کرمان رصد

آخرين مطالب

غنی‌سازی در تنگنا مقالات

غنی‌سازی در تنگنا
  بزرگنمايي:

کرمان رصد - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
عبدالرحمن فتح الهی| پیشنهادی که پس از دور پنجم مذاکرات هسته‌ای از سوی عمان مطرح شده،‌ به‌روشنی از مواضع آمریکا تأثیر گرفته و خواستار توقف سه‌ساله غنی‌سازی اورانیوم ایران در برابر برداشتن بخشی از تحریم‌هاست. اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه، در نشست خبری دیروز خود، توافق مذکور را تکذیب کرد. این ابتکار، هرچند در ظاهر گامی به سوی مصالحه می‌نماید، اما به باور طیفی از ناظران در باطن بازتاب‌دهنده اصرار مکرر واشنگتن بر تحقق «غنی‌سازی صفر» است؛ سیاستی که با حقوق مشروع ایران، ذیل معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای (NPT) در تعارض است. حال سؤال بنیادین آن است که چه انگیزه‌هایی دونالد رامپ را به پافشاری بر این موضع سوق داده است؟ در سطح سیاست داخلی، پذیرش هر توافقی که به احیای برجام، دستاورد دولت اوباما، منجر شود، برای ترامپ هزینه‌ای گزاف به همراه دارد. غنی‌سازی 3.67‌درصدی‌ که در چارچوب برجام تعریف شده، به‌منزله تأیید ضمنی این توافق است؛ امری که با راهبرد سیاسی او در تضاد قرار می‌گیرد.
در سطحی عمیق‌تر، قانون 123 ایالات متحده‌ که همکاری هسته‌ای را به کشورهای همسو با واشنگتن محدود می‌کند، می‌تواند توضیح‌دهنده این رویکرد باشد. ایران، با استقلال سیاسی خود، خارج از این بلوک‌بندی تعریف می‌شود و سلب حق غنی‌سازی از تهران، تلاشی برای حفظ هژمونی هسته‌ای آمریکا به شمار می‌رود. از منظر ژئوپلیتیک، ملاحظات امنیتی اسرائیل نیز نقشی کلیدی ایفا می‌کند. فشارهای نتانیاهو، عملا غنی‌سازی صفر را به‌ عنوان تضمینی برای کاهش تهدیدات ادراکی تل‌آویو ترویج می‌کنند. با این حال، این پیشنهاد، با نادیده‌گرفتن حقوق ایران، شانس موفقیت محدودی دارد. آینده مذاکرات به یافتن توازنی عادلانه میان حقوق مشروع ایران و نگرانی‌های جهانی وابسته است. در پیوست آنچه گفته شد و برای واکاوی دلایل پافشاری واشنگتن بر غنی‌سازی صفر‌درصدی، گپ‌و‌گفتی با رحمن قهرمانپور داریم تا ارزیابی این تحلیلگر ارشد حوزه بین‌الملل را در این زمینه جویا شویم.
 ‌ جناب قهرمانپور، گفت‌وگو را از پیشنهاد جدید مطرح‌شده پس از دور پنجم مذاکرات هسته‌ای آغاز کنیم. آن‌طور که یک منبع دیپلماتیک مطلع از پرونده به روزنامه «ریپوبلیکا» گفته، گویا پیشنهاد مطرح‌شده از سوی عمانی‌ها که در حقیقت بسته خود آمریکایی‌ها تلقی می‌شود، ناظر بر «توقف برنامه غنی‌سازی اورانیوم ایران به ‌مدت سه سال‌ در ازای برداشته‌شدن بخشی از تحریم‌ها» است که این پیشنهاد هم به نحوی همان درخواست آمریکایی‌ها برای لغو غنی‌سازی در ایران، البته به صورت موقت است. با این حال و فارغ از اینکه این پیشنهاد در نهایت چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد، می‌خواهم این پرسش بنیادین را مطرح کنم که به چه دلیل یا دلایلی، دونالد ترامپ تا به این اندازه اصرار دارد که توافق با تهران حتما با محوریت غنی‌سازی صفر درصد به نتیجه برسد؟ آیا موضوع به حفظ امنیت اسرائیل باز‌می‌گردد یا آنکه ترامپ نمی‌خواهد متهم به احیای برجام به عنوان دستاورد اوباما و دموکرات‌ها شود؛ چون پذیرفتن غنی‌سازی 3.67 درصد در ایران با هر خوانش سیاسی، قطعا به معنای احیای برجام خواهد بود که ترامپ از آن حذر دارد. در‌ سطح تحلیلی دیگر، می‌توان این‌گونه برداشت کرد که به دلیل قانون 123، اساسا آمریکا فقط به کشورهایی اجازه برخورداری از چرخه کامل سوخت هسته‌ای می‌دهد که در جبهه آنها قرار بگیرد و چون می‌داند ایران قطعا در این بلوک‌بندی تعریف نمی‌شود، به همین دلیل بر سلب حق غنی‌سازی از تهران تأکید دارد.
