کرمان رصد - استاد روابط بین الملل دانشگاه با بیان اینکه تظاهرات گسترده ضد ترامپ فقط منحصر به 2600 نقطه در 50 ایالت آمریکا نیست، گفت: این تظاهرات سازماندهی شده به مقابل سفارتخانههای آمریکا در خارج از این کشور هم رسیده است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما ، سید محمدکاظم سجادپور با حضور در برنامه «گفتگوی ویژه خبری» به موضوع تظاهرات سراسری ضد ترامپ و بحران تعطیلی در آمریکا پرداخت و به پرسشها در این باره پاسخ داد. متن کامل این برنامه به شرح زیر است:
سوال: آقای سجادپور در آمریکا چه خبر است؟
سجادپور: خبرها زیاد است تظاهرات بیسابقه یا کم سابقهای بوده در شنبه گذشته و سوالات زیادی ایجاد کرده است البته فقط این تظاهرات نیست کلاً چیزی که در بیش از 8 ماه گذشته در دور دوم ریاست جمهوری ترامپ در آمریکا رخ داده حائز اهمیت است و باید بگویم با دور اول خیلی تفاوت اساسی دارد و ترکیبی از یک نوع روانشناسی خاص که عمدتاً روانشناسی انتقام و تسویه حساب است همراه با محوریت بسیار مهم شخص رئیس جمهور و نادیده گرفتن حتی بروکراسی و حتی تاکید بیش از حد بر وفاداری افرادی که با او کار میکنند تا اینکه کارشناس و متخصص باشند مجموعهای را ایجاد کرده در 8 تا 9 ماه گذشته که این برداشت را به وجود آورده که این فرد نه فقط در جهت افزایش قدرت است بلکه دارد نهاد ریاست جمهوری را از آن چیزی که قانون اساسی آمریکا است خارج میکند و حتی واژهای درست کردند در چند ماه گذشته به نام ریاست جمهوری امپراطور گونه و طوری که عمل میکند، ویژگیهای عملکرد امپراطور گونه یا پادشاهی چگونه است.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
طبق رویه و شیوه اداره آمریکا رئیس جمهور و همینطور حکمرانان ایالتی میتوانند یک بخشنامه در زمینههای مختلف صادر کنند که به این میگویند فرمان اجرایی، منتها تعداد آنها و نحوه محتوای آنها همه بحثهای قابل توجهی است اگر اشتباه نکنم در طول تاریخ ریاست جمهوری آمریکا هیچ کسی در 8 ماه اولش اینقدر فرمان اجرایی صادر نکرده فرمان اجرایی یعنی سایر نهادهای قانونگذاری نقشی ندارند و نوعی اراده و تمایل رئیس جمهور منعکس میشود حتی در آخرین تحول خیلی مهم که از نظر سیاست خارجی آمریکا در منطقه در شرایط چند هفته گذشته حائز اهمیت بود، دادن تضمین امنیتی به قطر آن هم با یک فرمان اجرایی بود برخی از این فرمانهای اجرایی مخصوصاً تحریم یک سری از کمپانیهای حقوقی است یا ایجاد دردسر برای آنها که قبلاً در دوره بایدن به نحوی درگیر بودند در انتقاد یا پروندههای بسیار سنگین ترامپ در دادگاه این استفاده بیش از حد از این و در عین حال عدم تحمل مخالفین یکی از اتفاقاتی که در چند ماه گذشته رخ داده سوای جنبههای بیانی و اظهار نظری که میکند با تنفر از نخبگان پیشین مخصوصاً فکر میکنم در هفته 2 تا 3 بار به بایدن حمله میکند از جمله همین امروز که با نخست وزیر استرالیا ملاقات داشت که بدترین دولت آن بوده که شاید چندان اهمیت نداشته باشد ولی عملاً وارد کار شده پرونده سازی در مورد مخالفینش و حتی مخالفینی که در اردوگاه خودش بودند مثلاً جان بولتون البته پروندهاش از قبل بود که مشاور امنیتی خودش بود یا فرد مهمی به نام کومی که رئیس اف بی آی بود که در همین دو سه روز گذشته در دادگاه رئیس سابق اف بی آی گفت این یک نوع انتقام شخصی دارد میگیرد دختر او هم در وزارت دادگستری کار میکرده دخترش را هم تسویه کردند، چون قوانین آمریکا و نحوه اداره آن طوری است که آن چیزی که به عنوان وزارت دادگستری شناخته میشود به نحوی ارتباط پیدا میکند.
