کرمان رصد - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
زهرا طیبی| ایران بعد از توقف جنگ 12 روزه وارد مرحله تازهای شده؛ جنگ تمام نشده اما به شیوه دیگر ادامه خواهد داشت. شاید عجیب نباشد اگر بگوییم این روزها بیش از سالهای گذشته، در «برهه حساس کنونی» قرار داریم که هم به هوشمندی نیروهای نظامی نیاز است هم رفتار سیاستمدارانه کارکشتههای سیاست در ایران. اما آنچه در هفتههای گذشته در فضای سیاسی رخ داده، درست عکس این موقعیت را نشان میدهد. یک طرف جریان رقیب و مخالف خود را به گوسالهپرستی، مشابهتسازی به ابوموسی اشعری و اشعث بن قیس، متهم میکند، سمت دیگر نسخه عبور از حکمرانی را با کلیدواژههای آشتی ملی و همچنین نسخه عبور از استقلال و تسلیم به غرب را با کلیدواژه پذیرش غنیسازی صفر مطرح میکند و نزاعها حول این برچسبزنیها اوج میگیرد. باز تولید رادیکالیسمی که شباهتی به وضعیت سیاسی پساجنگ ندارد و بیشتر شبیه روزهای پیش از انتخابات است، نهایتاً قطبیسازی را در فضای سیاسی به اوج میرساند که آسیب مستقیم آن متوجه انسجام اجتماعی ایجاد شده در پساجنگ میشود. ادامه این شرایط و بیتوجهی به خطری که این نزاعهای رادیکال سیاست در ایران را تهدید میکند، انسجام اجتماعیای را که مردم در جنگ 12 روزه به وجود آوردند برهم میزند و قطبیسازیای به مراتب خطرناکتر و آسیبزنندهتر از پیش از شروع جنگ ایجاد میکند، آن هم در فضایی که دشمن صهیونیستی به خاطر اتحاد ایجاد شده در جامعه، مجبور به تندادن به آتشبس شد.
فقط غر میزنید
در چند روز گذشته دو جناح رقیب با علم به کاستیها و نقصهای موجود در کشور، در حوزههای مختلف انتقاداتی را مطرح کردند. اما چه در متنی که جبهه اصلاحات برای ضرورتهای تحقق آشتی ملی مطرح کرد، چه در انتقاداتی که برخی نمایندگان مجلس از دولت مطرح میکردند و راهحل آن را استیضاح رئیسجمهور میدانستند، خبری از پیشنهادها یا راهکارهایی که به نفع فضای سیاسی موجود عمل کند، نبود. تمام آنچه در اظهارات سیاسیون در یک هفته گذشته دیده میشود، بیشتر در مقام هزینهسازی برای فضای سیاسی کشور عمل کرده تا ارائه راهکاری که زمینه رشد سیاسی و چارهجویی برای مشکلات در فضای فعلی را فراهم کند. در این نزاعها دو جناح در مقام پاککردن صورت مسئله و مقصر کردن دولت و نظام حکمرانی به ناکارآمدی عمل کردند و در مقام مدعی فقط اشکالات را برشمردند، فارغ از آنکه مسئولیتی نیز در شرایط فعلی برای خود قائل باشند و بخشی از خطاهایشان را گردن بگیرند.
