کرمان رصد - فرارو /متن پیش رو در فرارو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
صبح روز سهشنبه از اولین ساعتهای آغاز به کار روزنامه، تلفنهای تحریریه پشت سر هم زنگ میخوردند. این موضوع البته غیرطبیعی نیست. رسانههای که محتوای تولیدی آنها واکنشبرانگیز میشود، تجربه مشابه را دارند. بعضی از تماسها حاوی اظهارنظرهای مثبت و منفی، گاهی تشکر و اغلب نیز فحاشی است. اما این تجربه در روز سهشنبه برای هممیهن متفاوت بود. تلفنها به صورت متواتر زنگ میخوردند و صرفاً فحاشی و گاهی تهدید از آن سوی خط شنیده میشد.
محسن صالحیخواه| سایت روزنامه هممیهن مسدود شد و طبق اعلام مراجع نظارتی به سردبیر این رسانه، حسابهای کاربری این روزنامه در شبکههای اجتماعی تلگرام و اینستاگرام هم به روزرسانی نمیشود. همه چیز از یک گزارش اجتماعی و عکسی تزئینی شروع شد. این دو مورد از هم جدا میشود چون ماجرایی که آغاز شد هم دوگانه بود.
در شماره سهشنبه 6 آبان گزارشی با عنوان ناگفتههای پرونده سوپراستار منتشر شد که درباره پرونده و ادعای مطرح شده علیه پژمان جمشیدی بود. گزارش از سه بخش تشکیل شده بود. یک بخش مصاحبه شاکی پژمان جمشیدی بود که با اظهارات مادرش تکمیل میشد. بخش دوم مصاحبه با یک وکیل دادگستری درباره اینگونه پروندهها و خلاءهای قانونی و بخش سوم هم مصاحبهای با یکی از وکلای پژمان جمشیدی. از لحاظ چینش مطالب و صفحهآرایی، محتوای بخشهای اول و دوم، بدنه اصلی گزارش را تشکیل میداد و مصاحبه با وکیل پژمان جمشیدی هم بخشی مجزا در صفحه 13 به خود اختصاص داده بود.
زنگها به صدا درآمدند
صبح روز سهشنبه از اولین ساعتهای آغاز به کار روزنامه، تلفنهای تحریریه پشت سر هم زنگ میخوردند. این موضوع البته غیرطبیعی نیست. رسانههای که محتوای تولیدی آنها واکنشبرانگیز میشود، تجربه مشابه را دارند. بعضی از تماسها حاوی اظهارنظرهای مثبت و منفی، گاهی تشکر و اغلب نیز فحاشی است. اما این تجربه در روز سهشنبه برای هممیهن متفاوت بود. تلفنها به صورت متواتر زنگ میخوردند و صرفاً فحاشی و گاهی تهدید از آن سوی خط شنیده میشد.
از حوالی بعداز ظهر، حجم تماسها بیشتر شد. در مقاطعی هر چهار خط تلفن روزنامه زنگ میخوردند. خیلی طول نکشید که مشخص شد یکی از کانالهای شناختهشده تلگرامی، شماره تلفن و آدرس روزنامه را قبل از انسداد سایت اسکرینشات گرفته و منتشر کرده است. حجم پیامهای وارده نیز نشان میداد که حدود ظهر بحثهایی در شبکه ایتا مبنی بر این که هممیهن با انتخاب عکس صفحه یک خود (عکس تزئینی خارجی برگرفته از سایت freepik) به مقدسات توهین کرده و جریان از این نقطه آغاز شده است. بخش زیادی وقت کادر اداری و گاهی نیروهای تحریریه در روز سهشنبه به پاسخ دادن تلفنهای مورد اشاره گذشت.
در فضای ایتا، تلگرام و توئیتر حجم توهین و تهدید بیشتر بود. تا جایی که یکی از اکانتهای شناختهشده متعلق به یک روحانی ساکن قم که خود را تکفیری میداند، اینگونه نوشت: «با فاجرهای مرجف از سنخ جریدهی هممیهن چه باید کرد؟ همآن کار که کافرهای سکولار در جریدهی شارلی ابدو کردیم؛ و قاتلو ائمه الکفر..." » اشاره به واژه تکفیر، از محتوای تولیدی همین کاربر قابل استخراج است. او پس از واکنش احمد زیدآبادی به این تهدید که البته از صفحه توئیترش پاک شد، اینگونه نوشت: «ترور کلیدواژهی سکولارها است؛ مکتبیها تکفیر میکنند. آن مرجف سکولار که حکم شرعی سابالنبی را ترور خطاب میکند را بیتردید تکفیر باید کرد... .» بعد از بالا رفتن حجم تهدیدهای توئیتری و تلفنی، این نگرانی در تحریریه به وجود آمد که دفتر روزنامه یا روزنامهنگاران مورد تهاجم قرار بگیرند.
