کرمان رصد

آخرين مطالب

کیهان مطرح کرد: 1100 شهید نتیجه اصرار بر مذاکره! مقالات

کیهان مطرح کرد: 1100 شهید نتیجه اصرار بر مذاکره!
  بزرگنمايي:

کرمان رصد - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
12 روز جنگ تحمیلی، 1100 شهید و سرداران و دانشمندان و مردم به خون خفته، این‌ها در سایه اشتباه تاریخی اصرار بر مذاکره با شیطان بزرگی رخ داد که در کاخ سفید به جنایات اسرائیل آفرین گفت و از ویرانی تأسیسات ایران با افتخار یاد کرد. آیا هنوز هم می‌توان چشم امید به مذاکره با قاتلان بست؟!
بازار
دشمن اگر در ساعات بامداد روز 23 خرداد جسارت حمله پیدا کرد، این جسارت نه از سر اعتماد به قدرت خود‌، بلکه ناشی از ادراک ضعف از داخل کشورمان به‌واسطه مواضع افراد و جریانات غربگرا بود. در حالی‌که صهیونیست‌ها به‌دنبال فرصتی برای ضربه بودند و آمریکا تحریم‌ها را پله‌پله تشدید می‌کرد، برخی در داخل با تفسیرهای وارونه از مفاهیم دیپلماسی و امنیت، مدام از ضرورت مذاکره با آمریکا سخن گفتند و سعی بر تحمیل خطای استراتژیک با برچسب «واقع‌اندیشی» به نظام داشتند.
 این در حالی است که علم روابط بین‌الملل درست در نقطه مقابل این تحلیل، دوگانه رفتار چمبرلین و چرچیل در مقابل هیتلر را به تمام تحلیلگران گوشزد می‌کند.رفتار چمبرلین نخست‌وزیر اسبق انگلستان و «فتح الفتوح برجام مانند» وی یعنی توافق مونیخ با آلمان نازی منجر به جسارت بیشتر هیتلر در برابر انگلستان شد و درست در نقطه مقابل چرچیل انگلستان را از هرگونه عقب‌نشینی در برابر هیلتر برحذر داشته و از این رهگذر این کشور را از سیاه چاله جنگ جهانی دوم بیرون کشید.
جنگ 12 روزه اخیر، تنها یک تقابل نظامی نبود؛ برخورد تقابل دو تفکر بود: تفکر مقاومت و قدرت، در برابر تفکر وادادگی و امید به دشمن. حمله بی‌سابقه به تاسیسات هسته‌ای، ترور فرماندهان و دانشمندان، و شهادت 1100 تن از نخبگان و مردم مظلوم و کودکان و زنان ایرانی‌، نتیجه نه فقط دشمنی آشکار صهیونیسم، بلکه حاصل رخنه همان جریانی بود که سال‌هاست نسخه انفعال و تسلیم را در زرورق مذاکره عرضه می‌کند.
جنگی که از اصرار بر مذاکره زاده شد
در شرایطی که قریب به دو ماه مذاکرات غیرمستقیم میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده در کشورهای واسط جریان داشت، صهیونیست‌ها در ساعت صفر روز 
23 خرداد، با هماهنگی کامل آمریکا و در حالی که ایران مهیا دور جدید مذاکرات با آمریکا می‌شد، با حمله‌ای گسترده به تاسیسات هسته‌ای ایران، ترور فرماندهان ارشد نظامی و دانشمندان هسته‌ای کشور، جنگی 12 روزه را بر ملت ما تحمیل کردند.
هرچند این نبرد با شکست مفتضحانه دشمن و التماس صهیونیست‌ها برای آتش‌بس به پایان رسید، اما نتیجه‌ای تلخ و خونین برای ملت ایران برجای گذاشت: 1100 شهید مظلوم، خسارات به زیرساخت‌های هسته‌ای کشور و روشن شدن چهره واقعی طرف آمریکایی که با همدستی رژیم جنایتکار صهیونیستی، برای آنانی که میخواهند بفهمند آخرین میخ را بر تابوت دیپلماسی زد.
