کرمان رصد - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
شهاب شهسواری| بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل و کابینه افراطیاش بهرغم تلفات زیاد و فشارهای بینالمللی بیش از 21 ماه است که نهتنها جنگ در غزه را ادامه دادهاست بلکه جنگ را به دیگر نقاط منطقه از جمله لبنان، سوریه، یمن و ایران هم گسترش دادهاست. سیدهادی برهانی، استاد مطالعات اسرائیل، معتقد است که این جنگها ضمن اینکه منافعی برای شخص نتانیاهو دارد و او را از برخی چالشهای حقوقی و سیاسی در امان نگه میدارد، برخی حملات به کشورهایی مانند ایران و سوریه باعث شدهاست که محبوبیت او در افکار عمومی بهبود پیدا کند.
با این حال به گفته برهانی استمرار جنگ مشکلاتی سیاسی نیز برای نتانیاهو ایجاد کردهاست و باعث شکاف میان او و متحدان مذهبیاش شدهاست. در ادامه متن کامل گفتوگوی «هممیهن» را با سیدهادی برهانی، استاد مطالعات اسرائیل، مطالعه میکنید.
تا چه اندازه میتوان گفت انگیزههای بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در استمرار و گسترش جنگها در خاورمیانه ناشی از مسائل داخلی و مشکلات سیاسی او در داخل رژیم اسرائیل است؟
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد اقدامات نتانیاهو انگیزههای داخلی هم داشتهباشد. در منابع مختلف اینگونه استدلال شدهاست که نتانیاهو به دلایل و انگیزههای داخلی دست به حملات در منطقه میزند و جنگ را گسترش میدهد. برای مثال همین حمله اخیر اسرائیل، چهارشنبه هفته گذشته به سوریه، درست همزمان با برگزاری جلسه استماع پرونده فساد مالی و سیاسی نتانیاهو انجام شد.
حمله درست همزمان با جلسه دادگاه انجام شد و بنیامین نتانیاهو جلسه دادگاه را به بهانه حمله ترک کرد. به همین دلیل جلسه رسیدگی به پرونده فساد نتانیاهو، بار دیگر برای مدت نامعلومی به تاخیر میافتد، همانطور که در طول سالهای اخیر بارها و بارها به بهانههای مختلف این تاخیر در روند رسیدگی پرونده او ایجاد شدهاست.
مشکل دیگری که نتانیاهو در داخل اسرائیل با آن دست و پنجه نرم میکند، مسئله ائتلاف حاکم است. این ائتلاف هم به دلایل مختلف در معرض فروپاشی قرار دارد. نتانیاهو با استفاده از این حملات و جنگها شرایط اضطراری را برای رژیم ایجاد میکند که سیاستمداران و رهبران احزاب به دلیل شرایط اضطراری مجبور شوند اختلافهای داخلی را کنار بگذارند و حکومت و ائتلاف را حفظ کنند. بحث دیگری هم که در اسرائیل وجود دارد، بحث نارضایتی افکار عمومی است. اکثریت مشخصی در اسرائیل مخالف استمرار جنگ غزه هستند و بخش بزرگی از افکار عمومی از آتشبسی که منجر به آزادی اُسرای اسرائیلی شود، حمایت میکنند.
نتانیاهو از طریق گسترش جنگ به نقاط دیگر و قدرتنماییهایی که ارتش اسرائیل در سراسر منطقه انجام میدهد، تلاش میکند که افکار عمومی را عقب براند و اعتباری در داخل برای خودش کسب کند. علاوه بر همه اینها بخش شخصیت و روانشناسی فردی بنیامین نتانیاهو اهمیت دارد. نتانیاهو در تمام دوران فعالیت سیاسی به عنوان فردی قدرتطلب تلاش کردهاست تا جایگاه خود را در رأس قدرت رژیم اسرائیل تثبیت کند و به همین ترتیب اولویت اصلی او نگه داشتن جایگاهش به عنوان یک سیاستمدار درجه یک در اسرائیل است. او تاکنون با همین سیاستها رکورد در اختیار داشتن منصب نخستوزیر را در اسرائیل شکستهاست و تمام این جنگها هم تاکتیکهایی است که علاوه بر مقاصد دیگر به او کمک کند تا به زمامداری خود در اسرائیل ادامه دهد.
