کوششی برای شکست بنبست مذاکرات ایران و امریکا؟
مقالات
بزرگنمايي:
کرمان رصد - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
مجید محمدشریفی| سفر آقای دکتر مسعود پزشکیان، رییسجمهور ج.ا.ایران به کشور عمان در شرایطی انجام شد که دور پنجم مذاکرات ایران و امریکا برای حل مناقشه هستهای و حصول توافق به تازگی در مسقط پایتخت عمان بدون دستیابی به نتیجهای مشخص پایان یافته بود. آنگونه که از اظهارات مقامات، گزارشها و اخبار میتوان دریافت، به نظر میرسد علیرغم برگزاری پنج دور مذاکره و ورود دوطرف به موضوعات فنی، اختلافنظر و تضاد آشکار در دیدگاههای تهران و واشنگتن، امکان رسیدن به توافق نهایی را اگر نگوییم ناممکن با موانع جدی مواجه ساخته است. تضاد آشکار در نظرگاه دوطرف بر سر ماهیت برنامه هستهای و نگریستن به این مناقشه از دو چشمانداز کاملا متفاوت، مسیر حل اختلافات را ناهموار ساخته است. از یکسو ج.ا.ایران با اتکا به حقوق مشروع خود براساس معاهده منع گسترش (NPT) و حق برخورداری از برنامه هستهای برای رفع نیازهای غیرنظامی بر ضرورت حفظ غنیسازی تاکید و خواستار مذاکره بر سر چگونگی رفع تحریمها است. از نظرگاه مقامات ج.ا.ایران، حفظ غنیسازی در داخل قرمزترین خط قرمزی است که نمیتوان بر سر آن مصالحه کرد. نگرانی امریکا درباره امکان دستیابی ایران به سلاح هستهای نه با محروم کردن تهران از حق غنیسازی بلکه از طریق سازوکارهای دیگری امکانپذیر است. ج.ا.ایران بر آن است که اگر امریکا تنها در پی اطمینان از صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران و عدم حرکت در مسیر تولید سلاح است، این هدف به آسانی قابل دسترس و حصول توافق نهایی نیز امکانپذیر است.
بازار ![]()
ازسوی دیگر، دولت ترامپ پس از رفع اختلافنظرهای داخلی و مناظرات درون دولتی بر سر چگونگی تعامل با ج.ا.ایران بر سر برنامه هستهای، اکنون با تعیین عدمپذیرش حق غنیسازی در داخل ایران به عنوان خط قرمز خود، موضعی صریح و آشکار را اعلام کرده است. مقامات دولت ترامپ بر این باورند که تنها مسیری که میتوان از مجرای آن صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران را تضمین کرد، نفی حق غنیسازی در داخل ایران است. در مقابل ج.ا.ایران نیز با پیشنهاد تشکیل یک کنسرسیوم متشکل از عربستانسعودی و امارات متحده عربی و مشارکت این دو کشور در برنامه هستهای ایران، بر آن است تا ضمن حفظ حق غنیسازی در داخل نگرانیهای امنیتی امریکا و کشورهای منطقه را رفع کند. با وجود این، آنگونه که از سخنان عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ج.ا.ایران در پایان دور پنجم مذاکرات در عمان میتوان دریافت، به نظر میرسد این پیشنهاد تهران مورد پذیرش امریکا قرار نگرفته است. پافشاری امریکا برای محروم کردن ج.ا.ایران از حق غنیسازی، تداوم مذاکرات و امکان دستیابی به توافق را با مانعی جدی مواجه ساخته است.
چنین مینماید که امریکا با نگریستن به برنامه هستهای ایران از منطقی امنیتی و نظامی، درنهایت، اصل برنامه هستهای و حق غنیسازی را کوششی ازسوی تهران برای دستیابی به سلاح هستهای یا قرار گرفتن در موقعیت کشور در آستانه هستهای شدن میداند، اقدامی که به باور مقامات امریکا تنها برای ایجاد بازدارندگی نظامی انجام میشود. مقامات واشنگتن معتقدند که ایران به سبب برخورداری از منابع عظیم نفت و گاز، نیازی به توسعه برنامه هستهای ندارد و حتی در صورت حفظ این برنامه، پافشاری برای حفظ حق غنیسازی در داخل تنها با اهداف نظامی انجام میشود. در مقابل ج.ا.ایران از نظرگاهی حقوقی و فنی به برنامه هستهای خود مینگرد و بر این باور است که براساس حقوق کشورهای عضو معاهده منع گسترش، حق برخورداری از برنامه هستهای و غنیسازی در داخل را دارد. با پرداختن به ابعاد فنی میتوان نگرانیهای امنیتی امریکا و سایر کشورها از برنامه هستهای ایران را رفع کرد.
