سه شنبه ۹ دي ۱۴۰۴
علمی

جوان‌ترین دکترای فیزیک کوانتوم در ۱۵ سالگی: می‌خواهم نژاد ابرانسان بسازم!

جوان‌ترین دکترای فیزیک کوانتوم در ۱۵ سالگی: می‌خواهم نژاد ابرانسان بسازم!
کرمان رصد - زومیت / لوران سیمونز ۱۵ ساله با دکترای کوانتوم، پیشنهاد غول‌های فناوری را رد کرد تا به هدفی باورنکردنی برسد: دستکاری بیولوژی و خلق نسل جدید ابرانسان‌ها. لوران ...
  بزرگنمايي:

کرمان رصد - زومیت / لوران سیمونز ۱۵ ساله با دکترای کوانتوم، پیشنهاد غول‌های فناوری را رد کرد تا به هدفی باورنکردنی برسد: دستکاری بیولوژی و خلق نسل جدید ابرانسان‌ها.
لوران سیمونز، پژوهشگر بلژیکی، درحالی‌که هنوز ۱۵ سالش تمام نشده، موفق شد مدرک دکترای فیزیک کوانتوم خود را از دانشگاه آنتورپ دریافت کند. اما او می‌گوید این مدرک صرفاً ابزاری برای رسیدن به هدفی بزرگ‌تر است: ساختن زندگی‌های طولانی‌تر و سالم‌تر با دست‌کاری و ارتقای بیولوژی انسان.
بازار
تمرکز تحقیقات سیمونز که در نشریه‌ی Physical Review X منتشر شده، بر «پولارون‌های بوز» (Bose polarons) است؛ یعنی ناخالصی‌های متحرکی که در محیط‌های ابرشاره و ابرجامد، توسط ذرات اطرافشان احاطه یا اصطلاحاً پوشیده شده‌اند. سوابق دانشگاهی نیز شامل اسنادی است که دفاع عمومی و عنوان پایان‌نامه‌ی او را در تاریخ ۱۷ نوامبر ۲۰۲۵ تأیید می‌کند.
رسانه‌های بلژیک مدعی هستند که او جوان‌ترین فردی است که در این کشور مدرک دکترا گرفته؛ البته رکوردهای قبلی او هم با سرعتی عجیب و باورنکردنی به ثبت رسیده بودند. او دبیرستان را در هشت‌سالگی تمام کرد و دوره سه‌ساله لیسانس را تنها در ۱۸ ماه پشت سر گذاشت.
البته مقایسه این موارد در کشورهای مختلف کمی دردسر دارد، چون ساختار مدارک تحصیلی و طول دوره‌ها در دپارتمان‌های مختلف، متفاوت است. بااین‌حال، خط زمانی تحصیل او در آنتورپ آن‌قدر شفاف است که نیازی به اما و اگر یا لایه‌های تبلیغاتی نداشته باشد و خودش گویای همه چیز است.
پیش‌نویس مقاله‌ی مشترک سیمونز این موضوع را بررسی می‌کند که یک ناخالصی درون یک «ابرجامد دوقطبی تک‌بعدی» چه رفتاری دارد. ابرجامد حالتی از ماده است که به‌طور هم‌زمان نظم بلوری و جریان ابرسیال را نشان می‌دهد. به همین دلیل، برانگیختگی‌ها و رفتارهای آن با سیالات کوانتومی معمولی تفاوت‌های اساسی دارد.
سیمونز هدف بعدی‌اش را هدف بزرگ‌تری می‌داند: ساختن زندگی‌هایی طولانی‌تر با ارتقای بیولوژی انسان
این ویژگی‌ها صرفاً تئوری نیستند، زیرا آزمایش‌های دقیق نشان داده‌اند که رفتار ابرجامدیِ پایدار و طولانی‌مدت واقعاً در گازهای کوانتومی دوقطبی مشاهده می‌شود.
در این پژوهش‌ها، چگالش بوز-اینشتین (BEC) نقش بستر اصلی را دارد؛ حالتی که در آن اتم‌ها آن‌قدر سرد می‌شوند که مانند یک موجودیت واحد رفتار می‌کنند و امکان تنظیم دقیق شرایط فیزیکی را فراهم می‌سازند.