طرح رای اعتماد به کابینه نتانیاهو درست چند ساعت قبل از حمله به ایران در کنست اسرائیل مطرح شدهبود. پیشبینیها این بود که به دلیل لایحه سربازگیری از میان یهودیان ارتدوکس، دو حزب اصلی مذهبی ائتلاف نتانیاهو در این رایگیری به نفع انحلال پارلمان و برگزاری انتخابات زودهنگام رای بدهند، اما این رایگیری برخلاف پیشبینیها به نفع نتانیاهو تمام شد و طرح عدم اعتماد به دولت و انحلال پارلمان رای نیاورد. چند ساعت بعد از این واقعه بود که تجاوز نظامی به ایران آغاز شد. فکر میکنید میان این دو واقعه ارتباطی وجود داشتهباشد؟
واقعیت این است که حملاتی که ارتش اسرائیل به نقاط مختلف منطقه انجام میدهد، بهویژه مورد حمله به ایران و پس از آن نیز حملات به دمشق، اقداماتی است که با هدف تقویت محبوبیت بنیامین نتانیاهو در افکار عمومی انجام میشود. در هر حال باید در نظر گرفت که ارتش اسرائیل اقداماتی انجام میدهد و دستاوردهایی در تخریب مواضع کشورهای دیگر کسب میکند و ارتشی هم هست که از نظر نیروی نظامی و از لحاظ تجهیزات نظامی و بهویژه نیروی هوایی در منطقه بدون رقیب است و قدرت مانور زیادی دارد. به هر حال هر یک از این جنگها، دستاوردهایی در تخریب و ترور برای اسرائیل دارد.
افکار عمومی اسرائیل هم عموماً گرایش به نژادپرستی دارد، از این اقدامها استقبال میکند و قدرتنماییهای اینچنینی را میپسندد. این حملات به نتانیاهو کمک میکند که در افکار عمومی محبوبیت خودش را بهبود بخشد و در عین حال در شرایط جنگی مخالفان و رهبران اپوزیسیون به علت قرار گرفتن در این شرایط مجبور به عقبنشینی میشوند یا سر و صدای کمتری میکنند.
اشاره کردید که در طول یک هفته گذشته دو حزب مذهبی عضو ائتلاف نتانیاهو از دولت و ائتلاف حاکم جدا شدهاند. دلیل اقدام احزاب موتلف نتانیاهو چه بود؟
بر اساس اخباری که وجود دارد، دلیل اصلی کنارهگیری این احزاب مذهبی یعنی هم حزب شاس و هم ائتلاف یهودیت توراتی، همان موضوع همیشگی سربازگیری اجباری است. نزدیک به دو سال است که جنگ اسرائیل علیه غزه و لبنان و بقیه طرفها ادامه پیدا کردهاست و اسرائیل از لحاظ نیروی نظامی خیلی خسته و فرسوده شدهاست. تعداد نیروی ثابت ارتش اسرائیل بسیار محدود است و حدود 150 هزار نیروی ثابت در ارتش اسرائیل خدمت میکنند. بخش اصلی توان رزمی نیروهای ارتش اسرائیل از میان نیروهای احتیاط هستند که از طریق خدمت اجباری تامین میشود.
در این شرایط طلاب مذهبی یهودی بر اساس قراردادی که با دیوید بنگوریون، نخستین نخستوزیر اسرائیل بسته بودند به خدمت سربازی نمیروند. این مسئله الان به یک مشکل بزرگ برای ارتش اسرائیل تبدیل شدهاست. زمانی که توافق معافیت طلاب مذهبی از خدمت اجباری منعقد شد، جمعیت این افراد چندان زیاد نبود و خیلی اهمیتی نداشت که در ارتش خدمت کنند یا نه، اما اکنون به یک جمعیت بزرگ تبدیل شدهاند و با توجه به جنگ طولانیمدت، اسرائیل در شرایط بسیار ویژهای به سر میبرد که شاید در تاریخ اسرائیل بینظیر باشد. در این شرایط موضوع خدمت سربازی طلاب مذهبی به یک مسئله حاد در فضای سیاسی اسرائیل تبدیل شدهاست. اکثریت رایدهندگان اسرائیل، بهویژه در میان جمعیت سکولارهای اسرائیل با معافیت این افراد از خدمت سربازی مخالف هستند.
