کرمان رصد - اکو ایران /متن پیش رو در اکو ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
استراتژی جدید امنیت ملی ترامپ، ژئوپلیتیک معاملاتی در خاورمیانه را در اولویت قرار داده و بر روابط خلیج فارس تأکید میکند، در حالیکه از سیاستهای اولویت بخشیدن به اسرائیل فاصله میگیرد.
بازار ![]()
انتشار سند جدید استراتژی امنیت ملی از سوی دولت ایالات متحده با واکنشهای مختلفی روبروست.
خداحافظی با رقابت قدرتهای بزرگ
به نوشته جورجیو کافیرو، تحلیلگر مسائل منطقهای، در العربیالجدید، استراتژی امنیت ملی آمریکا در سال 2025 که در ابتدای ماه جاری میلادی منتشر شد، سیگنالی از رها کردن تمرکز روشن بر رقابت قدرتهای بزرگ است که دولت نخست دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا و دولت بایدن را تعریف میکرد.
در عوض، دولت فعلی آمریکا یک ژست آشتیجویانهتر در قبال چین و روسیه در پیش گرفته است که نشاندهنده پذیرش تلویحی حوزههای نفوذ نسبت به ادامه رقابت استراتژیک است. در حالیکه این سند نشاندهنده حفظ ادامه روند درباره مسائل اساسی از قبیل تایوان و ناتو است، دیدگاه جهانی گستردهتر آن منعکسکننده عقبنشینی از تعامل گسترده جهانی است که به شکل دیرینه از سیاست خارجی آمریکا حمایت کرده و به نفع نیمکره غربی، امنیت مرزی، تجارت و ظرفیت اقتصاد داخلی ایالات متحده تمام شده است.
از بسیاری جهات، سند استراتژی امنیت ملی آمریکا به سیاستهایی رسمیت بخشیده است که در دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ دنبال میشد؛ سندی که نه به عنوان یک نقشه راه برای آینده، بلکه به عنوان یک سند رسمی برای شهودهای سیاسی دیرینه عمل کرده است.
به طور همزمان، استراتژی امنیت ملی 2025 یک استنباط محدودتر از منافع ملی را پیش میبرد که برای تهدیدات به امنیت آمریکا و رفاه آن امتیاز قائل میشود، در حالیکه تعهدهای مبتنی بر ارزش، اتحادها، ترویج دموکراسی، همکاری در زمینه آبوهوا و عدم اشاعه را به حاشیه میراند.
تأثیرات استراتژی آمریکا بر خاورمیانه
در خصوص پیامدهای استراتژی امنیت ملی برای خاورمیانه، کارشناسان به این نکته توجه کردهاند که نام اسرائیل در این سند تنها شش مرتبه آورده شده است.
برخی این موضوع را به عنوان نشانهای از تنظیم مجددِ گستردهتر از اولویتهای واشنگتن ارزیابی میکنند زیرا ایالات متحده آمریکا به دنبال رهاسازی خود از «جنگهای همیشگی» است که به شکل دیرینه با این منطقه گره خورده و در این فرآیند، واشنگتن میخواهد خاورمیانه را به جایگاهی کمتر محوری در محاسبات سیاست خارجی روزمره خود تقلیل دهد.
اگر استراتژی امنیت ملی بتواند راهنمای قابل اعتمادی برای تعاملات ایالات متحده در سالهای آینده باشد، اسرائیل همچنان شریک مهمی برای واشنگتن باقی خواهد ماند. با این حال، با ادامه کاهش حضور منطقهای ایالات متحده، اسرائیل ممکن است مجبور شود سهم بیشتری از مسئولیت رسیدگی به مسائل خاورمیانه را بر عهده بگیرد و استقلال استراتژیک بیشتری از ایالات متحده به دست آورد.
ناهماهنگیها و تناقضات
در نگاه اول، به نظر میرسد استراتژی امنیت ملی 2025 مسیری را ترسیم میکند که ممکن است برای ایالات متحده در خاورمیانه ثابت به نظر برسد. با این حال، نگاه دقیقتر باعث میشود تعدادی از تناقضات آشکار شوند. مارکو کارنلوس، سفیر سابق ایتالیا در عراق، به العربیالجدید گفت: «یک تناقض ذاتی در ادعای اولویت جلوگیری از تسلط هر قدرت متخاصمی بر خاورمیانه و اعلام خروج نظامی از منطقه برای تمرکز بیشتر بر فرصتهای تجاری و بازرگانی در آنجا وجود دارد»؛ او اظهار داشت که با توجه به بحرانهای جاری در خاورمیانه، استراتژی امنیت ملی آمریکا ممکن است بیش از حد خوشبینانه باشد.
