چهارشنبه ۲۶ شهريور ۱۴۰۴
مقالات

زنی که کوتاه نمی‌‏آید

زنی که کوتاه نمی‌‏آید
کرمان رصد - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست زنی که خود را «دوش آب سرد» می‌نامد، روی استیج در مادرید، در سالنی پوشیده از ...
  بزرگنمايي:

کرمان رصد - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
زنی که خود را «دوش آب سرد» می‌نامد، روی استیج در مادرید، در سالنی پوشیده از سنگ مرمر نشسته است و لوستری غول‌پیکر از سقف آویزان است. فرانچسکا آلبانیز برای تماشاگران دست تکان می‌دهد. آنها حتی قبل از شروع صحبت او، شروع به تشویق می‌کنند. او فریاد می‌زند: «کودکان فقط به این دلیل که فلسطینی هستند کشته می‌شوند.» او نفس نفس می‌زند. «اسرائیل کودکان را مثل آب خوردن می‌کشد.»
آلبانیز ناخن‌هایش را به رنگ قرمز لاک زده است، به همراه یک عینک تیره که به چهره زیبایش حالتی جدی می‌بخشد. او در طول سخنرانی‌اش، 27 بار از اصطلاح نسل‌کشی استفاده می‌کند. او با یک خودکار قرمز نوک‌تیز به سمت تماشاگران می‌گوید: «ما باید نسل‌کشی را متوقف کنیم.» مردی فریاد می‌زند: «ما در سمت درست تاریخ هستیم.» پس از سخنرانی او صفی تشکیل می‌شود: دیپلمات‌های در حال آموزش، وکلا، هنرمندان برای آغوش، سلفی و امضا صف کشیده‌اند. آنها می‌گویند او «شجاع» است. یک «نماد» است. او کسی است که جرأت می‌کند حقیقت را بگوید.
فرانچسکا آلبانیز، 48 ساله، یک حقوق‌دان ایتالیایی است که در سه سال گذشته گزارشگر ویژه سازمان ملل در سرزمین‌های اشغالی فلسطین بوده و در حال حاضر یکی از شناخته‌شده‌ترین شخصیت‌های سازمان ملل است. او احتمالاً بیش از هر فرد دیگری در تاریخ این سازمان جنجال‌برانگیز بوده است: به عنوان صدای مظلومان مورد ستایش قرار گرفته، به عنوان یک یهودستیز بدنام شده است. برای یک طرف، او نماد امید است. برای طرف دیگر، نماد نفرت. او به جای پنهان شدن در پشت معانی دیپلماتیک، جنگ خاورمیانه را در پیام‌های ساده‌ای ارائه می‌دهد: «غزه. گرسنه است و اسرائیل همچنان به بمباران آن ادامه می‌دهد.» او «اصول حقوق بشر را با همدلی ترکیب می‌کند»، این توصیف یکی از همراهانش از آلبانیز است. برای بسیاری، به‌ویژه برای جوانان و نمایندگان جنوب جهانی، او یک ستاره است.
در طرف دیگر، او عنصری نامطلوب است. نه‌فقط در اورشلیم. وقتی قرار بود آلبانیز در ماه فوریه در دانشگاه برلین سخنرانی کند، سفیر اسرائیل این سخنرانی را «ننگ» خواند. کای وگنر، شهردار برلین از حزب دموکرات مسیحی، با نادیده گرفتن آزادی دانشگاه، دخالت کرد. سه رویداد در آلمان، رسماً به دلیل نگرانی‌های امنیتی، لغو شد تا اینکه سرانجام حضور او انجام شد و حضور گسترده پلیس، از جمله افسران مسلح در داخل محل برگزاری، به چشم خورد.
ظاهراً برنامه‌هایی برای دستگیری آلبانیز در صورت گفتن چیزی که به نقض قانون آلمان منجر شود، وجود داشت. او با هدف کاهش تنش از حد خود فراتر نرفته است. در گذشته، او درباره یک «لابی یهودی» قدرتمند سخن گفته است. او گاهی اوقات از اسرائیل به عنوان «قلدر منطقه» یاد می‌کند. پس از حمله حماس در 7 اکتبر 2023، او اصرار داشت که قربانیان «در پاسخ به ظلم اسرائیل» کشته شده‌اند و به همین دلیل رسماً توسط آلمان، فرانسه و کانادا مورد انتقاد قرار گرفت. این زن کیست که خود را در مرکز طوفان سیاسی جهانی قرار می‌دهد؟ 
در خیابانی آرام در حومه لا مارسا، درست در خارج از تونس، عطر دریا در هوا معلق است. ویلاهای سفید در کنار هم ردیف شده‌اند و هر کدام با بوته‌های رنگارنگ گل کاغذی قاب شده‌اند. اواخر ماه مه است و صدای پرندگان با سروصدای نسبتاً نامحسوس ساخت و ساز در هم می‌آمیزد.
