کرمان رصد - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
شهاب شهسواری| ساعت 4:30 دقیقه بامداد روز یکشنبه، بعد از 9 سال و 9 ماه، 6 قطعنامه تحریمی شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران بار دیگر وارد فاز اجرایی شدند. حتی تا ساعاتی پیش از این رویداد، همچنان امیدهایی وجود داشت که دیپلماتهای ایرانی در مذاکره با طرفهای غربی بتوانند بازگشت قطعنامهها را به تعویق بیاندازند، اما این امر میسر نشد و هیچ راهکاری مورد رضایت طرفها برای توقف اسنپبک یا تعویق اجرای آن به دست نیامد.
در این مسیر دو پیشنویس قطعنامه ارائهشده برای توقف اجرای اسنپبک توسط کره جنوبی و روسیه، با 9 رای منفی و چهار رای مثبت روسیه، چین، پاکستان و الجزایر شکست خوردند. پس از اجرای اسنپبک، واکنشهای متفاوتی به این اقدام سه کشور اروپایی در ایران اتفاق افتاد. موضع رسمی دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران این است که اقدام کشورهای اروپایی به فعالسازی مکانیسم اسنپبک غیرموجه و غیرمشروع است و بنابراین ایران بازگشت قطعنامهها را قبول ندارد و معتقد است که روز 18 اکتبر (26 مهر) قطعنامه 2231 منقضی خواهد شد و تمامی 6 قطعنامه پیشین هم از درجه اعتبار ساقط میشوند اما این موضع هوادار چندانی در جامعه جهانی ندارد. کشورهای جهان یک به یک در حال اعلام پایبندی به تحریمهای مقرر در 6 قطعنامه شورای امنیت هستند.
ژاپن و بریتانیا در همین دو روز گذشته فهرستی از نهادها و اشخاص حقیقی ایرانی برای مسدودسازی داراییها را اعلام کردهاند. در مجلس شورای اسلامی واکنشهایی در سطح انواع طرحها و بیانیهها برای تعلیق همکاریها با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، خروج از پیمان عدم اشاعه هستهای و ساخت سلاح هستهای در واکنش به اجرای اسنپبک به جریان افتادهاست.
این در حالی است که کارشناسان معتقدند جمهوری اسلامی ایران در واکنش به اسنپبک نباید مسیر تقابلی در پیش بگیرد و برای جبران آثار تحریمها باید به سمت تعامل با تمام کشورهایی که آمادگی تعامل و همکاری با جمهوری اسلامی ایران دارند در پیش بگیرد. در عین حال همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم میتواند جلوی بهانهجوییهای بیشتر قدرتهای غربی برای تشدید تحریمها و افزایش تنشها را بگیرد و کارشناسان تاکید میکنند که در شرایط فعلی، قطع یا تعلیق همکاری با آژانس یا اقدامی همچون خروج از پیمان عدم اشاعه (NPT) انتخاب مفیدی نیست.
بازار ![]()
تابآوری حداکثری در برابر فشار حداکثری
حسن بهشتیپور| مواجهه با شرایط فعلی و بازگشت قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد یک مسئله پیچیده، چندلایه و چندوجهی است. با توجه به تحولات بینالمللی، منطقهای و داخلی باید همه جنبههای این رویداد را با دقت بررسی کرد. دستگاه سیاست خارجی ایران نمیتواند در مواجهه با این شرایط صرفاً مشغول شورای امنیت سازمان ملل متحد شود.
البته دستگاه دیپلماسی ایران باید با استفاده از کمک روسیه و چین در شورای امنیت تا جایی که میتواند جلوی تصویب قطعنامههای جدید یا جلوی تصویب بودجه برای پیشبرد قطعنامههای 6گانه و تشکیل یا تصمیمگیری در کمیتهها و پنلهای موضوعه این قطعنامهها را بگیرد. روسیه و چین در هر صورت از حق وتو برخوردار هستند و شاید راهکارهای رویهای و اداری در شورای امنیت اجازه بدهد که تا حدی جلوی برخی از اقدامها علیه ایران را بگیرند.