بدینسان وجود دو منطق متفاوت (منطق امنیتی-نظامی امریکا و منطق حقوقی-فنی ج.ا.ایران) مذاکرات را در بنبست قرار داده و چشمانداز دستیابی به توافق را تیره و تار کرده است. به نظر میرسد تنها با تغییر نگرش یکی از دوطرف اختلاف است که میتوان به خروج از این بنبست و هموار شدن مسیر مذاکرات امیدوار بود. در صورتی که دو طرف با اتکا به منطق مطلوب خود همچنان بر خواستههای پیشین پافشاری کنند، نمیتوان به گشوده شدن گره فروبسته مذاکرات چندان خوشبین بود.
اکنون تمامی نگاهها به طرحهای پیشنهادی کشور عمان دوخته شده است. براساس اظهارات عباس عراقچی، عمان برای خروج از تنگنای مذاکرات کنونی پیشنهاداتی را عرضه کرده است که قرار است دوطرف ایران و امریکا در مذاکرات آتی این پیشنهادات را بررسی کنند. گرچه از جزییات طرحهای پیشنهادی عمان خبری منتشر نشده است اما اگر اختلاف بر سر پذیرش یا عدمپذیرش حق غنیسازی در داخل ایران را مهمترین مانع توافق درنظر بگیریم، میتوان بهطور منطقی پیشبینی کرد که پیشنهاد عمان میتواند تعلیق موقت غنیسازی ازسوی ج.ا.ایران و در مقابل رفع برخی تحریمهای امریکا باشد تا از این طرق ضمن رفع تنش کنونی، فرصتی برای انجام اقداماتی اعتمادساز ازسوی دوطرف فراهم شود. به بیان دیگر میتوان تنها راهحل موجود برای خروج از بنبست و جلوگیری از تشدید تنشها را رسیدن به یک توافق موقت و فراهمشدن فرصتی برای مذاکرات آتی درنظر گرفت. این امر نیز تنها با انعطاف دو سوی مذاکره امکانپذیر است. به نظر میرسد با درنظر داشتن شرایط حاکم بر مذاکرات، تعلیق موقت غنیسازی ازسوی ج.ا.ایران و در مقابل رفع برخی تحریمها از سوی امریکا، تنها انتخابی است که میتواند انعطافپذیری ضروری برای خروج از بنبست کنونی را ممکن سازد.
سفر آقای پزشکیان به عمان در چنین شرایطی انجام شده است. گرچه تعمیق و گسترش روابط دوجانبه مهمترین هدف این سفر اعلام شده است، اما بیتردید گفتوگو درباره شرایط حاکم بر مذاکرات هستهای تهران-واشنگتن مهمترین موضوع گفتوگوهای دوجانبه است. با درنظر داشتن این واقعیت، میتوان انگیزه و اهداف سفر آقای پزشکیان به عمان را در چند نکته مهم خلاصه کرد: نخست اینکه، گفتوگوهای دوطرف بیش از همه بر سر ماهیت مذاکرات ایران و امریکا متمرکز خواهد بود. مقامات عمان از مسیر دیدار آقای پزشکیان سعی بر آن دارند تا مواضع و خواستههای امریکا از مذاکرات هستهای را با صراحت و روشنی بیشتر دراختیار مقامی بالاتر از وزیر خارجه ایران قرار دهند. به نظر میرسد در جریان این گفتوگوها، دولت عمان میکوشد تا خطوط قرمز امریکا را برای رییسجمهور ایران مشخص کند. به بیانی دیگر، یکی از اهداف دولت عمان آن است که رییسجمهور ایران را از ماهیت و منطق حقیقی خواستههای امریکا آگاه سازد. از این طریق میتوان تعیین کرد که آیا تداوم مذاکرات و امکان رسیدن به توافق امکانپذیر خواهد بود یا خیر؟ دوم، دولت عمان پیشنهاداتی را برای خروج از بنبست کنونی در مذاکرات تهیه کرده است. از آنجایی که به نظر میرسد این پیشنهادات با خواستههای ج.ا.ایران در مذاکرات تفاوتهایی خواهد داشت، دولت عمان مذاکره بر سر آنها و انجام توافق برمبنای این پیشنهادات را نیازمند تایید رییسجمهور ایران میداند. دولت عمان از طریق گفتوگو و دیدار با پزشکیان در پی آن است تا از مواضع ج.ا.ایران نسبت به این پیشنهادات آگاه و امکان طرح آنها در مذاکرات آتی را ارزیابی کند. بیتردید در جریان این گفتوگوها ممکن است ج.ا.ایران خواستار تغییر یا اصلاح برخی از موارد پیشنهادی باشد. سوم، سفر آقای پزشکیان به عمان ممکن است برای دریافت یک پیام مهم از سوی دولت ترامپ یا ارسال یک پیام مهم به واشنگتن باشد. ترامپ در آخرین اظهارنظر خود درباره گفتوگوهای هستهای ایران و امریکا مدعی شد که این مذاکرات در مسیر پیشرفت قرار دارد و «ممکن است در روزهای آینده خبرهای خوبی داشته باشیم.»