دستیار آلبانیز در را باز می‌کند. او می‌گوید که در واقع دانشجوی دانشگاه آکسفورد است اما به او اجازه داده شده است که برای آلبانیز در اینجا تحقیق کند. او ما را به اتاق نشیمن راهنمایی می‌کند؛ جایی که میز قهوه‌خوری با صدها قطعه پازل پوشیده شده است. آلبانیز در اینجا با دو فرزند و همسرش که برای بانک جهانی کار می‌کند، زندگی می‌کند. دستیار می‌گوید که آلبانیز ویژه هنوز در حال نوشتن است و قرار است گزارش جدیدش ظرف چند هفته آینده در ژنو ارائه شود. آلبانیز درشبکه اجتماعی ایکس نوشته است که هر مصاحبه‌ای را که در آن از او در مورد اعتبار تعداد قربانیان در غزه سوال شود، ترک خواهد کرد. چند دقیقه بعد، او با بلوزی با طرح گل ظاهر می‌شود. لبخند نمی‌زند.
«یک ساعت وقت دارم.»
دستیارش یک لیوان با آرم سازمان عفو ​​بین‌الملل با لبه‌ای تراشیده را جلوی خبرنگار گذاشته است. آلبانیز به سرعت آن را به سمت او می‌کشد و یک لیوان جدید درخواست می‌کند.
«یک لیوان بهتر برایت می‌آورم.»
او می‌گوید که دائماً با مردم نوار غزه در تماس است. او مکالمه را با این جمله شروع می‌کند: «احساس می‌کنم با کسی که 100 سال پیش در اردوگاه کار اجباری بوده، در ارتباط هستم.» او به چشمان خبرنگار نگاه می‌کند، انگار که سعی دارد ببیند این مقایسه بین اسرائیل و دولت نازی چه واکنشی خواهد داشت. او می‌گوید«چرا آنها باید در سکوت و بیهوده بمیرند؟ چون اسرائیلی‌ها بیشتر شبیه ما هستند؟» نظریه او این است: «نژادپرست بودیم، نژادپرست هستیم.»
گزارش آلبانیز با عنوان «آناتومی یک نسل‌کشی» حدود شش ماه پس از 7 اکتبر 2023 منتشر شد. در آن، او الگوهای سیستماتیک خشونت را توصیف می‌کند که فراتر از اعمال جنگ صرف است. تاریخ ممکن است در نهایت حقانیت او را ثابت کند. کارشناسان متعددی اکنون شروع به صحبت در مورد نسل‌کشی کرده‌اند. حکم دیوان بین‌المللی دادگستری هنوز در انتظار است.
چرا شما اینقدر نترس هستید، خانم آلبانیز؟
«این مسئله به جایی مربوط می‌‌شود که در آن بزرگ شده‌ام. من از منطقه‌ای می‌آیم که زنان این ویژگی را دارند. ما از میان بوته‌ها عبور می‌کنیم. ما بسیار رک هستیم. ما بی‌رحمانه صحبت می‌کنیم.»
آلبانیز در شهر آریانو ایرپینو، در منطقه کامپانیا در جنوب ایتالیا بزرگ شد. مادرش خانه‌دار و پدرش وکیل بود. او می‌گوید مواقعی بود که اگر موکلانش پول دستمزدش را نداشتند، پدرش یک شانه تخم‌مرغ را به عنوان دستمزد قبول می‌کرد. والدینش بر آموزش تأکید داشتند و خانه پر از کتاب بود، از جمله آثار پریمو لوی، بازمانده آشویتس، که به گفته او برای او آموزنده بودند. آنها با دوستان‌شان در مورد تحولات سیاسی در سراسر جهان بر سر میز آشپزخانه صحبت می‌کردند. او می‌گوید قهرمانان آنها قاضی‌هایی بودند که در مقابل مافیا می‌ایستادند.