تحلیل نظری مقاله بر رویکردی واریاسیونی تکیه دارد؛ روشی که میان دقت محاسبات و ساده‌سازی ریاضی تعادل برقرار می‌کند و برای مسئله‌های پیچیده‌ی چندجسمی بسیار کارآمد است. این رویکرد پیش‌تر نیز به فیزیک‌دانان کمک کرده تا ویژگی‌های سیستم‌های مشابه را محاسبه کنند که حل دقیق آن‌ها هنوز امکان‌پذیر نیست.
جذب نور می‌تواند مثل یک ابزار بازخوانی عمل کند و حرکت پنهان ناخالصی درون یک ابرجامد را برای ما آشکار سازد
در ادامه، پژوهش نشان می‌دهد که می‌توان با بررسی جذب نور، حرکت ناخالصی درون ابرجامد را ردیابی کرد. در این حالت، چندین قله‌ی جذبی ظاهر می‌شود که هرکدام به یک مُد حرکتی متفاوت مربوط‌ند. چنین نشانه‌هایی ابزارهای تازه‌ای در اختیار آزمایشگران می‌گذارد تا نظریه‌ها را با اندازه‌گیری‌های دقیق در سامانه‌های فوق‌سرد بیازمایند.
اولویت پزشکی و سلامت بر تکنولوژی
سیمونز می‌گوید: «بعدازاین، کار روی هدف اصلی‌ام را شروع می‌کنم: خلق ابرانسان‌ها.» پدر و مادرش هم پیشنهادهای زودهنگام غول‌های تکنولوژی آمریکا و چین را رد کرده‌اند تا اولویت پسرشان پزشکی باشد، نه هیاهوی تبلیغاتی شرکت‌ها.
پیش از آغاز دوره دکترا، نام او در گزارشی از مؤسسه ماکس پلانک مطرح شد؛ گزارشی که به دوره کارآموزی‌اش در آزمایشگاه‌های مونیخ می‌پرداخت. در همان‌جا با «اپتیک کوانتومی» آشنا شد؛ شاخه‌ای از فیزیک که برهم‌کنش نور و ماده را بررسی می‌کند. این آشنایی، اولین جرقه‌های فکرکردن به کاربردهای پزشکی را در ذهن او شکل داد.
دسترسی بدون نظارت به آزمایشگاه هم اخلاق حرفه‌ای و هم روند آموزشی‌اش را خدشه‌دار می‌کرد
سیمونز با ردکردن پیشنهادهای شغلی پرمخاطب تمرکزش را حفظ می‌کند؛ به‌خصوص که دسترسی آزاد و بدون نظارت به آزمایشگاه می‌توانست هم اخلاق حرفه‌ای و هم روند آموزشی‌اش را خدشه‌دار کند.
نظارت دقیق، بسیار مهم‌تر از تیترهای خبری است، چرا که کنجکاوی‌های دوران جوانی، هرچقدر هم که درخشان باشد؛ هنوز به حضور افراد باتجربه در کنار تجهیزات خطرناک نیاز دارد.
اگر شرکت‌ها در آینده دوباره سراغش بیایند، آن‌وقت می‌تواند پیشنهادهایشان را با اهداف روشن‌تر و پایه علمی قوی‌تری بسنجد. در مقطع فعلی، عمیق‌شدن در دانش و تجربه انتخاب عاقلانه‌تری است؛ مسیری که به اثرگذاری پایدار می‌انجامد، نه نوآوری‌ها و دستاوردهای سریع و زودگذر.
پزشکی و سلامت، پیش از فناوری
سیمونز می‌گوید: «بعدازاین، کار روی هدف اصلی‌ام را شروع می‌کنم: خلق ابرانسان‌ها.» پدر و مادرش هم پیشنهادهای زودهنگام غول‌های تکنولوژی آمریکا و چین را رد کرده‌اند تا اولویت پسرشان پزشکی باشد، نه هیاهوی تبلیغاتی شرکت‌ها.
پیش از آغاز دوره دکترا، نام او در گزارشی از مؤسسه ماکس پلانک مطرح شد؛ گزارشی که به دوره کارآموزی‌اش در آزمایشگاه‌های مونیخ می‌پرداخت. در همان‌جا با «اپتیک کوانتومی» آشنا شد؛ شاخه‌ای از فیزیک که برهم‌کنش نور و ماده را بررسی می‌کند. این آشنایی، اولین جرقه‌های فکرکردن به کاربردهای پزشکی را در ذهن او شکل داد.
