دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴
مقالات

سرمقاله شرق/ چند مسئله مدیریتی

سرمقاله شرق/ چند مسئله مدیریتی
کرمان رصد - شرق / «چند مسئله مدیریتی» عنوان یادداشت روز در روزنامه شرق به قلم حمزه نوذری است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید: در همین یکی، دو ماه که مهاجران افغانستانی ...
  بزرگنمايي:

کرمان رصد - شرق / «چند مسئله مدیریتی» عنوان یادداشت روز در روزنامه شرق به قلم حمزه نوذری است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
در همین یکی، دو ماه که مهاجران افغانستانی غیر‌قانونی از کشور اخراج شدند، برخی مدیران شهرداری و شورای شهر تهران اعلام کردند شهر تهران کمبود پاکبان دارد و شهرداری در نظافت شهر به مشکل برخورده است. اگر خوب دقت کنیم، معنای این سخنان این است که سال‌هاست شهرداری برخلاف قانون، از نیروی کار مهاجران غیر‌قانونی استفاده کرده است. ممکن است پاسخ داده شود که پیمانکاران و شرکت‌های زیرمجموعه شهرداری از این نیروها استفاده کرده‌اند، نه خود شهرداری؛ بااین‌حال، این موضوع از مسئولیت شهرداری نمی‌کاهد، چون طبق قانون کار پیمان‌دهنده باید بر قراردادهای کارگران پیمانکار نظارت داشته باشد. مدام گفته می‌شود که استفاده از نیروی کار مهاجران غیرقانونی جریمه دارد. آیا شهرداری تهران جریمه شده است؟
آیا بازخواست شده است؟ مدام گفته می‌شود استفاده از نیروی کار غیرقانونی جرم است و کارفرمایان اگر از چنین نیروی کاری استفاده کنند، جریمه می‌شوند. این کار را از شهرداری تهران شروع کنید تا دیگران هم حساب کار دست‌شان بیاید. دانشمندان مطرح یک رشته علمی چرا باید مدیر و سیاست‌مدار شوند؟ فعالیت علمی از حرفه سیاسی و حتی مدیریتی بسیار متفاوت است. هرچند از دستاوردهای علمی می‌توان برای سیاست‌گذاری و اداره‌کردن استفاده کرد، اما این به آن معنا نیست که از عالمان و دانشمندان برای حرفه مدیریتی و سیاسی استفاده کرد. در کشور ما از دانشمندان مطرح برای پست‌های مدیریتی و نمایندگی مجلس استفاده می‌شود که کار علمی و پژوهشی این دانشمندان به‌شدت تحت تأثیر قرار می‌گیرد یا وارد درگیری‌های سیاسی می‌شوند که توان و توجه آنها برای فعالیت علمی کاهش می‌یابد.
بازار
زمانی در پوستر تبلیغاتی برای شورای شهر نوشته شده بود پروفسور فلانی کاندیدای اصلح شورای شهر. از منابع کشور برای فعالیت علمی آنها و برای اینکه کار پژوهشی و آموزشی باکیفیت برای جامعه داشته باشند، هزینه شده است؛ نه برای اینکه مدیر و سیاست‌مدار شوند. ممنوعیت ورود به مشاغل مدیریتی و سیاسی برخی از این دانشمندان که در رشته‌های علمی حساس فعالیت می‌کنند، باید بیشتر باشد. فعالیت علمی کاری دقیق، با تمرکز بالا و نیازمند وقت، صبر و حوصله زیاد است، اما عجیب اینکه هرکسی از جایگاه سیاسی و مدیریتی رانده می‌شود، می‌گوید به دانشگاه و کار علمی، پژوهش، درس و کلاس برمی‌گردم؛ یعنی این‌قدر کار علمی و آموزشی دم‌دستی و ساده است که هر منصب‌داری برای استراحت و کمین‌کردن برای فرصت مدیریتی و سیاسی بعدی به فعالیت علمی بپردازد؟
این موضوع فقط پایین‌آوردن جایگاه علم و دانشگاه است. بعد از این اگر کسی چنین حرفی زد، جامعه علمی نباید سکوت کند. معاون وزارت تعاون، رفاه و کار، چندی پیش اعلام کرد که یک‌چهارم جوانان ایرانی نه کار می‌کنند و نه تحصیل و در ادامه، یکی از مسئولان سازمان فنی و حرفه‌ای گفت که این جوانان دنبال مهارت‌آموزی هم نیستند. تعدادی از اقتصاد‌دانان و جامعه‌شناسان بدون اینکه اصلا بدانند مسئله چیست و این آمار چگونه به دست آمده است، شروع کردند به تحلیل‌های عجیب‌و‌غریب. اقتصاد‌دان معروفی گفت پس مشخص شد که خشونت در جامعه از کجاست؛ همین جوانان هستند که باعث گسترش خشونت در جامعه شده‌اند. جامعه‌شناسی هم اعلام کرد این جوانان عاطل و باطل برای خانوده‌ها پردردسر و مسئله‌ساز هستند. کارشناس دیگری گفت برخی از این جوانان نازپرورده هستند و برخی دیگر در اقتصاد سیاه وارد می‌شوند و هر دو خطرناک هستند.
تحلیل‌های عجولانه و بدون فهم دقیق مسئله در رسانه‌ها منتشر شد، اما کسی نپرسید که این آمار را سازمانی اعلام می‌کند که خود بخشی از مسئله است. مدیران این وزارتخانه در دولت‌های مختلف بارها علام کرده‌اند که بیش از هفت میلیون نیروی کار بدون بیمه در کشور وجود دارد. این تناقض را چگونه می‌توان توضیح داد؟ از طرفی می‌گویند جوانانی هستند که کار نمی‌کنند، یعنی در آمار رسمی این وزارتخانه جایی مشغول کار نیستند و در آمار رسمی در جست‌وجوی شغل هم نیستند و از طرفی اعلام می‌کنند که میلیون‌ها نیروی کار وجود دارد که بیمه نیستند، یعنی در آمار رسمی قرار ندارند. یا برای مثال، اگر جوانی در سازمان فنی و حرفه‌ای مشغول مهارت‌آموزی نیست، پس به دنبال فراگرفتن مهارت نیست؟
سازمان فنی و حرفه‌ای سال‌هاست که از مهارت و جامعه و جوانان عقب مانده است. این نشان می‌دهد مدیران، جوانان و کانال‌های مهارت‌آموزی آنها را نمی‌شناسند. عجیب آن است که برخی اقتصاددانان و جامعه‌شناسان بعد از بیان این آمار نارسا و نا‌دقیق به شماتت این جوانان و خطرناک اعلام‌کردن آنها روی آورند. سرعت تحولات بسیار زیاد شده است و جوامع نیز از قبل پیچیده‌تر و مسائل نیز چند‌بعدی شده‌اند. با روند فعلی انتخاب، گزینش و تأیید مدیران، نظام مدیریتی روز‌به‌روز از جامعه و تحولات عقب می‌ماند و نه‌تنها پیشرفتی ایجاد نمی‌شود، بلکه مسائل و چالش‌ها بیشتر می‌شود.


نظرات شما