اما او می‌گوید وقتی خانواده به دیدار اقوام در شمال ایتالیا می‌رفتند، مردم به خاطر لهجه جنوبی‌اش به او نگاه تحقیرآمیزی می‌کردند. بچه‌های دیگر او را «ترونا» صدا می‌زدند، که چیزی شبیه «دهاتی روستایی» است. شاید حکایت ساده‌ای باشد، اما آلبانیز عاشق آن است. او می‌گوید در آن زمان بود که از معنای «تبعیض» آگاه شد و افزود که «حس بی‌عدالتی» شدیدی دارد. او مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته مطالعات حقوق بشر در دانشکده مطالعات شرقی و آفریقایی در لندن، یک کارخانه استعدادیابی برای جنبش جهانی استعمارزدایی، به پایان رساند.
او می‌گوید که او واقعاً انگلیسی را در سن 20 سالگی و دومین زبان خارجی خود را در سن 25 سالگی یاد گرفت. اما با این حال، او در نهایت برای سازمان ملل متحد، ابتدا در آفریقا، سپس در ژنو و در نهایت در بیت‌المقدس، با آژانس امدادرسانی به پناهندگان فلسطینی کار کرد. او می‌گوید در آن مکان، با نور زیبای عصرگاهی و فضای پرانرژی‌اش، سنگینی عجیبی بر او غلبه کرد. «احساسی داشتم که قبلاً هرگز نداشتم. احساس ناراحتی می‌کردم.» او می‌گوید که مجبور بوده بایستد و تماشا کند که خانواده‌های فلسطینی در بخش شرقی شهر شبانه از خانه‌هایشان بیرون رانده می‌شوند و هیچ کاری از دستشان بر نمی‌آید. «جامعه بین‌المللی آنجا بود. آنها محکوم می‌کردند. اما بعد از یک ماه، دوباره همان اتفاق می‌افتاد. این یک نمایش پوچ بود.»
آلبانیز به عنوان یک گزارشگر ویژه مستقل، اکنون از سازمان ملل متحد مأموریت دارد، اما کارمند این سازمان نیست. او می‌گوید که او به صورت داوطلبانه کار می‌کند و با پس‌انداز خود زندگی می‌کند. سازمان ملل در حال حاضر حدود 60 گزارشگر ویژه دارد که روی مسائلی مانند آزادی بیان، افراد مبتلا به آلبینیسم یا حقوق مردم بومی کار می‌کنند که همگی توسط شورای حقوق بشر مأمور شده‌اند. منتقدان می‌گویند این نقشی است که به فعالیت سیاسی زیر پرچم سازمان ملل متحد آزادی عمل می‌دهد. درحالی‌که ناگهان رگبار باران در بیرون شروع به باریدن کرد، آلبانیز می‌گوید که در واقع فرد بسیار مهربانی است. اما مردم دامنه توجه کوتاهی دارند و شما باید غیرمعمول باشید تا آنها را به گوش دادن وادارید.
با این حال، واقعاً چقدر مفید است که دائماً اسرائیل را به عنوان یک «پروژه استعماری-مهاجرتی» برچسب بزنیم؟ «پدران بنیانگذار اسرائیل در مورد استعمار فلسطین صحبت می‌کردند، زیرا 100 سال پیش، صحبت از استعمار بود.» پس از تأسیس اسرائیل در سال 1948، سرزمین‌های فلسطینی توسط بازماندگان هولوکاست و همچنین یهودیان دیگر از کشورهای عربی همسایه اشغال شد. آیا آلبانیز این وضعیت را منحصر به فرد نمی‌داند؟
آلبانیز نمی‌خواهد بشنود که اسرائیل امروز جایگاه ویژه‌ای دارد. اصل راهنمای او این است: قوانین بین‌المللی برای همه اعمال می‌شود. او سال‌هاست که از اشغال اسرائیل و «آپارتاید» و همچنین مصونیت اعطا شده به دولت یهود انتقاد می‌کند. او آنچه در غزه اتفاق می‌افتد را نتیجه منطقی هر دو می‌داند، به همین دلیل است که او به آنچه در حال حاضر اتفاق می‌افتد به عنوان جنگ اشاره نمی‌کند، بلکه به عنوان «پروژه پاکسازی قومی» از آن یاد می‌کند. از نظر او، اروپا همدست اسرائیل است؛ از یک سو از طریق ارسال سلاح، و از سوی دیگر از طریق سکوتش، به ویژه از سوی سیاستمداران، و به‌ویژه در آلمان. او این سکوت را با سکوت در دوران نازی‌ها مقایسه می‌کند.
