يکشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۴
مقالات

نشست استانبول با اروپا؛ پیامی از جنس بازدارندگی

نشست استانبول با اروپا؛ پیامی از جنس بازدارندگی
کرمان رصد - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست ایران و اروپا در حال سنجش فرصت‌ها برای کاهش تنش‌اند، اما بی‌اعتمادی و فشارهای ...
  بزرگنمايي:

کرمان رصد - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
ایران و اروپا در حال سنجش فرصت‌ها برای کاهش تنش‌اند، اما بی‌اعتمادی و فشارهای متقابل، امکان توافق را به ساز و کارهای فنی و موازنه‌گر گره زده است
بازار
حدیث روشنی| روزنامه اعتماد با هدف واکاوی چشم‌انداز سناریوهای پیش رو در ارتباط با تهران و تروییکای اروپایی و نیز نوع همکاری ایران با نهاد پادمانی با رحمان قهرمانپور، تحلیلگر مسائل سیاست خارجی گفت‌وگو کرده است. قهرمانپور در گفت‌وگو با «اعتماد» ضمن اشاره به اینکه ایران هدفش از ورود به مذاکره با تروییکای اروپایی بیش از هر چیز انتقال پیامی به این گروه از بازیگران بود، تاکید دارد که اتحادیه اروپا نیز ظاهرا تمدید بازه زمانی فعال‌سازی ماشه را به همکاری ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی منوط کرده است. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید: 
آقای غریب‌آبادی بعد از پایان نشست استانبول با انتشار پیامی در شبکه ایکس از توافق با تروییکای اروپایی جهت تداوم رایزنی‌ها خبر داد، اما همزمان رسانه‌های غربی مدعی‌اند که این نشست نتایج ملموسی نداشته است؛ ارزیابی شما از رایزنی‌های روز جمعه چیست؟ با توجه به خطوط قرمز تهران و تاکید بر حق غنی‌سازی آیا می‌توان انتظار پیشرفت در رایزنی‌ها را داشت؟
باتوجه به فضای کلی حاکم بر روابط ایران و اروپا، انتظار نمی‌رفت این دور از رایزنی‌ها پیشرفت چندانی داشته باشد؛ بالاخص آنکه دور قبلی مذاکرات ایران و اروپا نیز که در استانبول برگزار شد، با تشدید تنش میان دو طرف همراه بود،به‌گونه‌ای که اروپایی‌ها پس از همان جلسه، در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را تحت فشار قرار دادند تا گزارشی علیه ایران منتشر کند. بنابراین، نمی‌توان انتظار زیادی از مذاکرات اخیر میان تهران و تروییکای اروپایی داشت، ضمن اینکه به نظر می‌رسید نه ایران و نه اروپا، نمایندگان اصلی خود را برای مذاکره به استانبول اعزام نکردند. همین مساله نیز نشان از آن داشت که دو طرف امید چندانی به نتایج این گفت‌وگوها ندارند. از سوی دیگر، به نظر می‌رسد ایران بیشتر به دنبال آن بود که پیام خود را به اروپا منتقل کند و اروپایی‌ها نیز ملاحظات داخلی خود را مدنظر داشتند. در همین راستا پس از دیدار صدراعظم آلمان و رییس‌جمهور فرانسه با مقامات بریتانیا، تروییکای اروپایی تصمیم بر آن شد تا این گروه از بازیگران نقش فعال‌تری در سیاست خارجی ایفا کنند و در همین راستا نیز موضوع مذاکرات با ایران برای آنها کاربرد داخلی داشت.
