182 تحریم در 100 روز؛ ترامپ با چه زبانی بگوید حسن نیت ندارد؟!
مقالات
بزرگنمايي:
کرمان رصد - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
در حالیکه تنها صد روز از آغاز رسمی دوره جدید تحریمسازیهای کاخ سفید علیه ملت ایران میگذرد، شمار تحریمهای اعلامی دولت ایالات متحده علیه اشخاص و نهادهای ایرانی به عدد قابل تأمل و معنادار «182» رسیده است. آخرین مورد از این سلسله اقدامات خصمانه، چهارشنبه دهم اردیبهشت 1404 از سوی وزارت خزانهداری آمریکا اعلام شد. در این اقدام، نام هفت نهاد دیگر ایرانی و غیرایرانی که در تجارت محصولات نفتی و پتروشیمی ایران مشارکت داشتهاند، به فهرست بلند تحریمها افزوده شد.
در روابط بینالملل، برخی کشورها به جای آنکه در پی حل اختلافات باشند، مسئلهسازی را راهبرد ثابت خود قرار دادهاند. سالهای متمادی است ایالات متحده در قبال جمهوری اسلامی ایران، نه با سوءتفاهم یا بیاطلاعی، بلکه با نیتی آگاهانه و خصمانه عمل میکند. در شرایطی که تهران با تکیه بر منطق، اقتدار و حسن نیت وارد مسیر گفتوگو شده، واشنگتن با تداوم تحریمها، چهره واقعی و تغییرناپذیر خود را بار دیگر آشکار ساخته است.
صدور 182 تحریم ظرف تنها 100 روز، آن هم همزمان با ارسال پیامهای دیپلماتیک، نشانهای روشن از رویکرد متناقض و در عین حال صریح آمریکاست: فشار حداکثری، ولو در پوشش مذاکره! تحریمهایی که هرکدام از آنها نه صرفاً یک اقدام اقتصادی، بلکه تلاشی برای ضربه زدن به عزت، استقلال و رفاه ملت ایران است.
از تحریم شرکتهای فعال در تجارت نفت و پتروشیمی گرفته تا مانعتراشی در مسیر گفتوگوهای غیرمستقیم. واقعیت آن است که آمریکا با هر زبانی، چه تحریم، چه پیام، یک چیز را تکرار میکند: ترامپ به دنبال توافق نیست.
بازار ![]()
خوانش غربی از دیپلماسی: چماق در دست، لبخند بر لب!
نهادهای تازه تحریمشده در این دور، عمدتاً در امارات متحده عربی، ترکیه و داخل ایران ثبت و فعالیت داشتهاند و به گفته وزارت خزانهداری آمریکا، متهم به «مشارکت آگاهانه در تراکنشهای مهم مربوط به خرید، تملک، فروش، حمل یا بازاریابی محصولات پتروشیمی ایران» شدهاند. واشنگتن همچنین یک شرکت مدیریت دریایی را نیز به فهرست سیاه افزوده و اعلام کرده که دو کشتی متعلق به این شرکت نیز تحت توقیف و بلوکه قرار گرفتهاند. بهزعم آمریکاییها، این شرکتها در تأمین «صدها میلیون دلار درآمد غیرقانونی برای فعالیتهای بیثباتکننده ایران» نقش داشتهاند؛ عبارتی که سالهاست به برچسب آماده کاخ سفید برای هرگونه فعالیت اقتصادی مشروع ایران بدل شده است.
وزارت امور خارجه متعاقب تحولات و فشارهای اخیر ایالات متحده در هفته اخیر در بیانیهای رسمی، ضمن اعلام آمادگی تهران برای ادامه مسیر دیپلماسی با اتکا به اقتدار ملی و حسن نیت، از برنتافتن رویکرد مزورانه فشار و تهدید از سوی ایران خبر داد.
وزارت امور خارجه کشورمان در بیانیه 12 اردیبهشت تصریح کرد: «ایران ضمن تأکید بر تعهد به مسیر دیپلماسی، بههیچوجه رویکردهای مبتنی بر تهدید و فشار را - که برخلاف اصول منشور ملل متحد و حقوق بینالملل است - برنمیتابد.» در ادامه بیانیه نیز آمده است: «بدون تردید آزمودن دوباره شیوهها و شگردهای ناموفق، نتیجهای جز تکرار همان ناکامیهای پرهزینه قبلی نخواهد داشت.»