او می‌گوید یک مقام دولتی آلمان زمانی به او گفته بود که آلمان فقط یک دلیل برای حمایت از اسرائیل ندارد، بلکه دو دلیل دارد. حمایت از اسرائیل، که صدراعظم سابق آلمان، آنگلا مرکل، به طرز مشهوری آن را بنا نهاد، و همچنین حمایت از حقوق بشر جهانی، که آلمان پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از فروپاشی تمدنی دیگر به آن متعهد شد. آلبانیز می‌گوید، این دو دلیل مدتی است که با هم در تضاد هستند و اکنون، زیر رگبار بمب‌ها در غزه، می‌توان نتیجه گرفت که این دو دلیل با هم تصادم کرده‌اند. دستیار آلبانیز ظاهر می‌‌شود و از او می‌خواهد که برای قرار ملاقات عصر آماده شود. صبح روز بعد، او به جشنواره فیلم کن پرواز خواهد کرد و سپس برای یک سخنرانی TEDx با موضوع «قدرت» به برگامو می‌رود.
آلبانیز از صحبت مفصل در مورد تهدیدهایی که علیه او و خانواده‌اش صورت گرفته است، خودداری می‌کند. او می‌گوید تلاش‌هایی وجود دارد که شبیه «ارعاب مافیایی» از سوی «گروه‌های فشار طرفدار نسل‌کشی» است. «آنها مرا به عنوان یک هیولا به تصویر می‌کشند.» او می‌گوید که دیگر به آنها توجهی نمی‌کند.
سخت‌کوش‌ترین دشمن آلبانیز در ژنو مستقر است و مدیر اجرایی سازمان دیده‌بان سازمان ملل است. این سازمان، نقض‌های واقعی و ادعایی در سازمان ملل، به‌ویژه در شورای حقوق بشر، که تحت سلطه کشورهای جنوب جهانی است و به آلبانیز مأموریت داده است را محکوم می‌کند. سال گذشته، مجمع عمومی سازمان ملل متحد 17 قطعنامه مربوط به اسرائیل را تصویب کرد. چهار قطعنامه در مورد میانمار و روسیه و دو قطعنامه در مورد ایران وجود داشت.
دیدار با خبرنگار مخالف آلبانیز
در قبل از اینکه زنگ به صدا درآید باز می‌‌شود و خبرنگاری وارد می‌شود. دو گزارش آلبانیز درباره اسرائیل روی میز قرار دارد. یکی «گرگ در لباس میش» نام دارد، در حالی که دیگری با پرتره‌ای از او در پس‌زمینه‌ای قرمز نشان داده شده است. هیلل نویر، مردی خوش‌برخورد که کت و شلواری کاملاً دوخته شده پوشیده، می‌گوید: «من آنها را از بر هستم.» با این حال، برای احتیاط، گزارش‌ها را دوباره چاپ کرده است. هیلل یک وکیل حقوق بشر است که در کانادا در یک خانواده‌ی یهودی که در سال 1904 از روسیه گریخته بودند، متولد شد. او مدتی در ایالات متحده برای یک شرکت حقوقی بزرگ کار کرد، اما اکنون بیشتر انرژی خود را صرف مبارزه با «اهریمنی جلوه دادن اسرائیل» می‌کند.
نویر معتقد است که آلبانیز سهم تعیین‌کننده‌ای در این اهریمنی جلوه دادن دارد؛ از طریق بی‌اهمیت جلوه دادن هولوکاست، تکرار «دروغ نسل‌کشی»، که او آن را «افترا دوران مدرن» می‌داند. او می‌گوید: «برای آلبانیز، نسل‌کشی در سال 1948 آغاز شد.» او در پاسخ به این اتهام که اسرائیل یک پروژه استعماری سفیدپوستان است، می‌گوید: «این مسخره است، یهودیان بومی سرزمین اسرائیل هستند.» او می‌گوید، یهودیان همیشه به عنوان دشمن زمانه معرفی شده‌اند.
