شنبه ۵ مهر ۱۴۰۴
مقالات

سرمقاله شرق/ بیکاران مرفه، پرکار و مفلس

سرمقاله شرق/ بیکاران مرفه، پرکار و مفلس
کرمان رصد - شرق / «بیکاران مرفه، پرکار و مفلس» عنوان یادداشت روز در روزنامه شرق به قلم احمد غلامی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید: در جنبش‌های اجتماعی طبقات نقش ...
  بزرگنمايي:

کرمان رصد - شرق / «بیکاران مرفه، پرکار و مفلس» عنوان یادداشت روز در روزنامه شرق به قلم احمد غلامی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
در جنبش‌های اجتماعی طبقات نقش بسزایی دارند. در نگرش مارکسیسم کلاسیک، تعارض بین طبقات است که سرانجام به انقلاب منتهی می‌شود. البته دیرزمانی است که دیگر از انقلاب خبری نیست، اما این به آن معنا نیست که جامعه دچار تحولات و دگرگونی‌های اساسی نمی‌شود. در دوره معاصر، ما با انقلاب‌های خاموشی روبه‌رو هستیم که در بطن یک جامعه رخ داده و ارزش‌ها را دوباره ارزش‌گذاری می‌کنند.
آنچه دیروز ارزش بوده، امروز دیگر ارزش نیست و حتی شاید ضد ارزش باشد. این دگرگونی‌ها زیر چشم نهادهای سیاسی اتفاق می‌افتد و نهادهای سیاسی به هر دلیلی ترجیح می‌دهند این تغییرات را نادیده بگیرند. این نادیده‌انگاری باعث می‌شود تا آنان ناگزیر خود را با شرایط جدید سازگار کنند‌ یا در فرصت مغتنمی در مقابله با این تغییرات بایستند. انقلاب‌های خاموش یک فرصت دوسویه برای جامعه و نهادهای سیاسی است که بدون خسارت‌های جدی از مرحله‌ای به مرحله دیگر گذر کنند. مارکس به دو آزادی که از طریق انقلاب‌ها به دست می‌آید، باور دارد: «آزادی سیاسی» و «آزادی مدنی». اگر انقلاب 57 برای تحقق آزادی سیاسی در جامعه صورت گرفت، دگرگونی‌های خاموش اخیر تحقق یا پیشروی به سوی آزادی‌های مدنی بود. اگر مردم در انقلاب 57 به آزادی سیاسی به معنای مشارکت سیاسی دست یافتند، در آغاز سال‌های دهه 1400 برای دستیابی به آزادی‌های مدنی تلاش خود را به شیوه‌ای عیان و گاه خاموش پی گرفتند و به نظر می‌رسد نهادهای سیاسی با پذیرفتن این تغییرات اجتماعی، ناگزیر به این مطالبات تن داده‌اند. البته نباید نادیده انگاشت که نهادهای رسمی با محدود‌کردن هرچه بیشتر آزادی‌های سیاسی، زمینه‌ساز پیشروی مردم به سمت آزادی‌های مدنی شدند. هرچند ‌جامعه در وضعیت «نه هرگز» و «نه شتاب» قرار دارد. جامعه به عقب بازنمی‌گردد و برای تغییرات شتاب انقلابی ندارد.
برای تحقق آزادی‌های مدنی در جامعه، طبقه متوسط و مرفه بیش از هر طبقه دیگر مشارکت دارند. این طبقه مرفه جامعه بود که با خصوصی‌سازی ارزش‌هایی که به آن باور داشت و ترویج خواسته و ناخواسته آن، به سمت این تغییرات گام برداشت؛ طبقه‌ای که بیشترین نزدیکی را با نهادهای سیاسی داشت و به‌نوعی منافع مشترکی آنها را صرفا به لحاظ اقتصادی پیوند داده بود. اما این طبقه مروج ارزش‌های سیاسی و اجتماعی بود که هیچ نقطه اشتراکی با نهادهای سیاسی جز پیوندهای اقتصادی نداشت. طبقه متوسط هم نقش تعیین‌کننده‌ای در این دگرگونی‌های خاموش داشت؛ طبقه‌ای که گاه به‌ صراحت و آشکار به مخالفت با آموزه‌های سیاسی نهادهای رسمی پرداخت و گاه در خفا و خاموش مطالبات خود را بی‌اعتنا به باورهای نهادهای رسمی پی گرفت. اغلب روشنفکران و نخبگان جامعه که اثرگذاری جدی در مسائل سیاسی و اجتماعی دارند، متعلق به این طبقه هستند. اینک ما با جامعه‌ای روبه‌رو هستیم که به شکل نیم‌بند هم به آزادی سیاسی دست یافته و هم به آزادی‌های مدنی. این وضعیت نارس و ناکامل، مستعد هر تغییر شکل ناگهانی است و مهم‌تر از همه اینکه قابلیت دستکاری دارد. این دو فاکتور در هر جامعه‌ای زمینه‌ساز جامعه‌ای توده‌وار و فیگورهای توده‌ساز است که هر دو یکدیگر را کامل می‌کنند. تمامیت از ناکاملی و سردرگمی بیرون می‌آید، آن‌هم در جامعه‌ای که روزبه‌روز بر تعداد بیکاران آن افزوده می‌شود؛ بیکارانی که تنوعی شکلی و محتوایی دارند و هر یک حامل و فاعل مطالباتی هستند که تغییرات ناگزیر و خارج از اراده و اداره‌ای را اجتناب‌ناپذیر می‌‌کنند.
در جامعه طیفی از بیکاران شکل گرفته که «بیکاران بی‌درد» یا همان «بیکاران مرفه»اند که در اقتصاد رانتی دیگر نیازی به کار‌کردن در معنای عرفی و زحمت‌کشیدن ندارند و تا آخر عمر می‌توانند بدون کار و فلسفه کار به حیات خودشان ادامه بدهند. این بیکاران به دلخواه و پسند خودشان در تغییرات به‌وجودآمده در جامعه مشارکت می‌کنند یا به دلخواه خود با خصوصی‌سازی آزادی‌های اجتماعی به شیوه‌ای بطئی جامعه را تغییر می‌دهند. بیکاران مرفه، پدیده حیرت‌انگیزی است که در ایران به این شکل سابقه نداشته است. طیف دیگر از بیکاران، «بیکاران پرکار» هستند؛ این بیکاران برای کسب درآمد دست به هر کاری می‌زنند. طیف دیگر بیکاران، «بیکاران مفلس» است؛ بیکارانی که تحت سرپرستی خانواده یا خیریه‌ها یا بیمه بیکاری هستند یا در هر شرایطی برای کسب درآمد به هر کاری دست می‌زنند. با وجود این طیف از بیکاران که در بحران و تلاطم‌های اقتصادی هر روز به آنان اضافه می‌شود، جامعه ایران با خطراتی جدی روبه‌رو خواهد شد. در این وضعیت، حتی بیکاران مرفه نیز در وضعیت اضطرار قرار دارند و در این شرایط آمادگی آن را دارند تا تصمیماتی ناگهانی به ضرر خود و جامعه بگیرند.


نظرات شما