کرمان رصد - روزنامه جوان / «مزدوری برای موساد با پرچم سلفیگری و تجزیهطلبی» عنوان یادداشت روز در روزنامه جوان به قلم رسول سنائیراد است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
از جمله ظرفیتهایی که رژیم صهیونیستی در حمله ددمنشانه و ترکیبی خود در جنگ تحمیلی 12 روزه علیه ایران اسلامی به کار گرفته و روی آن برای فروپاشی نظام از طریق بیثباتی و شورش داخلی و سپس تجزیه کشور حساب کرده بود، گروهکهای تجزیهطلب قومی-مذهبی و برانداز بودند. اما مواجه شدن این طرح خبیثانه و احمقانه با صف محکم اتحاد و انسجام ملی و شکست سریع تهاجم نظامی دشمن، مهلت ورود این گروهکها را برای اقدامات تروریستی مسلحانه فراهم نکرد و با وجود آمادگی برای پادویی صهیونیستها و دریافت دستورات عملیاتی، بلاتکلیف مانده بودند. تا اینکه صهیونیستها با ارزیابی نتایج حمله شکست خورده خود که اتحاد و انسجام مردم ما را از جمله اصلیترین عوامل شکست فضاحتبارشان یافتند، این بار برای جبران، کشاندن کشور به هرج و مرج و ناامنی را زمینه و ضرورتی برای موفقیت خود محسوب کرده و به موازات رجزخوانی و تهدید کشورمان برای حمله مجدد، اشرار و گروهکهای معاند و تجزیهطلب را به مزدوری و پادویی فراخواندهاند.
وقایع امنیتی هفتههای اخیر در شرق کشورمان با رد پای آشکار و لو رفته گروهکهای تروریستی-تکفیری و تجزیهطلب دارای سابقه شرارت و شناسنامه و مزدوری برای سرویسهای جاسوسی، گویای پاسخ مثبت این گروهکها به طرح شیطانی و خباثت آمیز صهیونیستهای جنایتکار میباشد. این گروهکها که عمدتاً با انشعابهای ناشی از اختلافات یا طمع ثروت و قدرت، خاستگاهی تکفیری داشته و از دل القاعده زاییده شده و با خوانش قومیتی، تفکر تکفیری را با قومیت گرایی بلوچی پیوند زدهاند، برای بقای خود منابع مالی را از سه طریق تأمین میکنند.
1- قاچاق مواد مخدر، سلاح و کالا؛ 2- گروگانگیری و آدمربایی و3- همکاری با سرویسهای جاسوسی کشورهای بیگانه.
در این بین سرویسهای کشورهای منطقه نیز با دلالی بر روی این گروهکها، واسطه سرویسهای کشورهای فرامنطقهای شده و اتصال آنان با این گروهکها را برقرار و از آنان به عنوان برگههای بازی قدرت استفاده ابزاری میکنند. کما اینکه در گذشته اسلاف تکفیری همین گروهکها، برگه بازی امریکا و انگلیس در فرسایش قدرت روسیه در دوران اشغال افغانستان بودهاند و الان هم بنا به نیازشان در جنگها و عملیات نیابتی از آنان استفاده میکنند. نشانگانی که سازماندهی و بسیج این گروهکها توسط موساد و مزدوری را زیر پرچم سلفیگری و تجزیهطلبی آشکار میسازد عبارتاند از:
1- تشدید و توسعه یکباره عملیات تروریستی و ضد امنیتی از چابهار تا مشهد مقدس. 2- تغییر اهداف از کمینهای جادهای و حمله به مراکز سپاه و انتظامی به حمله علیه مراکز پدافندی و ترور فرماندهان این مراکز. 3- ورود همزمان چندین گروهک شرور تروریستی با سازماندهی و تقسیم کار ضد امنیتی.
خوشبختانه با آمادگی نیروهای نظامی و امنیتی، این گروهکها به شدت زیر ضربه رفته و در کمتر از 10 روز حدود 20 نفرشان به درک واصل شده و چندین نفر نیز دستگیر شدهاند. حال آنکه در این تیمهای تروریستی زبدهترین عناصر به لحاظ جسمی و روحی انتخاب شده و به تعبیر خودشان از عناصر انغماسی استفاده شده بود که دارای ظرفیت و استعداد عملیات ویژه برای ترور، خرابکاری و ربایش میباشند. حتی برای موج اول حملات، از عناصر انتحاری غیر ایرانی هم در سازماندهی تیمهای ترور استفاده شده بود.
چنین پدیدهای گرچه خسارتهایی مثل شهادت مظلومانه تعدادی از مدافعان امنیت را رقم زده، فرصتی برای درهم پیچیدن طومار مزدوری وطن فروشان و کاسبان تکفیری و زمینه شناخت ماهیت واقعی اشرار جنایتکار را نیز فراهم آورده است.
اقدامات کثیف این گروهکها در این مقطع به نفع دشمن صهیونیستی و گذراست. اما تداوم آن، ضربه به امنیت در شرق کشور و اختلال در روند پیشرفت و عمران کشور محسوب میشود.
در سطحی دیگر، گرایش این گروهکها به تجزیهطلبی و پیوند آنان با گروههای مسلح قومیتی همسو، چالشی برای امنیت و وحدت سرزمینی است که تهدیدی مشترک برای ایران و کشورهای همسایه به ویژه پاکستان نیز به حساب میآید.
از این رو، حماقت و خباثت اشرار و گروهکهای تجزیهطلب که زمینه رسوایی آنان در بین مردم، به ویژه قوم وطن دوست بلوچ و افشای ماهیت خطرناک و نیابتی آنان برای دولتمردان پاکستانی را فراهم آورده، شرایط مواجهه و نابودی این شجره خبیثه را هم بیش از هر زمان دیگر آماده و مهیا کرده است، لذا نباید دور عملیات امنیتی برخورد با آنان کند شود.
بازار ![]()