بزرگنمايي:
کرمان رصد - ایسنا / در دل کوهستانهای جنوب استان کرمان، جایی هست به نام رمون؛ سرزمینی آنچنان بکر و بیدفاع که هیچ خانهای در آن دیوار ندارد و هیچ باغی با حصار از دیگری جدا نمیشود. مردمانش در دل طبیعت زندگی میکنند، نه در ترس از آن.
درختانش بیمحافظ، اما با اعتماد، سالهاست سایه میدهند و ثمر میبخشند. رمون از معدود نقاطیست که امنیت نه از جنس دوربین و دیوار، که از جنس پیوندهای انسانی و زیستبوم سالم بهدست آمده است.
همین ویژگیهاست که رمون را نهتنها یکی از مناطق بکر ایران، بلکه از امنترین نقاط جهان برای زندگی طبیعی ساخته است؛ جایی که تا همین چند روز پیش، صدای آتش، تنها در دل اجاق خانههای روستایی شنیده میشد. اما این بهشت بیدفاع، ناگهان شعلهور شد...
رمون؛ بهشتی گمشده در دل کوهستان
اگر روزی پا به دل طبیعتی بگذارید که بوی زندگی از هر برگ و شاخهاش میتراود، آنجا قطعاً رمون است؛ جایی که کوه با درختان کهنسال همنفس میشود و صدای پرندگان در بامداد، مانند آواز قدیسان در دل سکوت، آرامش را به روحتان میدمد.
رمون منطقهای است بکر، دستنخورده و زنده. در دل درهها و دامنههایش، درختانی با قدمت قرون ایستادهاند؛ اُرسها با تنههای چروکخورده از زمان و گردوهای پیر و سخاوتمند که هنوز هر سال با دستان پر از برکتشان، سخاوت را در سبد زندگی مردم میریزند.
اینجا، زیستگاه گونههایی است که شاید تنها در کتابها دربارهشان شنیده باشید. خرس یقهسفید، پلنگ با وقار کوهستان و مارهایی مانند گرزهمار سیاه که ساکت و پنهان در لابهلای صخرهها و خارها، همچون نگهبانانی پنهان، این طبیعت اسرارآمیز را مراقبت میکنند. حشرات بیشمار، پرندگان رنگارنگ و هزاران جاندار دیگر، در همزیستیای کمنظیر، چرخ زندگی را در این سرزمین میچرخانند.

قسمتی از منطقه رمون علاوه بر این همه زیبایی، رمون یکی از مناطق غنی از گیاهان دارویی است. در شیبهای کوه و درههای دور از دسترس، گیاهانی مانند آویشن کوهی، آلاله، بابونه، کِتی (صمغی ارزشمند که از درخت گَون به دست میآید) رشد میکنند. این گیاهان نهتنها به دست طبیعتدوستان و مردم محلی جمعآوری میشوند، بلکه ارزش دارویی بالاتری دارند و بخشی از اقتصاد بومی و طب سنتی منطقه را شکل میدهند. همین پوشش گیاهی کمنظیر، نشاندهنده سلامت خاک و پاکی آبوهوای این سرزمین است.
از نظر جمعیت، رمون را نمیتوان تنها با ارقام شناخت. اگرچه در سرشماری سال 1395 حدود 5000 نفر جمعیت برای آن ثبت شده، ولی این عدد تنها سایهای از حقیقت است. رمونیها در دل دارند که هنوز به این خاک گره خوردهاند، حتی اگر اکنون در بندر، جیرفت یا کرمان ساکن باشند. برآوردهای محلی جمعیت رمون را نزدیک به 10 هزار نفر میدانند؛ مردمانی که روحشان هنوز در کوه و دشت میچرخد، حتی اگر تنشان در شهرها باشد.
از لحاظ ساختار اداری، این منطقه شامل 35 روستا است که به صورت خوشهای، هر 5 یا 6 روستا با هم یک دهیاری را تشکیل دادهاند و در مجموع 9 دهیاری دارد.
این روستاها همانند برگهای یک درخت کهنسال، هر یک شاخهای از ریشهٔ فرهنگی و زیستی رمون هستند.
اما رمون تنها داستان کوه و درخت نیست، بلکه بهشت محصولات کشاورزی هم هست. در بخشهای گرمسیریاش، پرتقالهای واشنگتن، نارنگیها، گریپفروت و مرکبات گوناگون چون طلای درخشان بر شاخهها میدرخشند. هرچه به ارتفاع میرویم، هوا خنکتر و محصولات متنوعتر میشود: از زردآلو و آلو گرفته تا گردو، بادام، گلابی، گیلاس، سیب و خُمروت.
دامنههای کوه نیز پر از درختان خودرو و دارویی است؛ کهکم، بَنه، ارس، بادام تلخ و ... همچون نگینهایی سبز، لباس کوهها را آراستهاند.
از لحاظ اقتصادی، کشاورزی قلب تپندهٔ زندگی مردم رمون است. در نواحی گرمسیری، هر خانواده سالانه 300 تا 500 میلیون تومان از فروش پرتقال و مرکبات درآمد دارد. در ارتفاعات، فروش گردو، گلابی، انگور، انار و انجیر، میتواند 200 تا 250 میلیون تومان برای هر خانواده سودآور باشد. اگرچه این ارقام در حال تغییر است، اما نشان میدهد رمون نهفقط زیبا، بلکه زنده و پویاست.
و امروز رمون با همه این زیباییها و داراییها، نیازمند دیدهشدن است؛ نه تنها برای بهرهبرداری، بلکه برای حفاظت. باید این اکوسیستم بینظیر را همانگونه که هست، برای نسلهای بعدی حفظ کرد.
و اما بعد ...
آتشی که درختان را سوزاند، اما ریشهها را نه
در روزی که دشت رمون زیر آفتاب سوزان خوابیده بود، ناگهان آتش از دل خشکی برخواست. شعلههایی بیرحم، بیوقفه و بیمهابا به جان باغات افتادند؛ آتشی که نه فقط شاخهها و برگها را، بلکه خاطرات، آرزوها، زحمت و سالها امید مردمانش را به خاکستر بدل کرد.
امین ترکستانی یکی از دهیاران رمون، با صدایی شکسته از آنچه بر این دیار گذشت سخن میگوید. منطقهای که نه مدرسهای برای کودکانش دارد و نه مسجدی برای پناه دلهای شکسته. در گذشته مدرسهای عشایری وجود داشت، تنها کورسوی دانشی که آن هم به خاموشی گرایید. حالا کودکان رمون برای رسیدن به تحصیل، از پیشدبستانی تا دانشگاه، باید به جیرفت سفر کنند، سفری که جادهاش خاکی و صعبالعبور است.
ترکستانی میگوید: «اگر باران ببارد، هیچکس نمیتواند از این راه عبور کند.»
خانه بهداشت رمون، بنایی که 10 سال پیش ساخته شد، سالها بسته ماند تا آنکه با پیگیریهای مداوم او، سال گذشته بازگشایی شد. اما هنوز پزشکی ندارد و گاه در طول سال تنها یک بار، یک اکیپ گذرا به منطقه میآید و میرود. خانهای برای سلامت که تنها در ظاهر خانه است و در باطن خالی از درمان.
منطقه فاقد هرگونه امکانات رفاهیست. نه مرکز تفریحی، نه آب تصفیه شده، نه حتی پوشش کامل مخابراتی. آب رمون، آبیست پر از املاح، مسبب بیماریهایی چون سنگ کلیه؛ هر سال چندین نفر زیر تیغ جراحی میروند، تنها به جرم نوشیدن آب سرزمینشان. و برق؟ تنها سه چهار سالیست که آن هم ناقص به اینجا رسیده.
باغهایی از گردو، انجیر، پرتقال، انگور، هلو، سیب و معادنی که در دل کوههای خاموشش نهفتهاند.
اما همه این ثروتها، بیپناه و بیحفاظ، گرفتار بیتوجهیاند. آفتهایی چون مگس مدیترانه هر ساله محصولاتی چون زردآلو و گیلاس را نابود میکند، اما نه آموزشی به کشاورزان داده میشود و نه تجهیزاتی برای مقابله. آنچه میماند، تنها حسرتِ درو نکردن ثمره تلاش یک ساله است.