با انتخاب شخص رئیس جمهور و باز واژهای که در تجزیه و تحلیل سیاسی در خود آمریکا به کار برده میشود میگویند وزارت دادگستری آمریکا تسلیحاتی شده به عنوان یک اسلحه با هر کسی که دعوا دارد یک پرونده برایش درست میشود و تا حل و فصل هم شود خیلی کنش و واکنش دارد این مسائل که عرض کردم یعنی استفاده بیش از حد از فرمان اجرایی حالا چه کارهایی در این مدت خودش و تیمش کرده، بسیار مهم است، آمریکا یک کشور پرکنش است در داخلش و در سیاستش و رفت و آمد بین متغیرها و افراد و نهادها خیلی زیاد است در آمریکا در دهه 60 میلادی عنی 1960 به بعد جنبش مدنی بسیار گستردهای راه افتاد سیاهها به حق و حقوقی رسیدند و اقلیتها هم به حق و حقوقی رسیدند و این روند ادامه پیدا کرد و در این 50 تا 60 سال گذشته تعدادی قانون و مقررات برای اینکه وضعیت اقلیتهایی که مثل سیاهها برده در آمریکا محسوب میشدند را ارتقا بدهند و بتوانند برسند به یک سطح برابر و سه مفهوم بر این قوانین حاکم بود یکی تنوع یعنی فقط سفید پوستان در آمریکا نباشند که میدان بگیرند، چون بنیانگذاران اصلی آمریکا به قول خودشان سفید پوست بودند بیشتر از آنگولاساکسون بودند که حکومت میکردند و پروتستون گفتند خب کاتالیکها هم باید باشند مذاهب دیگر هم باید باشند و آنها را هم بیاوریم و با هم برابر باشند.
در 8 ماه گذشته خود دولت ترامپ رسماً میگوید ما مخالف این هستیم نه فقط مخالف هستیم بلکه هر چیزی بر اساس این جنبش مدنی که طی چند دهه بوده، آنها را از بین میبرند و امتیاز و امکانی برای اقلیتها نیست ارتش آمریکا که معمولاً جایی بود که اقلیتها از این امتیازات قانونی استفاده میکردند نوعی بازبینی شده و حتی فراتر از این زدودن دستاوردهای جنبش مدنی به نحوی در ارتش به جای اهمیت یافتن لیاقت و کاردانی، وفاداری به رئیس جمهور مبنای انتصاب مقامات ارشد شده است ولی در عین حال نتیجه همه اینها این بوده که ترامپ شده نه فقط شخص اول که بوده، شخص اول بسیار پرقدرت در کانون همه تصمیمات و نهادها عملاً آن اثر را ندارند و جالب است در حوزه سیاست خارجی شورای امنیت مهم بود عملاً این کار را داده به وزیر خارجه اش روبیو و مسئول شورای امنیت ملی هم انتخاب نکرده و نکته دیگر هم که وجود دارد تسویه خیلی بزرگی کرده مثلاً در خود وزارت خارجه حدود 1500 نفر را تسویه کردند و پیام را داده که آمریکا یعنی من و کنگره، چون اکثریتش در اختیار جمهوریخواه است ترامپ بر حزب جمهوریخواه تسلط پیدا کرده یعنی در حزب جمهوریخواه کسی جلویش نمیایستد قبلاً دورههایی داشتیم که رئیس جمهور و حتی خود جمهوریخواهان اینطور نبوده که 100 درصد این تبعیت را از رئیس جمهور داشته باشند رئیس جمهور باید هوای هم حزبیهای خودش را داشته باشد و جالب این است که نتیجه آن در سیاست خارجی خیلی جالب است الان همه دنیا میگویند اگر به آمریکا کار دارید باید با شخص ترامپ حل و فصل کنید و روی روانشناسی اش هم کار کردند واژهای است در روانشناسی که به کار میبرند میگویند پیر کودک یعنی پیر و حدود 80 سالش است ولی تمایلات بچگانه دارد.