هر‌کدام از نکاتی که گفتید، می‌تواند دلایل فشار دولت ترامپ بر سلب حق غنی‌سازی از ایران باشد، اما به باور من گزینه دومی که‌ به آن اشاره کردید، گزینه درست‌تری به نظر می‌رسد. یعنی دونالد ترامپ به دنبال آن است که به توافقی متفاوت از برجام به عنوان دستاورد اوباما و دموکرات‌ها دست پیدا کند؛ چون دونالد ترامپ اتفاقا با زیر سؤال بردن این توافق و نامیدن برجام به عنوان بدترین توافق تاریخ آمریکا، اکنون نمی‌تواند دوباره آن را احیا کند و به همین دلیل سعی دارد به توافقی بالاتر از برجام برسد. درباره قانون 123 که شما پرداختید، قطعا این قانون شامل ایران نمی‌شود. آمریکا بیش از 40 سال است با ایران همکاری هسته‌ای ندارد. این قانون شامل کشورهایی مانند امارات متحده عربی می‌شود که با ایالات متحده همکاری هسته‌ای دارد. موضوع حفظ امنیت اسرائیل هم یک توجیه یا بهانه است. لذا به نظر من درست‌ترین گزینه این است که دونالد ترامپ سعی دارد با تعلیق حق غنی‌سازی در ایران، عنوان کند به توافقی جامع‌تر، بهتر، قوی‌تر و پایدارتر از برجام رسیده است.
‌ با وجود توضیحات شما باز هم باید پرسید چرا گزاره دوری ترامپ از احیای برجام را درست‌تر از دو گزاره دیگر می‌دانید و از آن دفاع می‌کنید؟
دلیل دیگر من به مخالفت ترامپ با راهکارهای فنی به دلایل سیاسی بازمی‌گردد.
‌ قدری بیشتر توضیح می‌دهید؟
ببینید، از نظر فنی برای حل مشکل غنی‌سازی در ایران این امکان وجود دارد که هم ایران غنی‌سازی خود را ادامه بدهد و هم آمریکایی‌ها با افزایش بازرسی و اقدامات نظارتی مطمئن شوند برنامه هسته‌ای ایران به سمت اهداف نظامی نخواهد رفت. لذا در شرایطی که راه‌حل فنی وجود دارد، عدم پذیرش آن از سوی دونالد ترامپ صرفا می‌تواند دلایل سیاسی داشته باشد و مهم‌ترین دلیل سیاسی هم این است که ترامپ نمی‌خواهد متهم به این شود که سند برجام به عنوان میراث دوره اوباما و دموکرات‌ها را دوباره احیا کرده است؛ سندی که خود ترامپ آن را بدترین توافق آمریکا می‌دانست و با همین توجیه هم از آن خارج شد.
‌ با این حال باید پرسید وقتی مایک والتز به عنوان مشاور امنیت ملی سابق آمریکا از کابینه ترامپ خارج شده و وزن جی‌دی ونس، استیو ویتکاف، پیت هگست، ترامپ جونیور و‌... در مقابل افرادی همچون مارکو روبیو و‌... افزایش پیدا کرده است، چرا ترامپ دارد فرصت توافق بی‌سابقه با تهران را که در دوره اوباما و بایدن وجود نداشت، به بهانه دلایل سیاسی داخلی می‌سوزاند و کماکان روی موضوع غنی‌سازی صفر درصد مانور می‌دهد؟
نکته شما درست است، اما موضوع اینجاست که در ترسیم سیاست خارجی فقط یک پارامتر تعیین‌کننده نیست که مثلا عنوان کنیم چون اکنون بیشتر کابینه ترامپ با مذاکرات موافق هستند پس این توافق انجام می‌شود یا اینکه چون دونالد ترامپ اکنون اولویت را به دیپلماسی اختصاص داده، توافق در دسترس است. درست است که رئیس‌جمهور آمریکا قوی‌ترین فرد از نظر اجرائی در ایالات متحده محسوب می‌شود، اما باید این را در نظر بگیریم که رئیس‌جمهور قدرت مطلق نیست و نمی‌تواند هر ‌کاری که دوست دارد‌ انجام دهد.
