دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴
مقالات

جنایت جنگی در قلب پایتخت

جنایت جنگی در قلب پایتخت
کرمان رصد - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست در‌حالی‌که اصول حقوق بین‌الملل بشردوستانه بر حفاظت از غیرنظامیان تأکید دارد، حملات ...
  بزرگنمايي:

کرمان رصد - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
در‌حالی‌که اصول حقوق بین‌الملل بشردوستانه بر حفاظت از غیرنظامیان تأکید دارد، حملات اسرائیل به مراکز پرجمعیت و حتی مکان‌هایی مانند بهزیستی و اوین، شمار زیادی از کودکان، زنان و سالمندان را به کام مرگ کشاند و پرسش‌هایی جدی درباره ماهیت این تجاوزات برانگیخت. در جریان جنگ تحمیلی 12روزه که از 24 خرداد تا چهارم تیر 1404 ادامه یافت، حملات متعددی به زیرساخت‌ها و مناطق شهری انجام شد که آثار گسترده‌ای بر غیرنظامیان بر جای گذاشت.
یکی از تکان‌دهنده‌ترین این تجاوزات،‌ حمله سوم تیرماه به زندان اوین بود؛ حمله‌ای که درست در ساعات ملاقات صورت گرفت و بخش‌هایی مانند سالن ملاقات و تأسیسات درمانی زندان را درهم کوبید. سازمان دیده‌بان حقوق بشر در گزارشی که در 14 آگوست 2025 منتشر شد، این اقدام را «ظاهرا جنایت جنگی» توصیف و بر این نکته تأکید کرد که حمله بدون هشدار و در شرایطی رخ داده که تعداد زیادی زندانی، کارکنان و خانواده‌ها در محل حضور داشتند.
بازتاب این گزارش در رسانه‌های بین‌المللی ازجمله آسوشیتدپرس و گاردین نیز به‌سرعت منجر به بحث‌های گسترده‌ای درباره پایبندی اسرائیل به اصول حقوق بین‌الملل بشردوستانه شد. در همان روزها خبرهای متعددی از هدف قرارگرفتن بافت‌های شهری تهران منتشر شد. میدان تجریش در 25 خرداد شاهد اصابت مستقیم موشک به خودروهای غیرنظامی بود که بنا بر گزارش‌های داخلی دست‌کم 12 کشته ازجمله یک زن باردار و ده‌ها زخمی بر جای گذاشت. تصاویر دوربین‌های شهری و روایت شاهدان عینی از انفجار در یکی از پرترددترین نقاط پایتخت به‌روشنی نشان می‌دهد که حمله در منطقه‌ای رخ داده که هیچ توجیه نظامی روشنی برای انتخاب آن وجود نداشت و قربانیان آن نیز عمدتا شهروندان عادی بودند که در حال تردد روزمره به سر می‌بردند. از سوی دیگر، شیرخوارگاه آمنه در غرب تهران، یکی از اصلی‌ترین مراکز نگهداری نوزادان و کودکان بی‌سرپرست، به‌طور مستقیم در معرض خطر قرار گرفت. مسئولان بهزیستی اعلام کردند که تنها نیم‌‌ساعت پیش از یک موج حمله، نوزادان این مرکز تخلیه شدند؛ اقدامی که از وقوع یک فاجعه انسانی جلوگیری کرد. این اتفاق به‌خوبی نشان می‌دهد که مناطق غیرنظامی آشکار مانند مراکز حمایتی و بهزیستی نیز در معرض تهدید حملات قرار داشتند و اگر تدابیر پیشگیرانه داخلی انجام نمی‌شد، می‌توانستیم شاهد تلفات سنگین در میان کودکان باشیم.
هدف قرار‌دادن ساختمان‌های حکومتی غیر رزمی نیز بُعد دیگری از این درگیری بود. گزارش‌های رسانه‌ای و تحلیلی حاکی از آن است که علاوه بر پایگاه‌های نظامی و تأسیساتی مانند یکی از ساختمان‌های صداوسیما یا برخی ساختمان‌های پلیس، ‌مراکز دولتی در تهران هدف قرار گرفتند و در نتیجه بسیاری از شهروندان نه‌تنها در اثر انفجارها، بلکه به دلیل فضای رعب‌آور، قطع ارتباطات و اختلال در خدمات عمومی دچار آسیب‌های روانی و اجتماعی جدی شدند. بر‌اساس اصول حقوق بین‌الملل بشردوستانه، طرف‌های درگیر موظف هستند میان اهداف نظامی و غیرنظامی تفکیک قائل شوند، تناسب میان هدف و آسیب جانبی را رعایت کنند و اقدامات احتیاطی کافی را برای به حداقل رساندن خطر متوجه غیرنظامیان اتخاذ کنند. حمله به زندان اوین از این منظر نمونه‌ای برجسته از نقض آشکار این اصول به شمار می‌رود. حضور تعداد زیادی زندانی، کادر درمانی و خانواده‌ها در زمان ملاقات نشان می‌دهد که احتمال تلفات غیرنظامی از ابتدا بسیار بالا بوده است. فقدان هشدار مؤثر، زمان‌بندی نامناسب و نبود شواهد از وجود یک هدف نظامی معتبر در محل، دلایلی است که باعث شده اکثر کارشناسان حقوق‌بشری این حمله را مصداق جنایت جنگی توصیف کنند.
