کرمان رصد - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
طی چند روز گذشته نیز با فرارسیدن ١٨اکتبر و غروب رسمی برجام، بر حجم حملات و انتقادات خود افزودهاند؛ بهخصوص بعد از اظهارات عجیب وزیر امورخارجه روسیه و پاسخ ظریف به انتقادات این مقام روسی. در اینجا مروری گذرا بر محورهای این انتقادات و خلافگوییها و رفتار پارادوکسیکال این جریان در موضوع مکانیسم ماشه و انتقادات از ظریف و برجام خواهیم داشت.
رضا رئیسی| عموم رسانهها و صفحات مجازی طیف موسوم به سوپرانقلابی طی یکماه گذشته را که مروری گذرا کنید، آنان به بهانه اجرایی شدن مکانیسم ماشه توسط تروئیکای اروپایی، با شدت و حدت و ممارست دوچندان محمدجواد ظریف را آماج حملات و انتقادات خود قرار دادهاند و او را مقصر وضعیت بهوجودآمده و متهم ردیف اول مقوله مکانیسم ماشه یا به تعبیری دیگر اسنپبک عنوان کردهاند.
طی چند روز گذشته نیز با فرارسیدن ١٨اکتبر و غروب رسمی برجام، بر حجم حملات و انتقادات خود افزودهاند؛ بهخصوص بعد از اظهارات عجیب وزیر امورخارجه روسیه و پاسخ ظریف به انتقادات این مقام روسی. در اینجا مروری گذرا بر محورهای این انتقادات و خلافگوییها و رفتار پارادوکسیکال این جریان در موضوع مکانیسم ماشه و انتقادات از ظریف و برجام خواهیم داشت.
دروغ ظریف درباره مکانیسم ماشه!
یکی از محورهای اصلی که بارها و بارها در ادبیات تندروها علیه ظریف در ماجرای مکانیسم ماشه تکرار شده است، اتهام دروغگویی به ظریف در این خصوص است. آنان با تقطیع یکی از مصاحبههای ظریف با صداوسیما، مدعی میشوند که ظریف گفته است، مکانیسم ماشه و اسنپبک در برجام و قطعنامه٢٢٣١ وجود ندارد و این دروغی واضح و آشکار است. اما اصل ماجرا چیست؟ ظریف به هنگامی که ١٣عضو شورای امنیت دست رد به درخواست دولت اول ترامپ برای اجرایی کردن مکانیسم ماشه زدند، در گفتوگوی موصوف اشاره میکند لفظ مکانیسم ماشه و اسنپبک در برجام و قطعنامه٢٢٣١ وجود ندارد و این الفاظی است که در فکتشیت و اظهارات مقامات آمریکایی مورد اشاره و تصریح قرار گرفته است.
از طرف دیگر، سازوکار حل اختلاف موسوم به مکانیسم ماشه که از آن میتوان به تضمین طرفین نسبت به تکالیف و تعهدات و شرط فسخ در ادبیات حقوقی یاد کرد، جزو اولین موضوعات مورد چانهزنی در مذاکرات هستهای منجر به برجام بود و در بندهای ٢6 و ٣6 ناظر به حقوق طرف ایرانی و در بند٣٧ ناظر به طرف مقابل در متن برجام با صراحت آمده است و برجام نکته محرمانهای نداشته که آنان مدعی میشوند، ظریف منکر وجود آن در برجام شده است.
مکانیسم ماشه تصمیم یکجانبه ظریف
یکی دیگر از نکاتی که مورد تصریح و اشاره تندروها قرار دارد، آن است که ظریف مسئول صفر تا صد گنجاندن چنین بندی در برجام است. فارغ از اینکه عطف به بیاعتمادی ایران نسبت به خلف وعده طرفهای مذاکره که از زمره راهبردهای اصولی نظام و از زمره تکالیف مذاکرهکنندگان بود و عطف به آن گرفتن تضامین در دستور کار قرار گرفت؛ مگر میشود وزیر امورخارجه که در ارتباط لحظهبهلحظه با تهران بود، چنین مفاد مهمی را به اشتراک نگذارد و کسب تکلیف نکند؟ از طرف دیگر، مگر برجام به تایید ارکان حکومتی از شعام تا مجلس و شورای نگهبان نرسید؟ چگونه میشود که اکنون که طرف غربی با زیادهخواهی و بهشکلی غیرقانونی مکانیسم ماشه را اجرا کرده، مسئولیت آن بر گردن یک نفر بیفتد و انتقادات و حملات متوجه آن یک نفر شود؟
برجام و فرآیند حقوقی آن خوب است یا بد؟
روسیه بهعنوان رئیس دورهای شورای امنیت در آستانه ١٨اکتبر (روز پایان قطعنامه٢٢٣١) در بیانیهای رسمی اعلام کرد که عطف به نقض تعهدات طرف اروپایی در ذیل برجام و نیز عدم عمل به فرآیند حقوقی مندرج در بند٣٧، اقدام تروئیکای اروپایی در بازگشت قطعنامهها و تحریمها علیه ایران وجاهت قانونی ندارد و با فرارسیدن روز موعود، تمامی تحریمها و محدودیتهای هستهای ایران، پایان میپذیرد.
