يکشنبه ۶ مهر ۱۴۰۴
مقالات

سرمقاله سازندگی/ از فرار مغزها تا فرار ژن‌ها

سرمقاله سازندگی/ از فرار مغزها تا فرار ژن‌ها
کرمان رصد - روزنامه سازندگی / «از فرار مغزها تا فرار ژن‌ها» عنوان یادداشت روز در روزنامه سازندگی به قلم سیده‌ فاطمه مقیمی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید: امروز ...
  بزرگنمايي:

کرمان رصد - روزنامه سازندگی / «از فرار مغزها تا فرار ژن‌ها» عنوان یادداشت روز در روزنامه سازندگی به قلم سیده‌ فاطمه مقیمی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
امروز می‌خواهم با شما درباره مسأله بسیار حیاتی و تعیین‌کننده‌ در آینده کشورمان سخن بگویم: فرار مغزها و بالاتر از آن، فرار ژن‌ها. موضوعی که نه فقط زیان علمی یا فرهنگی بلکه هزینه اقتصادی، سیاسی و تمدنی دارد و اگر به آن بی‌توجهی کنیم، تبعات آن تا دهه‌ها گریبان کشور را خواهد گرفت. ابتدا نگاهی به وضعیت فعلی براساس آمار رسمی خواهیم داشت:
♦ طبق گزارش Migration Policy و سایر منابع معتبر هر سال حدود 150 تا 180 هزار متخصص تحصیل‌کرده از ایران مهاجرت می‌کنند.
♦ تعداد دانشجویان ایرانی خارج کشور در سال 2021 به 71٬248 نفر رسیده است.
♦ نرخ فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بیکار (در داخل ایران) نزدیک به 50 درصد در برخی گزارش‌ها برآورد شده است.
بازار
♦ در چهار سال اخیر تعداد دانشجویان خارج ایران از حدود 60،000 نفر به تقریباً 110،000 نفر افزایش یافته است.
این آمارها نشان می‌دهند که ما نه در حاشیه فرار مغزها که در قلب آن هستیم! اتفاقی که باید نگرانی جدی ما باشد.
برخی پیامدهای اقتصادی و توسعه‌ای فرار مغزها عبارتند از:
♦ سرمایه‌گذاری عمومی و خصوصی برای آموزش این افراد در سطح کارشناسی، تحصیلات تکمیلی و طرح‌های پژوهشی، هزینه بسیار بالایی در بر دارد و خروج آنان یعنی از بین رفتن آن سرمایه‌گذاری، اتلاف منابع و عدم بازگشت منافع ناشی از سرمایه‌گذاری چند دهه‌ای یک ملت!
♦ فقدان متخصص در حوزه‌های کلیدی موجب کاهش کیفیت خدمات عمومی، ضعف در نوآوری، افزایش هزینه واردات فناوری و وابستگی بیشتر به دانش و محصولات خارجی می‌شود.
♦ امید به تغییر و نگاه به آینده تحت تأثیر این روند به شدت آسیب دیده است؛ جوانانی که بهترین رتبه‌ها را کسب می‌کنند، وقتی می‌بینند مسیر پیشرفت شفاف نیست و یا بستگی به رابطه و سیاسی بودن دارد به سرعت راه مهاجرت را انتخاب می‌کنند و این یعنی اتلاف استعداد و اتلاف فرصت برای رشد داخلی.
موضوع فرار مغزها از جنبه ژنتیکی نیز موضوعیت دارد؛ چالشی که آن را می‌توان فرار ژن‌ها نامید.
می‌خواهم یک نکته کلان‌تر از اتلاف منابع اقتصادی عرض کنم، فرار مغزها صرفاً خروج تخصص و تجربه نیست بلکه فرار ژن‌هایی است که می‌توانند، نسل آتی کشور را بسازند. نخبگان با استعدادهای شناختی برتر با پشتوانه خانوادگی و با تربیت مناسب اگر در کشور باقی بمانند، می‌توانند نسل‌های بعدی را نیز شکل دهند. اما وقتی این ژن‌ها بروند، ژنتیک نسل بعدی هم لطمه می‌بیند. این یک حقیقت دیرپا و برگشت‌ناپذیر است اگر جلوی آن را نگیریم. لازم است قبل از قضاوت کردن نخبگانی که مهاجرت را برمی‌گزینند، موانع درونی اصلی ماندگاری این افراد در کشور خودمان را ببینیم؛ برخی از موانعی که امروز متخصصان را به ترک کشور سوق می‌دهند، عبارتند از:
♦ گزینش‌های رانتی، وابستگی سیاسی و خویشاوندی به‌ جای شایسته‌سالاری