به باور شما در صورتی که رایزنی‌ها با سه کشور اروپایی ادامه یابد، می‌توان با لحاظ کردن شروط سه‌گانه ایران برای امریکا از سرگیری گفت‌وگوهای تهران و واشنگتن را محتمل دانست؟
درباب از سرگیری رایزنی‌های تهران و واشنگتن ظاهرا مساله اصلی فضای بی‌اعتمادی‌ است که پس از حمله اسراییل و ایالات‌متحده به ایران حاکم شد. حمله امریکا به فُردو موجب گشت تا در فضای سیاسی داخل ایران، دو جریان و دیدگاه متفاوت نسبت به مذاکرات شکل بگیرد. گروهی بر این باورند که مذاکرات از ابتدا فریب بوده ‌ و بنابراین ایران نباید بار دیگر درگیر بازی فریب شود. در مقابل، گروه دوم که حامی دیپلماسی هستند، به این جمع‌بندی رسیده‌اند که می‌بایست با توسل به اهرم‌های سخت‌گیرانه بیشتری با امریکا روبه‌رو شد. از این رو، آغاز مذاکرات ایران و امریکا در هفته‌های آینده، تا حد زیادی به نزدیکی این دو دیدگاه در داخل بستگی دارد. در این میان رویکرد واشنگتن نیز قابل تأمل است و باید دید آیا امریکا تضمینی درباره عدم مداخله نظامی دراختیار ایران قرار خواهد داد یا خیر. تا این لحظه، امریکایی‌ها موضع روشنی در این خصوص اتخاذ نکرده‌اند و به نظر می‌رسد اساسا خود را موظف نمی‌دانند که بخواهند تضمین‌هایی دراختیار تهران قرار دهند. در چنین شرایطی، مسیر برای از سرگیری رایزنی‌ها همواز نیست و باید دید آیا میانجی‌هایی که پیش‌تر فعال بودند، قادرند باردیگر نقش آفرین باشند یا خیر. سناریوی احتمالی دیگری که ترسیم شده، این است که شاید چین برای میانجی‌گیری در سطوح بالاتری خیز بردارد. برخی معتقدند وقفه‌ای که در آغاز مذاکرات ایران و امریکا ایجاد شده، شاید به این دلیل باشد که ایران در حال رایزنی با چین و تا حدی کمتر با روسیه درباره نحوه آغاز مذاکرات است. اگر چنین سناریویی محقق شود و چین به میدان بیاید، می‌توان گفت که آن دو نگاه در داخل ایران نیز احتمالا به یکدیگر نزدیک شده و به نوعی با میانجیگری پکن موافقت خواهند کرد. به باور آنها چین قادر است به بن‌بست فعلی در مذاکرات خاتمه دهد. در هر صورت، باید منتظر ماند و دید که در روزهای آینده خبر خاصی در مورد میانجیگری چین یا ارایه امتیازات جدید از سوی امریکا منتشر خواهد شد یا نه.
اخیرا مقام‌های رسمی کشورمان از سفر احتمالی هیاتی فنی از آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به ایران خبر دادند، سفری که مشروط و احتمالا محدود است. همزمان رافائل گروسی نیز مدعی همکاری فنی تهران و نهاد پادمانی شده است، با لحاظ کردن این مولفه‌ها، چشم‌انداز تعامل تهران و نهاد ناظر را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
باتوجه به حمله‌ اسراییل و امریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران و عدم محکومیت این نظامی‌گری توسط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ظاهرا فضای بی‌اعتمادی که پیش‌تر نیز میان ایران و نهاد پادمانی حاکم بود، تشدید شده است. بنابراین طبیعی است که ایران در نوع همکاری خود با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تجدیدنظر کند. نکته بعدی این است که در شرایط جدید، بخش قابل توجهی از چرخه غنی‌سازی سوخت هسته‌ای ایران، به‌واسطه حملات امریکا و اسراییل، آسیب دیده و لذا مساله اصلی بیش از آنکه نظارت بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران باشد، به ارزیابی نهاد پادمانی از میزان خسارات واردشده به تاسیسات هسته‌ای از یک‌سو و سرنوشت حدود 400 کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده از سوی دیگر، مربوط می‌شود. از آنجا که آژانس معتبرترین نهاد بین‌المللی در زمینه ارزیابی فنی فعالیت‌های هسته‌ای است، همکاری ایران با آژانس برای نهاد پادمانی اهمیت بسیار زیادی دارد و می‌تواند منجر به ارزیابی میزان خسارت‌ها و توان فنی باقی‌مانده برنامه هسته‌ای ایران شود. به همین دلیل است که حتی اتحادیه اروپا نیز تمدید «مکانیسم ماشه» را به همکاری ایران با آژانس بین‌المللی منوط کرده است. این گزاره نشان می‌دهد که موضوع همکاری ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای امریکا و اروپا بسیار حائز اهمیت است. شاید با توجه به همین ملاحظات ایران، بدون آنکه روابط خود را با نهاد پادمانی قطع کند، خواهان آن شده فصل تازه همکاری‌اش با این نهاد را بر اساس یک شیوه یا چارچوب تازه‌ای بازتعریف کند. در همین راستا اخبار منتشر شده نیز نشان می‌دهند ایران تلاش دارد تا با لحاظ کردن تحولات اخیر، شکل همکاری با نهاد پادمانی را برمبنای فرمول یا چارچوب تازه تعریف کند. باید منتظر ماند و دید این چارچوب جدید چگونه ترسیم خواهد شد و به چه شکلی است. از سوی دیگر، ایران در اعتراض به رویکرد نهاد پادمانی با سفر رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بین‌المللی به ایران موافقت نکرده و از این طریق نارضایتی خود را نشان داد. با این حال، آینده همکاری ایران و نهاد پادمانی تا حد زیادی به سرنوشت «مکانیسم ماشه» بستگی دارد. اگر اروپا این مکانیسم را فعال کند، یکی از احتمالات این است که ایران از پیمان ان‌پی‌تی خارج شود. در این صورت، روابط ایران با نهاد پادمانی وارد دوره‌ای بحرانی خواهد شد و همکاری‌های فعلی نیز به‌طور کامل متوقف می‌شود. بنابراین، متغیر اصلی در این زمینه، مکانیسم ماشه است.با این حال به اعتقاد من، سفر تیم فنی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به ایران، نشان می‌دهد که تهران فعلا خواهان خروج از ان‌پی‌تی نیست.
در میانه تنش‌ها، فعال‌سازی ماشه تا چه اندازه گزینه‌ای محتمل است، بالاخص آنکه اعضای کنگره امریکا هم صدا با اسراییل خواهان فعال شدن اسنپ‌بک شده‌اند؟
بازگشت ماشه تا حد زیادی قطعی به نظر می‌رسد، مگر اینکه میان ایران و امریکا، یا ایران و اروپا، توافقی حاصل شود. این توافق ممکن است در قالب تمدید وضعیت فعلی باشد؛ به این معنا که اروپایی‌ها متعهد شوند تا چند ماه دیگر نیز از فعال‌سازی مکانیسم ماشه خودداری کنند. همچنین، ممکن است راه‌کارهای دیگری نیز مدنظر باشد. برای مثال، یکی از پیشنهادهایی که برخی کارشناسان ایرانی مطرح کرده‌اند این است که روسیه و چین نیز از برجام خارج شوند تا به این ترتیب، امکان بازگشت مکانیسم ماشه از اساس منتفی شود. با این حال، چنین رویکردی بیشتر جنبه حقوقی دارد و اگر فاقد پشتوانه سیاسی باشد، بعید است که به نتیجه ملموسی منتهی شود. در نهایت، گزاره اصلی یک مساله سیاسی است؛ یعنی توافق میان ایران و امریکا از یک سو، و توافق با اروپا از سوی دیگر. البته اروپایی‌ها صراحتا اعلام کرده‌اند که یکی از شروط آنها برای توافق احتمالی درباره مکانیسم ماشه، بازگشت ایران به میز مذاکره با واشنگتن و همچنین همکاری کامل با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است. به نظر می‌رسد اروپایی‌ها نیز، در چارچوب همان دیپلماسی اجباری که امریکا دنبال می‌کند، در حال افزایش فشار به ایران هستند تا تهران به شروطی که واشنگتن تعیین کرده، تن دهد.