سوال: ویدئویی که اخیراً منتشر کرد دقیقاً تایید میکند؟
سجادپور: بله، شما ببینید خیلی دوست دارد جایزه صلح نوبل را بگیرد و روسای جمهور و نخست وزیران کشورهای دیگر برای اینکه پروندههایی که با آمریکا دارند جلو برود او را نامزد میکنند البته کمیته صلح نوبل هم این کار را نکرد و جالب است خیلی واکنش لحظهای هم دارد مثلاً امروز در مصاحبه معاون نخست وزیر استرالیا که قرارداد خیلی مهمی هم بستند صحبت سفیر استرالیا شد که در آن جلسه نیست و گفت من از او اصلاً خوشم نمیآید یعنی واکنشهای احساسی ولی آن چیزی که مهم است دنیایی را جدی گرفته به این معنی که اگر با آمریکا کاری داری بقیه کنشگرانی که در ساختار آمریکا سنتاً مطرح بودند اینها الان اثر اساسی ندارند و بهتر است با این آقا حل و فصل کنید و راه ورود به حل و فصل هم این است که به طور عامیانه هندوانه زیر بغل او بگذاری و شما ببینید جنایتکاری مثل نتانیاهو این را خوب فهمیده و در یکی از جلساتی که در این مدت رفته بعد از این همه کشتار بلند شد نامهای را که برای رئیس کمیته تعیین صلح نوبل نوشته که ما یعنی اسرائیل شما را کاندید کردیم برای جایزه صلح و او خوشش میآید، این ترامپ با این محوریت باعث شده در ادبیات روابط بینالملل اول فرد قلمداد شود و دوم ویژگیهای روانی یعنی ترامپ چه در دوره اول و چه در دوره دوم رشته روانشناسی سیاسی کمک کرده و تجزیه و تحلیل اینطور است و جالب است امروز یکی از رسانههای آمریکایی را که نگاه میکردم مصاحبه میکرد با یکی از مقامات بسیار ارشد پیشین اطلاعاتی آمریکا که دو بار در مسکو ماموریت داشته و رئیس ایستگاه cia در مسکو بوده خیلی راحت و صریح گفت روسها روی پرونده شخصی این کار کردند.
