کرمان رصد - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
1- این فرض اگرچه با توجه به هویت وابسته و دستنشانده سران بسیاری از کشورهای اسلامی، دور از ذهن و محال به نظر میرسد، ولی «فرض محال که محال نیست»! حالا فرض کنید که همه دولتهای اسلامی با صدور یک بیانیه مشترک جنایات رژیم صهیونیستی و قتلعام و نسلکشی مردم غزه را محکوم کنند. خُب، بعد چه میشود؟! آیا صهیونیستها دست از جنایت برمیدارند؟! پاسخ به یقین منفی است! رژیم صهیونیستی تاکنون به کدام قطعنامه و کدامیک از کنوانسیونها و قوانین بینالمللی تن داده است که بیانیه مشترک کشورهای اسلامی دومین آنها باشد؟!
بازار ![]()
2- برخی از دولتهای حاکم بر کشورهای اسلامی نه فقط علیه رژیم نسلکش و جنایتکار صهیونیستی اقدامی نمیکنند، بلکه با این رژیم ضدبشری روابط اقتصادی پنهان نیز دارند و در بزنگاهها، ازجمله بههنگام حملات جانانه انقلابیون عزیز و غیرتمند یمن به کشتیهای حامل کالا برای رژیم صهیونیستی، با راهاندازی خط دریائی- زمینی به کمک اسرائیل شتافتند و... این همکاری دولتهای بهظاهر اسلامی با رژیم صهیونیستی نیز ریشه در ماهیت دستنشانده آنها دارد و مادام که دستنشاندهاند، این روند کثیف و پلید ادامه خواهد داشت. پس چاره چیست؟! چگونه میتوان قتلعام کودکان و زنان و مردان غزه با تحمیل گرسنگی بر آنان را شاهد بود و دست روی دست گذاشته و فقط نظاره کرد؟!
3- چاره کار و نسخه نجاتبخش را باید در این دستورالعمل حضرت امام خمینی -رضوانالله تعالی علیه- جستوجو کرد. بخوانید!
«هرچه ضعف در مسلمین و فساد در ممالک اسلامی است، از حکومتهاست... ملتها باید دولتهایی که بر خلاف مصالح اسلامی و مصالح ملتها عمل میکنند با آنها همان معامله کنند که ملت ایران با شاه مخلوع کرد. و اگر این مطلب در آن جاهایی که دولتها بر خلاف مسیر ملتها عمل میکنند عمل بشود، حل مشکلات میشود و دست اجانب از ممالک اسلامی کوتاه میشود. و من از خدای تبارک و تعالی مسئلت میکنم که یا حکومتها را به هوش بیاورد که موافق اسلام و مصالح مسلمین عمل کنند، یا ملتها را بر آنها غلبه بدهد که آنها را قلع و قمع کند».
4- شورش ملتها علیه حاکمان دستنشانده در سالهای 2010 تا 2012 میلادی (1389 تا 1391) بهگونهای سراسری در جنوب غربی آسیا و شمال آفریقا اتفاق افتاد و مردم در کشورهای عربی علیه دولتهای دستنشانده و حاکمان جور قیام کرده و به خیابانها ریختند. از آنجا که این قیام سراسری بیشتر کشورهای عربی را فرا گرفته بود، از آن با عنوان
«بهار عربی» یاد میکردند ولی «بیداری اسلامی» گویاترین نام برای آن قیام سراسری بود. قیام ملتها سه ویژگی برجسته و منحصر به فرد داشت که نه فقط قدرتهای غربی، بلکه حاکمان دستنشانده کشورهای عربی نیز قادر به کتمان آن نبودند. این سه ویژگی که از آن باعنوان شناسنامه بیداری اسلامی یاد میشد، عبارت بودند از؛ اسلامی بودن، مردمی بودن و ضداستکباری بودن قیام. این سه ویژگی دقیقاً همان ویژگیها و خصوصیات انقلاب اسلامی در ایران بود. از حضرت آقاست که «امام جریان بیداری اسلامی را به راه انداخت. دوره انفعال و بیتحرّکی در دنیای اسلام، با حرکت امام، به سمت ضعف و نابودی حرکت کرد. امروز امّت اسلامی نسبت به دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و دوران قبل از امام، پُرتحرّکتر، فعّالتر، آمادهتر، سرزندهتر است، اگرچه همچنان نیاز به بیشتر کار کردن در این زمینه محسوس است».
5- قیام گسترده «بیداری اسلامی»، اگر چه دوام چندانی نداشت ولی آثار باقیمانده آن را به صورت «آتش زیر خاکستر» در بسیاری از دولتهای [به ظاهر] اسلامی، میتوان دید. امروزه و مخصوصاً بعد از جنایات وحشیانه رژیم صهیونیستی که تمامیت جهان اسلام و همه ملتهای مسلمان را نشانه گرفته است، علاوهبر ملتهای مسلمان، سایر ملتها در سراسر جهان و مخصوصاً افکار عمومی مردم در کشورهای غربی را نیز علیه صهیونیستها برانگیخته است و ملتها آماده خیزش علیه رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن هستند و در این مسیر دولتهای دستنشانده را هم سد راه میدانند. شواهد بسیاری از این آمادگی در میان ملتهای مسلمان حکایت میکند و نشانههایی از شعلهور شدن آن آتش مقدسِ زیر خاکستر به چشم میخورد. دور نیست که یکی از دو خواسته حضرت امام -رضوانالله تعالی علیه-
جامه عمل بپوشد «یا حاکمان به مصالح مسلمین عمل کنند و یا از سوی ملتهایشان قلع و قمع شوند»...
شواهد فراوانی حاکی از آن است که آنچه در این وجیزه مورد اشاره قرار گرفت، در حال وقوع است و انتظار آن است که سران برخی از کشورهای اسلامی گزینه اول را انتخاب کنند و مصالح مسلمین را که مصلحت خود آنها نیز هست بر پیوندهای آشکار و پنهان با قدرتهای استکباری ترجیح بدهند و یقین بدانند که خیر و سعادت دنیا و آخرت آنان در همین است.
حسین شریعتمداری