و حالا آتش. از ساعت 9 صبح شعلهور شد، گسترده، وحشی و مصیبتبار. بالگردی آمد، دوری زد، رفت. نه آتشنشانی آمد، نه نیروهای امدادی. مسئولان هم... فقط چند خودروی شاسی بلند، آن هم حوالی غروب، آمدند تا تماشا کنند، عکس بگیرند و بازگردند.
ترکستانی با تلخی میگوید: «من قسم میخورم هیچکدامشان کاری نکردند.»
این مطلب را دیگر اهالی رمون تایید میکنند.
در نبودِ کمک، مردم رمون بودند که آتش را با دستان خالی مهار کردند. زن و مرد، پیر و جوان، همگی کنار هم ایستادند. سطلهای آب، بیلها و حتی شاخههای درخت، تنها سلاح آنها در برابر شعلههایی بود که امیدشان را میسوزاند. اگر مردم نمیبودند، آتش تا دو سه روز ادامه داشت و روستاهای اطراف را نیز در کام خود میکشید.
برآوردها میگویند حدود 20 هکتار از باغات و زمینهای کشاورزی خاکستر شدهاند؛ نه تنها مرکبات، بلکه گردوها، انگورها و خاطراتی که روی این درختان تنیده شده بود. دسترنج سالها، بیصدا و بیدفاع، خاکستر شد.

امین ترکستانی یکی از دهیاران رمون، در ادامه اظهارات خود با اشاره به عملکرد دستگاههای مختلف در جریان آتشسوزی اخیر گفت: با وجود کمکاری برخی نهادها، اداره برق عملکرد خوبی داشت و توانست در همان روز حادثه، حدود ساعت 6 عصر، برق تقریبا کل روستا را مجدداً وصل کند.
وی افزود: این اقدام بهموقع در شرایط بحرانی، باعث شد تا بخشی از نگرانیهای مردم کاهش یابد و از بروز مشکلات بیشتر بهویژه در تاریکی شب جلوگیری شود.
رضا فلاح، مدیرعامل جمعیت هلالاحمر استان کرمان در گفتوگو با ایسنا اعلام کرد: در پی آتشسوزی در منطقه رمون، 40 نیروی امدادی در قالب 8 تیم عملیاتی به محل حادثه اعزام شدند. از این تیمها، دو تیم واکنش سریع از مرکز استان و 6 تیم دیگر از شهرستانهای ارزوئیه، جیرفت و راین بودند که بلافاصله پس از اعلام حادثه به منطقه اعزام و تا ساعت 8 شب در محل حضور داشتند.
فلاح افزود: عملیات ارزیابی در هشت واحد مسکونی که تحت تأثیر آتشسوزی قرار گرفته بودند، انجام شد.
اینجا رمون است. جایی که زندگی با کمترین امکانات ادامه دارد. جایی که صدای کمک شنیده نمیشود و اگر فاجعهای رخ دهد، تنها دستان مردم است که مرهمی میشود بر زخمهای خاک و دل. اینجا، در سکوت غفلتها، آتش تنها درختان را نمیسوزاند، بلکه اعتماد را هم میبلعد.