با توجه به سوابق اطلاعاتی پوتین او میداند چطور از آن استفاده کند اینها که گفتم برای اینکه درک کنید چرا این تظاهرات رخ داده، معنی تظاهرات این است که یک سری در آمریکا نگران هستند از اینکه نهادهای اصلی آمریکا که به هر حال مبتنی است بر یک قانون اساسی و بر آزادیهای مدنی این دارد در خطر قرار میگیرد توسط این فرد و گروهی که با او هستند و میدانید این دومین تظاهرات است تظاهرات اول که به این گستردگی نبود در ماه ژوئن یعنی اواخر خرداد بود ولی این یکی با توجه به تجاربی که داشتند سازماندهی خیلی بزرگی داشت و جالب است منحصر به 2600 نقطه در 50 ایالت آمریکا نبود در مقابل سفارتهای آمریکا در خارج از کشور این تظاهرات یعنی خیلی سازمان یافته بود و جالب است جمهوریخواهان و طرفداران ترامپ که معمولاً با نگاه تحقیرآمیز نگاه میکنند و خود ترامپ هم این را نشان داد با تحقیر نگاه میکنند و میگفتند این به خشونت منجر میشود بعضی جاها برخی از طرفداران ترامپ بودند و جالب است تقریباً هیچ حادثه خاصی گزارش نشده مثلاً در نیویورک 100 هزار نفر شرکت کردند بدون هیچ حادثهای و مواردی هم که طرفداران ترامپ در برخی از شهرهای کالیفرنیا میخواستند مشکل ایجاد کنند خود تظاهر کنندگان نگذاشتند کار به تنش بین مردم عادی انجام بگیرد برای شعارهایی که میدادند دقت کردم سوای اینکه گفتند ما پادشاه نمیخواهیم یکی از پلاکاردها بسیار جالب بود که پادشاهی در 1776 در آمریکا پایان یافته است، اشاره است به انقلاب آمریکا که در 1776 بود علیه سلطنت انگلیس که سلطنت انگلیس خودش را حاکم بر آمریکا میدید و استقلال آمریکا استقلال ضد پادشاهی بود برای نگرانی عمومی است طیفهای گستردهای هم هستند یعنی یک گروه نیست در عین اینکه ترامپ چنین ویدیویی درست کرد و رئیس مجلس نمایندگان گفت آنها آمریکایی نیستند امکان ندارد در تجزیه و تحلیلهای درونی خودشان این تظاهرات را جمهوریخواهان بتوانند نادیده بگیرند برای بیان عمومی این چیزها را میگویند که البته این به دو قطبی کردن بیشتر جامعه هم میانجامد ولی سیگنالی است، میدانید احزاب در آمریکا دو حزب اصلی همدیگر را باز تعریف میکنند یعنی زمانی که ببینند چنین چیزی است مجبور هستند یک سری شعارهای آنها را مد نظر قرار بدهند پاسخ اولیه ترامپ خیلی جالب بود اگر دقت کرده باشید در اقامتگاهش در فلوریدا بود گفت من پادشاه نیستم یعنی فوق العاده جمله کوتاه سوای این ویدیویی که ساخته، چون میدانید این مفهوم در فرهنگ سیاسی آمریکا مخصوصاً با این حساسیتی که وجود دارد به نفعش نیست.
سوال: ماجرای تعطیلی دولت، چون ممکن است خیلیها سوال کنند چطور میشود دولت تعطیل شود بحثی که الان سر بودجه وجود دارد و منجر به تعطیلی بودجه شده چقدر در ادوار گذشته سابقه داشته و الان مفهومش چیست یعنی الان دولت کار نمیکند؟
سجادپور: رئیس جمهور آمریکا بر اساس قانون اساسی این کشور، بسیار پرقدرت است فرمانده نیروهای مسلح و اداره سیاست خارجی و امنیت خارجی با اوست، حفظ اتحادیه که 50 کشور با هم جمع شدند و حتی در ترجمه فارسی دهه سی شمسی به جای ایالات متحده ممالیک متحده میگویند یونایتد استید، آن تفکیک قوا، تصویب بودجه را در اختیار کی قرار داده است، لایحه بودجه را دولت تعیین میکند، تصویبش، در کنگره ما جمهوری خواه و دموکرات داریم که اینها فقط دو حزب تلاشگر برای کسب قدرت نیستند، دو فلسفه سیاسی پشت این هاست، جمهوری خواهان معتقد به یک دولت کوچک و مقررات زدایی و این که ثروتمندان آزادی عمل و ابتکار داشته باشند و دست شان باز باشد که ثروت تولید کنند، در پرانتز میگویم هم در این مدت هفت هشت ماه جا به جایی ثروتی که شده است، این نوع مقررات زدایی در تاریخ آمریکا بی سابقه بوده است، امروز نیویورک تایمز مقاله جالبی دارد که مردم عادی نمیتوانند مثل گذشته خرج کنند ولی پولدارها خیلی راحت ترند.