به هر حال رسانه، بوروکراسی، جامعه مدنی، اندیشکده‌ها و ده‌ها متغیر و پارامتر دیگر وجود دارند که هر‌کدام به سهم و نوبه خود روی مسیر مذاکرات و سیاست خارجی آمریکا تأثیر می‌گذارند. همین مسئله باعث می‌شود قدرت مانور رئیس‌جمهور تحت‌الشعاع قرار بگیرد. پس در یک رفت و برگشت و در یک تعامل نهایی معلوم می‌شود کدام فاکتور بیشترین وزن را دارد؛ این‌گونه نیست که بگوییم فاکتور خواست ترامپ، جی‌دی ونس، ویتکاف یا هرکس دیگری تعیین‌کننده خواهد بود.
شما دیدید که استیو ویتکاف هم از مواضع خود برای مذاکرات با ایران عقب‌نشینی کرد. او ابتدا گفته بود غنی‌سازی در ایران مشکلی ندارد، اما بعد از مدتی حرف خود را عوض کرد و اکنون می‌گوید تنها راه توافق، توقف غنی‌سازی در ایران است. پس این نکته هم درباره خود ترامپ صدق می‌کند و می‌تواند متأثر از عوامل و پارامترهای دیگر، رفتار و سیاست متفاوتی را از خود نشان دهد. سیاست و دیپلماسی یک امر در حال تغییر و پویاست؛ این‌گونه نیست که بگوییم یک فرد، حتی رئیس‌جمهور آمریکا با یک تصمیم ثابت می‌تواند تا انتها همه‌چیز را تعریف کند و براساس همان تصمیم می‌تواند تعیین کند که یک توافق انجام می‌شود یا نمی‌شود. خیر این‌گونه نیست.
برای مثال دیدید وقتی دونالد ترامپ به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس سفر کرد و قراردادهای کلان تجاری را با عربستان، قطر و امارات امضا کرد، لحن و ادبیات او در مقابل ایران قدری ملایم‌تر شد؛ چون نگرانی ترامپ برای حفظ امنیت این قراردادها و پیمان‌نامه‌های تجاری باعث شد او با لحن منعطف‌تری به مذاکرات با ایران بپردازد. پس می‌خواهم این‌گونه موضوع را جمع‌بندی کنم که نمی‌توان صرفا به یک فاکتور یا پارامتر بسنده و عنوان کرد این فاکتور می‌تواند رفتار ترامپ را درباره توافق و مذاکره با ایران تعریف کند. واقعا مجموعه‌ای از پارامترها و کنش و واکنش محیط، شرایط و بازیگران با همدیگر می‌تواند تعیین کند که معادلات پیش‌رو در‌خصوص مذاکرات تهران–‌واشنگتن‌ چه سمت و سویی پیدا کند.
‌ اتفاقا می‌خواهم به بخشی از گفته‌ شما بازگردم که محل بحث جدی‌ خواهد بود؛ اینکه عنوان کردید دونالد ترامپ به دلایل سیاسی فعلا با هرگونه راه‌حل فنی و کارشناسی برای حل موضوع غنی‌سازی در ایران مخالفت می‌کند. از همان پیشنهاد کنسرسیوم منطقه‌ای، اما مشروط بر آنکه در خاک ایران باشد که البته هنوز تهران عنوان کرده به‌صورت رسمی در مذاکرات مطرح نشده، تا نقش‌آفرینی آژانس و سایر راه‌حل‌های فنی دیگر که خط تحلیلی شما را تأیید می‌کند. می‌خواهم این را بپرسم که اگر وضعیت فعلی را به نقطه‌ای تشبیه کنیم که مجید تخت‌روانچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه، آن را نقطه تلاقی تحمیل خواسته یک طرف بر طرف دیگری دانسته، نهایتا تهران تسلیم خواهد شد یا واشنگتن؟ چون روانچی صراحتا عنوان کرده اگر می‌خواهیم به توافق برسیم، در نهایت یا ایران یا آمریکا باید از خواسته خود عقب‌نشینی کند؟
