کرمان رصد - دنیای اقتصاد /متن پیش رو در دنیای اقتصاد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
پس از آنکه تلاشهای دیپلماتیک در هفتههای اخیر به نتیجهای نرسید، شورای امنیت سازمان ملل متحد تحریمها علیه ایران را به دلیل برنامه هستهایاش دوباره اعمال کرد.
این تحریمهای جدید 30 روز پس از آنکه آلمان، فرانسه و بریتانیا بند اسنپبک توافق هستهای 2015را به اجرا گذاشتند و تهران را به عدم رعایت مفاد توافق متهم کردند، به اجرا درآمد. درحالیکه چین و روسیه کوشیدند با ارائه قطعنامهای در شورای امنیت مهلت اسنپبک را شش ماه به تاخیر بیندازند، این قطعنامه 9 رای لازم برای تایید را به دست نیاورد. در نتیجه، تهران اکنون با تحریم تسلیحاتی، ممنوعیتهای مالی و مسدود شدن داراییهای برخی افراد و نهادها روبهرو خواهد شد. با این همه، روایتها و خوانشها از تاثیرات اقتصادی این تحریمها و عواقب آن در داخل و آن سوی مرزها و همچنین روشهای موجود برای به حداقل رساندن آسیب، متفاوت است.
لکهدار شدن اعتبار نهادهای بینالمللی
رسانههای بینالمللی طی گزارشهایی عنوان کردند که ماهیت بازگشت تحریمها علیه ایران بیش از آنکه به تهران آسیب برساند، در واقع ضربهای به اعتبار نهادهای بینالمللی مانند شورای امنیت است. این رسانهها تبیین کردند که متحدان ایران دست آخر راههایی برای دور زدن این محدودیتها و ادامه تجارت با این کشور پیدا میکنند، همانطور که در گذشته چنین کردهاند.
پایگاه تحلیلی ورلد پالیتیکس ریویو طی یادداشتی عنوان کرد که اقدامات غرب و کشیدن ماشه تحریمهای سازمان ملل عملا اندک اعتبار باقیمانده از توافق 2015 را از بین میبرد و همه طرفها را به وضعیت قبل از تشدید تنشها بازمیگرداند. اما در این میان، هزینههای این وضعیت فراتر از تاثیرات بر اقتصاد ایران است و سطحی جهانی را در بر میگیرد. این گزارش در ادامه عنوان کرد: درعینحال، انتظار میرود حمایت مداوم چین و روسیه، راه نجاتی برای تهران باشد. پکن به ویژه مدتهاست که بزرگترین خریدار نفت ایران با تخفیفهای گسترده بوده است، حتی اگر این خریدها در دادههای رسمی گمرکی ثبت نشده باشند.
برای جلوگیری از بررسیهای بینالمللی و تحریمهای ثانویه، نفت خام ایران در تانکرها بارگیری شده و از طریق دریا به کشتی دیگری که به سمت چین حرکت میکند، منتقل میشود. این نفت خام رسما بهعنوان مبدا کشور دیگری ثبت میشود. بهعنوان مثال، چین ماه گذشته 2.7میلیون تن واردات نفت از اندونزی را ثبت کرد که معادل حدود 630هزار بشکه در روز است که بهراحتی از کل تولید نفت خام اندونزی فراتر میرود.
ورلد پالیتیکس ریویو در ادامه عنوان کرد: سوال اساسی اکنون این است که تهران چگونه به تحریمهای جدید پاسخ خواهد داد. ایالات متحده و طرفهای اروپایی توافق هستهای معتقدند که اگر ایران موافقت کند بازرسیهای کامل آژانس بینالمللی انرژی اتمی از سایتهای هستهای خود را از سر بگیرد و محل نگهداری اورانیوم غنیشده خود را توضیح دهد، درهای دیپلماسی همچنان باز است. از سوی دیگر، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، گفته است که ایران قصد دارد بخشی از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای باقی بماند.
با این همه، نمیتوان انکار کرد که اعمال تحریمهای ماشه بیش از آنکه به اقتصاد ایران آسیب برساند، لکه تاریکی برای دیپلماسی و نهادهای بینالمللی است. در واقع چنین میتوان گفت که فعالسازی ماشه در اصل به اعتبار شورای امنیت آسیب میرساند، زیرا اکثر کشورهای جنوب جهانی، به همراه روسیه و چین، در مورد نامشروع بودن تحریمها همنظر هستند.
پاسخهای بالقوه ایران به تحریم
شبکه تیآرتی ترکیه نیز طی گزارشی به ابعاد تحریمهای سازمان ملل علیه ایران و استراتژیهای مقابله با آن پرداخت. این شبکه طی گزارشی عنوان کرد که یک سال پر از تلاطم، مانند انتخابات زودهنگام، تجاوز اسرائیل و اکنون تحریمهای سازمان ملل پس از فعالسازی مکانیسم ماشه، بازارها در ایران را شکننده کرده است. بااینحال، این وحشت اولیه فروکش میکند و نهادهای مالی ایران میتوانند خود را با وضعیت جدید وفق دهند.