درباره حملات پیرامون شیرخوارگاه آمنه یا میدان تجریش نیز اگرچه ممکن است ادعا شود که هدف نظامی در نزدیکی این مراکز وجود داشته، اما اصل احتیاط ایجاب می‌کرد گزینه‌هایی انتخاب شود که کمترین خطر را برای جمعیت غیرنظامی ایجاد کند. واقعیت این است که حضور نوزادان و کودکان در یک مرکز بهزیستی یا تراکم جمعیتی در یک میدان شهری باید مهاجم را به استفاده از ابزارهای دقیق‌تر یا زمان‌بندی متفاوت سوق می‌داد. رعایت‌نشدن این الزامات، حملات را از منظر حقوقی در دسته اقدامات بی‌تفکیک یا نامتناسب قرار می‌دهد.
نکته مهم دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، پیامدهای پساحمله است. عفو بین‌الملل در هشداری فوری که در هفتم جولای 2025 منتشر کرد، نگرانی خود را از وضعیت زندانیان پس از تخریب بخشی از اوین ابراز و تأکید کرد که جان افراد در بازداشت باید محفوظ بماند. هم‌صدایی دو نهاد معتبر بین‌المللی، یعنی دیده‌بان حقوق بشر و عفو بین‌الملل، نشان می‌دهد نگرانی‌ها تنها محدود به رسانه‌های منطقه‌ای یا نهادهای داخلی نیست، بلکه در سطح جهانی نیز الگوی هدف‌گیری اسرائیل در این جنگ مورد پرسش جدی قرار گرفته است.
با کنار هم گذاشتن مجموعه این شواهد می‌توان دریافت که الگوی حملات اسرائیل در طول جنگ 12روزه، نه‌تنها پایبند به اصول سه‌گانه تفکیک، تناسب و احتیاط نبوده، بلکه در مواردی مانند اوین، به‌‌طور مشخص ناقض این اصول بوده است. این الگو به شکل مستقیم منجر به کشته و زخمی‌شدن صدها غیرنظامی ازجمله کودکان، زنان و سالمندان شد و خسارت‌های روحی، اجتماعی و اقتصادی گسترده‌ای بر جامعه ایران وارد کرد. یک مؤسسه حقوق‌بشری داخلی به‌عنوان «دیده‌بان حقوق بشر کردستان ایران» که درباره نقض حقوق زنان و کودکان به انتشار اخبار و گزارش‌های مختلف می‌پردازد نیز در گزارشی مرتبط این‌طور آورده است: «حمله اسرائیل به مناطقی مانند شیرخوارگاه آمنه در تهران که به‌‌طور مستقیم هدف قرار نگرفته است، از منظر حقوق بین‌الملل و حقوق بشر، نقض جدی اصول بنیادین حقوق بشردوستانه بین‌المللی (IHL) و همچنین برخی از اسناد حقوق بشر بین‌المللی است.
اصل تمایز (Distinction) میان اهداف نظامی و غیرنظامیان و ممنوعیت حمله به اهداف غیرنظامی (ازجمله مراکز درمانی، آموزشی، پرورشی و اماکن نگهداری کودکان) به‌روشنی و بارها و بارها از طرف رژیم اسرائیل نقض شده است. مواد 6، 19 و 38 کنوانسیون حقوق کودک 1989 نیز به‌صراحت بر حمایت از کودکان در زمان جنگ تأکید می‌کند. حمله‌ای که به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم جان نوزادان و کودکان را تهدید کند، نقض آشکار کنوانسیون حقوق کودک است». رویکرد اسرائیل در این جنگ نه صرفا یک اقدام نظامی، بلکه نمونه‌ای روشن از نقض حقوق بشر به حساب می‌آید. حق حیات به‌عنوان بنیادی‌ترین حق انسانی در موارد متعددی نقض شد. کودکان و سالمندان که طبق قواعد بین‌المللی باید بیشترین حمایت را دریافت کنند، به‌‌طور مستقیم در معرض خطر قرار گرفتند. زنان باردار و خانواده‌های زندانیان از قربانیان مستقیم حملات بودند. تخریب زیرساخت‌های درمانی و حمایتی نیز حق دسترسی به سلامت و خدمات اساسی را نقض کرد.
در چنین شرایطی ضروری است که تحقیقات مستقل بین‌المللی درباره حملات به اوین، میدان تجریش، شیرخوارگاه آمنه و دیگر مراکز مشابه صورت گیرد. شفاف‌سازی درباره معیارهای انتخاب اهداف و انتشار اسناد احتمالی مربوط به حضور اهداف نظامی در بافت‌های شهری می‌تواند به روشن‌شدن حقیقت کمک کند. علاوه‌ بر‌ آن، جبران خسارت قربانیان، ارائه خدمات روانی و حمایتی به بازماندگان و تقویت سازوکارهای هشدار و تخلیه ایمن باید به‌عنوان اولویت‌های فوری در نظر گرفته شوند. جامعه جهانی نیز وظیفه دارد با ایجاد فشار سیاسی و حقوقی، تضمین کند که چنین الگوهای خطرناک هدف‌گیری تکرار نشود. آنچه از جنگ 12روزه به جا مانده، نه‌تنها خرابی و آوار، بلکه زخمی عمیق بر حافظه جمعی مردم ایران است. این تجربه نشان داد ‌حتی مراکزی که ماهیت کاملا غیرنظامی دارند، مانند یک شیرخوارگاه یا زندان با کارکرد اجتماعی و درمانی، می‌توانند به هدف حملات نظامی تبدیل شوند. چنین رویکردی معنای آشکار نقض حقوق بشر و بی‌اعتنایی به قواعد بنیادین حقوق بین‌الملل بشردوستانه است. امروز بیش از هر زمان دیگر نیاز است که صدای قربانیان شنیده شود و نهادهای بین‌المللی، بی‌طرفانه و مستقل، مسئولان این جنایات علیه بشریت را پاسخ‌گو کنند.
بازار


نظرات شما