این حمله، نه نشانه قدرت دشمن بلکه نتیجه تحلیل اشتباه برخی مشاوران غربگرا در داخل بود که هشدارهای مکرر نسبت به ماهیت فریبکارانه مذاکره با آمریکا را نادیده گرفتند. کسانی که علی‌رغم تجربه‌ تلخ برجام، هنوز هم فکر می‌کردند می‌توان بین ترامپ و نتانیاهو تفاوت قائل شد و میان آنان خطی فرضی کشید.
نتیجه؟ دشمنی که باید در لاک دفاعی باشد، با محاسبه غلط خود که ناشی از ارسال پالس ضعف از داخل کشور بود، جسور شد؛ اما این جسارت، دوام نداشت. تنها چند روز کافی بود تا آسمان تل‌آویو از صدای آژیر، خواب را بر اشغالگران حرام کند و انبارهای راهبردی ارتش صهیونیستی در آتش بسوزد. صهیونیست‌ها، در همان حال که از «دستاورد» می‌گفتند، در میدانی به ‌وسعت سرزمین‌های اشغالی، یکی پس از دیگری ضربه خوردند.
نبرد 12 روزه نشان داد که ایران، حتی در اوج مذاکره هم از پاسخ نظامی و مقابله تمام‌عیار ابایی ندارد. اگر دشمن فکر کرده بود با چند جمله از ترامپ یا لبخند نتانیاهو می‌تواند اراده جمهوری اسلامی را بشکند، پاسخ موشک‌های نقطه‌زن و پهپادهای انتحاری نشان داد که امنیت ایران نه با تعارف، بلکه با قدرت تأمین می‌شود.
اکنون این سؤال پیش روی ملت و نخبگان است: چرا با وجود این همه تجربه، برخی هنوز چشم به در کاخ سفید دارند؟! چرا به‌جای اتکا به ظرفیت ملی و قدرت بازدارندگی، دل به تصویری خیالی از دشمنی بسته‌اند که در کاخ سفید، عملیات ترور فرماندهان ما را موفقیت می‌نامد و از تخریب تاسیسات‌مان ابراز رضایت می‌کند؟!
اصرار بر مذاکره‌ای که نتیجه‌اش شهادت نخبگان ما باشد، دیگر نامش دیپلماسی نیست؛ بلکه شراکت ناخواسته در جنایت دشمن علیه ایران است.
کاخ سفید؛ اتاق فرمان ترور و تجاوز
تنها چندین روز پس از اعلام آتش‌بس و شکست صهیونیست‌ها در برابر نبرد قهرمانانه دلاورمردان نیروهای مسلح ایران، دیداری معنادار در واشنگتن رخ داد. بامداد سه‌شنبه 17 تیرماه 1404، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، و بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، در کاخ سفید دیدار کردند.
ترامپ، در اظهاراتی که عملاً مهر تأییدی بر نقش مستقیم واشنگتن در این جنایت تاریخی بود، گفت: «بی‌بی(نتانیاهو) یکی از دوستان نزدیک من است... کارهای بسیاری انجام دادیم و نتایج بسیار خوبی به‌دست آوردیم!»
وی در اظهاراتی آشکارا تهدیدآمیز درباره ایران مدعی شد: «تأسیسات هسته‌ای ایران کاملاً نابود شده است...ایران خواستار مذاکره است و شاید توافقی امضا کنیم!»
نتانیاهو نیز با اعتراف به ناتوانی اسرائیل در برابر ایران، آشکارا از نقش آمریکا در این جنگ سخن گفت: «با کمک آمریکا دستاوردهای بسیاری داشتیم... ایران به‌دنبال ساخت 
20 هزار موشک بود...اسرائیل نمی‌تواند با چنین توانایی و قدرتی، مقابله کند.»
کیهان؛ هشدار داده بود
 در حالی که دولت چهاردهم در سایه نفوذ و حضور برخی افراد نابلد و ناآگاه و زاویه‌دار، دور کردن سایه جنگ را در پیگیری اصرار بر مذاکره دید، کیهان در ماه‌های اخیر بارها و بارها در گزارش‌های تحلیلی، هشدار داده بود که مذاکره در شرایطی که طرف مقابل حتی به توقف تحریم‌ها نیز رضایت نمی‌دهد، صرفاً ارسال پالس ضعف به دشمن است.
