شنبه ۵ مهر ۱۴۰۴
مقالات

کیهان: هم‌میهن تفاوت فاحش دولت رئیسی و روحانی را نمی‌فهمد؟!

کیهان: هم‌میهن تفاوت فاحش دولت رئیسی و روحانی را نمی‌فهمد؟!
کرمان رصد - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست روزنامه هم‌میهن ضمن یک روایت غلط و وارونه پرسید: چرا طی ۱۴ سال گذشته که ...
  بزرگنمايي:

کرمان رصد - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
روزنامه هم‌میهن ضمن یک روایت غلط و وارونه پرسید: چرا طی 14 سال گذشته که تحریم‌های شدید شروع شده، 4 دولت را تجربه کرده‌ایم، تغییر قابل‌توجهی در قدرت ملی ما فراهم نشده است؟
این روزنامه با اشاره به بیانات اخیر رهبر انقلاب، در سرمقاله خود نوشت: این سخنان، پیرامون سه محور و یک نتیجه مهم بود؛ نتیجه‌ای که وضعیت آن سه محور را مشروط به وجود خودش می‌نمود. محور اول انسجام و همبستگی ملی در جریان جنگ 12روزه بود، و این گزاره که آن انسجام همچنان و در هر شرایطی در آینده نیز ادامه خواهد داشت...
محور دوم هم غنی‌سازی است. اینکه ایران عضو NPT است و باید از همه حقوق آن از جمله حق غنی‌سازی بهره‌مند شود، تردیدی وجود ندارد. همچنین این که صنعت غنی‌سازی و اورانیوم غنی‌شده یک صنعت راهبردی و مهم است نیز شک و تردیدی در آن نیست...
محور سوم در نقد رفتار نادرست ایالات‌متحده و متعهد بودن ایران به توافقات خود است، و این که طرف مقابل نتیجه مذاکره را از پیش تعیین کرده‌اند و این یعنی بلاموضوع کردن مذاکره است. طبیعی است که در این مورد هیچ تفاوت نگاه جدی وجود ندارد. گرچه ایران هم می‌تواند شرایط خود را برای مذاکره مستقیم اعلان کند تا توپ در زمین طرف مقابل قرار گیرد.
هم‌میهن در ادامه نوشت: مهم‌ترین نکته، در چند جمله پایانی مقام رهبری بود که مسئله اصلی ما است. آنجا که متذکر شدند تنها راه علاج و پیشرفت کشور قوی‌شدن در همه ابعاد نظامی، علمی، دولتی، ساختاری و سازمانی است و در ادامه افزودند: افراد هوشمند و صاحب‌نظران دلسوز باید راه‌های تقویت کشور را پیدا و دنبال کنند. چراکه در صورت قوی شدن [ایران]، طرف مقابل دیگر حتی تهدید هم نمی‌کند.
در واقع این گزاره‌ها جدی و محوری‌تر است. پرسش این است که ما طی 14 سال گذشته (که تحریم‌های شدید شروع شده) 4 دولت را تجربه کرده‌ایم ولی برخلاف دو دهه قبل از آن تغییر قابل‌توجهی در قدرت ملی ما فراهم نشده است که بتواند چنین شرطی را محقق کند.
بنابراین مسئله اصلی این است که چگونه و در چه شرایطی می‌توان این هدف و شرط را محقق کرد؟ چون اگر این هدف محقق نشود طبعاً بیش از پیش ضربه خواهیم خورد و عملاً به عقب‌تر خواهیم رفت. پس تمام آن موارد مشروط به تحقق این شرط است و باید درباره تحقق این شرط تأمل کرد.
مشکل این است که بسیاری از افراد دانشمند و دلسوز چندان جایگاهی در سیاست‌گذاری و تحلیل وضعیت ندارند. در نتیجه و با کمال تأسف زمینه برای تحقق این شرط چندان فراهم نیست».
نویسنده روزنامه هم‌میهن در حالی تجاهل کرده که فرق معدل رشد اقتصادی تقریباً صفر در دولت برجام با رشد‌های سه تا 5 درصدی در دولت شهید رئیسی (بدون برجام و FATF و معطلی در مذاکرات) را می‌فهمد و می‌داند که الگوی اول، ضعف در مذاکرات را به دنبال دارد و الگوی دوم موجب تولید قدرت ملی حتی پای میز مذاکره می‌شود. نویسنده هم‌میهن همچنین می‌داند- هرچند کتمان کند- که الگوی اول با شعار چرخش همزمان چرخ سانتریفیوژها و اقتصاد، هم چرخ 95درصد سانتریفیوژها را از حرکت انداخت و هم هشت‌هزار کارخانه را تعطیل کرد. اما الگوی دوم، بسیاری از کارخانه‌ها را احیا کرد و امید را به تولیدکنندگان و کارگران در حال اخراج برگرداند. الگوی اول، موجب از دست رفتن خودکفایی و واردات هفت‌میلیون تن گندم شد و الگوی دوم، ضمن حمایت از کشاورزان، خودکفایی را احیا کرد. مدعیان الگوی اول، از اینکه با وجود واگذاری امتیازات هنگفت برجامی نمی‌توانند چندصدهزار بشکه نفت هم بفروشند، می‌نالیدند. و در الگوی دوم، کشور توانست صادرات نفت تا یک‌میلیون و ششصدهزار بشکه را احیا کند.
الگوی اول، دومین رکورد تورمی یعنی 45درصد (بعد از رکورد نزدیک به 50درصد در دولت هاشمی و کارگزاران) را به یادگار گذاشت و در آخرین گزارش کاری عنوان کرد که قادر نیست حقوق سر ماه کارکنان خود را بپردازد و الگوی دوم، ضمن کاهش 12درصدی تورم، توانست خزانه را مجدداً از ناترازی فاجعه‌بار دور کند و به ثبات نسبی برساند. مدعیان الگوی اول می‌گفتند واکسن کرونا سوهان قم نیست و بدون برجام و FATF نمی‌توان واکسن وارد کرد (بنابراین مرگ روزانه 700 بیمار کرونایی طبیعی است و کاری نمی‌توان کرد!) اما دولت شهید رئیسی توانست با واردات 150میلیون دُز و نام واکسیناسیون، کرونا را مهار کند و اقتصاد و بازار را از انجماد و انسداد
نجات بدهد.
دولت برجام و دیگر هیچ، در اثر بازی در زمین غرب، موجب عقبگرد جدی در تولید برق فسیلی و هسته‌ای و تحمیل ناترازی شدید به کشور شد اما دولت بعدی که میراث‌دار یک فاجعه بود، توانست با برخی تدابیر، ناترازی موجود را تا حدود زیادی کاهش دهد.
این فهرست طولانی نشان می‌دهد که عملکرد مدبرانه در کنار ناامیدی از دشمن، می‌تواند عزت و اقتدار بیافریند و حربه تحریم و تهدید دشمن را کُند نماید تا آنجا که آنها برای مذاکره التماس کنند، و بی‌تدبیری آلوده به نفوذ، و بی‌عملی در اثر دلخوش‌کردن به وعده‌های دشمن، می‌تواند کشور را ضعیف کند.
بازار


نظرات شما