بازار ![]()
این گزارش در ادامه عنوان کرد: ایران هر مسیری را برای جلوگیری از بازگشت تحریمها و فرصت دادن به دیپلماسی امتحان کرد. در اوایل سپتامبر، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران و رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در قاهره توافقنامهای را برای ازسرگیری بازرسیهای هستهای امضا کردند. هدف این پیمان هموار کردن زمینه برای دسترسی آژانس به سایتهای غنیسازی مورد ظن غرب بود. بااینحال، واشنگتن همچنان به سنگاندازی در مسیر مذاکرات ادامه داد و خواستههایی افراطی مانند تحویل 400کیلوگرم اورانیوم با غنای بالا در ازای تاخیر سهماهه در تحریمها را مطرح کرد.
تیآرتی افزود: آمریکا نشان داد که در مورد مذاکرات جدی نیست و دیپلماسی را به بنبست میکشاند. تلاش روسیه و چین برای تاخیر ششماهه در بازگشت تحریمها نیز در شورای امنیت سازمان ملل شکست خورد و با رای غربیها رد شد. بااینحال، یک پنجره دیپلماتیک باریک تا 18 اکتبر، یعنی زمانی که فرآیند بازگشت تحریمها تحت قطعنامه 2231به پایان میرسد، باقی مانده است. یک پیشرفت قبل از آن ضربالاجل میتواند تحریمها را معکوس کند. هرچند که نمیتوان امیدوار بود که کارشکنیهای غرب بتواند کمک شایانی به این قضیه بکند.
بر این اساس، هیچیک از این قطعنامهها که سنگینترین آنها قطعنامه 1929 است، به تحریمهای بانک مرکزی یا شبکه بانکی ایران اشاره نمیکنند و تنها یکی از زیرمجموعههای بانک ملی در مالزی را به دلیل تراکنشهای مرتبط با هستهای هدف قرار میدهند. در حوزه تجارت، این تحریمها به کشورهای ثالث اجازه میدهند که فقط در صورت وجود دلایل منطقی برای کالاهای دومنظوره، کانتینرهای عازم ایران را بازرسی کنند، هرچند که قبل از برجام، عملا چنین بازرسیهایی رخ نمیداد.
هنگامی که تلاشهای لحظه آخری روسیه و چین برای به تعویق انداختن سازوکار بازگشت تحریمها در شورای امنیت شکست خورد، آنها آشکارا مشروعیت آن را رد کردند و گفتند که به تجارت با ایران متعهد باقی خواهند ماند. این در حالی است که روسیه پیشتر یک کانال بانکی برای تراکنشهای تهران-مسکو راهاندازی کرد که سوئیفت تحت حمایت غرب، شریان مالی تجارت جهانی، را دور میزند. به گزارش تیآرتی، اقتصاد ایران میتواند با پیشبرد تجارت با ارزهای محلی، سرمایهگذاریهای مشترک در انرژی و پیمانهای دفاع متقابل با کشورهایی چون روسیه، تهران را به طور واقعی تابآور کند.
از سوی دیگر، اندیشکده مرکز مطالعات عربی اوراسیا طی گزارشی عنوان کرد که پاسخ اقتصادی ایران ممکن است در خط مقدم گزینههای آن در مواجهه با بحران تحریمهای تجدیدشده باشد.
بر این اساس، ایران ممکن است از شبکههای تجاری جایگزین از طریق اشخاص ثالث، حملونقل از طریق شرکتهای غیرتحریمشده و تشدید تجارت با روسیه و چین، با تمرکز بیشتر بر صادرات غیرنفتی استفاده کند. این امر تاثیر بر اقتصاد ایران در آینده قابل پیشبینی را کاهش خواهد داد. از سوی دیگر، گرگ برو، تحلیلگر مسائل ایران در دانشگاه ییل، تاثیر عملی تحریمها را بیشتر نمادین و روانشناختی توصیف کرد و هشدار داد که اقدامات غرب، با کاهش چشمانداز دیپلماسی و لغو تحریمهایی که مدتها وعده داده شده بود، سرخوردگی عمومی را عمیقتر خواهند کرد.
در نهایت، باید پذیرفت که زمان عملا به قبل از توافق هستهای 2015 برگشته است، به دوران بنبستهای عمیقتر بر سر پرونده اتمی ایران. تفاوت اکنون این است که غرب یک فرآیند پرزحمت دیپلماسی چندجانبه را که به یک توافق منجر شد، کنار گذاشت و به آن پشت کرد. چنین به نظر میرسد که پرونده هستهای ایران و تحریمهای غرب که زمانی با گسترش و پیشرفت تعریف میشد، اکنون با ابهام و عدم قطعیت تعریف میشود. بااینحال، ماحصل نهایی کل این فرآیند افزایش بیاعتمادیهاست، بهویژه به نهادهای بینالمللی که بناست محل رفع اختلاف باشند تا تنشزایی.