درباره جزئیات تسهیلات مذاکره کرده است. در برقتو، ارقام اعلامشده به این شکل است:
برای سیستم آنگرید (بدون باتری و با قابلیت صرفاً عرضه برق به شبکه): 33 میلیون تومان به ازای هر کیلووات تسهیلات
برای سیستمهای هایبرید (با امکان استفاده از باتری): 37 میلیون تومان به ازای هر کیلووات
سقف وام: 300 میلیون تومان در هر پرونده
در نتیجه برآورد هزینه واقعی برای یک نیروگاه 15 کیلوواتی هایبرید در مدل برقتو، حدود 690 میلیون تومان است، به این معنی که پس از وام، 390 میلیون تومان باید از سوی مالکان تامین شود.
این عدد ممکن است برای برخی از ساکنان آپارتمانها، بزرگ و غیرقابل تامین باشد.
چالش ضمانت: چک شخصی، سد بزرگِ اعتماد
اما یکی از جدیترین مشکلات، الزامی است که بانک عامل برای تسهیلات گذاشته: چک تضمینی. به گفته کارشناس برقتو، باید چکی بهنام شخصی که «کنتور مشاعات» به نام اوست، ارائه شود؛ در صورتی که ممکن است آن کنتور متعلق به سازنده ساختمان باشد و احتمالاً به نام مالک واحدها ثبت نشده باشد.
نامی با بیان این که کارشناس برق تو پیشنهاد داده که یکی از ساکنان یا مدیر ساختمان می تواند کنتور را به نام خود منتقل کرده و چک را ارائه دهد، می افزاید: وقتی پرسیدم آیا اگر شما خودتان مدیر ساختمان بودید حاضر بودید چک شخصی به این مبلغ ارائه دهید، پاسخ شفافی ندادند. یعنی عملاً مسئولیت کل پروژه را روی دوش فردی میگذارند که منافع آن پروژه را فقط تا حدی دارد و این ریسک زیادی را به آن فرد تحمیل میکند.
او معتقد است که انتظار دارند مدیر ساختمان - که غالبا عضو هیئت مدیره ساختمان است - چک صادر کند در حالی که اغلب این افراد شخصیت حقوقی رسمی نداشته و مسئولیت حقوقی شان محدود است. این الزام، عملاً می تواند به انصراف برخی از متقاضیان بینجامد.

راه حل دوم : رویکردی متفاوت
در مسیر دوم، نامی به پلتفرم آچاره مراجعه کرده است. پاسخ آچاره، در مقایسه با برقتو، خوشبینانهتر بود:
تسهیلات میتواند به هر کنتور واحد نیز تعلق بگیرد، نه فقط کنتور مشاعات. همچنین کارشناس آچاره توضیح داده که در هر ساختمان، چندین مالک می توانند با رضایت تمام ساکنان، به طور جداگانه درخواست تسهیلات دهند. به عنوان مثال برای احداث یک نیروگاه خورشیدی هایبرید 15 کیلوواتی، دو واحد می توانند همزمان اقدام و هر کدام 300 میلیون تومان تسهیلات دریافت کنند. در نتیجه این مسیر تنها نیازمند 20 میلیون تومان اعتبار شخصی است (بر اساس برآورد آچاره، هزینه کل پروژه در این حالت 620 میلیون تومان است).
مقایسه ساده نشان میدهد که از این مسیر بار مالی برای مالکان بسیار کمتر خواهد بود وقتی تسهیلات به واحدها تسری یابد.
این تفاوت های قابلتوجه، میتواند برای بسیاری از واحدهای آپارتمانی که امکان مشارکت مالی مشترک را محدود میبینند، تعیین کننده باشد. البته جزئیات فنی و برندهای مورد استفاده در احداث نیروگاه نیز نیازمند بررسی بیشتر است.
(جدول پایین صفحه جزئیات بیشتری از این موضوع را نشان می دهد)
درآمد و بازگشت سرمایه
نامی در گزارش خود از محاسبات درآمدی چنین میگوید:
اگر برق تولیدشده به ساتبا فروخته شود: حدود 10 میلیون تومان در ماه درآمد دارد.
اگر از طریق پلتفرم مانند برقتو برق تولیدی فروخته شود: این عدد تا 15 میلیون تومان در ماه بالا میرود.
این تفاوت ناشی از نرخ خرید تضمینی متفاوت است: پلتفرمها ممکن است شرایط خرید برق تولیدی را فراتر از ترازهای رایج پیشنهاد دهند.
با همین درآمد، طبق برآوردها بازگشت سرمایه برای یک نیروگاه 15 کیلوواتی در حدود 4 تا 5 سال ممکن است. اما این فقط در صورتی واقعی است که تمام شرایط تسهیلات فراهم باشد و آورده نقدی اولیه تأمین شده باشد.