خوشبینی ترامپ به مذاکرات در شرایطی که به نظر میرسد اختلافنظر جدی ایران و امریکا بر سر پذیرش یا عدمپذیرش حق غنیسازی، تداوم مذاکرات را با مانعی جدی مواجه ساخته، شگفتانگیز است. میتوان این احتمال را درنظر گرفت که سفر آقای پزشکیان به عمان برای انجام اقدامی است که سبب خوشبینی ترامپ به تداوم مذاکرات و امکان دستیابی به توافق شده است. میتوان این احتمال را درنظر گرفت که در جریان این سفر، ترامپ با وساطت عمان پیامی را به رییسجمهور ایران منتقل کرده باشد یا در مقابل ازسوی رییسجمهور ایران پیامی به ترامپ منتقل شود. در چنین شرایطی میتوان امیدوار بود که دوطرف سعی بر آن دارند تا مسیری را برای خروج از بنبست کنونی جستوجو و تداوم مذاکرات و درنهایت حصول توافق نهایی را امکانپذیر سازند. باید منتظر ماند و دید که تا چه حد دوطرف برای درپیشگرفتن چنین مسیری آمادگی دارند. باوجود این نباید این واقعیت را از نظر دور داشت که اختلافنظر بنیادین واشنگتن و تهران بر سر ماهیت برنامه هستهای ایران، هر ناظر و تحلیلگری را از خوشبینی مفرط به آینده مذاکرات منع میکند.
در شرایطی که امریکا بخواهد برنامه هستهای ایران را همچنان در قالب یک استراتژی کلان امنیتی، کوششی برای برهمزدن توازن قدرت در خاورمیانه تفسیر کند، به نظر میرسد مذاکرات ره به جایی نخواهد برد.
به نظر میرسد مقامات دولت ترامپ، تحولات اخیر در منطقه خاورمیانه پس از 7 اکتبر را فرصتی مغتنم برای حل نهایی مناقشه هستهای ایران میدانند و با این تصور که پویاییهای قدرت کنونی خاورمیانه و شرایط داخلی ج.ا.ایران آنها را در مقایسه با سال 2015 در موقعیت بهتری قرار داده است، در پی آنند تا با طرح خواستههای حداکثری، توافقی بسیار متفاوت از برجام را طلب کنند.
تثبیت این تصور در بین مقامات دولت ترامپ و تحریکات اسراییل برای نهادینه کردن چنین تصوری، سبب شده تا امریکا حتی در صورت شکست مذاکرات، مسیر جایگزین برای برخورد با برنامه هستهای ایران را امکانپذیر و ضروری تلقی کند. تا زمانیکه چنین تصوری بر دولت ترامپ حاکم باشد، نمیتوان به حل مساله هستهای با اتکا به ابعاد حقوقی و فنی امیدوار بود. در شرایطی که منطق حاکم بر دولت ترامپ برای حل بحران، منطقی امنیتی-نظامی باشد تنها حاکم شدن یک پارادایم جدید امنیتی در خاورمیانه منطبق با منافع امریکا و متحدان یا محاسبات قدرت تعیینکننده نتیجه نهایی رویارویی ایران و امریکا خواهد بود.
-
پنجشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۴:۵۷
-
۷ بازديد
-

-
کرمان رصد
لینک کوتاه:
https://www.kermanrasad.ir/Fa/News/727508/