♦ وضعیت اقتصادی نامطمئن؛ تورم، کاهش ارزش پول ملی و حقوق معادل ارز آزاد که توان پاسخگویی به هزینه‌ها را ندارد
♦ محدودیت‌های آزادی علمی و اجتماعی؛ فشار بر اهل پژوهش و منتقدان
♦ نبود فرصت‌های مناسب برای رشد حرفه‌ای، تحقیق، تولید دانش و ارتباط بین‌المللی
♦ ناامیدی از آینده
♦ عدم توانایی در برآوردن نیازهای اولیه مانند ازدواج و مسکن
فرار مغزها فقط آسیب اجتماعی ندارد بلکه پیامدهایی نیز برای بخش خصوصی و بازرگانان دارد؛ شما نمایندگان بخش تجارت کشور باید بدانید که این مسأله متوجه شما هم هست:
♦ وقتی نیروی متخصص کم شود، هزینه استخدام و نگهداشت نیروی باکیفیت بالا می‌رود.
♦ کیفیت محصول، خدمات و نوآوری کاهش می‌یابد؛ رقابت‌پذیری بین‌المللی آسیب می‌بیند.
♦ شرکت‌های دانش‌بنیان یا شرکت‌هایی که نیاز به تخصص‌های بالا دارند، یا باید نیروی خارجی بیاورند یا فعالیت‌شان محدود می‌شود یا مهاجرت می‌کنند به کشورهایی که نیروی انسانی‌شان مناسب‌تر است.
ضعف تخصص زمانی به استخوان می‌رسد که به زودی مجبور خواهیم شد برای یک ویزیت ساده قلب به کشورهای همسایه سفر کنیم! تا پزشک ایرانی متخصص در کشوری ترک یا عرب‌زبان ما را معاینه کند!
در ادامه به راهکارها و اقدامات پیشنهادی عاجل می‌پردازم؛ و برای اینکه بتوانیم این روند را تغییر دهیم چند راهکار فوری پیشنهاد می‌کنم:
1. تقویت شایسته‌سالاری در گزینش مدیران، اساتید و پژوهشگران: شفافیت در فرآیندها، هیات‌های ارزیابی مستقل، معیارهای علمی و حرفه‌ای قابل سنجش.
2. ایجاد مشوق اقتصادی و حرفه‌ای برای نگهداشت نخبگان: حقوق معقول، امکانات تحقیقاتی، فرصت سفرهای علمی، همکاری بین‌المللی، تسهیلات برای بازگشت نخبگان مهاجر.
3. اصلاح نظام آموزش عالی و پژوهش: تأکید بر کیفیت، نه کمیت؛ توانمندسازی دانشگاه‌ها برای جذب نیروهای توانمند؛ جلوگیری از سانسور و فشار امنیتی بر فعالیت‌های علمی.
4. ایجاد «پل‌های ارتباطی» بین دانشگاه، صنعت و بخش خصوصی: پروژه‌های مشترک، مراکز تحقیق& توسعه خصوصی، حمایت بخش خصوصی از پژوهش‌ها.
5. سیاست ملی برای مستندسازی آمار مهاجرت نخبگان: باید داده‌ها ثبت، تحلیل شود و بر آن اساس سیاست درست تنظیم گردد.
ما در موقعیتی کاملاً خطرناک و به شدت تاریخ‌ساز ایستاده‌ایم: خروج سالانه صدها هزار نفر متخصص، دانشجو، پژوهشگر؛ نسل آینده‌ای که امیدش را می‌بازد؛ اقتصادی که توان رقابت با دنیا را ندارد؛ و بخش خصوصی که قربانی سفید این روند است.
اگر بخواهیم کشور را نگه داریم، اگر بخواهیم اقتصاد رقابتی و اشتغال مناسب داشته باشیم، اگر بخواهیم از تشدید فقر علمی و فناورانه جلوگیری کنیم،باید امروز تصمیم بگیریم: نه فقط شعار بلکه با عمل! نه وعده بلکه سیاست مشخص! نه فقط آمار خبری رسانه‌ها بلکه گزارش‌ها و برنامه‌های اجرایی وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها.
از شما نمایندگان بخش خصوصی، از اتاق بازرگانی تقاضا دارم که این موضوع را به عنوان یکی از اولویت‌های ملی مطرح کنید، از دولت و مجلس خواستار شوید، سیاست‌ها شفاف و مؤثر باشد و به عنوان تشکل‌های بخش خصوصی، خودتان سازوکارهایی را ایجاد کنید که نخبگان را جذب کنیم و نگه داریم.
اگر ژن خوب برود، دیگر برنمی‌گردد؛ امروز باید کاری کنیم که برگردد، بماند و بسازد.
و درد بزرگ ما از فرار مغزها و فرار متفکرها فقط فرار سرمایه‌ها و فرار ژن‌ها نیست بلکه ماندن بی‌مغزها و مدیریت کردن کشور توسط همین بی‌مغزهاست!


نظرات شما