چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴
مقالات

کم‌رنگ کردن خط و خطر نفوذ انسانی اسرائیل توسط نماینده جبهه پایداری

کم‌رنگ کردن خط و خطر نفوذ انسانی اسرائیل توسط نماینده جبهه پایداری
کرمان رصد - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست بر اساس آنچه از آقای محمود نبویان نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس نقل شد ...
  بزرگنمايي:

کرمان رصد - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
بر اساس آنچه از آقای محمود نبویان نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس نقل شد نفوذ انسانی اسرائیل چندان جدی یا گسترده نیست بلکه نفوذ آنان از طریق فناوری است؛ دوربین‌های خیابان‌ها یا تلفن‌های همراه رانندگان و محافظان و همراهان و بستگان مقامات یا پیام‌رسان‌هایی چون واتس‌آپ وحتی ایتا که قاعدتاً باید بومی و خودی باشد.
 مهرداد خدیر| «دشمن، اِشراف اطلاعاتی خود را از کجا به دست آورده؟ دروغ می‌گویند! اینها 10 درصد هم نفوذ ندارند. بالاتر از 90 درصد نفوذ تکنولوژیک است. با موبایل متوجه می‌شوند. می‌گویند من نماینده‌ام، موبایل ندارم. شما نداری. راننده‌ات که دارد. در خانۀ من دختر و پسر و بقیه که دارند. تمام دوربین‌های سر چهارراه‌ها در اختیار اسرائیل است و لحظه‌ای رصد می‌شود. هر چه در بستر اینترنت است در اختیار اینهاست. واتس‌آپ و ایتا هم خیلی تفاوت ندارند.»
بر اساس آنچه از آقای محمود نبویان نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس نقل شد نفوذ انسانی اسرائیل چندان جدی یا گسترده نیست بلکه نفوذ آنان از طریق فناوری است؛ دوربین‌های خیابان‌ها یا تلفن‌های همراه رانندگان و محافظان و همراهان و بستگان مقامات یا پیام‌رسان‌هایی چون واتس‌آپ وحتی ایتا که قاعدتاً باید بومی و خودی باشد.
این که نمایندۀ شاخص جبهۀ پایداری این اطلاعات را بر چه اساسی مطرح کرده روشن نیست ولی تازگی ندارد کما این‌که تنها 10 روز بعد از آتش‌بس رئیس سازمان پدافند غیرعامل که طی جنگ 12 روزه آفتابی نشده بود نقش تکنولوژی را در ترور فرماندهان پررنگ دانسته بود ولی بلافاصله دختر سردار شادمانی واکنش نشان داد و در صفحۀ شخصی خود نوشت: «پدرم گوشی و وسایل هوش‌مند به همراه نداشته و تمام پروتکل‌های امنیتی را رعایت می‌کرده است.» به باور او «ردیابی دقیق اسرائیل فراتر از واتس‌آپ یا جاسوسی سنتی و فردی است و کاش مسؤولانه ردیابی کنند نه این که تنها به نرم‌افزارهای خارجی اشاره شود.» در گرماگرم جنگ البته خود واتس‌آپ اعلام کرده بود هیچ‌گونه اطلاعات گسترده‌ای در اختیار دولت‌ها قرار نمی‌دهد.
با این اوصاف بحث بر سر این است که نفوذ انسانی بوده یا تکنولوژیک؟ از طریق موبایل و دوربین مطلع می‌شدند یا اطلاعات خود را از محتوای پیام‌رسان‌ها به دست می‌آوردند؟ آقای نبویان و دوستان او مشخص نمی‌کنند چگونه به این استنباطات یا استنتاجات رسیده‌اند و 10 درصد و 90 درصد حاصل کدام بررسی‌هاست و اگر مثلاً در همان 10 درصد یک صاحب منصب بلندمرتبه وجود داشته باشد ارزش آن برای دشمن بیشتر است یا آن که به تصاویر دوربین‌ها دست یابد؟
در جریان جنگ هشت‌ساله ناخدا یکم دکتر بهرام افضلی فرمانده نیروی دریایی ارتش به اتهام جاسوسی برای اتحاد شوروی به استناد ارایۀ اطلاعات به حزب توده اعدام شد. با منطق امروز او در طیف 10 درصد جای می‌گیرد اما آیا در اینجا کمیت مهم است یا سطح دسترسی فرد به اطلاعات محرمانه؟ البته او به خیانت در جنگ متهم نشد و حتی در جریان یکی از عملیات موفق نیروی دریایی ستایش هم شده است و مشکل بر سر حزب توده بوده است.
به بیان دیگر نه‌تنها میان فرد و فناوری باید تفکیک شود که مواجهه با خود افراد هم یکسان نیست. از این منظر جای طرح این پرسش هست که چرا محمود نبویان اصرار دارد نقش نفوذ انسانی را کم‌رنگ جلوه دهد و بیشتر بر فناوری تأکید ورزد؟ البته به طعنه می‌توان پرسید آیا اینها همان دوربین‌هایی نیست که برای کنترل پوشش دختران و زنان این سرزمین و ترساندن و جریمه کردن آنان نصب شده بود یا بر شمارشان ناگهان افزوده شد؟
یا اگر ریشۀ مشکل را باید در نرم‌افزارها و پیام‌رسان‌ها جُست چرا به نقش فیلترشکن ها اشاره نمی‌شود و اگر چنین است آیا اصرار بر استمرار فیلترینگی که اکثریت کاربران با فیلترشکن از دیوار آن می‌گذرند، مغایر امنیت ملی نیست؟ اگر تا دیروز فیلترینگ غیر‌اخلاقی بود (چون مجال دسترسی به سایت‌های تن‌کامانه را هم می‌داد) و غیرموجه (مغایر خواست اکثریت مردم ایران که به نامزد اقتدارگرایان رأی ندادند) حالا ضدامنیتی هم هست چون یکی از دروازه‌های نفوذ به شمار می‌رود.
در گفتار اعضای شاخص جبهۀ پایداری انگشت اتهام بیشتر متوجه فناوری‌های ارتباطاتی است حال آن‌که شمشیر دو‌دم است چون فیلترینگ موجب استفاده ناگزیر و گسترده از فیلترشکن شده که منبع و منشأ خارجی دارد و مطابق فرضیه آقای نبویان دریچه و ابزار نفوذ می‌تواند بود و استمرار آن نقض غرض است.
پرسش یا ابهام اصلی اما این است که چرا تلاش می‌شود نقش نفوذ انسانی کم‌رنگ شود؟
در حالی که کافی است شخص با ظاهر‌سازی جایگاهی کسب کرده باشد یا به طمع هزار دلاری و حتی صد دلاری که ارزش قابل توجهی در این اقتصاد نا‌به‌سامان یافته یا از سر کین و خشم تبعیضی که احتمالاً در ساختار رانتی شبه‌کاستی بر او رفته درصدد انتقام بوده باشد. کم‌رنگ کردن خط و خطر نفوذ انسانی و توجه دادن به محصولات فناوری راه درست را می‌نمایاند یا منحرف می‌کند؟
بازار


نظرات شما