این دو فلسفه سیاسی چه میگویند دموکراتها تعبیر دقیقی نیست، ولی برای روشن شدن ذهن نوعی سوسیال دموکراسی دارند یعنی به اجتماع و مردمان فرودست و اقشاری که نمیتوانند همه هزینههای زندگی در یک جامعه کاپیتالیسم تامین کنند مخصوصا هزینههای بهداشتی خیلی حساساند و دولتهای پیشین آمریکا یعنی حتی از دهه بعد از جنگ جهانی دوم تا حالا آنهایی که دموکرات بودند یک سری برنامههای تامین خدمات اجتماعی مخصوصا درمانی را برای یک سری از اقشار در نظر گرفتند، در دوره اوباما به اوج رسید، این هزینهای دارد که هزینه اش از بودجه عمومی پرداخت میکردند، حالا در لایحه دولت که دولت ترامپ داده است، آن سوبسیدها را به تعبیر خودمان حذف کردند، بعد در کنگره کیها مخالفت کردند، دموکراتها و تعداد اندازه کافی جمهوری خواهان در مجلس نمایندگان این طور نیست که بتوانند کاری پیش ببرند و البته در سیاست آمریکا هم به اصطلاح زد و بند و این لغت دیل به معنای معامله است که نتوانستند معاملهای که این را بزنیم و این را اضافه کنیم و پیشنهادات مختلفی بوده است.
سوال: این که دولت تعطیل است یعنی چی؟
سجادپور: یعنی مجوز پرداخت پول به دوایر دولتی نیست و این مجوز کی میآید موقعی که کنگره آن بودجه را تصویب کند، حالا که تصویب نکرده است، بنده فرض کنید در وزارت خارجه آمریکا کار میکنم یا در وزارت خزانه داری پول نداریم که حقوق ندهیم، البته اینها آمدند در این وسط یکسری چارچوبهایی تعیین کردند مثلا نیروهای مسلح حقوقهای شان پرداخت میشود. اگر آمریکا را تجزیه تحلیل کنیم دعواهای سیاسی از طریق دعواهای حقوقی و سیاسی پیش میرود و بیشترین مقامات آمریکا حقوقدان و حقوق خواندند که با حقوق این جا فرق دارد. یک دعوای حقوقی آن جاست، میگویند که این پولی که به ارتش میدهی ایراد حقوقی دارد، پریروز ونس معاون رئیس جمهور به کالیفرنیا رفته است که یکسری صحبت و زیر ذره بین رفته است، الان پول نیست و یکسری برنامههای خدماتی اقشار فرودست ضربه زده است، یکسری از مراکز عمومی مثلا پارکهای ملی و دوایر دولتی و جالب این است که این اواخر اگر ادامه پیدا کند یک سری از مراکزی که داده پردازی دارند در سیستم دولتی دیگر نمیتوانند پول آن کارمندهایی که داده، داده پردازی انجام دهند و سابقه دارد در آمریکا و تقریبا هر وقت یک حزب آن قدر مسلط نبوده است که بتواند کارش را پیش ببرد و فی الواقع به تعبیر عامیانه یک نوع گروکشی بوده است، دوره اول ترامپ هم بود و الان امروز 21 روز از این بستن دولت است، اصطلاحی که میگویند بستن دولت ولی در دوره قبلی اش هم بود و جالب است دموکراتها میگویند تقصیر جمهوری خواهان است و جمهوری خواهان میگویند تقصیر دموکرات هاست و این بازی تقصیریابی همیشه وجود دارد، این بحث را تمام کنم با یک مفهومی که میشود گفت چند درس در سیاست آمریکا مطرح است یعنی قفل شدگی واشنگتن، یعنی به خاطر این دو قطبی بودن، به خاطر تاکید هر حزب روی مواضع خودش در مواردی مثل این بودجه قفل میشود و الان قفل شده است.
