کرمان رصد - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
روزنامه غربگرای شرق که از متهمان انحراف گفتمانی و رویکردی در برخی اجزای دولت بهشمار میرود، در اقدامی فرافکنانه نوشت حتی حامیان آقای پزشکیان، آرزوی تک دورهای شدن دولت او را دارند.
بازار ![]()
شرق در مقالهای مینویسد: «اینکه بدون حمایت اجتماعی، هیچ پروژه اصلاحی (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی) به نتیجه مطلوب خود نمیرسد، تحلیلی منطقی و پذیرفتهشده در جهان امروز است که رضایت و حقوق شهروندان اساس و تداوم نظامهای سیاسی است. اما اینکه از کدام مسیر میتوان به این هدف رسید، سؤالی است مهم که دولت چهاردهم و شخص آقای پزشکیان تاکنون در پاسخ درست به آن ناکام بوده و نه فقط پایگاه اجتماعیاش گسترش نیافته بلکه با کاهش سرمایه اجتماعی هم مواجه شده است. به طوری که حتی از سوی جریانهای مختلف سیاسی درون ساختار قدرت اعم از اصلاحطلب و اصولگرا که پروژه وفاق قرار بود حداقل آنان را به هم نزدیک کند، مورد تندترین انتقادها قرار دارد.
چنانکه حتی کسانی که مردم را به رأیدادن به آقای پزشکیان ترغیب و تشویق میکردند، نهفقط پیشبینی، بلکه حتی آرزوی تکدورهایشدن دوره ریاستجمهوری ایشان را میکنند (آزاد ارمکی- 30/8/1404). مسئله و مشکل این گروه نسبتاً وسیع از منتقدان با دولت چهاردهم و رئیس دولت آن، بیعملی و بدعملی و گفتاردرمانی و... است. اینکه مثلاً دائماً از مردم و کارشناسان و... درخواست همکاری و ارائه راهحل شود اما مشخص نباشد که قرار است «چه چیزی را حل کنند؟ و با کدام قدرت» (همان) یا مثلاً رئیس دولت در ستاد تنظیم بازار که یکی از مهمترین مراکز سیاستهای دستوری و سرکوب قیمتهاست، تندترین نقدها را به اقتصاد دستوری وارد و عنوان کند که «اقتصاد با دستور اداره نمیشود» اما هیچ راهکاری هم ارائه نکند که پس اقتصاد و کار و زندگی مردم با چه سازوکاری باید اداره شود؟ برنامه چیست؟ اولویتها کدام است؟ و جدول زمانبندی کجاست؟ رفتار و گفتاری که بیشتر باعث بههمریختن روان جامعه میشود چرا که بهجای این حرفها باید در میدان، مشکلات را رفع کرد».
این روزنامه میافزاید: به نظر میرسد اقتصاد و سیاست، گرفتار تعادل ترس شده است. تعادلی که تحت تأثیر آن «تصمیمگیرنده وقتی جای پای خودش را محکم نبیند، خودبهخود به بیعملی رو میآورد. اگر هم به اجبار قرار است اقدامی صورت دهد، در نهایت یک بار در مورد یک ناترازی در یک یا حتی دو دوره ریاستجمهوری به آن تن میدهد...» (مسعود نیلی). تعادلی که برآمده از محافظهکاری سیاسی، ترس از هزینههای اجتماعی در کوتاهمدت، ساختار بوروکراتیک ناکارآمد، نبود اجماع میان نهادهای تصمیمگیر و فقدان اعتماد عمومی است. نمونه مشخص آن طرح اخیر برای افزایش قیمت بنزین است. چنانکه از یکسو آقای پزشکیان بارها از بیعدالتی در قیمت بنزین و هدررفت و مصرف بیرویه و کسری بودجه دولت و... سخن گفته و از واردات چهار و شش میلیاردی این محصول و توزیع آن به قیمت مفت بین طبقات برخوردار فریاد سر داده و از سوی دیگر طرحی ارائه داده که نه فقط هیچیک از این بحرانها را حل نمیکند و موجب کاهش تقاضا و بهینهسازی و مدیریت مصرف و جلوگیری از قاچاق و عدالت در توزیع یارانه انرژی و... نخواهد شد و هیچ ارجاعی به اصلاحات کلان اقتصادی و اصلاح سیاستهای صنعتی و سیاست خودروسازی و... نمیدهد، بلکه هزینههایی مانند کاهش سرمایه اجتماعی، را به دنبال خواهد داشت».
شرق در تحلیل خود، هیچ اشارهای به نقش مؤثر مدعیان اصلاحات و اعتدال و غربگرایان، در ناکارآمد سازی دولت و نشان دادن آدرس سراب (مذاکره با آمریکا با وجود چند دور عهدشکنی و شرارت) نکرد و این در حالی است که طیف مذکور، نقش ویژهای در فریب افکار عمومی و گذاشتن پوست خربزه زیر پای برخی مدیران داشتند.