نقش اروپا را در مسیر احیای دیپلماسی چگونه ارزیابی می‌کنید، آیا تروییکای اروپایی هم‌صدا با امریکا به دنبال فعال‌شدن اسنپ‌بک هستند، یا تلاش دارند تا مدیریت بحران را بر‌عهده بگیرند؟
به نظر می‌رسد اروپا در یک موقعیت خاص قرار دارد و شناخت این موقعیت می‌تواند به ایران کمک کند تا تعامل بهتری با تروییکای اروپایی داشته باشد. نخست اینکه اروپا پس از حمله روسیه به اوکراین، به‌ شدت نگران فروپاشی معماری امنیتی قاره سبز است و هر کشوری را که به‌نوعی به روسیه کمک کند، به عنوان تهدیدی امنیتی برای خود تلقی می‌کند. تنشی که در سال‌های اخیر میان ایران و اروپا شکل گرفته به‌ویژه پس از سال 2022 عمدتا به دلیل موضع‌گیری ایران در قبال جنگ اوکراین بوده است. از این رو، اروپا به اشکال مختلف می‌خواهد نشان دهد که از عملکرد ایران ناخشنود و عصبانی است و این نارضایتی را به روش‌های گوناگون نشان می‌دهد. در سوی دیگر، در روابط فراآتلانتیک و مناسبات میان اروپا و امریکا، واقعیتی که عریان شده آن است که تحقیر قاره سبز توسط ترامپ و تهدید ناتو از سوی رییس‌جمهوری امریکا، این تصور را در اروپا تقویت کرده که ایالات‌متحده، دیر یا زود به تعهدات امنیتی‌اش در قبال اروپا و اتحادیه اروپا پایان خواهد داد. بنابراین، اروپا درصدد است تا بتواند مستقل از امریکا، امنیت خود را تامین کند. برای رسیدن به این هدف، طبیعتا لازم است که اروپا نشان دهد توانایی مواجهه با تهدیدات امنیتی را دارد. همان‌طور که اروپا مانع از آن شد که ترامپ به سرعت با پوتین در مورد جنگ اوکراین به توافق برسد، به نظر می‌رسد در موضوع هسته‌ای ایران نیز خواهان آن است که امریکا نتواند اروپا را نادیده بگیرد. در چنین شرایطی تروییکای اروپایی به دنبال سهم خود از مذاکرات و توافق احتمالی هستند. از سوی دیگر، اگر به وضعیت داخلی اتحادیه اروپا بنگریم، مجموعه‌ای از بحران‌ها از جمله بحران مهاجرت، رشد راست افراطی، خروج بریتانیا از اتحادیه، و همچنین عدم همکاری برخی کشورها مانند مجارستان شرایط دشواری را برای اروپا رقم زده است. در چنین فضایی، طبیعی است که اروپا نیاز دارد تا در حوزه سیاست خارجی دستاوردی داشته باشد. شاید به همین دلیل، امیدوار است که از طریق نقش‌آفرینی در مذاکرات ایران و امریکا، امیدها درباره اتخاذ سیاست خارجی و دفاعی مستقل را افزایش دهد.
در این میان رویکرد اسراییل و لابی‌های یهود در مسیر دیپلماسی خواه میان ایران با اروپا یا نهاد پادمانی چیست؛ آیا اسراییل خواهان احیای رایزنی‌ها هست یا خیر؟
باتوجه به حملات اخیر اسراییل به تاسیسات هسته‌ای و موشکی ایران، به نظر می‌رسد تل‌آویو، برخلاف گذشته، با توافق احتمالی چندان مخالف نیست و ممکن است به‌صورت مشروط با توافق میان امریکا و ایران موافقت کند.هرچند لحاظ کردن این احتمال مشروط است و تل‌آویو مدعی خواهد شد که غنی‌سازی اورانیوم در خاک ایران انجام نشود و احتمالا فعالیت‌های موشکی ایران نیز محدود گردد. با این حال، نباید فراموش کرد که تل‌آویو همواره به‌دنبال بهانه‌ای برای تحمیل ضربه مجدد به ایران است؛ کمااینکه مقامات اسراییلی نیز صراحتا اعلام کرده‌اند که احتمال حمله مجدد به ایران وجود دارد. آنچه در این میان اهمیت دارد، این است که امریکا و اسراییل به یک ارزیابی نسبتا مشترک از میزان خسارت‌های واردشده به تاسیسات هسته‌ای ایران دست یابند. طبیعتا اگر برآورد آنها این باشد که آسیب‌ها جدی نبوده، ممکن است تصمیم بگیرند فشارها را بر تهران افزایش دهند. یکی دیگر از موضوعات مهم، سرنوشت حدود 400 کیلوگرم اورانیوم 60درصد غنی‌شده در ایران است؛ گزاره‌ای که همچنان در رویکرد ایران و اسراییل نسبت به هرگونه توافق احتمالی، نقش بسیار پررنگی ایفا می‌کند.