سوال: ماجرای قفل شدن و تعطیلی دولت در کنار این اعتراضاتی که در خیابانها شاهدیم کنارهم بگذاریم وضعیت به کدام سمت میرود، آیا دولت ممکن است تحت فشار این جو عمومی قرار گیرد و یا همچنان به مسیر خودش ادامه خواهد داد و سمت و سوی این اتفاقات به کجا میانجامد؟
سجادپور: موقعی که میگوییم دولت با دولت در این منطقه یا مناطق دیگر جهان فرق دارد، دولت فدرال است یعنی 50 ایالت کار خودشان را میکنند، بودجههای خودشان را دارند مگر این که برخی از ایالتها از کمکهای دولتی و کمکهای فدرال بخواهند استفاده کنند، به این معنی نیست که ما با یک فروپاشی دولت روبه رو شویم، یک نوع میشود گفت بحران مزمنی است که وجود داشته است و در ضمن نباید فراموش کرد که ماهیت دولت در ایالات متحده باز با ماهیت دولت در بسیاری از کشورها متفاوت است، یعنی آن جا دانشگاهها کار خودشان میکنند و متکی به درآمد دولتی نیستند، کمپانیها میروند جلو و کارهای شان را انجام میدهند یعنی چرخه عادی اقتصادی میچرخد منتها در فضای سیاسی این تاثیر دارد و بی تردید روی انتخاباتی که در پیش رو دارند، انتخابات میان دورهای این اثر دارد، چون میدانید بخشی از اعضای کنگره مخصوصا مجلس نمایندگان عوض میشوند و اانتخابات در تقریبا یک سال دیگرست، آن انتخابات تحت الشعاع همین مسائل است که چقدر دموکراتها میتوانند بگویند ما برای مردم جنگیدیم و منافع مردم را پیش بردیم و کدام ایالت چه وضعیتی از نظر کلی اش است ولی آن بحث اول یعنی شخصیت ترامپ، به این شات دان یا بسته شدن دولت ارتباطی ندارد.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
مسئله اصلی تظاهرکنندگان است، تظاهر کنندگان خیلی روی بسته شدن دولت تکیه نکردند، من یک نکته دیگر در مورد شخصیت ترامپ اضافه کنم، که در این هفت هشت ماه که روی کار آمده است و کمتر به آن توجه میشود حداقل در تحلیلهایی که است، نوعی نظامی گری را وارد سیاست آمریکا کرده است، به چه صورت شاید سه صورت اساسی در نظامی گری ترامپ و تیمش میبینیم، اولین بودجه نظامی آمریکا رسیده است الان به یک تریلیون دلار و شاید هم بیشتر، سابقه ندارد، که این معنی اش یک سری از شرکتهای خاص هستند و یک سری آدمهای خاص و داستانهای خاص، دوم برخلاف شعارهایی که من طرفدار صلح هستم و این حرفها، یک نگرش نظامی گری و به اصطلاح مینیتالیستی داشته است که نمونه اش حمله به تاسیسات هستهای کشور عزیزمان است، نمونه اش این کاری که الان دارد در ونزوئلا و کارائیب که میکند که سروصدای جدی در کنگره به راه انداخته است.
سوال: عنوان وزارت دفاع را وزارت جنگ گذاشت؟
سجادپور: از همه بدتر حمایت بی دریغ از رژیم صهیونیستی در این دو سال گذشته، بیست و هفت میلیارد دلار برای کارهای نظامی اسرائیل کمک کرده است دراین مدت، بعد سوم چیست، داخل آمریکاست، داخل آمریکا از گارد ملی را وارد کرده با ساختار فدرال آمریکا را در نظر بگیریم، میگوید گارد ملی را برای از بین بردن جرم و جنایت استفاده میکنم، منتها جایی استفاده میکند که فرماندار ایالتی از حزب مخالف، متوجهید، او میگوید من این جا را کنترل میکنم نیازی نیست، یک تنش عجیبی در داخل آمریکا و برخی از مثلا خود شهر واشنگتن گارد ملی آمده است با آن قیافههای بسیار ویژه از نظر نظامی در مناطقی مستقر شده است و مردم میگویند که قبل از این جرم و جنایت در واشنگتن پایین آمده بود و خیلی تلاش دارد به ایالت ایلی نویز برود و پاورقی بزنم از شکوه و جلال نظامی خوشش میآید.