کیهان در عین حال، با وجود این نگرانی‌ها، از حمایت تحلیلی و رسانه‌ای برای تقویت موقعیت تیم مذاکره‌کننده دریغ نکرد و با هشدارهای راهبردی و مستند، علاوه‌بر پرکردن دست مذاکره کنندگان، کوشید تا از تکرار مسیر اشتباه دولت یازدهم و دوازدهم توسط دولت چهاردهم جلوگیری کند.
برخلاف آنچه در مواضع برخی اعضای دولت چهاردهم دیده شد، کیهان بارها تأکید کرد که ترامپ و نتانیاهو، دو بال یک سیاست واحدند و هر دو مأمور اجرای یک راهبرد مشترک برای تضعیف ایرانند، نه دو رقیب یا مخالف با تاکتیک‌های متفاوت.
با این حال، اشتباه فاحش تفکیک میان این دو، حتی در مصاحبه اخیر رئیس‌جمهور با تاکر کارلسون نیز مشاهده شد؛ آنجا که تلاش شد تصویری نرم‌تر از ترامپ ارائه شود و امیدی واهی به تغییر در رویکرد وی القا گردد.
این در شرایطی است که رئیس‌جمهور محترم مسلما چنین عقیده‌ای نداشته و در سایه حضور و نقش‌آفرینی برخی مشاوران پر مدعی، نابلد و بی‌سواد نسبت به علم روابط بین‌الملل در دولت، ناخواسته چنین پیام ضعفی را مخابره کرد. 
شعار مذاکره؛ نتیجه جنگ
دولت چهاردهم در حالی مدعی دور کردن سایه جنگ از کشور شد که حاصل اصرار آن به مذاکره با آمریکا در دوره‌ای که ترامپ نه تنها هیچ حسن‌نیتی از خود نشان نداد بلکه در هر گام بر شدت تحریم‌ها افزود، چیزی جز جنگی 12 روزه و شهادت صدها نخبه نظامی و علمی کشورمان نبود.
دشمن، پالس ضعف را دریافت و نتیجه‌اش را با حمله مستقیم نشان داد. این سیاست، نه بازدارندگی ایجاد کرد و نه تهدید را رفع نمود؛ بلکه مسیر را برای حمله هموار کرد.
اما این مسیر نه از دولت، بلکه از اتاق فکر همان‌هایی آغاز شد که سال‌هاست با عنوان «کارشناس روابط بین‌الملل» و «مشاور سیاست خارجی»‌، اقتصاددان توسعه و... در مراکز تصمیم‌سازی رخنه کرده‌اند و در عمل چیزی جز بازتولید نسخه‌های پوسیده‌ غربی ارائه نکرده‌اند.
کسانی که سال‌هاست با نادیده‌گرفتن منطق قدرت و اصول بنیادین علم روابط بین‌الملل، به جای بازدارندگی، نسخه عقب‌نشینی را پیچیده‌اند. همان‌هایی که همواره امنیت را نه در تقویت توان دفاعی، بلکه در «دل‌بردن از دشمن» جست‌وجو کرده‌اند و هر بار که دشمن لبخند زده، با ذوق‌زدگی آن را «پالس مثبت» تعبیر کرده‌اند!
این طیف خاص، که در بزنگاه‌های حساس سعی در تأثیرگذاری بر بدنه تصمیم‌گیر داشته‌اند، امروز نیز دست از تزریق تفکرات شکست‌خورده خود برنداشته‌اند. آن‌ها با عناوین پرطمطراق‌، خود را «مرجع تحلیل» 
جا زده‌اند، اما کوچک‌ترین فهمی از رفتارشناسی نظام بین‌الملل ندارند.
نسخه‌نویسی برای شکست؛ نه حکمرانی!
در همین راستا و در کنار این به اصطلاح تحلیلگران خود دانشمند پندار، 180 نفر از افرادی که خود را اقتصاددان و استاد دانشگاه معرفی کرده‌اند با انتشار بیانیه‌ای خطاب به مسعود پزشکیان، به ادعای خود، خواستار تغییر پارادایم حاکم بر نظام حکمرانی برای برون‌رفت از بحران کنونی شدند. در بخشی از این بیانیه آمده است:«توصیه موکد ما آن‌ است که برای خروج از شرایط به‌وجود آمده، مسیر دیپلماسی و مذاکره سازنده با آمریکا و اروپا فعال شود و از بروز مجدد جنگ و تداوم اعمال فشارهای اقتصادی جلوگیری شود.»