سازمان نویر جریان مداومی از مقالات درباره آلبانیز را در وب‌سایت خود منتشر می‌کند، گاهی اوقات چندین مقاله در روز. او می‌گوید که آلبانیز یک وکیل حقوق بشر واقعی نیست زیرا او در آزمون وکالت شرکت نکرده است. او نام دخترش را لیلا گذاشته است: شاید به نام لیلا خالد، رباینده هواپیما از جبهه مردمی برای آزادی فلسطین؟ نویر ادعا می‌کند که آلبانیز برای سفر به داخل استرالیا از یک سازمان مردم‌نهاد مرتبط با حماس پول دریافت کرده است. 
نویر می‌گوید آلبانیز از روی «یک وسواس بیمارگونه، پیچیده و آسیب‌شناختی» رفتار می‌کند. او ادعا می‌کند که آلبانیز هرگز در مورد قربانیان اسرائیلی نقض حقوق بشر در سرزمین‌های فلسطینی صحبت نمی‌کند. او می‌گوید که سعی می‌کند توئیت‌های آلبانیز را نبیند. وقتی مطلع می‌‌شود که آلبانیز به زودی در اسپانیا جایزه‌ای دریافت خواهد کرد، شروع به کوبیدن روی میز با هر ده انگشت و تکان دادن صندلی‌اش به جلو و عقب می‌کند، گویی سعی می‌کند از انفجار درونی جلوگیری کند. او می‌گوید نامه‌ای شکایت‌آمیز به مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده، نوشته است.
آیا روبیو پاسخی داده است؟
نویر می‌گوید: «هنوز نه.»
در طول یک تور سه‌روزه در مادرید، آلبانیز در بحث‌های آزاد شرکت می‌کند، با نمایندگان مجلس ملاقات می‌کند و مصاحبه‌هایی انجام می‌دهد که طی آن دوباره بلوز طرح گلدار را پوشیده است. موسیقی تکنو در لابی هتل پخش می‌شود؛ هوای بیرون سوزان است. کجا باید برویم؟ نزدیکترین گزینه یک استارباکس است، اما آلبانیز با نگاهی خیره به این پیشنهاد پاسخ می‌دهد. در عوض، یک رستوران هندی پیدا می‌شود. آلبانیز روی صندلی بار در قسمت ورودی می‌نشیند و قهوه سفارش می‌دهد. او هفت دقیقه وقت دارد.
او وقتش را با صحبت کردن در مورد پسرش پر می‌کند، داستان ورود پسرش به اتاقش را تعریف می‌کند، در حالی که آلبانیز در حال بررسی قطع عضو در غزه بود. او از مادرش می‌پرسد: «مامان، این پا متعلق به کیست؟» تصویری روی صفحه نمایش او، عکس نوزادی با یک عضو قطع‌شده را نشان می‌داد؛ احتمالاً همان نوزادی که عکسش چند روز قبل در شبکه‌های اجتماعی پخش شده بود. این صحنه، داستانی را که آلبانیز از دوران کودکی خود تعریف می‌کند، به یادش می‌آورد. او می‌گوید وقتی پنج‌ساله بوده، قتل عام‌ها در اردوگاه‌های پناهندگان فلسطینی صبرا و شتیلا در لبنان را در تلویزیون دیده است؛ تصاویری از انبوهی از اجساد، افرادی با اندام‌های پیچ‌خورده «مانند عروسک‌های شکسته».
وقت رفتن اوست.
آلبانیز با عجله به هتل برمی‌گردد، از لابی به اتاقش می‌رود. او ده دقیقه بعد دوباره ظاهر می‌شود، حالا کاملاً سیاه‌پوش با کمربندی درخشان دور کمرش و پوشیده در ابری از عطر گل‌های تازه. مصاحبه در تاکسی ادامه می‌یابد. شب قبل، آلبانیز از پشت تریبون گفت که اسرائیلی‌ها اکنون در حال دزدیدن سرزمینی هستند که در سال 1948 دزدیده نشده بود.
خانم آلبانیز، آیا اسرائیل حق موجودیت دارد؟
او پاسخ می‌دهد که چیزی به نام حق موجودیت کشورها وجود ندارد. «اسرائیل آنجاست و مردم باید آن را بپذیرند. اما اسرائیل باید جایی برای شکایات فلسطینی‌ها باز کند، زیرا آنها قربانی یک بی‌عدالتی تاریخی عظیم بوده‌اند.» آلبانیز تمایل دارد از سوالاتی در مورد نقش کشورهای عربی همسایه و راه‌حل‌های سیاسی بالقوه برای درگیری خاورمیانه طفره برود. او می‌گوید که سیاستمدار نیست. 