برای اولین در تاریخ آمریکا کاری که تقریبا کپی کاری که اتحاد شوروی میکرد در کنار کاخ کرملین در سالروز انقلاب بلشویکی دژ نظامی برقرار میکردند امسال در واشنگتن این کار را کرد و این شخصیت نظامی گری اش هم در آن حساسیت مردم برای این که به سمت یک پادشاهی مطلق میرود، بی تاثیر نبود.
سوال: عملا آن آمریکای بزرگی که صحبت میکرد و در شعار انتخاباتی اش بود آن را تصویر میکند، درست است، یعنی تعریفی که از آن آمریکا دارد همین است که میبینیم؟
سجادپور: یک مقدار این است و یک مقدار فراترست، این سوال فوق العاده جالبی کردید، حرف ترامپ نه تنهایی بلکه یک جریان بزرگ محافظه کاری در آمریکا این است که گروه پیشینی، یعنی لیبرالها، دموکراتها، حتی بخشی از جمهوری خواهانی که بودند، اینها ضعف نشان دادند و آمریکا از اوج خارج کردند و آوردند پایین، به تعبیری زدند توی سرش با سیاستهای خودشان، کار ما چیست، این که آمریکا را دوباره عظمت دهیم که این مخفف عبارت دوباره به آمریکا عظمت دهیم شده است جریان به نام ماگا که طرفداران ترامپ هستند که حلقه نزدیک و رنگارنگ و جنبش اجتماعی رنگارنگ این درمقابل یک جریان دیگرست به نام ووگ که به معنی از خواب برخواسته، به این معنی است که آن اقشار فرودستی که چه اقلیتهای نژادی و فرمهای دیگر که به حاشیه رانده میشدند، اینها بیدار شدند و حقوق شان گرفتند و با همه این آزادیهای مدنی و این دو جریان در مقابل هم هستند، یعنی ووگ و ماگا، ماگایی که ترامپ مطرح میکند، همین است که در آمریکا دنیا بتواند حرف اول را بزند، دیگران پیروی داشته باشند و اجازه دهید بگویم یک نوع تجدیدنظرطلبی حتی در اصولی است که آمریکا در هفتاد هشتاد سال گذشته در اداره نظام لیبرال دنیا داشته است، آن قواعد را زیرپا بگذارد و از قدرت نظامی بدون هر مجوزی استفاده کند و عبارتی که به کار میبرد صلح است در ازای قدرت یعنی ما قدرت را به کار میبریم و البته این صلحی که میگوید یعنی برتری و هژمونی ما برقرار شود،بخشی قطعا آن چیزی که شما گفتید و یک شکوه و جلالی را ایجاد کند ولی اگر خیلی فنیتر بخواهیم بگوییم به جای شکوه و جلال آمریکا، شکوه و جلال فرد خودش است.
به تعبیر یک سری از تحلیلگران چیزی جز خودش براش مهم نیست و البته جریانی که اوست فکر میکند که این یک رهبر مناسب و یک رهبر کاریزماتیک است، نحوهای که آمده است بالا، چون به طور عادی نیامده است بالا، در سیستم آمریکا در قرن بیستم به جز یک مورد هر کسی رئیس جمهور آمریکا بوده است، اول از درون نظام اداری آمریکا آمده است بالا، یعنی جزو نظام سیاسی بوده است و یکی از این سه شغل را داشته است یا حکمران ایالتی بوده یا معاون رئیس جمهور بوده یا عضو کنگره بوده، تنها ژنرال آیزنهاور که مربوط به جنگ جهانی دوم و دومی ترامپ آیزنهاور از نهاد نظامی و از درون، این از داخل دولت نیامده است، نه فقط نیامده است، بلکه نسبت به مفهوم دولت آمریکا و نخبگان گذشته و حتی دستگاههایی که وجود دارد از نظر اداری نه فقط بدبین است بلکه میخواهد آنها را بهم بزند، مثلا وزارت آموزش و پرورش را اصلا منحل کردند، وزارت جدیدی درست کردند به نام کارآیی و این جور چیزها و همه وزارت خانهها را کاهش دادند که این برمی گردد به فلسفه سیاسی که عرض کردم، در عین حال همه اینها محوریت شخص ترامپ است، در تاریخ معاصر آمریکا نداریم شخصی این قدر هم خودش مصمم باشد که این قدر برجسته شود و هم شرایط برای او فراهم شود.