به نظر من توافق نهایی در صورتی خواهد بود که هم ایران و هم آمریکا قدری از خواسته‌هایشان عقب‌نشینی کنند. من دوباره تأکید می‌کنم وضعیت کنونی بر اثر مجموعه‌ای از فاکتورها، پارامترها و بازیگران شکل گرفته است؛ هم دونالد ترامپ در داخل به دلایل سیاسی با مشکلات و محدودیت‌هایی درباره مذاکرات با ایران مواجه است تا بتواند از توافق خود دفاع کند و هم در ایران شرایطی وجود دارد که باید آن را مدیریت کند. به هر حال اگر تهران می‌خواهد غنی‌سازی را در خاک خود حفظ کند، باید امتیازات زیادی بدهد. طبیعتا توجیه این امتیازدهی در داخل ایران برای تیم مذاکره‌کننده کار بسیار سختی است.
درست است که به نظر می‌رسد آمریکا به دلیل قدرت برتری که دارد می‌تواند خواسته خود برای سلب حق غنی‌سازی را بر ایران تحمیل کند، اما این به معنای آن نیست که راه همواری پیش‌روی واشنگتن و ترامپ است و انتظار داشت که ایران از خطوط قرمز خود عدول کند؛ خیر هر دو طرف باید اصطلاحا کوتاه بیایند. هر دو طرف باید تعدیل، نرمش و انعطاف از خود نشان دهند؛ این‌گونه نیست که همه‌چیز را گردن ایران بیندازیم و از تهران بخواهیم که کوتاه بیاید. من می‌گویم توافق نهایی، نتیجه امتیازدهی و امتیازگیری هر دو طرف است
‌ در این بین سفر آقای پزشکیان به عمان را در این امتیازدهی و امتیازگیری چگونه ارزیابی می‌کنید؟
ما در شرایطی قرار داریم که هرگونه تحرکی می‌تواند کمک‌کننده باشد. همان‌گونه که قبل‌تر سلطان عمان به روسیه رفت و درباره پرونده هسته‌ای با طرف روسی مذاکره کرد، قطعا سفر آقای دکتر پزشکیان به عمان هم می‌تواند در این شرایط کمک‌کننده باشد. طبیعتا دیدارها، مذاکرات و بحث‌هایی که درباره پرونده هسته‌ای با طرف‌های عمانی انجام می‌شود، می‌تواند تأثیر خود را بگذارد، اما لزوما به معنای آن نیست که با یک سفر رئیس‌جمهور ایران می‌توان توافق را در دسترس دید یا تصور کنیم که کل رویکرد ایران با این سفر تغییر پیدا می‌کند.
‌ حالا که روی عمان متمرکز هستیم، این سؤال را هم بپرسم که واقعا امیدی دارید با نقش‌آفرینی این کشور (عمان)، مذاکرات به نتیجه برسد؟
عمان به دلیل رابطه تاریخی خوبی که با ایران دارد و سابقه خوبی که در میانجیگری مذاکرات هسته‌ای به‌خصوص در برهه برجام دارد، یکی از معتمدترین بازیگران ایران است؛ کمااینکه تهران پیش از پذیرش میانجیگری عمان، وساطت قطر و روسیه را رد کرد و این نشان می‌دهد که اعتماد ایران به عمان به دلایل مختلف بیشتر از سایر بازیگران است. از طرف دیگر عمان تاکنون ثابت کرده است نقش یک واسط بی‌طرف را در مباحث مربوط به ایران دارد. ضمنا موضوع حضور پررنگ اتباع بلوچ در عمان هم مطرح است. از طرف دیگر بعد از جنگ ظفار، روابط نزدیکی بین ایران و عمان شکل گرفته است که تا‌کنون ادامه دارد. بنابراین مجموعه این دلایل و سایر عوامل باعث شده است اکنون عمان به عنوان یک میانجیگر فعال در مذاکرات هسته‌ای نقش‌آفرین باشد.
‌ به‌رغم نکات شما، اعتماد ایران به عمان و همچنین بی‌طرفی مسقط، فاکتورهای موفقیت را فراهم می‌کند. آیا این کشور می‌تواند در کلان‌تنش ایران و آمریکا درخصوص پرونده هسته‌ای به موفقیت برسد؟
آن چیزی که عمان در میانجیگری بین ایران و آمریکا پیاده می‌کند، تلاش برای نزدیک‌کردن مواضع دو طرف است تا مانع از شکست مذاکرات شود. عمان سعی می‌کند هم پیشنهادهای آمریکا و هم خطوط قرمز ایران را تعدیل و تلطیف کند تا بتواند تهران و واشنگتن را به هم نزدیک کند.
بازار