او جلوی آسانسور ایستاده و با این سوال روبه‌رو می‌‌شود که آیا در نقش خود به عنوان گزارشگر ویژه مرتکب اشتباهی شده است یا خیر. کمی فکر می‌کند. «احتمالاً می‌توانستم استراتژیک‌تر و دیپلماتیک‌تر باشم و خوشحالم که این کار را نکردم. نه، فکر نمی‌کنم اشتباهی کرده باشم.» او می‌گوید که دیپلماتیک به کلمه‌ای نسبتاً مبهم تبدیل شده است، چیزی که برخی برای توجیه اجتناب از انجام کار درست از آن استفاده می‌کنند. اما چرا او حمله تروریستی حماس را با شدت بیشتری محکوم نکرد؟ او رو به دستیارش می‌کند. «ترزا، آیا ممکن است تمام بیانیه‌هایی را که در آنها 7 اکتبر را محکوم کرده‌ام، برای ایشان بفرستید؟»
برنامه بعدی آلبانیز، فیلمبرداری برای یک مستند و یک جلسه عکاسی است، قبل از اینکه او را به سالنی پر از نور قرمز ببرند، جایی که روزنامه پوبلیکو از او به عنوان «شخصیت سال» تجلیل می‌کند. چهار وزیر اسپانیایی نیز حضور دارند. خوزه زاپاترو، نخست‌وزیر سابق اسپانیا، به خبرنگار می‌گوید که آلبانیز «تنها امید برای صلح در جهان امروز» است. مجری جایزه را به او می‌دهد و می‌گوید که وحشت‌های کنونی در خاورمیانه یادآور وحشت‌هایی است که «دولت نازی» مرتکب شده است. آلبانیز هنگام سخنرانی پذیرش جایزه‌اش کمی تلو تلو می‌خورد، که به ندرت اتفاق می‌افتد. پس از آن، سرش را می‌گیرد و می‌گوید: «دوست ندارم در کانون توجه باشم. باید از اینجا بروم.» 
اوا ایلوز، جامعه‌شناس فرانسوی-اسرائیلی، کسی است که به خاطر رفتار بی‌ادبانه‌اش بدنام است، اما وقتی از او درباره آلبانیز سوال می‌شود، برای مدت کوتاهی از شخصیت خود خارج می‌‌شود و زبانش را در صندلی روکش‌دار یک رستوران غذاهای دریایی مجلل پاریسی بیرون می‌آورد. از نظر او، آلبانیز الگوی چپ جهانی است که به جای ترویج صلح، اسرائیل را به عنوان «مرکز شر» به تصویر می‌کشد.
ایلوز استاد دانشکده مطالعات پیشرفته علوم اجتماعی در پاریس و به نوعی بانوی بزرگ تحلیل روابط در عصر سرمایه‌داری دیجیتال است. او همیشه یکی از تندترین منتقدان دولت اسرائیل بوده است. در سال 2021، او نامه‌ای سرگشاده به فاتو بنسودا، دادستان کل وقت دادگاه کیفری بین‌المللی نوشت و از او خواست که در مورد تحقیقات جنایات جنگی احتمالی به سازمان‌های اسرائیلی اعتماد نکند. اما اکنون، به گفته خودش، محتاط‌تر شده است. او می‌گوید، شرایط جهانی تغییر کرده است. 
توئیتی از آلبانیز وجود دارد که نحوه صحبت او با طرف اسرائیلی را نشان می‌دهد. در روز جهانی زن در سال 2024، او خطاب به سربازان زن گفت: «چه کار کرده‌اید، چه شده‌اید؟ عزیزان، وقتی متوجه شوید، برای همیشه در سایه خواهید ماند.» ایلوز می‌گوید آلبانیز با انکار وجود هرگونه جنگی، انکار وجود دشمن واقعی که اسرائیلی‌ها حق دفاع از خود در برابر آن را دارند، آنها را بیشتر به حاشیه می‌راند. او می‌گوید افرادی مانند او دلیل بی‌اعتمادی اسرائیلی‌ها به سازمان‌های بین‌المللی هستند.
