سرمقاله سازندگی/ وهن دین
سياسي
بزرگنمايي:
کرمان رصد - روزنامه سازندگی / «وهن دین» عنوان یادداشت روز در روزنامه سازندگی به قلم فرزانه ترکان است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
در روزهای اخیر، خبری در فضای رسانهای کشور داغ شد که نهتنها موجب تعجب بلکه باعث نگرانی و ناراحتی بسیاری از مردم و صاحبنظران شد. موضوع، راهاندازی مکانی نمایشی با هدف «شبیهسازی جهنم» است؛ طرحی که ابتدا، آنچنان جدی بهنظر نمیرسید و تصور بسیاری بر آن بود که فقط یک ایده یا طرح خام است اما با گذشت زمان مشخص شد که هزینههایی برای آن انجام شده، پیشبینیهایی صورت گرفته است و اکنون در آستانه اجرا قرار دارد. این اتفاق، نمادی از یک تصمیم شتابزده، فاقد پشتوانه فرهنگی و جامعهشناسانه است که بهجای نزدیک کردن مردم به دین، موجب تمسخر و دلزدگی از مفاهیم دینی شده است.
در بررسی چنین طرحهایی، نخستین سوالی که باید پرسیده شود، آن است که از اساس در کدام اتاق فکر این تصمیم گرفته شده است؟ اگر چنین اتاق فکری وجود داشته، باید گفت که نسبت به بدیهیترین اصول طرحریزی فرهنگی و اجتماعی بیتوجهی کامل داشته است. طرحهایی از این دست نهتنها کارکرد مثبتی ندارند بلکه پیشاپیش میتوان پیشبینی کرد که نتیجهای معکوس خواهند داشت. این نوع نگاه به دین، بیش از آنکه ترویجدهنده معنویت و خداگرایی باشد، تضعیفکننده باورهای عمومی و تحقیر اعتقادات مردم است.
در شرایطی که جامعه با حجم عظیمی از مشکلات اقتصادی، معیشتی و روانی دستوپنجه نرم میکند، اجرای چنین پروژههایی، نشاندهنده بیتدبیری و بیسلیقگی در تصمیمگیری فرهنگی است؛ درحالی که مردم از دردها و مصایب روزمره زندگی به ستوه آمدهاند، قرار دادن آنها مقابل صحنههایی از رنج مضاعف- آن هم با ادعای نمایشی از جهنم- نهتنها تسکیندهنده نیست بلکه احساسات آنان را جریحهدار میکند.
موضوع، تنها تضاد با شرایط روانی و اجتماعی مردم نیست حتی از منظر دینی نیز طرح با اشکالات بنیادین مواجه است. اینکه نهادی بخواهد تصویری فیزیکی از جهنم بهنمایش بگذارد، یعنی تفسیر خودساختهای را به عموم مردم تحمیل کند؛ تفسیری که نهتنها ممکن است نادرست باشد بلکه میتواند خطرناک هم باشد چراکه با چنین نمایشهایی، چهره خشنی از دین بهنمایش درمیآید؛ چهرهای که بهجای ایجاد محبت الهی، رعب و وحشت را تزریق میکند.
بازار ![]()
بهویژه در مواجهه با نسل جدید که اصول تربیتی، فکری و دینی متفاوتی از نسل گذشته دارد، نیاز به اقناع عقلانی و ارائه محتوای باورپذیر است. نسل امروز نمیپذیرد که بدون استدلال و منطق، مفاهیم اعتقادی را بپذیرد؛ با این حال اجرای چنین طرحهایی میتواند، آخرین رشته پیوند باقیمانده برخی جوانان با باورهای دینی را نیز از بین ببرد. اگر پیشتر روزنهای برای گفتوگو درباره دین در ذهن آنان باقی مانده بود، این نمایشهای توهینآمیز و خام میتواند آن را بهکلی مسدود کند.
سوال اساسیتر آن است که در وضعیت فعلی جامعه، آیا از اساس، نیازی به این نمایشها وجود دارد؟ چه ضرورتی ایجاب میکند که بهجای تمرکز بر ترویج ارزشهای الهی همانند رحمت، مهربانی، بخشش و انساندوستی، انرژی و بودجهمان را صرف شبیهسازی صحنههایی از جهنم کنیم؟ قرار است چه چیزی با این نمایش القا شود؟ آیا ترس از جهنم میتواند بهتنهایی راهکاری موثر برای اصلاح اخلاق جامعه باشد؟ پاسخ، منفی است.
