دوشنبه ۶ مرداد ۱۴۰۴
ورزشی

خداحافظی دروازه بان تیم ملی هندبال زنان

خداحافظی دروازه بان تیم ملی هندبال زنان
کرمان رصد - ورزش ۳ /چند روز پیش هانیه لک، دروازه‌بان باسابقه تیم ملی هندبال با انتشار عکس‌هایی در پیج خود در اینستاگرام از تیم ملی خداحافظی کرد، دقیقا زمانی که در لیست تیم ...
  بزرگنمايي:

کرمان رصد - ورزش 3 /چند روز پیش هانیه لک، دروازه‌بان باسابقه تیم ملی هندبال با انتشار عکس‌هایی در پیج خود در اینستاگرام از تیم ملی خداحافظی کرد، دقیقا زمانی که در لیست تیم ملی برای سال جدید هم قرار گرفته بود و البته خودش به عنوان مربی همراه با تیم ملی نوجوانان دختر در مسابقات آسیایی حضور داشت. 
او پس از بازگشت از یازدهمین دوره مسابقات هندبال قهرمانی نوجوانان آسیا که به‌عنوان مربی دروازه‌بانان روی نیمکت تیم ملی دختران کشورمان بود، در گفتگو با روابط عمومی فدراسیون هندبال از این تصمیم، شیرین‌ترین لحظه‌هایش درون زمین و همچنین برنامه‌های آینده‌اش گفت. 
* چه شد تصمیم گرفتی از تیم‌ملی خداحافظی کنی؟
سال‌ها با تمام وجودم برای تیم ملی جنگیدم، لحظه‌به‌لحظه با افتخار پیراهن ایران را پوشیدم. برای من، تیم ملی فقط یک پیراهن یا مسابقه نبود؛ بخشی از هویت من بود. بعد از سال‌ها تلاش به نقطه‌ای رسیدم که حس کردم وقتش هست. بدنم هنوز آمادگی داشت اما قلبم می‌گفت باید جا را برای نسل جدید باز کنم تا تیم با انرژی و انگیزه تازه، بتواند پرچم را بالاتر ببرد.
بازار


* در مورد آن لحظه‌ای بگو که تصمیم‌ گرفتی خداحافظی کنی. چه فکری در ذهنت بود؟
لحظه‌ای که تصمیم گرفتم خداحافظی کنم، پر از احساسات متضاد بود. از یک طرف افتخار سال‌ها حضور در تیم ملی و از طرف دیگر دلم برای بازی‌ها تنگ می‌شد. اما حس کردم قلبم می گوید وقتش الان هست. در ذهنم همه لحظاتی که برای تیم ملی از جان مایه گذاشتم رد شد و بغضی که نمی‌توانستم پنهانش کنم. 


* شیرین‌ترین لحظه خودت در تمام سال‌هایی که در تیم‌ ملی هندبال بانوان بازی کردی را به ما بگو؟
از سال 1396 درون دروازه تیم ملی هندبال هستم اما بدون تردید شیرین‌ترین و ماندگارترین تجربه‌ام، کسب اولین سهمیه جهانی بود و بعد از آن لحظه‌ای که سرود ملی کشورم در مسابقات جهانی برای اولین بار پخش شد، حس غروری داشت که با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست. انگار تمام سال‌ها تلاش و سختی، در یک لحظه به ثمر نشست. حسی وصف‌نشدنی که هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم.
* و تلخ‌ترین لحظه در تمام این سال‌ها؟
تلخ‌ترین خاطره‌ام هم مربوط به بازی رده‌بندی مقابل قزاقستان در مسابقات قهرمانی آسیا در اردن بود. ما فقط چند قدم تا کسب اولین مدال آسیایی بزرگسالان فاصله داشتیم. تیم عالی بازی کرد ولی آن شکست واقعا سنگین بود. چون می‌دانستیم می‌توانیم روی سکوی سوم بایستیم اما از دست رفت. خیلی نزدیک بودیم و همین نزدیک بودن، تلخ‌ترش کرد. 
* کدوم عکس العمل یا سیوی هست که همیشه در خاطرت خواهد ماند؟
راستش سیوهای زیادی در دوران بازی‌ام داشتم ولی در کل، سیوهایی که در بازی‌های پایاپای باعث پیروزی تیم ملی شدند، همیشه برای من ارزشمندترند چون در این بازی‌ها واقعا حس می‌کردم بودنم درون دروازه تاثیر واقعی داشته است. 
* و اگر بخواهی بزرگترین درسی که از بازی در تیم ملی گرفتی بگویی؟
فهمیدم که تیم ملی فقط یک تیم نیست؛ مسئولیت، تعهد و الگو بودن برای یک کشور هست. یاد گرفتم که حتی وقتی خسته‌ای، باید بجنگی. این بزرگترین درس دوران حرفه‌ای من در تیم ملی بود. 
* به‌عنوان مربی نخستین تجربه مربیگری خود روی نیمکت تیم ملی هندبال نوجوانان دختر در یازدهمین دوره مسابقات هندبال قهرمانی نوجوانان دختر آسیا در چین کسب کردی. اولین درسی که به دروازه‌بانان جوان ارائه کردی چی بود؟
همیشه سعی کردم به دروازه‌بانان تیم بگویم تمرکز، صبوری و یادگیری مداوم رمز موفقیت هست. بارها به آنها گفتم اعتماد به نفس از تمرین درست و پشتکار می آید. باید بتوانی بعد از گل خوردن دوباره بایستی و فریاد بزنی. فقط کسی که زمین خورده و دوباره بلند شده، حق ایستادن درون چارچوب دروازه تیم ملی را دارد.

کرمان رصد

* این تجربه چه جایگاهی در کارنامه حرفه‌ای ات دارد؟
اولین تجربه‌ی مربیگری‌ام به عنوان مربی دروازه‌بان‌ها با تیم ملی نوجوانان هندبال در مسابقات آسیایی، نقطه عطف بزرگی در مسیر حرفه‌ای من بود چون وقتی از سمت زمین وارد نیمکت بشوی، نگاهت را عمیق‌تر خواهد کرد. در این تورنمنت، برای اولین بار مسئول انتقال تجربه به نسل جدید بودم، نسلی که قرار است آینده‌ این ورزش را بسازد. ایستادن کنار زمین، دیدن تلاش و اشتیاق بچه‌ها و لمس کردن این‌که چقدر تاثیر می‌گذاری واقعاً لذتی داشت که با هیچ سیوی در زمین قابل مقایسه نیست. 
* برای آینده چه برنامه‌ای داری؟
برای امسال، هنوز تصمیم قطعی برای خداحافظی کامل از زمین نگرفتم. برنامه‌ا‌م این هست که در لیگ برتر بازی کنم و شرایط پیشنهادات را بسنجم. هنوز حس می‌کنم توان بازی و انگیزه در وجودم هست. از طرف دیگر به مسیر مربیگری هم خیلی جدی نگاه می‌کنم و دارم قدم‌به‌قدم پیش می‌روم. در واقع الان در نقطه‌ای هستم که همزمان دارم هم بازی می‌کنم و هم یاد می‌گیرم که چطور بتوانم یک مربی خوب و تأثیرگذار باشم. آینده‌ام قطعاً در مربیگری هست ولی هنوز بخشی از قلب و جانم به زمین بازی وصل است.


نظرات شما