این مسئله برای احزاب مذهبی بسیار مهم است که این امتیاز را برای پایگاه رایدهندگان خودشان حفظ کنند. در شرایط فعلی انتظار دو حزب شاس و یهودیت توراتی این بود که نتانیاهو همچنان در مقابل درخواست اعزام طلاب مذهبی به ارتش مقاومت کند، ولی چون نتانیاهو از سوی اکثریت رایدهندگان تحت فشار هست و همچنین جنگ هم فشار را بر نیروهای ارتش مضاعف کردهاست و امنیت رژیم اقتضا میکند که تعداد نیروهای بیشتری را به خدمت اعزام کند، نتانیاهو مجبور شدهاست که شرایط سختتری را برای افرادی که به خدمت سربازی نمیروند وضع کند و در مقابل احزاب مذهبی هم از این اقدام دچار نارضایتی شدهاند و تهدید کردهبودند که از دولت کنارهگیری میکنند. در طول هفتههای اخیر اتحاد یهودیت توراتی که کاملاً از دولت کنارهگیری و حزب شاس هم اعلام کرد که تمام وزرایش از دولت استعفا میدهند.
با این اوصاف به نظر میرسد که نتانیاهو در مقابل یک دوراهی قرار گرفتهاست، از یک سو برای استمرار حیات سیاسی خودش به تداوم جنگ نیاز دارد و از سوی دیگر استمرار جنگ به فراخواندن یهودیان مذهبی به سربازی نیازمند است که میتواند باعث فروپاشی ائتلاف حاکم و سرنگونی دولت نتانیاهو شود.
دقیقاً همین طور است. تصمیمها و سیاستهای شخص نتانیاهو است که این تناقض و دوراهی را ایجاد کردهاست، از یک سو ائتلاف او با احزاب مذهبی نیازمند معافیت مذهبیها از خدمت سربازی است و از سوی دیگر برای ادامه حکومتش قصد دارد به جنگ ادامه دهد و این جنگ به نیروهای بیشتر نظامی نیاز دارد که اگر قرار باشد این نیرو تامین شود باید مذهبیها به خدمت فراخوانده شوند. احزاب مذهبی موتلف نتانیاهو هم اساساً با این وعده به دولت پیوستهاند که هرگز از طلاب علوم دینی برای سربازی دعوت نشود. این مسئله به یک معما و چالش مهم برای استمرار دولت نتانیاهو تبدیل شدهاست.
اخباری در مورد تحلیل رفتن شدید وضعیت اقتصادی اسرائیل بر اثر جنگ نزدیک به دو ساله منتشر شدهاست. این ارزیابی را تا چه اندازه درست میدانید؟
در رسانهها اخباری در مورد چالشها و مشکلات اسرائیل منتشر میشود. البته خیلی از خبرهایی که در رسانههای داخلی منتشر میشود، مبالغهآمیز و اغراقشده هستند. اما گزارشهایی که رسانههای معتبر بینالمللی منتشر میکنند، به برخی مشکلات اقتصادی در اسرائیل اشاره میکنند. من شخصاً تحلیلگر مسائل اقتصادی نیستم و نمیتوانم به صورت دقیق این اطلاعات را تحلیل کنم، اما تا جایی که من تحلیلها و گزارشها را مطالعه کردهام، بهرغم جنگ دو ساله در اسرائیل، وضعیت اقتصادی این رژیم آنچنان هم وخیم نیست، بلکه مشکلات و چالشهایی در اقتصاد اسرائیل ایجاد شدهاست.
یعنی نمیتوان گفت که اقتصاد اسرائیل در آستانه فروپاشی قرار دارد؟
بر اساس گزارشهایی که وجود دارد، در حال حاضر اصلاً نمیشود چنین ارزیابی و پیشبینیای داشت.
بازار ![]()