کرمان رصد - تسنیم / آتش و انفجار در جاده قلعهگنج، 13 زندگی که 8 نفرش عضو یک خانواده بودند را در چشم برهمزدنی بلعید و بار دیگر تلخی سوختبری را بر دل مردمان جنوب کرمان نشاند.
حادثه دلخراشی که سه روز پیش در جاده قلعهگنج به رمشک رقم خورد، تنها یک تصادف مرگبار نبود؛ روایتی بود از سالها هشدار، بیتوجهی و ریشهدار بودن معضلی که هر از گاهی با شعلههای آتش، خود را به یاد ما میآورد. برخورد خودروی نیسان حامل سوخت قاچاق با دو خودرو دیگر و انفجار مهیبی که پس از آن رخ داد، جان 13 نفر را در لحظاتی کوتاه گرفت، 13 انسانی که شاید هیچ کدام گمان نمیبردند مسیر روزمرهشان به آخرین سطر زندگیشان بدل شود.
در میان جانباختگان فاجعهای تلختر از خود حادثه، وجود یک زن باردار و خانوادهای هشت نفره بود که همگی در میان شعلههای بیرحم از دنیا رفتند. خانوادهای که شاید تا چند دقیقه پیش در کنار هم در مسیر زندگی حرکت میکردند، اما در چشم برهمزدنی وجودشان در آتش محو شد و اکنون تنها نامشان در قالب یک خبر مانده است. تلخی این ضایعه، از جنس داغی است که نه فقط بر دل یک خانه، بلکه بر دل تمام مردم این منطقه نشسته است.
جاده قلعهگنج - رمشک سالها است با چنین خطراتی دستوپنجه نرم میکند؛ جادهای که برای مردم جنوب کرمان تنها یک مسیر نیست، بلکه به تعبیر بسیاری، «راهی باریک میان زندگی و مرگ» است. سوختبری ریشهدار در فقر و نبود فرصتهای شغلی، هر بار با حادثهای دیگر خود را به رخ میکشد و مردم این منطقه در میان دو واقعیت تلخ گیر افتادهاند؛ واقعیت معیشت و واقعیت خطر.
حادثه اخیر تنها نتیجه یک برخورد نبود؛ نتیجه زنجیرهای از مشکلات ساختاری، نبود نظارت و بیتوجهی به هشدارهایی بود که سالها است از زبان مردم منطقه شنیده میشود. 13 جان از دسترفته تنها عدد نیستند؛ هر یک جهانی بودند، خانوادهای داشتند، امیدی، آیندهای و اکنون تنها چیزی که برای ما باقی مانده، پرسشی سنگین است؛ تا کی باید جان انسانها در آتش کاستیها و کمتوجهیها بسوزد؟
امروز زمان آن رسیده است که مسئولان به جای صدور پیام تسلیت و ارجاع پیگیریها به زیردستان خود، با نگاه جدیتری به اصل مشکلات ورود کنند. تا کی قرار است اتفاقی برای مردم بیفتد، جانهایی از دست برود، خانوادههایی عزادار شوند و پاسخ مسئولان تنها به یک پیام، یک دستور شفاهی و یک پیگیری اداری ختم شود؟ مردم جنوب کرمان دیگر تاب این تسلیتهای تکراری و دستورهای بینتیجه را ندارند. این سرزمین نیازمند تصمیمهای واقعی است؛ تصمیمهایی که پیش از وقوع فاجعه، راه حادثه را ببندد، نه اینکه پس از آن برای دلداری بازماندگان صادر شود.
جادههایی که باید مسیر زندگی باشند، نباید همچنان قربانگاه مردم مظلوم این خطه باقی بمانند. وقت آن است که مسئولیتپذیری از سطح حرف و تسلیت فراتر رود و در عمل، جان انسانها مهمترین اولویت قرار گیرد.
بازار ![]()