با اینحال، واشنگتن نشان داد که بهرغم ژست دیپلماتیک، همچنان به همان منطق چماق و هویج وفادار است. سؤال مهم اینجاست: ترامپ، بایدن و شرکایشان با چه زبانی باید بگویند حسن نیت ندارند تا برخی باور کنند؟
تعویق مذاکرات و نقش واقعی آمریکا
به دنبال اعلام تحریمهای جدید، بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه، نیز از تعویق دور بعدی گفتوگوها خبر داد و اظهار داشت: «تعویق گفتوگوها بنا به پیشنهاد وزیر امور خارجه عمان بوده و زمان بعدی متعاقباً اعلام خواهد شد.» همزمان، لارنس نورمن خبرنگار ارشد والاستریت ژورنال گزارش داد که مذاکرات به تاریخ 7 مه (چهارشنبه آتی) موکول شده است.
مارک فیتزپاتریک، پژوهشگر مؤسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک، نیز در گفتوگویی با رسانه صهیونیستی «اینترنشنال» با صراحت گفت که تحریمهای جدید آمریکا و زیادهخواهیهایی چون فشار بر برنامه موشکی ایران، از دلایل اصلی تعلیق مذاکرات هستند. وی هشدار داد که این مسیر میتواند مذاکرات را به بنبست کامل بکشاند. او همچنین به ناکامی نظامی آمریکا در یمن اشاره کرد و گفت: «پیت هگست، وزیر دفاع ایالات متحده، عملیات هوائی پرهزینهای را آغاز کرد اما بدون هیچ دستاورد ملموسی؛ مقاومت نیروهای یمنی ادامه دارد و همین موضوع موجب سردرگمی و ناکامی فزاینده در پنتاگون شده است.»
خطوط قرمز مشخص رهبری، نه شرطیسازی نه خوشبینی سادهلوحانه
رهبر معظم انقلاب اسلامی در یکی از دیدارهای اخیر خود، ضمن اشاره به تلاشها و رویکرد فعال وزارت امور خارجه، به نکتهای کلیدی اشاره فرمودند که بیتوجهی به آن در دولت حسن روحانی خسارات زیادی به بار آورد. ایشان تصریح کردند: «مسائل کشور نباید به این گفتوگوها گره زده شود و اشتباهی که در برجام انجام شد و همه چیز کشور را به پیشرفت مذاکرات منوط کرد، نباید
تکرار شود.» این سخن حکیمانه بار دیگر نشان داد که مسیر مذاکرات یکی از مسیرهای تامین منافع ملی و بهرهبرداری از صحنه نظام بینالملل است، نه اینکه در قامت تنها گزینه تکراری ظاهر شود.
در همین راستا، احسان صالحی، دبیر شورای اطلاعرسانی دولت سیزدهم، نیز در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «تعویق مذاکره میتواند برای کشور فرصت باشد اگر طبق راهبرد «مذاکره یکی از دهها کار وزارت خارجه است» عمل کنیم و تور دیپلماسی خود را بیوقفه ادامه دهیم.»
چرا روبیو از غنیسازی ایران میترسد؟ ترس غرب از استقلال علمی پشت نقاب «صلح»
مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا نیز در تداوم رویکرد فشار در اظهاراتی پر از نخوت و نفاق، بار دیگر مدعی شد که ایران نباید اورانیوم غنی کند، چراکه این مسیر به ساخت سلاح هستهای منتهی میشود! وی با وقاحتی مثالزدنی گفت: «تنها کشور بدون بمب هستهای که اورانیوم غنی میکند، ایران است!» گویی دانش و فناوری هستهای، ارث پدری چند قدرت سلطهگر است و سایر کشورها باید در صف توسل و گدایی باقی بمانند!
این در حالی است که هیچکدام از این مقامات آمریکایی، حتی یک کلمه درباره زرادخانه هستهای رژیم جعلی و کودککش اسرائیل بر زبان نمیآورند؛ رژیمی که بر اساس گزارشهای متعدد، بین 80 تا 90 کلاهک هستهای در اختیار دارد، عضو هیچ معاهده بینالمللی نیست، با آژانس همکاری نمیکند، و بهصراحت دکترین تروریستی «ابهام هستهای» را دنبال میکند. چرا؟ چون آن زرادخانه، نه برای صلح، که برای باجگیری و ارعاب ملتها ساخته شده، و چون در خدمت اهداف غربیهاست، پس حلال است!
غرب از غنیسازی ایران نمیترسد؛ از «مستقل شدن ایران» میترسد. از آن میترسد که ملتی مسلمان، انقلابی و ضدصهیونیست، بدون وابستگی، روی پای خود بایستد و الگویی برای سایر ملتهای آزاده شود. اینجاست که «غنیسازی» نه صرفاً یک فناوری، بلکه یک نماد قدرت و عزت ملی میشود.