این طرحها، نهتنها نمیتوانند جامعه را به سوی تعالی اخلاقی سوق دهند بلکه خوراکی مناسب برای مخالفان دین و فرهنگ دینی فراهم میکنند. فضای مجازی پر از تمسخر و طنزهایی شده است که با استناد به این طرح، باورهای دینی مردم را به سخره گرفتهاند. کسانی که پیشتر نیز با آموزههای دینی مخالفت داشتند اکنون با اطمینان بیشتری میتوانند دستاویزی برای تحقیر پیدا کرده و از ضعف عملکرد فرهنگی کشور بهرهبرداری کنند. در حال حاضر، کشور با چالشهای واقعی و عینی در حوزه فرهنگی روبهرو است. سالهاست که فریاد زده میشود، کار فرهنگی موثری انجام نشده یا دستکم روش آن نادرست بوده است. اکنون که زمان بازبینی و آسیبشناسی عملکردهاست چرا بودجه و نیروی انسانی را هزینه طرحهایی میکنیم که حتی کودکانه هم نیستند بلکه نوعی فاجعه فرهنگی محسوب میشوند؟! تصمیمگیران به جای بررسی اولویتها، ناگهان طرحی را مطرح و اجرایی میکنند که نه بنیان علمی دارد، نه پایگاه دینی و نه جایگاه اجتماعی. حتی برخی معتقدند که چنین طرحهایی از سر نادانی نیست بلکه ممکن است با اهداف خاصی شکل گرفته باشند؛ شاید قرار است، دین را در چشم نسل جدید، زشت و ترسناک جلوه دهند. اگر چنین نیست پس چرا هیچکس پاسخگو نیست؟! چرا هیچ مرجع قانونی، این طرح را بررسی نکرده و کسی از هزینههای آن گزارش نداده است؟! در کشوری که برای ابتداییترین نیازهای جوانان- از مسکن و اشتغال تا ازدواج و حتی اجاره یک اتاق- نمیتوان برنامهریزی کارآمد ارائه داد، چگونه است که بودجه و انرژی صرف «شبیهسازی جهنم» میشود؟ در شرایطی که مردم برای تأمین سوخت، آب و برق خود با مشکل مواجهاند، آیا اخلاقی است که از جهنم بهعنوان ابزار تربیتی استفاده کنیم؟ پاسخ باز هم منفی است. زیرا این روش بیش از آنکه آموزنده باشد، ترسناک و ناامیدکننده است. جای تاسف آنجاست که نهادهای فرهنگی که از بیتالمال بودجه دریافت میکنند، یا در برابر این اقدامات سکوت کردهاند یا حتی در حال تبلیغ آن هستند. این نهادها- از وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات اسلامی تا مشاوران فرهنگی ریاستجمهوری- باید حساسیت نشان دهند و واکنش لازم را ارائه دهند. اما گویا هیچکدام هنوز نپذیرفتهاند که این نمایش، اشتباهی بزرگ و پرهزینه بوده است. درنهایت شاید تنها نقطه امید، بیداری افکار عمومی و گسترش رسانههای مردمی باشد. اکنون با وجود موبایلها، دوربینها و شبکههای اجتماعی هیچ چیز در تاریکی نمیماند. مردم خود قضاوت میکنند و از مسئولان پاسخ میخواهند. و این آگاهی عمومی است که میتواند روزی عامل بازخواست جدی از کسانی باشد که چنین نمایشهایی را طراحی، تأمین مالی و اجرا کردهاند. نمایش جهنم، نهتنها تصویر نادرستی از دین ارائه میدهد بلکه نمادی است از گمگشتگی فرهنگی در سیاستگذاریها. اگر قرار است از دین دفاع شود باید با منطق، عطوفت و درک صحیح از جامعه امروز باشد؛ نه با ترس، رعب و تحقیر عقل عمومی.
-
شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۵۴:۵۸
-
۲۱ بازديد
-

-
کرمان رصد
لینک کوتاه:
https://www.kermanrasad.ir/Fa/News/727675/