در حالی‌که صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها، سیاست گام‌به‌گام فشار را با جنگ شناختی و تحریم‌های ترکیبی دنبال می‌کردند، اینان در داخل، تلاش می‌کردند تا مذاکره را تنها گزینه قابل دفاع جلوه دهند. نتیجه آن شد که دشمن از بیرون می‌کوبد و آن‌ها از درون، خاکریز مقاومت را تحلیل می‌برند.
نکته تأسف‌بار اینجاست که این جریان، با توسل به ابزار رسانه، محافل سیاسی، لابی‌گری در مراکز تصمیم‌سازی و نفوذ در بدنه تحلیل‌گران، سعی در شکل‌دهی ذهنیت معیوب نسبت به اصل «مذاکره با آمریکا» دارد؛ گویی نه جنگ 12 روزه رخ داده و نه 1100 نفر به خون خفته‌اند و نه ترامپ با وقاحت از «موفقیت در نابودی تاسیسات ایران» سخن گفته است.
حقیقت تلخ این است که این جماعت، بقای فکری و نقش‌آفرینی خود را در تداوم این خطای استراتژیک می‌بیند؛ هر چه واقعیت خشن‌تر، تحلیل‌شان نرم‌تر! آن‌ها چشم بر انفجارها بستند و هنوز هم با سماجتی عجیب، دنبال القای این توهم‌اند که می‌توان از دل آتش، صلح بیرون کشید!
اکنون پرسش این نیست که چرا دشمن حمله کرد؛ پرسش این است که چه کسانی با روایت‌سازی‌های انحرافی، فضا را برای دشمن مساعد کردند؟ چه کسانی از تریبون‌های رسمی، نرمش در برابر آمریکا را به‌عنوان واقع‌بینی معرفی کردند؟ و چرا امروز نیز، با وجود شهادت صدها نفر از فرزندان این ملت، باز هم دست از بزک چهره قاتل برنداشته‌اند؟
جریان نفوذی غرب‌گرا، مأمور توقف نبرد نیست؛ مأمور انحراف جبهه است. هدفشان نه صلح، بلکه بازکردن راه برای تسلط بی‌هزینه دشمن است.
این جریان که متاسفانه در دولت یازدهم و دوازدهم موفق به اجرای نظرات خود در آن دولت شدند اکنون نیز همچون موریانه با الفاظ شیک، در حال پوساندن ریشه‌های قدرت ملی‌اند.
روند جاری از دولت یازدهم آغاز شد و ذخایر قدرت کشور به پای «اعتمادسازی» ریخته شد. البته این روند در دولت شهید رئیسی متوقف شد. 
عدم توجه و استفاده از ظرفیت تغییرات نظام بین‌الملل و تحول در جبهه‌های قدرت جهانی، انفعال در مواضع، اصرار بر مذاکره با دشمنی که حتی حاضر به احترام ظاهری هم نبود، نتیجه‌اش آن شد که امروز رژیم صهیونیستی با جسارت، دانشمندان ما را ترور و تاسیسات ما را هدف قرار می‌دهد.
کسانی که نان مذاکره را می‌خورند...
واقعیت تلخ آن است که برخی «تحلیلگران»، «اساتید روابط بین‌الملل» و باندهای فکری نزدیک به غرب، حیات سیاسی خود را در تداوم مسیر غلط مذاکره با آمریکا می‌دانند.
آن‌ها علی‌رغم مشاهده شکست این مسیر، و حتی پس از تحمیل جنگی خونین، هنوز هم با وقاحت سخن از «فرصت مذاکره» می‌زنند؛ بی‌توجه به خون 1100 شهیدی که قربانی همین سیاست غلط شدند.
خون شهیدان سند بطلان اصرار بر مذاکره با ترامپ