تریتا پارسی، معاون اجرایی موسسه کوئینسی، توضیح داد: «اگرچه این سند بر یک چرخش استراتژیک مداوم به دور از خاورمیانه تأکید دارد که منعکسکننده تداوم سیاست خارجی ایالات متحده است که به «چرخش به آسیا» در دولت اوباما برمیگردد، استراتژی امنیت ملی آمریکا حاوی زبانی است که در عمل خطر حفظ یا حتی افزایش گسترش بیش از حد آمریکا را به همراه دارد.»
با شناسایی «درگیری» به عنوان «پردردسرترین پویایی» در خاورمیانه و برچسب زدن ایران به عنوان «نیروی اصلی بیثبات کننده منطقه»، مدیر اجرایی موسسه کوئینسی از استراتژی امنیت ملی ایالات متحده به دلیل معرفی تهران به عنوان منبع اصلی بیثباتی انتقاد و استدلال کرد که این امر پویاییهای منطقهای را بیش از حد ساده میکند و ممکن است باعث تشویق دخالت نظامی ایالات متحده شود.
پارسی با اشاره به تداوم ادبیات چند دههای که ایران را به عنوان تهدید اصلی معرفی میکند، گفت: «این استراتژی، استقرارهای رو به جلو، تعهدات بازدارندگی گسترده و آمادگی برای استفاده از زور را توجیه میکند که مستقیما با هدف اعلامشده کاهش نیروهای نظامی در تضاد است.»
اظهارات دوگانه درباره ایران
سند امنیت ملی 2025 همچنین مدعی شده است که ایران به دلیل اقدامات اسرائیل از 7 اکتبر 2023 و عملیات چکش نیمهشب ترامپ در ژوئن 2025، به شدت تضعیف شده است. پاتریک تروس، سفیر سابق آمریکا در قطر، در پاسخ به این ادعا گفت که این سند حاکی از ناسازگاری بین ارزیابی «تا حد زیادی دقیق» از تضعیف ایران و تصویرسازی مداوم جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک تهدید قابل توجه برای پادشاهیهای خلیج فارس است.
تروس اظهار داشت: «سند امنیت ملی خیلی منسجم نیست. این سند از هم گسیخته است و به خوبی تنظیم نشده است»؛ این دیپلمات سابق آمریکایی با اشاره به تهدیدات تند علیه اروپا، سوء ظن خود را توضیح داد که سند استراتژی امنیت ملی آمریکا بیش از هر موضوع دیگری با سیاست داخلی ایالات متحده و ایدئولوژی راست پایگاه ماگا ارتباط دارد.
از نظر برخی کارشناسان، به تصویر کشیدن ایران به عنوان کشوری که بسیار تضعیف شده، سادهلوحانه بوده و مقایسههایی را با مقاله جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا در دوره بایدن که در 2 اکتبر 2023 منتشر شد، برانگیخت. در آن مقاله، او ادعا کرده بود که اگرچه خاورمیانه همچنان با چالشهای همیشگی مواجه است، اما منطقه آرامتر از دهههای گذشته است.
نیل کویلیام، پژوهشگر در برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در چتم هاوس، با اشاره به لحن سند امنیت ملی 2025 در مورد ایران، گفت که آن را «سادهلوحانه» و «کلینگر» یافته است و استدلال میکند که این نشاندهنده سوء تفاهمی عمیق نسبت به ایران است. سند امنیت ملی 2025 عمق چالشهای مرتبط با ایران را دستکم میگیرد و از نظر کویلیام، تصور گمراهکنندهای از ثبات ارائه میدهد.
گوردون گری، سفیر سابق ایالات متحده در تونس، اظهار داشت که اشاره این سند مبنی بر اینکه خاورمیانه آرامتر از آن چیزی است که تیترهای خبری نشان میدهند، «شباهت عجیبی» با مقاله سالیوان دارد که تنها پنج روز قبل از حمله حماس به جنوب اسرائیل در اکتبر 2023 منتشر شد.
کشورهای خلیج فارس و دیپلماسی معاملاتی
سند امنیت ملی 2025 بر اهمیت کشورهای شورای همکاری خلیج فارس برای دستور کار سیاست خارجی دولت ترامپ تأکید میکند. این سند با تأکید بر ارزش حمایت کشورهای خلیج فارس از طرحهای هوش مصنوعی ایالات متحده، به سفر ترامپ به منطقه در می 2025 که شامل بازدید از عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی بود، اشاره میکند و احیای موفقیتآمیز اتحادهای واشنگتن در خلیج فارس را به رئیسجمهوری آمریکا نسبت میدهد.
