پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۴
مقالات

ناتوی آمریکایی بیخ گوش کرملین

ناتوی آمریکایی بیخ گوش کرملین
کرمان رصد - دنیای اقتصاد /متن پیش رو در دنیای اقتصاد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست در پی سلسله دیدارهای دیپلماتیک دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، ...
  بزرگنمايي:

کرمان رصد - دنیای اقتصاد /متن پیش رو در دنیای اقتصاد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
در پی سلسله دیدارهای دیپلماتیک دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، با رهبران روسیه و اوکراین، اکنون ماشین جنگی و دیپلماتیک غرب به حرکت درآمده است. مقامات ارشد نظامی آمریکا و اروپا، به دنبال تعهد ترامپ برای حفاظت از اوکراین پس از هرگونه توافق صلح، بررسی گزینه‌های عملیاتی برای ارائه «تضمین امنیتی» به کی‌یف را آغاز کرده‌اند. این وعده که در نشست روز دوشنبه مطرح شد، هرچند موجب امیدواری اوکراین و متحدان اروپایی‌اش شده، اما ابهامات جدی درباره ماهیت و ابعاد آن همچنان پابرجاست.
مقامات آگاه به رویترز گفتند که پنتاگون در حال طراحی سناریوهایی است که حمایت واشنگتن را از تامین صرف سلاح فراتر می‌برد. در قلب این طرح‌ها، گزینه‌ای جسورانه قرار دارد: اعزام نیروهای اروپایی به اوکراین تحت فرماندهی و کنترل مستقیم ایالات متحده. دو منبع مطلع تاکید کرده‌اند که این نیروها نه تحت پرچم ناتو، بلکه با پرچم ملی کشورهایشان و تحت فرماندهی یکپارچه آمریکا عمل خواهند کرد؛ مدلی که می‌تواند حساسیت‌های روسیه را نسبت به حضور رسمی ناتو کاهش دهد.
با این حال، پنتاگون و مقر ناتو هنوز در این باره سکوت کرده‌اند و کاخ سفید صرفا به اعلام آمادگی برای «کمک به هماهنگی» تضمین‌های امنیتی بسنده کرده است. در مقابل، وزارت خارجه روسیه هرگونه ایده برای استقرار نیروهای عضو ناتو در خاک اوکراین را قاطعانه رد کرده است. این تحرکات در حالی صورت می‌گیرد که دونالد ترامپ ضمن رد قاطع اعزام هرگونه نیروی زمینی آمریکایی، راه را برای مشارکت نظامی از نوعی دیگر باز گذاشته است. او روز سه‌شنبه (28 مرداد) در مصاحبه با شبکه فاکس‌نیوز، معادله جدید خود را چنین تشریح کرد: «وقتی پای امنیت در میان باشد، اروپایی‌ها مایلند نیروی زمینی اعزام کنند و ما هم حاضریم به آنها کمک کنیم؛ به‌ویژه… احتمالا از طریق هوا، چون هیچ‌کس تجهیزاتی را که ما داریم، در اختیار ندارد.»
این پشتیبانی هوایی می‌تواند شامل ارائه سامانه‌های پدافندی پیشرفته‌تر به کی‌یف یا حتی اجرای یک منطقه پرواز ممنوع محدود با استفاده از جنگنده‌های آمریکایی باشد. این پیشنهاد در شرایطی مطرح می‌شود که دولت ترامپ، پس از توقف‌های مقطعی، ارسال تسلیحات دفاعی به اوکراین را از سر گرفته و متعهد به ادامه آن شده است. این تلاش‌ها صرفا به پنتاگون محدود نمی‌شود. فرماندهان ارشد نظامی پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در یک نشست مجازی اضطراری دیروز چهارشنبه، منحصرا بر روی پرونده اوکراین و راه پیش رو تمرکز کردند. در این نشست که اولین بار رویترز خبر آن را منتشر کرد، ژنرال الکسوس گرینکویچ، فرمانده نیروی هوایی آمریکا که نظارت بر عملیات ناتو در اروپا را نیز بر عهده دارد، گزارشی از جزئیات دیدار هفته گذشته ترامپ و پوتین در آلاسکا ارائه داد. برای درک کامل این تحولات، باید به تحلیل بازی دیپلماتیک پیچیده‌ای که در جریان است، پرداخت. به نوشته روزنامه نیویورک تایمز، رویکرد ترامپ در برگزاری دیدارهای جداگانه با پوتین و زلنسکی، یادآور «دیپلماسی رفت و برگشتی» است که هدف آن، تثبیت جایگاه او به‌عنوان یک «معامله‌گر قدرتمند» و محور اصلی حل بحران است. دیدار گرم و غیررسمی با پوتین در آلاسکا در مقابل دیدار کاری و رسمی با زلنسکی در واشنگتن، این پیام را مخابره می‌کند که ترامپ کلید حل معما را در دست دارد.
اما چرا پوتین با این بازی همراهی می‌کند؟ تحلیلگران سی‌ان‌ان و نیویورک تایمز پاسخ را در تاکتیک استراتژیک کرملین برای تضعیف مشروعیت دولت کی‌یف می‌داند. پوتین با امتناع از دیدار مستقیم با زلنسکی، او را یک دولت مستقل ندانسته و «عروسک خیمه‌شب‌بازی» غرب می‌خواند. از این منظر، طرف اصلی مذاکره، واشنگتن است نه کی‌یف. این رویکرد، ضمن ارتقای جنگ به یک تقابل ژئوپلیتیک روسیه-آمریکا، به‌طور غیرمستقیم نقش میانجی‌گری ترامپ را به‌عنوان تنها فردی که پوتین حاضر به معامله با اوست، تقویت می‌کند.
بخشی از انگیزه ترامپ برای پیشبرد این دیپلماسی پر سر و صدا، به تلاش او برای ساختن تصویری از خود به‌عنوان یک «ناجی صلح» بازمی‌گردد. او ماه‌هاست که ادعا می‌کند سیاست‌های دولت پیشین، آمریکا را در آستانه «شش جنگ» قرار داده بود. با این حال، بخش راستی‌آزمایی روزنامه نیویورک‌تایمز این ادعا را «بسیار اغراق‌آمیز و فاقد شواهد کافی» خوانده است. بر اساس این گزارش، این گفته بیش از آنکه مبتنی بر واقعیت باشد، یک ابزار تبلیغاتی و لفاظی سیاسی برای برجسته‌سازی رویکرد خود و انتقاد از رقبایش است. درک این موضوع نشان می‌دهد که تلاش‌های دیپلماتیک کنونی، علاوه بر اهداف ژئوپلیتیک، عمیقا با برندسازی سیاسی شخصی ترامپ گره خورده است.
بازار


نظرات شما