اکنون که دشمن در کاخ سفید با افتخار از ویرانی ایران سخن می‌گوید و اکنون که دانشمندان ما را در خانه خود ترور می‌کنند، آیا کسی هنوز هم می‌تواند مدعی شود که مذاکره با ترامپ می‌تواند توسعه نه حتی امنیت بیاورد؟
اصرار بر این مسیر اشتباه، خیانت به خون 1100 شهید جنگ 12 روزه است. اگر همچنان فریب لبخندهای رنگ‌و‌لعاب‌دار و تحلیل‌های ظاهرالصلاح خورده شود‌، اگر از صدای بلند اما بی‌پشتوانه‌ برخی مدعیان بیسواد نسبت «علم روابط بین‌الملل» متأثر شویم، باید خود را برای دور جدیدی از هزینه‌های سنگین‌تر آماده کنیم.
مسئله، امروز دیگر فقط اشتباه در تحلیل نیست، بلکه تداوم نفوذ تفکری است که خود را دلسوز کشور جا می‌زند اما در عمل به نفع دشمن عمل می‌کند. این طیف، برخلاف ادعایشان، نه کوچک‌ترین شناختی از علم روابط بین‌الملل دارند، نه فهم قدرت دارند، نه درک میدان، نه تجربه مواجهه با دشمن. آنان فقط در اتاق‌های فکر وارداتی، چند اصطلاح تکراری آموخته‌اند و حالا آن را نسخه نجات کشور جا می‌زنند.
اینان با عناوینی چون «کارشناس امنیت بین‌الملل»، «تحلیلگر راهبردی» یا «دیپلمات سابق»، در تلاش‌اند تا سطر به سطر تجربه‌های پرهزینه ملت ایران را وارونه جلوه دهند و ذیل شعارهای فریبنده‌ای چون «واقع‌گرایی سیاسی»، همان نسخه‌ای را به دولت تحمیل کنند که از یک دهه قبل، کشور را به لبه پرتگاه کشاند.
بیش از آن‌که نگران مواضع و رجزخوانی‌های دشمن باشیم، باید نگران نفوذ این جریان در لایه‌های تحلیلی و تصمیم‌سازی باشیم. آن‌ها هدف‌شان القای این دروغ خطرناک است که مسیر امنیت، از دل لبخند آمریکا عبور می‌کند. و این در حالی است که همین آمریکا، امروز از طریق زبان ترامپ، با صراحت می‌گوید «تأسیسات ایران نابود شده»، «موفقیت‌های بزرگی به‌دست آوردیم» و «اگر مذاکره نکنند، آماده‌ایم».
کدام عقل سیاسی می‌تواند با چنین دشمنی بر سر یک میز بنشیند و نام آن را دیپلماسی بگذارد؟!
حقیقت این است که امروز اگر هم خطایی در سطح دولت دیده می‌شود، ریشه‌اش در صدای رسایی است که توسط همین جریانِ کم‌سواد و پرمدعا در اطراف دولت پژواک پیدا کرده است. این‌ها همان‌هایی هستند که نه حاضر به درس گرفتن از تجربه برجام‌اند، نه تحریم‌های هوشمند را می‌فهمند، و نه می‌خواهند بپذیرند که سیاست خارجی در جهان امروز، امتداد قدرت سخت و اراده ملی است؛ نه گفت‌وگوی یکطرفه با دشمنی که حاضر به کوچک‌ترین حسن‌نیتی 
نیست!
اگر این حلقه‌های فکری و رسانه‌ای، از دایره مشورت‌سازی کنار گذاشته نشوند، نه‌تنها خطر تحلیل غلط تکرار خواهد شد، بلکه خونی که به‌ناحق از فرزندان ایران بر زمین ریخته شده، پایمال خواهد شد.
ایران پیروز جنگ بود، اما بهای این پیروزی خون عزیزترین فرزندان این ملت بود. این خون‌ها نه برای آن ریخته شد که دوباره به آغوش مذاکره با قاتلان بازگردیم. این شهدای سرافراز، نه «هزینه مذاکره»، بلکه قربانیان خوش‌بینی ساده‌لوحانه و اصرار به مذاکره با دشمنی بودند که هرگز تغییر نکرده بود و نخواهد کرد.
حالا وقت آن است که به‌جای تکرار مسیر خطا، با صراحت، صلابت، و اتکا به قدرت ملی، دشمن را از هرگونه اقدام بعدی پشیمان کنیم.