اما صرفاً این یک وجه قضیه است. ما در سطح بینالمللی باید اقداماتی را انجام دهیم که بتواند سیاست جمهوری اسلامی ایران را برای کشورهایی که احتمال میدهیم آمادگی اجرا نکردن قطعنامهها را دارند، تبیین کند. برخی کشورها مانند هند، آفریقای جنوبی و برزیل ممکن است که علناً شجاعت اعلام مخالفت با قطعنامهها را نداشتهباشند، اما در عمل بتوانند از اجرای آن خودداری کنند. باید با این کشورها وارد گفتوگو و مذاکره شد که حتی اگر نمیتوانند مخالفت صریح با این قطعنامهها نشان بدهند، اما دستکم در عمل به این تحریمهای ظالمانه تن ندهند.
وجه دیگر قضیه در داخل کشور است که من بارها در گفتوگوها و مصاحبههای مختلف توضیح دادهام که ضروری است اصلاحاتی در داخل کشور انجام شود تا تولید ملی تقویت شود. هیچ ابزاری قویتر از تولید ملی برای مقابله با آثار تحریمهای بینالمللی وجود ندارد.
وجه دیگر مسئله رسانهها و افکار عمومی است. اقدام به شخم زدن گذشته و مقصریابی برای وضعیت کنونی از سوی رسانهها، کارشناسان و حتی مقامها، کمکی به بهبود وضع جاری نمیکند. از یک طرف یک عده مدام تکرار میکنند که قطعنامههای بازگشته همان قطعنامههایی است که در دوران مذاکرات فلانی و بهمانی صادر شد. عدهای دیگر هم مدام میگویند که در 10 سال گذشته هر مشکلی که کشور داشتهاست به برجام و توافق هستهای باز میگردد، انگار که ریشه همه مشکلات کشور برجام است. رسانهها و کارشناسان نه باید آثار بازگشت تحریمها را ناچیز وانمود کنند و نه باید بزرگنمایی انجام شود که دل مردم خالی شود و اتحاد ملی بر هم زده شود. ایران امروز به شدت برای تابآوری در مقابل فشار حداکثری آمریکا به تابآوری ملی نیاز دارد. در این شرایط وظیفه رسانههاست که آگاهیرسانی کنند و اجازه ندهند که شکافها تعمیق شود.
با توجه به شرایط فعلی، بعید است که ایران بتواند بار دیگر مانند سال 1395 این قطعنامهها را لغو یا تعلیق کند. چنین نتیجهای دستکم در دوران حاکمیت دونالد ترامپ تا سه سال آینده ممکن نخواهد بود. تا زمانی که ترامپ هست خیلی بعید است که تحریمها لغو شود. با توجه به این مسئله موضوع مهم این است که راهکارهایی را پیدا کنیم که اثربخشی تحریمها را کاهش دهیم. اگر ما بتوانیم اثربخشی تحریمها را کاهش دهیم، طرف مقابل ممکن است در راهبرد خود تجدیدنظر کند. اما اگر طرف مقابل ببیند که تحریمها اثر دارد و به نتیجه دلخواهش میرسد، مشخص است که از سلاحی که در دست گرفتهاست، دست نمیکشد. واقعبینانه این است که باید دورنمای ما این باشد که تحریمها ادامه پیدا خواهد کرد.
مقاومت حداکثری در برابر فشار حداکثری به این معنا است که بتوانیم به جای شعار دادن تولید ملی را افزایش دهیم، رویکردهای تقابلی را در سیاست خارجی کاهش دهیم و به سمت رویکردهای تعاملی برویم و از همه مهمتر اینکه همکاریمان را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی ادامه دهیم. ما نباید همکاریهایمان را با آژانس قطع کنیم. قطع همکاریها موجب بهانهجویی بیشتر طرف مقابل خواهد شد و فرصت برای طرفهای دیگر ایجاد میکند که فشار بیشتری وارد کنند. من معتقدم که بهرغم همه تلخیها و مشکلاتی که با این نهاد بینالمللی به وجود آمدهاست، ما همچنان باید ارتباطمان را با آژانس حفظ کنیم و سعی کنیم که بهانه دست دشمنانمان ندهیم.