والدینش پیشنهاد غول‌های تکنولوژی آمریکا و چین را رد کردند تا اولویت پسرشان پزشکی باشد، نه هیاهوی تبلیغاتی
سیمونز با ردکردن پیشنهادهای شغلی پرمخاطب تمرکزش را حفظ می‌کند؛ به‌خصوص که دسترسی آزاد و بدون نظارت به آزمایشگاه می‌توانست هم اخلاق حرفه‌ای و هم روند آموزشی‌اش را خدشه‌دار کند. نظارت دقیق، بسیار مهم‌تر از تیترهای خبری است، چرا که کنجکاوی‌های دوران جوانی، هرچقدر هم که درخشان باشد؛ هنوز به حضور افراد باتجربه در کنار تجهیزات خطرناک نیاز دارد.
اگر شرکت‌ها در آینده دوباره سراغش بیایند، آن‌وقت می‌تواند پیشنهادهایشان را با اهداف روشن‌تر و پایه علمی قوی‌تری بسنجد. در مقطع فعلی، عمیق‌شدن در دانش و تجربه انتخاب عاقلانه‌تری است؛ مسیری که به اثرگذاری پایدار می‌انجامد، نه نوآوری‌ها و دستاوردهای سریع و زودگذر.
درک عمیق‌تر پایان‌نامه سیمونز
پایان‌نامه او این مسئله را مدل‌سازی می‌کند که چگونه یک تک ذره‌ی اضافی می‌تواند دریایی از بوزون‌ها را تغییر شکل دهد و انرژی، اندازه و حرکت آن‌ها را عوض کند. بوزون، ذره‌ای که تمایل دارد حالت‌های کوانتومی‌اش را به اشتراک بگذارد، در دماهای فوق‌العاده سرد رفتاری جمعی و گروهی از خود نشان می‌دهد.
مسیر این پروژهش می‌تواند به ساخت حسگرها و مواد جدید منجر شود
شناخت این «ذره‌ی پوشیده‌شده» به پژوهشگران کمک می‌کند واکنش فازهای جدید ماده را بهتر بسنجند؛ دانشی که در نهایت می‌تواند مسیر ایده‌هایی در حسگرهای پیشرفته و مواد نوین را روشن‌تر کند. این پژوهش از نظر ماهیت، کاری پایه‌ای محسوب می‌شود، اما پیوند مستقیمی با ابزارهای واقعی دارد؛ از طیف‌سنجی بسیار دقیق گرفته تا کاوشگرهای فراسرد برای بررسی رفتارهای پیچیده.
پیوند علوم پزشکی و هوش مصنوعی
بلافاصله بعد از دفاع، سیمونز به مونیخ برگشت تا دومین دکترای خود را در رشته علوم پزشکی با محوریت هوش مصنوعی شروع کند. اینجا، هوش مصنوعی، نرم‌افزاری که از الگوهای داده‌ها یاد می‌گیرد، به مرتب‌سازی سیگنال‌های بیولوژیکی برای تشخیص‌های بالقوه کمک می‌کند.
افزایش امید به زندگی به شواهد بالینی سخت‌گیرانه، ارزیابی‌های ایمنی دقیق و پیشرفت‌های مرحله‌به‌مرحله نیاز دارد؛ نه وعده‌هایی که سرعتشان از واقعیت بیولوژی بیشتر باشد.
افزایش امید به زندگی انسان نیازمند شواهد بالینی است، نه وعده‌هایی جلوتر از واقعیت بیولوژی
به همین دلیل، برنامه‌ی او احتمالاً از مسیر معیارها و نقاط عطف قابل‌اندازه‌گیری می‌گذرد؛ از بهبود الگوریتم‌های غربالگری گرفته تا خطوط آزمایش دارویی هوشمندتر.
مدل‌های پزشکی ممکن است دچار بیش‌برازش (Overfit) شوند و روی داده‌های خاصی قفل کنند، بنابراین اعتبارسنجی خارجی، داده‌های تمیز و بررسی سوگیری‌هاست که موفقیت یا شکست را تعیین می‌کند. او به همکارانی در علوم بالینی نیاز دارد که بتوانند سؤالات درست را مطرح کنند و سیگنال‌ها را به روش‌های درمانی اثبات‌شده تبدیل نمایند.