علاوه بر این، سند امنیت ملی 2025 به طور خاص از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به خاطر نقششان در مبارزه با رادیکالیسم تقدیر میکند و از واشنگتن میخواهد از ادامه این روند حمایت کند که همانطور که در سند آمده است، «مستلزم کنار گذاشتن تجربه نادرست آمریکا در تحمیل این کشورها به ویژه پادشاهیهای خلیج فارس به ترک سنتها و اشکال تاریخی حکومت خود است».
این سند تأکید میکند که اصلاحات در خاورمیانه زمانی پایدارتر و مؤثرتر است که به شکل طبیعی از درون جوامع ظهور کند، نه اینکه از خارج تحمیل شود. استراتژی امنیت ملی 2025 همچنین تأکید میکند که تعامل موفقیتآمیز با منطقه به شناخت و احترام به نظامهای سیاسی و ساختارهای رهبری آن و در عین حال شناسایی و پیگیری حوزههای منافع و همکاری متقابل بستگی دارد.
در عین حال، سند راهبرد امنیت ملی ایالات متحده تأکید میکند که آمریکا به حفاظت از اولویتهای استراتژیک پایدار، از جمله اطمینان از عدم کنترل منابع انرژی خلیج فارس توسط دشمنان، حفظ جریان آزاد تجارت از طریق آبراههای حیاتی مانند تنگه هرمز و دریای سرخ و جلوگیری از تبدیل منطقه به پناهگاهی امن یا پایگاهی برای فعالیتهای تروریستی که منافع آمریکا را تهدید میکند، ادامه خواهد داد.
این استراتژی با ایجاد تعادل میان احترام به حاکمیت محلی و دفاع آشکار از منافع اصلی ایالات متحده، قصد دارد روابط پایدار و سازندهای را در سراسر خاورمیانه ایجاد کند و در عین حال خطرات ناشی از رویارویی یا مداخله غیرضروری را به حداقل برساند.
علاقه اصلی ترامپ در خاورمیانه
به گفته کانلوس، سفیر سابق ایتالیا در عراق: «واشنگتن نشان میدهد که تنها رابطهای که واقعا علاقهمند به دنبال کردن آن در منطقه است، رابطه با پادشاهیهای خلیج فارس است؛ تجارت، سرمایهگذاری و فرصتهای بازسازی با پول آنها.»
این دیپلمات سابق ایتالیایی افزود: «ایالات متحده همچنین نشان میدهد که اکنون رهبران و دولتهای منطقهای را همانطور که در حال حرکت به سمت مشارکتهای معاملهگرایانهتر و عملگرایانهتر بر اساس منافع اقتصادی متقابل، نه ارزشها هستند، میپذیرد.»
با این وجود، ترامپ در طول دوره اول و دوم ریاستجمهوری خود، تمرکز مداومی بر معاملات تجاری و سرمایهگذاریها نشان داده و رویکردی معاملهگرایانه در روابط واشنگتن با کشورهای خلیج فارس اتخاذ کرده است.
در این راستا، تأکید سند استراتژی امنیت ملی بر خودداری از تلاش برای تغییر نظامهای سیاسی کشورهای خاورمیانه (یعنی تحمیل دموکراسی)، با استقبال رهبران منطقه روبهرو شده است؛ رهبرانی که اغلب تلاشهای غرب برای ترویج حقوق بشر را به عنوان مداخله و نقض حاکمیت ملی خود قلمداد میکنند.
گری خاطرنشان کرد: «رهبران عرب خلیج فارس بدون شک از رد ترویج ارزشهای آمریکایی توسط این سند قدردانی کردند، اما سند یادشده چیزی را که آنها از قبل نمیدانستند به آنها نگفت. دولت ترامپ پیش از این سیاستها و برنامههای طراحیشده برای پیشبرد حقوق بشر را رد کرده بود.»
تروس توضیح داد: «تازهترین سند استراتژی امنیت ملی، روابط معاملهگرایانه با کشورهای عربی خلیج فارس را به یادگار میگذارد. ما در حال حاضر کاملا درگیر تلاش برای خارج کردن پول از منطقه هستیم. اعضای شورای همکاری خلیج فارس احتمالا از تمرکز این سند بر امنیت به جای ارزشهای مشترک، قدردانی میکنند.»