کرمان رصد - روزنامه سازندگی / «مرگ چهار دانشآموز در یک ماه» عنوان یادداشت روز در روزنامه سازندگی به قلم الهام فخاری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
خبر مرگ چهار دانشآموز در محیط مدرسه از ابتدای مهرماه، جامعه را بهتزده کرده است. چگونه ممکن است مدرسه- که باید جای امن رشد و پرورش کودکان باشد- به صحنهای از ترس و اندوه بدل شود؟ هر صبح میلیونها پدر و مادر، فرزندانشان را راهی مدرسه میکنند با این امید که سالم و شاداب بازگردند. اما این پاییز برای چهار خانواده، زنگ مدرسه به جای نوید روزی تازه، آغاز تراژدی باورنکردنی بود.
در همین یک ماه، چهار دانشآموز در فضای مدرسه جان باختهاند: نوجوان 14 سالهای در زنجان که پس از تنبیه بدنی دچار ایست قلبی شد؛ دانشآموزی در خراسان که سر کلاس ناگهان بیهوش شد و جان داد؛ خودکشی دردناک «سام» 12 ساله در شیراز پس از تحقیر و تهدید معاون مدرسه؛ و فوت ناگهانی یک کودک 9 ساله در ایلام هنگام زنگ تفریح. چهار میز خالی اکنون در کلاسهای درس بر جای مانده است.
از دید روانشناسی، احساس امنیت بنیادیترین نیازی است که باید در خانه و مدرسه برای کودکان تأمین شود. دانشآموز پیش از آنکه درس بیاموزد و رشد کند باید اطمینان داشته باشد که جان و کرامتش محترم است. همه نظریههای تربیتی و روانشناختی بر اهمیت امنیت جسمی و روانی در رشد سالم تأکید دارند. اگر این امنیت نباشد، جای خود را به اضطراب و ترس میدهد و تحقیر و ترس از تنبیه زمینهساز افسردگی، انزوا یا حتی افکار خودکشی در کودکان میشود. برخلاف تصور رایج، کودکان کاملاً متوجه احترام و بیاحترامی هستند و کوچکترین تحقیر، اثری عمیق بر روح و روانشان برجا میگذارد.
در فاجعهٔ شیراز اگر مسئولان مدرسه، ذرهای همدلی داشتند و به التماسهای دانشآموز هراسان گوش میسپردند شاید این فاجعه هرگز رخ نمیداد. آیا لازم بود به خاطر یک شیطنت، او را نزد خانواده شرمسار کنند و چنان تحت فشار قرار دهند که مرگ را بر زندگی ترجیح دهد؟ کرامت انسانی دانشآموز نباید خدشهدار شود. چگونه در مدرسه و خانه فضایی ساختند که یک پسر 12 ساله چارهای جز پایان دادن به زندگیاش نداشت؟
بازار ![]()
این حوادث ناگوار، زنگ خطر بزرگی برای نظام آموزشی ماست. اگر خانوادهای در ایفای نقش خود ناتوان بوده، مدرسه باید با محبت و آگاهی این کاستی را جبران کند، نه آنکه با تندی بر زخم کودک نمک بپاشد. نقش مشاور مدرسه در چنین شرایطی کلیدی است؛ میان دانشآموز، خانواده و کادر آموزشی واسطه میشود تا کار به فاجعه نکشد. بهنظر میرسد، مدارس ما سالهاست از رسالت تربیتی خود فاصله گرفتهاند و آموزش صرف، جای پرورش انسانمدارانه را گرفته است.
اکنون چهار خانواده در سوگ فرزندانی نشستهاند که هرگز از مدرسه به خانه بازنگشتند. از خود باید بپرسیم چند فاجعهٔ دیگر باید رخ دهد تا باور کنیم تنبیه، تحقیر و ترس در محیط آموزشی جایی ندارد؟ مدرسه باید خانهٔ دوم و پناهگاه امن کودکان باشد تا اگر کودکی خطا کرد به جای ترس از تنبیه، فرصت جبران داشته باشد. کودک امروز، شهروند فرداست؛ اگر امروز طعم امنیت و احترام را در کلاس درس نچشد، فردا چگونه میتواند، انسانی سالم و مسئول در جامعه باشد؟ مرگ دلخراش این چهار دانشآموز باید وجدان جامعه را بیدار کند تا دیگر شاهد تکرار چنین پاییز سیاهی در مدارس نباشیم. یادشان گرامی باد.