سوال: قبل از برنامه اشاره کردیم که از یک پی به یک نقطه پی دیگری حرکت کرده است؟
سجادپور: در دور اول ایشان آمد بالا، 2020 بعد انتخابات، انتخابات که بایدن پیروز شد، میگفت من انتخابات را قبول ندارم و باز در تاریخ معاصر آمریکا سابقه ندارد، که شورشی شود به این سمت و شورشیانی که مورد حمایت او بودند، کنگره آمریکا را گرفتند و حتی چند پلیس پایتخت کشته شدند و جالب است 600 نفر دستگیر شدند از دو سه تا گروه که یکی شان است پسران مغرور، اینها راست افراطی در عین حال نظامی گرا بودند که زدند کنگره که اینها همه ترامپ را دوست داشتند،ترامپ هیچ وقت آن انتخابات را قبول نداشت، اولین کاری که کرد، در روز اول دولت، در هفته اول دور دوم بخشیدن تمام آنهایی که زندان بودند، یعنی زندان و این حرف ها، لذا در آن دوره دوم، یعنی دور اول که تمام شد، انواع پروندههای حقوقی او رو شد که بعضا مسائل جنسی بود، جزئیات خیلی در اینها هیجان انگیز و مالیاتی بود و محکوم شد و به زندان میرفت، یعنی به زندان گفتند از یک پی به یک پی دیگر رفت، چون زندان، منتها این ماهرانه تلاش کرد، از احساسات اقشار فرودست سفید پوست مخصوصا آمریکایی و در این دور حتی از غیر سفید پوستانی که سرخوردگی داشتند و از سیاستهای افراطی لیبرالها، فراموش نکنید که بایدن و تیمش و حتی اوباما سیاستهای افراطی لیبرالی داشتند که داستانهای مخصوص خودش را دارد و از اینها استفاده کرد و شد پی دوم، یعنی کاخ و این فاصله و خودش گفت این چهار سال یک جهنمی بود و اگر رئیس جمهور نشده بود حتما زندان بود لذا خیلی فردی شده است.
سوال: این اتفاقات که شما اشاره کردید روی وجه بین المللی آمریکا چه تاثیری خواهد گذاشت؟
سجادپور: بستگی دارد شما کجا صحبت میکنید ولی وجه مثبتی قاعدتا نیست، در بسیاری از جاها مخصوصاً شما خاورمیانه را نگاه کنید ولی باز اینجا هم از این حالت خودمحوری خودبینی این استفاده میکنند، بعضی جاها فی الواقع مجبور شدند مثل اروپا اگر اروپایی عادی صحبت کنید، سیاستمداران اروپایی از رفتار ترامپ خوش شان نمیآید ولی مجبورند و احساس حقارت میکنند، آمریکا لاتین همین مال دیروزست، رئیس جمهور کلمبیا که از دوستان آمریکا محسوب میشود، به شخص ترامپ حمله کرده به خاطر چی، میگوید قایقهایی که شما میزنید، به عنوان این که دارند مواد مخدر فروش و آنها را میزنند، یک ماهیگیر بدبخت کلمبیایی را زدید، لذا حس خیلی منفی است در بعضی جاها ولی آن زور آمریکا یک مقداری در کنار این باید مورد مطالعه قرار گیرد.