کرمان رصد - فرهیختگان / «شرط نخستوزیری آقای نخستوزیر» عنوان یادداشت روز در روزنامه فرهیختگان به قلم سیدمهدی طالبی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
اعلام نتایج نهایی انتخابات پارلمانی عراق به هفته بعد و تأیید توسط نظام قضائی موکول شده است؛ اما با شمارش کامل آرا، نتایج تقریبی به رسانهها راه یافتهاند. با توجه به جزئیات فنی مرتبط با قواعد انتخاباتی برای تخصیص کرسیها، تعداد کرسیهای هر جناح به طور دقیق قابلمحاسبه نیست؛ اما تعداد حدودی و همچنین میزان آرای جناحها در سطح ملی مشخص شدهاند. از نظر رتبه، ائتلاف «بازسازی و توسعه» به رهبری «محمدشیاع السودانی» نخستوزیر عراق با کسب 11 درصد آرا حزب نخست است؛ اما او با کرسیهایی که با این آرا به دست میآورد، قادر به تشکیل دولت نیست. این ناتوانی در حالی است که به دلایل انتخاباتی، سودانی عملاً 14 درصد کرسیهای پارلمان را به دست خواهد آورد؛ اما این میزان نیز فاصله زیادی با 50 درصد لازم برای تشکیل دولت بهتنهایی دارد. آنچه دراینخصوص اهمیت دارد، کسب اکثریت کرسیها در بیت شیعی است؛ زیرا نخستوزیر از دل توافق جریانهای شیعه با یکدیگر بیرون میآید.
آرا و آرایش احزاب شیعی
طبق برآوردهای اولیه در جمع شیعیان، «بازسازی و توسعه» به رهبری سودانی با 46 کرسی در جایگاه اول، «دوله القانون» به رهبری «نوری المالکی» با 30 کرسی در جایگاه دوم، «جنبش الصادقون» به رهبری «قیس خزعلی» با 27 کرسی در جایگاه سوم قرار داشته و بزرگترین جناحهای شیعی هستند. علاوهبرآن «سازمان بدر» به رهبری «هادی العامری» با 18 کرسی، «قوی الدوله» به رهبری «عمار حکیم» و «حیدر العبادی» با 18 کرسی، «الأساس» به رهبری «محسن مندلاوی» با 8 کرسی، «اشراق کانون» با 8 کرسی، «حقوق» با 6 کرسی، «تصمیم» با 6 کرسی و «أبشِر یا عراق» با 4 کرسی در ردههای بعدی هستند. با احتساب تمام کرسیها، مجموع کرسیهای شیعیان حداقل 171 کرسی است؛ اما احتمال دارد به 180 کرسی نیز برسد. این تفاوت ناشی از اثرگذاری جزئیات فنی آرا بر تعداد کرسیهاست؛ بهعنوان نمونه گفته میشود احتمال دارد حزب سودانی بهجای 46 کرسی به 48 کرسی دست یابد.
بازار ![]()
اگر 171 کرسی مبنا قرار گیرد، حزب سودانی 26 درصد از کرسیهای شیعیان را در اختیار خواهد داشت. در مقابل، تقریباً تمام احزاب دیگر شیعی در قالب «چهارچوب هماهنگی شیعیان» فعالیت میکنند، همان جناحی که در انتخابات قبل سودانی را به نخستوزیری رساند. احزاب چهارچوب هماهنگی 125 کرسی یا 74 درصد کرسیهای شیعیان را در اختیار دارند. مشکل سودانی اما بزرگتر از این تفاوت و فاصله است؛ زیرا از بین 46 یا 48 کرسی او، تقریباً 44 یا 46 کرسی با چهارچوب هماهنگی شیعیان مشترکند. این اشتراک به دلیل حمایت همزمان چهارچوب هماهنگی و حزب سودانی از آنها به وجود آمده است. قطعاً تعداد قابلتوجهی از آنها با محاسبات سیاسی، برای انتخاب نخستوزیری در نهایت فعالیت در قالب چهارچوب هماهنگی را انتخاب خواهند کرد.
سودانی، صدر میشود یا العبادی؟
سودانی برای نخستوزیری کار دشواری دارد. او بیشتر از آنکه شبیه المالکی باشد که هنگام نخستوزیریاش انتخاباتها را پیروز میشد، به مقتدی صدر، رهبر جریان صدر و حیدر العبادی، نخستوزیر اسبق شباهت دارد. اقدام مشابه با صدر، خروج سودانی از سازوکار همیشگی بیت شیعی است که امروز در قالب «چهارچوب هماهنگی» جریان دارد. پیشازاین صدر خروج از بیت شیعی را اجرایی کرد و باوجود تبدیل شدن به حزب نخست در دو انتخابات پیاپی سالهای 2018 و 2021، در نهایت نمایندگانش را مجبور به استعفا از پارلمان کرده و انتخابات 2025 را نیز تحریم کرد. شباهت دیگر او به العبادی است که در دوره نخستوزیری تصمیم گرفت از دایره تصمیمات بیت شیعی فاصله گرفته و با نزدیکی به آمریکا، دوره بعدی نخستوزیری خود را تضمین کند. خروجی این تصمیم کنار گذاشته شدن او توسط بیت شیعی در انتخابات 2018 برای تشکیل دولت بود. العبادی که عمده جنگ داعش در دوره او انجام شد و در نهایت به پیروزی عراق ختم گشت، در انتخابات سال 2018 با ائتلاف انتخاباتی «پیروزی» موفق شد با کسب 42 کرسی در جایگاه سوم انتخابات قرار گیرد. او در آن دوره تنها 4 تا 6 کرسی کمتر از تعداد کرسیهای کنونی سودانی کسب کرده بود. سودانی توازن انتخاباتیاش همانند العبادی است که محدودیتهایش بیشتر از امکانهایش هستند. اگر صدر را خروج از بیت شیعی و العبادی را نزدیکی به آمریکا از قدرت دور کرد، سودانی که هر دو را در پیش گرفته با خطر بزرگتری روبهروست. راه پایاننیافتن دولت او بازگشت از مسیرهایی است که در پیش گرفته است. سودانی در شرایطی که نخستوزیر بود با اتکا به جایگاه و امکانات ریاست دولت به این میزان کرسی دستیافت و اگر نخستوزیریاش تمدید نشود، دیگر رنگ کرسیهای به تعداد امروز را نخواهد دید. سودانی مقتدی صدر نیست که ریشه در جریانی بسیار قدرتمند داشته باشد؛ بلکه سیاستمداری تقریباً مشابه با العبادی است؛ بدون نخستوزیری او باید با سیاستمداری قدرتمندتر ائتلاف کرده و در کنارش در انتخاباتها ظاهر شود.