دوقطبی جدید نسازید
ادامه این نزاعهای بیحاصل، نهایتاً منجر به ترویج و تقویت دوقطبی در فضای سیاسی کشور میشود. در شرایطی که رژیم صهیونیستی با همراهی ادامهدار آمریکا، منازعه و جنگ با ایران را در موقعیت تمام شده نمیبیند و از کوچکترین بحران برای فروپاشی جامعه و کشاندن مردم به خیابان استفاده میکند، برچسبزدن به چهرههای سیاسی، حرکت احساسی و بدون تعقل، بازی در زمینی است که مطلوب اسرائیل است. آنچه در چند روز گذشته از کنش چهرههای سیاسی دیده شد از دو حالت خارج نیست. یا دوطرف آنقدر درگیر نزاعها و تسویهحسابهای سیاسیشان هستند که متوجه نیستند شرایطی که کشور در آن قرار دارد نیازمند دقت نظر و وسواس حتی در کوچکترین اظهارات و موضعگیریهاست، یا با علم به آنکه رفت و برگشتها و طعن و کنایههای آنها در فضای سیاسی چه نتیجهای به همراه دارد، این اظهارات را مطرح میکنند. در هر دو حالت در اصل نتیجه تغییری حاصل نمیشود. دو طرف نزاع، دوقطبی را در فضای سیاسی بازتولید و تقویت میکنند که شرایط برای تبدیل بزرگترین شکست اسرائیل در جنگ را به پیروزی بدل میکند. در واقعیت آنچه که باعث شد دشمن صهیونیستی به خاطر آن حاضر به عقبنشینی شود و تن به آتشبس دهد، برقراری اتحاد و انسجام ملی در تمام سطوح در کشور بود. برهم خوردن اتحاد، معادلات را به نفع دشمنان ایران تغییر میدهد تا با ایستادن روی شکافها، معادلات را جور دیگری بچینند. اگرچه این واقعیت قابل انکار نیست که انتقاد به عملکرد دولت و حتی اظهار نظرهای سیاستمداران در صورت رعایت اصل و اساس انتقاد، ضروری نیز است اما انتقاداتی که در روزهای گذشته علیه سیاستمداران مطرح شده به جای آنچه به مثابه آبی بر آتش شعلهور رادیکالیسم در فضایی سیاسی کشور عمل کند، هیزمی به این آتش اضافه میکند.
انسجام اجتماعی را شهید نکنید
قطبی شدن فضای سیاسی در کشور تنها در فضای سیاسی محدود نمیماند. آسیب این وضعیت به انسجام اجتماعی ایجاد شده در جامعه نیز ضربه میزند و اتحادی که مردم در دوران جنگ به شکل خودجوش به وجود آورده بودند را متزلزل میکند و حتی میتواند آن را نابود کند. اوج گرفتن این دعواها، این شائبه را در میان مردم پررنگ میکند که چه در شرایط بحرانی و چه در شرایط عبور از بحران، سیاستمداران نه برای منافع مردم نگرانند و نه منافع و امنیت ملی. آنچه برای آنها اصل قرار دارد، دعوای قدرت است. خروجی چنین نگاهی ناامیدی مردم را به دنبال دارد و تعمیم آن به جامعه میتواند شکافهای اجتماعی گذشته را با شیبی تندتر بازتولید کند.
حداقل تریبون بازتولید دعوا نشوید
نکته عجیبتر آنکه بستر بخشی از انتقاداتی که بهانهای تازه برای ادامه دعوا فراهم میکند، رسانههای رسمی هستند. آنچه سهشنبه شب از زبان یکی از کارشناسان در رسانه ملی در مورد رئیسجمهور اسبق ایران مطرح شد، ازجمله این اظهارات است. اگرچه نمیتوان انتظار داشت که ادعاها در فضاهای غیررسمی از جانب مجامع رسمی کنترل شود، حداقل انتظار آن است که پروتکلی برای رسانههای رسمی و اظهاراتی که در این فضا مطرح میشود از جانب شورای عالی امنیت ملی تنظیم شود و تریبون بازتولید این نزاعها رسانههای رسمی کشور نباشند.
بنبستنمایی نکنید
این نزاع، افکار عمومی را دچار خطایی میکند که دشمنان ایران در روزهای جنگ به دنبال القای آن بودند. اینکه کشور در فضای بنبست قرار دارد، راهکاری برای حل مشکلات نیست و تنها با پاککردن صورت مسئله، تغییر پارادایم یا استیضاح رئیسجمهور میتوان مشکلی را حل کرد. فارغ از اینکه چقدر این پیشنهادها عملی و در واقعیت راهگشا هستند، پیش از اجرا، هم دشمن برای عملی کردن وعدههایش وارد میدان میشود و از غفلت سیاستمداران استفاده میکند، هم انسجام اجتماعی از دست رفته و ناامیدی در تمام سطوح جامعه گسترش پیدا میکند.
بازار ![]()