یکی از مجریان تلویزیونی هم متن توهینآمیزی خطاب روزنامهنگاران هممیهن منتشر کرد که اگرچه در کانالهای ایتا و تلگرامی جریان تندرو – به رغم تمام توهینهای جنسی و تهمتها – بازنشر شد اما نقل دوباره آن خارج از چارچوب اخلاق است. برخی کانالهای تلگرامی تلاش کردند با استناد به این متن، واژه «موهن» را در جریان اظهارنظرها راجع به این موضوع جا بیاندازند. به گفته سردبیر هممیهن، احتمال شکایت از این مجری تلویزیون وجود دارد. در آخرین دقایق نوشتن این گزارش در صبح روز چهارشنبه هرچند صدای زنگهای تلفن به شدت دیروز نیست اما همچنان ادامه دارد.
بازار


عکس به جای گزارش
مشخص شد که با توجه به نوع روایت نمیتوان خیلی روی گزارش مانور داد. چرا که اصول نگارش گزارش حرفهای رعایت شده و بحث یک طرفه بودن نتوانست رسانهها و شبکههای اجتماعی را به خود مشغول کند. البته از عصر روز سهشنبه، پروژهای خاص در توئیتر فارسی با ورود کاربرانی شناختهشده کلید خورد که تلاش میکرد واژه «پروژه خاص» را کنار هشتگ هممیهن جا بیاندازد. این پروژه مبتنی بر گزارش تهیه شده از سوی گروه اجتماعی شکل گرفت اما نتوانست خیلی فراگیر شود.
خبرگزاریهای فارس و تسنیم به صورت جداگانه وارد این موضوع شدند و گزارشهای تصویری و متنی منتشر کردند. در گزارش خبرگزاری فارس این موضوع مطرح شد که «میزانسن خاصی طراحی و از آن عکاسی شده» در حالی که کنار عکس صفحه یک روز سهشنبه هممیهن، منبع عکس مشخص شده است. خبرگزاری تسنیم هم در گزارشی با تیتر «پشتپرده حاشیهسازی امروز هممیهن چه بود؟» نوشت: «صبح امروز مصاحبهای از قول شاکی و مادر شاکی پرونده اتهامی پژمان جمشیدی در روزنامه هممیهن منتشر شد. این گزارش که متضمن ابهامات و ایرادات فراوان در روایتخوانی و اطلاعات قضایی به قلم کسی نوشته شده است که از محکومان فتنه مهسا در سال 1401 بوده و به همین خاطر هم به زندان افتاد.»
تسنیم در ادامه به نقل از یک منبع آگاه نوشت: «روزنامه هممیهن طی سالهای فعالیت خود به نسبت نوع فعالیت و مطالب منتشره از رسانههایی بوده که کلکسیونی از تذکرات را در کارنامه خود دارد. این روزنامه البته در زمره رسانههایی است که شاکیهای زیادی هم داشته و در اصطلاح روزنامه کثیرالشاکی محسوب میشود.» فقط در ماههای اخیر هیئت نظارت بر مطبوعات طی 3 نوبت جداگانه تذکرهایی جدی به این رسانه داده است و حتی در یک مورد تخلف صورت گرفته به گونهای بوده که پرونده به دادگاه ارجاع شده و مرجع قضایی در آستانه تصمیمگیری و صدور رأی است.»
تقریباً از همان بعدازظهر سهشنبه بود که فضای توئیتر فارسی از صفحه یک هممیهن و تحلیلهایی مبنی بر رخ دادن توهین به مقدسات رخ داد. همه آنهایی که این دست تحلیلها و نظرات را ارائه دادند، از کاربران شناختهشده و ناشناس توئیتر فارسی نبودند؛ بسیاری نیز افراد شناختهشده حقیقی بودند که در شبکههای اجتماعی هم فعالیت میکنند و اعتقاد داشتند که توهینی صورت گرفته یا این که پروژهای در جریان است. موضوع روزنامه هممیهن فعلا در دست بررسی در مراجع قانونی و ذیصلاح است و احتمالاً هفته دیگر در قالب هیئت نظارت بر مطبوعات به آن پرداخته خواهد شد.