کرمان رصد - جمهوری اسلامی / «رنجی که از نوکیسهها میبریم» عنوان یادداشت روز در روزنامه جمهوری اسلامی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
یکی از اهداف مهم انقلاب اسلامی، مبارزه با فساد همهجانبهای بود که طبقه جدید به وجود آمده در دوران حکومت پهلوی در جامعه گسترش داده بود. درباریان تا خرخره در فساد اقتصادی و سایر مفاسد غرق شده و آلودگیها را به ویژه در بخش اقتصادی به بخشهائی از جامعه نیز سرایت داده بودند. مردم که تبعیضها و غارت اموال کشور توسط درباریان و وابستگان به آنها را میدیدند به این تصمیم قطعی رسیده بودند که با دربار مبارزه کنند و ریشه فساد را بخشکانند.
هدف، فقط مبارزه با مفاسد اقتصادی نبود، ریشهکن ساختن استبداد داخلی و استعمار خارجی نیز بخشهای مهمی از اهداف مردم از پیوستن به انقلاب اسلامی را تشکیل میدادند. دخالتهای آمریکا و انگلیس در ایران و طمعورزیهائی که شوروی آن زمان به ایران داشت و سرکوب کردن مخالفین این دخالتها و طمعورزیها توسط رژیم فاسد، وابسته و منحط پهلوی که از محمدرضاشاه یک دیکتاتور ساخته بود، مردم را به ستوه آورده بودند. رژیم پهلوی به همان اندازه که در برابر قدرتهای خارجی تسلیم و فرمانبردار بود، در سرکوب کردن مردم معترض بیرحمانه عمل میکرد. دو شعار اساسی «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» و «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» در واقع ترجمان اهداف مردم ایران در مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی بودند و آگاهی بسیار بالای مردم را نشان میدادند. در کنار این دو هدف اساسی، مبارزه با مفاسد اقتصادی به منظور جلوگیری از غارت بیتالمال توسط درباریان و نوکیسههای وابسته به آنها نیز هدف مهمی بود که در دستور کار مردم و انقلاب اسلامی قرار داشت.
بازار ![]()
درباره شعارهای «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» و «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» نکات زیادی وجود دارند که در فرصتهای مناسب باید به آنها بپردازیم ولی اکنون با توجه به شرایط بحرانی اقتصادی و ظهور نوکیسههائی از نوع جدید اولویت با پرداختن به این موضوع است. درک این واقعیت که حال مردم خوب نیست و اکثریت مردم از گرانیهای ناشی از مفاسد اقتصادی دستپخت نوکیسهها رنج میبرند، بسیار آسان است. کافی است حضرات مسئولین فقط به این دو پدیده کاملاً ملموس و چشمگیر که جامعه امروز ایران به آنها مبتلاست نگاه کنند و به عمق فاجعه پی ببرند.
پدیده اول فاصله طبقاتی به وجود آمده میان طبقه جدید نوکیسههای یقهسفید و ظاهرالصلاح است که در خانههای بالای هزار میلیارد تومانی با امکانات اشرافی زندگی میکنند و در تهران و شمال و داخل و خارج از کشور صاحب املاک و حسابهای بانکی نجومی هستند و در کنار آنها مردمی که در همین تهران که مرکز حاکمیت اسلامی است شبها را با شکم گرسنه و کارتنخوابی سر میکنند. این وضعیت با نظام جمهوری اسلامی که با شعارهای رفع تبعیض و برقراری عدالت تأسیس شد هیچ تناسبی ندارد. این فاصله بقدری زیاد است که به نظر میرسد نوکیسههای امروز از نوکیسههای دوران رژیم پهلوی هم سبقت گرفتهاند.
پدیده دوم مشکل بزرگی است که طبقات ضعیف مردم برای تأمین معیشت خود دارند بطوری که فقر در حال گسترش است و گرانیهای لحظهای بسیاری از خانوادهها را دچار محرومیتهای شدید در زمینههای مختلف کرده است. مشکل اجارهخانه، پرداخت هزینههای درمان، خدمات، خرید لوازم خانه و حتی کالاهای اساسی و اولیه زندگی برای بسیاری از خانوادهها غیرممکن شده است. اینکه بسیاری از خانودهها مجبور باشند گوشت و میوه را از سفرههای خود حذف کنند چگونه برای یک نظام اسلامی قابل توجیه است؟
درست است که حکمرانان درگیر مسائل مهمی در زمینههای دفاعی و خارجی هستند ولی باید بپذیرند که رفاه نسبی مردم مهمترین پشتوانه دفاعی برای حاکمیت و عامل اصلی ایجاد توازن در سیاست خارجی است. حکمرانانمان میتوانند با بستن مجاری سوءاستفاده نوکیسهها و خشکاندن غده چرکین فساد اقتصادی، کشور را به سوی تأمین عدالت اقتصادی به پیش ببرند.