اما نقایص بزرگتر در زیرساخت حقوقی
چالشی که بیش از همه بارش بر دوش پروژههای آپارتمانی سنگینی میکند، ناقص بودن زیرساخت حقوقی ساختمانهاست:
بسیاری از ساختمانهای مسکونی، هیئتمدیرهای بهصورت شخصیت حقوقی ندارند که بتواند مسئولیت مالی پروژه را بپذیرد.
مدیر ساختمان یا رئیس هیئتمدیره معمولاً نمیتواند چک چند صد میلیونی را از حساب شخصی بدهد، به نمایندگی از تمام واحدها.
انتقال کنتور به نام واحدی خاص، راهحل پیشنهادی است، اما این فرایند همیشه ساده، قانونی و عملی نیست.
در نتیجه بدون اصلاح این ساختار، ممکن است تعداد زیادی از پروژهها شکست بخورند یا اصلاً آغاز نشوند. نامی تاکید میکند:
«این طرح فعلاً برای خانههای ویلایی مناسبتر است؛ جایی که مالک واحد، مالک کامل نیروگاه هم هست و میتواند ضمانت و آورده را بهصورت واحد و یکدست ارائه کند.»
پیشنهادها برای عبور از موانع
بر اساس اظهارات این کارشناس انرژی، می توان گفت فرایند دریافت تسهیلات و اجرای پروژه های خورشیدی پشت بامی، نیازمند اصلاحاتی از جمله موارد زیر است:
ثبت هیئتمدیره به عنوان شخصیت حقوقی: تا بهصورت قانونی بتواند در پروژههای مشترک مانند نیروگاه بامی، مسئولیت مالی قبول کند.
اصلاح شروط ضمانت تسهیلات: شرایط دیگری جایگزین چک شخصی شود با روشهایی مانند:
* وثیقهگذاری خود نیروگاه
* استفاده از قرارداد خرید تضمینی برق به عنوان تعهد مالی
* ضمانت جمعی ساکنان (مثلاً تعهد کتبی یا محضری)
ایجاد تیم کارشناسی محلی
کارشناسان انرژی و برق را به ساختمانها اعزام کنند تا بدون بارسازی سنگین برای ساکنان، ارزیابی فنی (مصرف مشاعات، نیاز باتری) انجام شود.
شفافسازی قوانین تسهیلات
در پلتفرمهایی مانند مهرسان، اطلاعات مرتبط با ضمانت، چک، آورده مورد نیاز و روند دریافت تسهیلات باید از ابتدا و به صورت واضح در صفحه اول قرار گیرد تا متقاضیان بدون سردرگمی تصمیم بگیرند.
چشمانداز آینده؛ آیا این طرح پایدار خواهد شد؟
اگر موانع مطرحشده اصلاح شود، پتانسیل بزرگی برای گسترش نیروگاههای خورشیدی خانگی وجود دارد. این موضوع نهتنها به کاهش فشار شبکه برق در ساعات اوج کمک میکند، بلکه به یک انقلاب کوچک در اقتصاد شهری تبدیل خواهد شد: سود تولید برق از پشتبام، به جای اتلاف، میتواند در جیب مالکان برود.
از سوی دیگر، سیاست گذار باید توجه داشته باشد که روند توسعه نیروگاههای کوچک مقیاس (پشتبامی) فقط از منظر فنی کافی نیست؛ باید سازوکارهای مالی، بانکی و حقوقی را نیز بازنگری کند. اگر شرط ضمانت و چک شخصی حذف شود، بسیاری از ساکنان آپارتمانها - که انگیزه زیادی برای مشارکت دارند - خواهند توانست بدون فشار مالی غیرمنطقی وارد این عرصه شوند.
علاوه بر آن، با رشد ظرفیت نیروگاههای خانگی، شبکه برق نیز مزایای توزیعشده شدن تولید را به دست خواهد آورد: کاهش تلفات انتقال، ثبات بیشتر در اوج مصرف و کاهش نیاز به نیروگاههای فسیلی.
درمجموع باید گفت طرح نصب پنل خورشیدی پشتبامی با تسهیلات رسمی، فرصت جذابی است اما در عمل با مشکلات حقوقی، مالی و فنی روبه روست.
اختلاف رویه میان پلتفرمها (مثل برقتو و آچاره) موجب سردرگمی متقاضیان شده است.
شرط ارائه چک شخصی برای ضمانت تسهیلات، یکی از بزرگترین موانع برای ساختمانهای آپارتمانی محسوب میشود.
اصلاح سازوکار ضمانت، شفافسازی روند تسهیلات و تقویت زیرساخت حقوقی ساختمانها میتواند این طرح را از مرحله تجربه اولیه به توسعه فراگیر برساند.
اگر این موانع برداشته شوند، نهتنها تعداد بیشتری از ساختمانها به «خانههای خورشیدی» تبدیل خواهند شد، بلکه این تجربه میتواند الگویی عملی و موفق برای سایر شهرها و کشورهایی باشد که به دنبال یک گذار واقعی به انرژی پاکاند.
بازار