آموزش‌دیدن در زمینه‌ی اندازه‌گیری دقیق، عدم قطعیت و مدل‌سازی، جعبه‌ابزاری محکم برای مواجهه با داده‌های بیولوژیک پرنویز (پراختلال) در اختیارش می‌گذارد. اینجاست که عادت‌های علوم فیزیک، مثل کالیبراسیون و کنترل دقیق شرایط، واقعاً به کار می‌آیند.
ادعاها و سوابق مربوط به «جوان‌ترین دارنده دکترا» معمولاً کمی آشفته و درهم‌اند، چون هیچ مرجع واحدی وجود ندارد که سن فارغ‌التحصیلان را در تمام رشته‌ها و کشورها ردیابی کند. اما چیزی که اینجا کاملاً شفاف و قابل‌استناد است، لیست‌های رسمی دانشگاه و ردپای پژوهشی است که از طریق مقالات علمی باقی می‌ماند.
شاید بهتر باشد تیترهای وایرال را فقط تصاویری لحظه‌ای بدانیم و سراغ منابعی برویم که واقعاً خود کار علمی را مستند کرده‌اند. در حال حاضر، سیمونز چنین اسنادی را دارد؛ از برنامه رسمی دفاع دانشگاهی گرفته تا متون فنی‌ای که مدل‌ها و روش‌هایش را با جزئیات توضیح می‌دهند.
هدف او «افزایش طول عمر سالم» است؛ هدفی که بسیار سخت‌تر، دقیق‌تر و واقعی‌تر از افسانه‌ی جاودانگی است
وقتی دانشمندان بسیار جوان با صدای بلند وارد فضای عمومی می‌شوند، معمولاً دیگران خیال‌پردازی‌های خودشان را به گفته‌های آن‌ها الصاق می‌کنند و جزئیات مهم را نادیده می‌گیرند. در این مورد، هدفی که خود سیمونز مطرح می‌کند «افزایش طول عمر سالم» است؛ هدفی مشخص، دشوار و محدود، نه رؤیای اغراق‌شده‌ی جاودانگی.
سرعت پیشرفت او شاید افراطی به نظر برسد، اما دستاوردهایش با کارهای مستند و گام‌های منطقی بعدی‌اش همخوانی دارد. در نهایت، با دنبال‌کردن روش‌ها و خروجی‌های پژوهشی سیمونز به‌جای موج‌های خبری، به واقعی‌ترین تصویر از او می‌رسیم.
لوران سیمونز می‌خواهد کمک کند
پیشرفت واقعی در این حوزه به کار تیمی، راهنمایی استادان باتجربه، آزمایش‌های دقیق و نظریه‌هایی بستگی دارد که با تکرارپذیری هم دوام بیاورند.
پژوهش انجام‌شده در آنتورپ مستقیماً با گروه‌هایی در مونیخ و مراکز دیگر پیوند دارد؛ گروه‌هایی که پلتفرم‌های پیشرفته‌ی آزمایش‌های فراسرد را اداره می‌کنند.
جاه‌طلبی او برای افزایش طول عمر، سؤالات مهمی را هم درباره برابری، رضایت، دسترسی همگانی و اینکه چه کسانی اول‌ازهمه از این پیشرفت‌ها سود می‌برند، ایجاد می‌کند. پیشرفت واقعی و پایدار زمانی رخ می‌دهد که چارچوب‌های شفاف، درمان‌های آزموده‌شده و مجموعه‌ای متنوع از دیدگاه‌ها مسیر توسعه را هدایت کنند.
باید منتظر همکاری‌هایی میان آنتورپ، مونیخ و دیگر قطب‌های علمی بود که ایده‌ها را با نقاط قوت یکدیگر تکمیل و آزمایش می‌کنند. این اثرِ شبکه‌ای معمولاً باعث می‌شود نبوغ فردی به پیشرفتی بادوام و قابل اشتراک‌گذاری بین آزمایشگاه‌ها و رشته‌های مختلف تبدیل شود.
در همین حین، آزمایش‌های فراسرد همچنان تصویر ما از ابرجامدها را شفاف‌تر می‌کنند و معیارهای دقیقی برای مدل‌های نظری که سیمونز دنبال می‌کند، ارائه می‌دهند. نظریه‌ی او زمانی سریع‌تر پیش می‌رود که این اندازه‌گیری‌ها به‌روشنی نشان دهند مدل‌ها کجا معتبرند و درست کار می‌کنند و کجا از کار می‌افتند.


نظرات شما