آلبانیز از «آخرالزمان» در غزه صحبت می‌کند. او از بورس تل‌آویو می‌گوید که به گفته او از اکتبر 2023 شاهد افزایش 213 درصدی بوده است، و از 85000 تن مواد منفجره‌ای که بر سر غزه رها شده است شش برابر هیروشیما. «یک نفر ثروتمند شد، یک نفر نابود شد.»
او با گزارش جدید خود می‌خواهد نشان دهد که چگونه شرکت‌ها از جنگ غزه سود می‌برند. او بیش از 40 شرکت را با نام ذکر می‌کند، از جمله تولیدکنندگان سلاح، و همچنین مایکروسافت، شورون، کارفور و ایربی‌ان‌بی. پیام او را می‌توان به شرح زیر خلاصه کرد: هر کسی که با اسرائیل تجارت می‌کند، در نسل‌کشی همدست است. آلبانیز خواستار تحریم کامل است. «وضعیت فلسطین افشاکننده است. آینه‌ای است که در برابر شکست اخلاقی و سیاسی جهان قرار گرفته است.» 
برخی آلبانیز را پوپولیست حقوق بشری می‌نامند. دولت دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، زمانی نامه‌ای به آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل نوشته و از او خواسته است که آلبانیز را برکنار کند. طبق این نامه، او جنگی غیرقابل قبول علیه اقتصاد جهانی به راه انداخته است. 
پس از ارائه گزارش آلبانیز در شورای حقوق بشر، کشورهای عضو شورای حقوق بشر و کشورهای ناظر اجازه دارند هر کدام یک و نیم دقیقه صحبت کنند. او با همبستگی کشورهای جنوب جهانی - از کشورهایی مانند مصر، اوگاندا و برزیل – روبه‌رو می‌شود. نماینده ایران از یک «رژیم اسرائیلی» صحبت می‌کند که زبان «ملل متمدن» را نمی‌فهمد. پاکستان حملات شخصی علیه آلبانیز را محکوم می‌کند.
نماینده مالدیو چیزی را می‌گوید که احتمالاً اکثر افراد حاضر در اتاق به آن فکر می‌کنند: آنچه در غزه اتفاق می‌افتد تهدیدی برای نظم جهانی مبتنی بر قانون است. با این حال، او چیزی را که احتمالاً بسیاری نیز به آن فکر می‌کنند، نمی‌گوید: غرب با استانداردهای دوگانه خود، خود این نظم جهانی را تضعیف کرده است.
پس از جلسه، آلبانیز در یک اتاق کوچک و شیشه‌ای مصاحبه می‌کند. خسته به نظر می‌رسد. او می‌گوید که درد عضلانی دارد. اما خوشحال هم به نظر می‌رسد. می‌گوید که هرگز تا این حد با کشورهای عضو احساس نزدیکی نکرده است. او می‌گوید که از کارش و همچنین فداکاری‌هایش قدردانی می‌شود. او می‌گوید گزارش‌اش به عنوان یک «زنگ بیداری» در نظر گرفته شده و فکر می‌کند که مؤثر بوده است.
جمله‌ای از محمود درویش، شاعر فلسطینی، وجود دارد که آلبانیز مرتباً نقل می‌کند: «من مال خودم نیستم.» آلبانیز از این جمله برای بیان این که در خدمت آرمان بزرگ‌تری وجوددارد، استفاده می‌کند. از نظر او، جایگاهش صرفاً وسیله‌ای برای نیل به هدفی والاتر است. این یک ایده مسیحایی است. 
یک سوال در راه خروج از او می‌پرسیم: آیا او اکنون با دولت ترامپ وارد جنگ شده است؟ کارکنان و مسئولان مطبوعاتی او به بالا نگاه می‌کنند. آلبانیز در حالی که سرش را تکان می‌دهد می‌گوید: «چی؟ نه.» شش روز بعد، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده، تحریم‌هایی را علیه آلبانیز اعلام کرد. او دیگر اجازه ورود به ایالات متحده را ندارد و شهروندان آمریکایی از انجام تراکنش‌های مالی با او منع شده‌اند. هیلل نویر، در اینستاگرام خطاب به آلبانیز می‌نویسد: «بوم! داری سقوط می‌کنی.» البته آلبانیز نامزد جایزه صلح نوبل شده است.
بازار


نظرات شما