مارکو روبیو، همچنین در این گفتوگو با فاکس نیوز، در ژستی مضحک، از لزوم «بازرسی از مراکز نظامی ایران» سخن گفت!
این اظهارات نهتنها نشانه بیسوادی سیاسی است، بلکه توهینی آشکار به منطق، عقل و عرف بینالملل است. کدام کشور عاقلی اجازه میدهد مراکز نظامیاش - که قلب توان دفاعی و امنیت ملیاش محسوب میشود - جولانگاه جاسوسان آژانس و مهرههای اطلاعاتی قدرتهای بیگانه شود؟! آیا پنتاگون، تلآویو یا پایگاههای ناتو حاضرند یک روز درِ پادگانهایشان را به روی ناظران خارجی باز کنند؟!
درخواست بازرسی از مراکز نظامی ایران از اساس وقاحتآمیز و بیپایه است. چهبسا که هدف واقعی از این فشار، نه بازرسی برای «اطمینان»، بلکه ایجاد منفذ اطلاعاتی و ضربه به ساختار دفاعی جمهوری اسلامی ایران است. اتفاقاً همین سناتورهایی که ایران را به «برنامه مخفی» متهم میکنند، همانهایی هستند که در رأس ماشین ترور دانشمندان ایرانی و خرابکاری در تأسیسات هستهای کشور
قرار دارند.
روبیو همچنین مدعی شد ایران باید همه تأسیسات خود را باز کند، در حالی که جمهوری اسلامی ایران، برخلاف رژیم صهیونیستی، عضو NPT است، بیشترین همکاریها را با آژانس داشته و بالاترین سطح شفافیت را نشان داده است. اما مشکل غرب با ایران، «میزان بازرسی» نیست، مشکلشان این است که ایران تسلیم نمیشود!
مذاکره، آری اما نه هر مذاکرهای؛ توافق، بله اما نه به هر قیمتی
182 تحریم در 100 روز؛ یعنی هر 13 ساعت یک اقدام خصمانه جدید علیه ملت ایران. این اعداد بهخوبی نشان میدهند که ادعای «پنجره دیپلماسی» از سوی دولت ایالات متحده، جز پردهای برای پنهانکردن استمرار فشارها و زیادهخواهیها نیست. تجربه سالهای گذشته نیز بهوضوح ثابت کرده است که لبخند دیپلماتیک در قاموس سیاست آمریکایی، هیچگاه به معنای تغییر رویکرد نبوده، بلکه تنها تاکتیکی برای تحمیل خواستههای بیشتر بوده است.
در شرایطی که 100 روز از بازگشت مجدد ترامپ به کاخ سفید گذشته است رویکرد وی و دولتمردانش در این بازه زمانی بهخوبی این نکته را گوشزد میکند که تیم مذاکرهکننده ایران بایست با نهایت هوشمندی، ضمن حفظ آمادگی برای گفتوگویی نتیجهمحور و عادلانه، از افتادن در دام مذاکرات فرسایشی و وقتگیر پرهیز کند. نباید اجازه داد که آینده کشور، اقتصاد، تولید، سرمایهگذاری و رفاه عمومی در گرو وعدههای پوچ و متغیر غربیها قرار گیرد. چنانکه رهبر معظم انقلاب نیز هشدار دادهاند، هیچگاه نباید همهچیز را به نتیجه گفتوگوها گره زد.
در عین حال، پایبندی به اصول و خطوط قرمز باید فصل مشترک تمام سطوح تصمیمگیری در حوزه دیپلماسی باشد؛ اصولی که تا امروز توسط تیم مذاکرهکننده جمهوری اسلامی ایران، به ریاست سید عباس عراقچی، با قدرت و قاطعیت پیگیری شده است. پایبندی ایران به حقوق خود در زمینه غنیسازی، رد صریح ورود مذاکرات به حوزه توان موشکی، و حفظ چارچوبهای ملی و بینالمللی، آنچنان محکم بوده که فریادهای پیدرپی آمریکاییها از همین ایستادگی خبر میدهد.
این راهبرد هوشمندانه باید ادامه یابد؛ مذاکره، آری - اما نه هر مذاکرهای. توافق، بله - اما نه به هر قیمتی. ایران با پشتوانه مقاومت ملّی، بر اصول خود ایستاده است و این ایستادگی، کلید عزت و پیشرفت آینده خواهد بود.
-
شنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۵:۰۲
-
۱۲ بازديد
-

-
کرمان رصد
لینک کوتاه:
https://www.kermanrasad.ir/Fa/News/720539/