لینک کوتاه:
https://www.kermanrasad.ir/Fa/News/727220/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

پخش زنده مسابقات بین المللی کشتی آزاد و فرنگی از شبکه ورزش

رابطه ماسک و ترامپ رو به فروپاشی است؟

چلسی قهرمان لیگ کنفرانس شد؛ سه‌گانه خاص شیرهای لندن

هسته اصلی اختلاف عمیق اتمی تهران و واشنگتن

هروی: باخت شریک ندارد/ من مقصر اول و آخر نتایج هستم

راهبرد شش سر برد برای ایران

عدالت جنسیتی از دستور خارج شد

افول اقتصاد پس از 84

سومین جشنواره نی‌انبان کیش فراخوان داد/ آغاز رویداد از 21 خرداد

اعلام جزئیات فراخوان سومین جشنواره نی‌انبان کیش

متحدان علیه نتانیاهو

سفری با طعم اعتماد‌سازی؟

استیصال شورای شهر تهران

ریشه‌‏های تنش در روابط ایران و بحرین

پزشکان افغان در ایران؛ شایعه یا واقعیت؟

شرافت: نمی‌توانیم تیم معمولی ببندیم

تقوی: قرار نیست در یک‌سال همه‌چیز را درست کنیم

شهرزاد مظفر سرمربی تیم ملی فوتسال بانوان شد

گزینه استقلال روی نیمکت تیم ملی فوتسال زنان

آهنگ شاد و عاشقانه «شب عشق» از بهنام بانی

روز وزن‌کشی در بهارستان

چرا ایران بر حق غنی‌سازی خود پافشاری می‌کند؟

کرمان نایب قهرمان مسابقات فوتبال هفت نفره کشور

سنگ‌تمام سپاهانی‌ها برای اخباری!

ششمین بازیکن جدید پرسپولیس را بشناسید

زارع: با سخت‌ترین قرعه به فینال رسیدیم؛ دنبال قهرمانی هستیم

واقع‌بینی سردار

ایلات، بندر راهبردی متروکه

بی‌رمق، بی‌رقیب؛ نگاهی به انتخابات رئیس و هیئت‌رئیسه مجلس

پالس‌های تکرارشونده و عجیب از ستارگان مختلف، دانشمندان را سردرگم کرده است

امین اسماعیل‌نژاد: صد خودم را برای تیم ملی می‌گذارم

پیروزی عقلانیت انقلابی

ایده‌های نو برای دستیابی به توافق

باخت پایداری به قالیباف

چشم انداز مذاکرات هسته ای

سفری که باید زودتر انجام می‌شد

فیزیک‌دانان می‌گویند درک ما از نحوه عملکرد گرانش کاملاً اشتباه بوده است

معلم کلیدی‌ترین عنصر یادگیری است/ بهبود یادگیری نقطه اتصال آموزش و پرورش با انجمن‌های علمی آموزشی معلمان است

جزییات سفر وزیر آموزش و پرورش به استان کرمان

ممدوف سرمربی شد، قمی مدیر فنی تیم ملی جودو

بانوان والیبال نشسته آماده رقابت های قهرمانی آسیا و اقیانوسیه می شوند

مهدوی: بازیکن حق دارد با تیم‌های مختلف مذاکره کند

رونمایی از پیراهن تیم های ملی والیبال

سالن والیبال فدراسیون والیبال به نام مرحوم محمد یزدانی خرم نام‌گذاری شد

ترانه «منم» با صدای مجید رضوی

پاسخ علمی به پرسشی دیرینه: دوش گرفتن در صبح بهتر است یا شب؟

منطقه آزاد کیش، پیشتاز در رعایت ایمنی و تسهیل ترخیص کالاهای گمرکی

استخر شنای سرپوشیده لاله کرمان بعد از سه سال تعطیلی بازسازی و بازگشایی شد

نمایندگی «ثبت اسناد» در کوهبنان راه‌اندازی می‌شود

تجربه فراموش نشدنی برای گرگ ایرانی در آمریکا