لینک کوتاه:
https://www.kermanrasad.ir/Fa/News/734678/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

شیاد مذاکره!

بیانیه الجزایر؛ محملی برای غرامت جنگ 12 روزه

دست‌های آلوده

آیا بیوپلاستیک‌ها می‌توانند راه‌حلی برای زندگی فراتر از زمین باشند؟

جغد کیهانی رصد شد

مسکو سیتی کجاست؟ همه چیز درباره مدرن‌ترین منطقه شهر مسکو در روسیه

تفاوت آتش‌بس، ترک مخاصمه و معاهده صلح

تشعشعات رادیواکتیو؛ تهدیدی جدی یا اغراق رسانه‌ای؟

سفید و سیاه یک مصاحبه

راز خشم تندروها از پزشکیان

کشف ماینرها از عمق 7 متری زمین در کرمان

کاهش قیمت برنج در راه است

تلفات سنگین برق در شبکه توزیع!

کاهش بهای طلا در پی رشد شاخص دلار؛ ترامپ همچنان در کانون تحولات

وزیر نیرو: قیمت آب باید بازنگری شود

رنگ سبز بازار طلا و ارز؛ سکه امامی به کانال 78 میلیون تومانی وارد شد

عکس روز ناسا از «سحابی سه‌تکه»

کشف یک متحد جدید برای مبارزه با تغییرات اقلیمی

خانواده شهدا افتخار کشور هستند/ تاکید بر رسیدگی فوری به مشکلات خانواده شهدای ترور

شکل گیری همکاری وزارت ارتباطات و منطقه آزاد کیش

گله اتحادیه واردکنندگان نهاده‌های دامی در پرداخت مطالبات ارزی

تکذیب فیلم منتسب به سهامداران بورس

کاهش قیمت برنج در اه است

فراخوان وزارت اقتصاد برای انتخاب بازارگردان اوراق مالی اسلامی

معاون نظارتی اسبق بانک مرکزی: تشخیص حساب های اجاره ای دشوار است

تقوی: والیبال حواس مردم را از جنگ پرت کرد!

کرمان چشم انداز بی نظیر برای توسعه انرژی های خورشیدی

وقتی سلول‌های کشنده به ناجی تبدیل می‌شوند

تشکیل کارگروه ویژه و افزایش خدمات بنیاد شهید مازندران در شرایط جنگی

خانواده شهدا افتخار کشورند/ تاکید بر رسیدگی فوری به مشکلات خانواده شهدای ترور

شنیده شدن صدای بلند و ناهنجار در برخی از روستا‌های جیرفت

ماجرای افزایش 15 درصدی قیمت خودرو در دوران جنگ 12 روزه چه بود؟

افزایش 9 درصدی صادرات در مناطق آزاد

لیگ ملت‌ها؛ ژاپن نفس حریف را گرفت

مدافع ازبک در قلب دفاع آبی‌ها؛ آشورماتوف رسما استقلالی شد

دانشمندان چینی راز ترمیم اندام‌ها را کشف کردند

ثبت نام زائران اربعین فقط به صورت انفرادی

ضوابط صادرات آرد و جو اعلام شد

تحلیل تسنیم از مسیر خطرناک نظام بانکی؛ بانک یا بنگاه املاک؟

حمایت پایدار از صنعت؛ بسته دولت برای تولیدکنندگان قابل تمدید شد

فارن پالیسی: ترامپ در حال انقلاب در آمریکاست؟

ثبت بارش 20 میلیمتری در شهرستان سیرجان

مدیرکل جدید ورزش‌وجوانان استان کرمان منصوب شد

اعلام قیمت‌های بلیت اتوبوس اربعین در هفته آینده

فهرست جدید ابربدهکاران بانکی منتشر شد

واکنش شورای رقابت به تصمیم‌گیری اخیر پیرامون افزایش قیمت خودروها

غول ترکیه در والیبال هم مدعی شد

وحشت در خط پایان؛ چاقوکشی در تور دو فرانس!

ساپینتو: کمتر خانه‌ای در دنیا مثل استقلال است

خسرو حیدری مربی استقلال شد