بزرگنمايي:

کرمان رصد - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
صادق زیباکلام| در روزهایی که شاهد ادامه جنگ بین ایران و اسرائیل هستیم، ما به عنوان ایرانیان، با سوال سختی روبه‌رو هستیم. سوال اساسی که بسیاری از ایرانیان در این شرایطِ جنگی باید از خود داشته باشند، این است که ما در ارتباط با جنگ اسرائیل و ایران در کجای ماجرا قرار خواهیم گرفت، یعنی فکر می‌کنیم در کدام سمت این ماجرا باید قرار بگیریم؟ آیا ما با نظام جمهوری اسلامی ایران، هیچ نوع وابستگی و سنخیت نداریم و اصلاً این جنگی که در جریان است را، جنگ خودمان نمی‌دانیم یا اینکه ما نوعی وابستگی به این نظام داریم و این جنگ، جنگ بین ایران و نظام حاکم بر ایران با اسرائیل می‌بینیم. 
خیلی‌ها از جمعه که حمله اسرائیل به ایران آغاز شده است، تا به الان تکلیف‌شان روشن شده است و عملاً این نکته را بیان می‌کنند که ما هیچ نوع وابستگی، دلبستگی و پیوند با نظام جمهوری اسلامی ایران نداریم و در جنگی که جریان دارد، تمام‌قد از اسرائیل حمایت خواهیم کرد. در این میان بعضاً افرادی مانند شاهزاده رضا پهلوی و یا سایر سلطنت‌طلبان وجود دارند که به صورت مستقیم حمایت خود از اسرائیل و حمله به ایران را هم بیان کرده‌اند و به صراحت از این حمله حمایت می‌کنند.
البته برخی دیگر هم وجود دارند که حمایت خود از اسرائیل را به زبان نیاورده‌اند ولی وقتی نوع رفتار آنها را نگاه می‌کنیم، مشخص است که به صورت غیرمستقیم دست به حمایت از اسرائیل زده و حتی در این مسیر تلاش‌هایی را هم انجام می‌دهند. برای مثال، می‌توان به چیزی اشاره کرد که این روزها و شب‌هایی که ایران درگیر جنگ است، در برخی از رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از ایران به وضوح مشاهده می‌شود. آنها در رسانه‌هایشان حمایت از اسرائیل را به صورت آشکار بیان نمی‌کنند اما به گونه‌ای تحلیل می‌کنند که انسان با گوش دادن به این تحلیل‌ها، کاملاً متوجه این موضوع می‌شود که این رسانه‌ها عملاً و با تمام وجود در حال حمایت از اسرائیل هستند و در همین مسیر به جمهوری اسلامی حمله می‌کنند. 
شاید کمتر کسی در دو دهه گذشته وجود داشته باشد که به اندازه منِ صادق زیباکلام از عملکرد و سیاست‌های مختلف جمهوری اسلامی، انتقاد کرده باشد. به گونه‌ای که بسیاری از آنچه که در دو دهه گذشته گفته‌ام، عملاً جا افتاده است. مثلاً اینکه چه کسی این رسالت را به ما داده است که اسرائیل را باید نابود کنیم؟ یا اینکه انقلاب اسلامی اصلاً برای مرگ بر آمریکا نبوده است و یا اینکه هسته‌ای به جز اینکه منافع ملی کشور را نابود کرد، فایده نداشته است. موضع‌گیری‌هایی که من داشته‌ام، بسیار تند و تلخ بوده و بعضاً هم به علت همین موضع‌گیری‌ها، علیه من اعلام جرم شده است و زندان هم رفته‌ام.
اما سوالی که منِ صادق زیباکلام، در این وضعیت از خودم دارم این است که این نظامی که تو، طی سال‌های سال، به بسیاری از سیاست‌هایش انتقاد داشته‌ای و این سیاست‌ها را درست نمی‌دانی، حالا به‌دنبال حمله خارجی، درگیر شده است. صادق زیباکلام، در این وضعیتی که ایران با اسرائیل درگیری نظامی پیدا کرده، چه تصمیمی خواهد گرفت؟ پاسخ من این است که من با همه انتقاداتی که نسبت به جمهوری اسلامی دارم و خیلی از آنها انتقادات تندی است، پشت کردن به جمهوری اسلامی را در این شرایط صحیح نمی‌دانم و نمی‌توانم این جمله را بگویم که این جنگ به من مربوط نمی‌شود و این جنگ بین نظام جمهوری اسلامی و اسرائیل است. 
موضوع پایانی، حرفی است که با ایرانیانی دارم که در این جنگ آمده‌اند و برای حمایت از اسرائیل صف بسته‌اند. من به آنها یک نکته را می‌گویم. به آنها می‌گویم که بیایید و از اسرائیلی‌ها یاد بگیرید. قبل از هفت اکتبر، صدها هزار اسرائیلی، علیه نتانیاهو تظاهرات کردند و مخالف او بودند؛ اما آیا هیچ‌کدام از آنها بعد از هفت اکتبر و آغاز جنگ؛ با حماس همکاری کردند؟ ما حداقل از آنها یاد بگیریم. اسرائیلی‌ها با همه انتقاداتی که داشتند، حمایت نکردند و همچنان به نظام حاکم وفادار ماندند. 
بازار