در صورت فعال ‌شدن ماشه، ایران در واکنش به کنش غرب چه گزینه‌هایی را دراختیار دارد و هر کدام از این گزینه‌ها چه هزینه‌ها و فرصت‌هایی را برای تهران به دنبال خواهد داشت؟
گزینه‌های ایران در برابر فعال‌سازی مکانیسم ماشه، با لحاظ کردن جنگ دوازده ‌روزه، قابل بررسی است. ایران پیش‌تر با قاطعیت بیشتری تاکید داشت که اگر مکانیسم ماشه فعال شود، از پیمان ان‌پی‌تی خارج خواهد شد. اما به نظر می‌رسد پس از حمله 23 خرداد، لحن ایران تا حدی ملایم‌تر شده است؛ به ‌عبارتی، مقام‌های رسمی ایران دیگر مانند گذشته از خروج قطعی از ان‌پی‌تی سخن نمی‌گویند. این تغییر لحن ممکن است ناشی از آن باشد که برخی در داخل کشور معتقدند اساسا خروج از ان‌پی‌تی کافی نیست و ایران باید به سمت دستیابی به سلاح هسته‌ای حرکت کند. با این حال، به نظر می‌رسد ایران پس از حملات خرداد و جنگ دوازده ‌روزه، با احتیاط بیشتری عمل می‌کند.در همین راستا واکنش‌های احتمالی تهران به فعال‌سازی ماشه تا حد زیادی به میزان همراهی چین و روسیه بستگی دارد. طبیعتا اگر این دو کشور بخواهند، می‌توانند در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل، برخی اقدامات مشخص انجام دهند. برای مثال، اگر چین و روسیه اعلام کنند که تحریم‌هایی را که در نتیجه مکانیسم ماشه بازمی‌گردند به رسمیت نمی‌شناسند یا با تحریم‌کنندگان همکاری نخواهند کرد، این موضع می‌تواند بر اراده اروپا نیز تاثیر بگذارد. با این حال هنوز به‌روشنی مشخص نیست که چین و روسیه و به‌ویژه چین تا چه اندازه مایل به همراهی با ایران یا خنثی‌سازی آثار فعال‌سازی ماشه هستند. این گزاره‌ها منوط به نتایج رایزنی‌هایی است که ظاهرا میان ایران و چین در جریان است، از همین رو باید منتظر ماند و دید نتیجه گفت‌وگوها چه خواهد بود.
به عنوان سوال آخر، چرا نخستین نشست ایران و تروییکای اروپایی در استانبول برگزار شد، در صورتی که تصور می‌شد ژنو، وین یا بازیگرانی که در طول این سال‌ها نقش میانجی‌گیری را ایفا کردند میزبانی نمایندگان ایران و اروپا را عهده‌دار خواهند شد؟
انتخاب استانبول به عنوان محل برگزاری مذاکرات، در واقع نوعی راه‌حل بینابینی بود. در داخل ایران، برخی منتقدان می‌پرسیدند چرا باید نروژ، که اقدام مثبتی در قبال ایران انجام نداده، میزبان مذاکرات باشد؟ یا چرا وین باید بار دیگر انتخاب شود؟ در چنین فضایی، انتخاب استانبول می‌تواند به‌نوعی پیام نارضایتی ایران از عملکرد اروپا، به‌ویژه در واکنش به حملات اسراییل و امریکا به ایران، تلقی شود. از سوی دیگر، ترکیه به همراه چین و امارات در سال‌هایی که ایران هدف تحریم‌ها قرار داشته و دارد یکی از شرکای اصلی تجاری تهران بوده و در زمینه دور زدن تحریم‌ها نیز نقش‌آفرین بودند. به همین دلیل، شاید تهران اینگونه تصور کرده که اگر قرار است میزبانی مذاکرات امتیازی تلقی شود، این امتیاز نصیب کشوری شود که در دوره‌های دشوار به لحاظ اقتصادی در کنار ایران ایستاده است. عامل مهم دیگری نیزکه در این انتخاب نقش داشته مدیریت فضای رسانه‌ای است. ایران در دور جدید مذاکرات که از اردیبهشت ماه آغاز شده، نسبت به فضاسازی رسانه‌ای بسیار حساس بوده و تلاش کرده کنترل دقیقی بر نحوه بازتاب رایزنی‌ها در رسانه‌ها داشته باشد. در این زمینه، گرچه رسانه‌های خصوصی در ترکیه فعال و پرشمارند، اما به‌نظر می‌رسد دولت ترکیه تا حدی با درخواست ایران برای محدودسازی پوشش رسانه‌ای درباره مذاکرات همراهی کرده است.


نظرات شما