بعدتر در روز ١٨اکتبر هم سه کشور ایران و روسیه و چین همین نکات را در بیانیه رسمی مورد تاکید و تایید قرار دادند و در جبهه دیگر ١٢٠کشور عضو جنبش عدم تعهد نیز بر این مواضع مهر تایید زدند. حال سوال این است که این کشورها مستند به کدام مفاد و ادله حقوقی اقدام طرفهای غربی را غیرقانونی و فاقد وجاهت دانستند؟ مگر نه این است که ایران و شرکای شرقی به برجام و به خصوص بند٣٧ آن که به مکانیسم ماشه و اسنپبک معروف شده است، اقدام طرف غربی را غیرقانونی و فاقد وجاهت خواندهاند.
این بهوضوح نشان می دهد که استحکام حقوقی برجام و هنر مذاکرهکنندگان درحدی بوده که امکان هرگونه سوءاستفاده دشمنان و مغرضان را محدود و محصور کرده و نهتنها مایه نکوهش و ایرادگیری نیست که شایسته تحسین و تقدیر است. در واقع ظریف و تیم مذاکرهکننده بهنحوی برجام را تدوین و مذاکره کردند که امکان بهرهبرداری و ضربهزنی قدرتهای جهانی علیه منافع ملی ایران از لحاظ حقوقی و مفاد برجام امکانپذیر نباشد؛ چنان که دولت ترامپ هم نتوانست در قالب مکانیسم حقوقی طراحیشده در برجام از آن خارج شود و شکست مهلکی در شورای امنیت خورد.
حال سوال اینجاست که چرا تندروهای داخلی به جای انتقاد و حمله به طرفهای غربی بابت اقدام غیرقانونی، ترجیح میدهند که ظریف و مذاکرهکنندگان خودی را آماج حملات خود قرار دهند و به عناوین مختلف با ادعاهای واهی و کذب اردوگاه خودی را بزنند؟ فارغ از منازعات سیاسی و طیفی و نگرههای جناحی، از دو منظر میتوان به این مخالفخوانیها نگریست. اول آنکه، آنان با پذیرش اعتبار و قوام و استحکام برجام در حل مشکلات عدیده پرونده هستهای و آوردههای آن برای منافع ملی، هیچ توجیهی برای مخالفخوانیها و کارشکنیهای 10ساله درباره برجام ندارند و نمیتوانند مخاطبان خود را در این زمینه توجیه کنند.
دومین نکته هم آن است که این فضاسازی و بزرگنمایی پیرامون مکانیسم ماشه و اسنپبک اجرایی توسط طرف عربی، بهنوعی در راستای اعتباربخشی به این تحرک غیرقانونی بوده و حداقل در داخل بار روانی در راستای بازگشت تحریمها ایجاد کردهاند و منافع برخی که از آنان با عنوان کاسبان تحریم یاد میشود، کانالیزه و تسهیل میکند؟ هر چه هست، این رفتارهای پارادوکسیکال و متناقض هیچ توجیهی در راستای منافع ملی و خیر جمعی ندارد و بهنوعی بازی در زمین بیگانگان و دشمنان ایران به شمار میآید و این حملات به ظریف و برجام هم درست بعد از وقایع جنگ ١٢روزه و لزوم اتحاد و انسجام ملی در تعارض جدی با تاکیدات بزرگان نظام در لزوم حفظ اتحاد و همدلی است.
بازار ![]()