سرمقاله جوان/ تیغی علیه انحراف چراغی برای نسلها
مقالات
بزرگنمايي:
کرمان رصد - روزنامه جوان / «تیغی علیه انحراف چراغی برای نسلها» عنوان یادداشت روز در روزنامه جوان به قلم حمیدرضاشاهنظری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی، وقتی ایران در هیاهوی ایدئولوژیهای متنوع و متضاد غوطهور بود، چهرهای درخشید که در میانه میدان افکار و عقاید انحرافی و استعماری، صدای روشنگری و بصیرت را بلند کرد، شهید آیتالله مرتضی مطهری. او نه فقط یک استاد فلسفه یا مبلغ دینی، بلکه متفکری ژرفاندیش، روشنفکری متعهد و مبارزی خستگیناپذیر علیه تحریف، التقاط و جهالت بود. قلمش، چون شمشیری برنده، همواره بهسوی دروغ، تحریف و فریب نشانه میرفت و زبانش، آغشته به حکمت و برای نسلهای زیادی روشنگر مسیر حقیقت شد.
شهید مطهری در 1298 در فریمان به دنیا آمد و در حوزه علمیه قم، تحت تربیت استادانی، چون علامه طباطبایی و امام خمینی (ره) به قلههای دانش فلسفه، فقه، عرفان و کلام رسید. او از معدود عالمان دینی بود که توانست سنت حوزه را با فضای آکادمیک دانشگاهی درهم بیامیزد و پل ارتباطی میان حوزه، دانشگاه و جامعه شود. جایگاه علمی او، نه فقط در آثارش، بلکه در نحوه مواجهاش با مسائل اجتماعی، سیاسی و فلسفی روز نمایان است. مطهری معتقد بود که دین اسلام، دین عقلانیت و خردورزی است و میتواند پاسخگوی پیچیدهترین پرسشهای بشر معاصر باشد. این باور، روح حاکم بر تمام آثار اوست. شهید مطهری از خود مجموعهای عظیم از آثار مکتوب بر جای گذاشت، آثاری که هریک تلاشی برای بازشناسی اسلام ناب، مبارزه با التقاط و انحراف فکری و عقیدتی، تطهیر و تمایز دین از خرافه و بازسازی هویت فکری جامعه اسلامی بود. او در «جهانبینی توحیدی» به مقابله با ایدئولوژیهای الحادی و نگاه مادی به جهان پرداخت و در «عدل الهی»، اثری عمیق در فلسفه دین و پاسخ به پرسشهای روز درباره عدل، اختیار و حکمت الهی ارائه کرد. در «انسان و سرنوشت»، با رد جبرگرایی مارکسیستی با تبیین اختیار انسان از نگاه اسلام به رابطه اختیار و جبر، مسئولیت انسان و مفهوم تقدیر در اندیشه اسلامی پرداخت تا شور انقلابی به جامعه آن روز برای مقابله با استبداد و استعمار بدهد. در «علل گرایش به مادیگری» به نقد بنیادین مارکسیسم و پاسخ به شبهات مادیگرایان درباره دین پرداخت و در «خدمات متقابل اسلام و ایران» ضمن دفاعی علمی و تاریخی از پیوند غنی میان هویت ایرانی و تمدن اسلامی، به شبهات ایرانستیزان و اسلامستیزان پاسخ داد تا تار و پود هویت ایرانیان را واکاوی و هویت اصیل ایرانی- اسلامی را در برابر هویت مهاجم غربی بازشناسی کند. در «اسلام و مقتضیات زمان» ضمن بازخوانی تطبیقی مفاهیم دینی با نیازهای معاصر بشر، کارآمدی دین در دنیای مدرن را به اثبات رساند و در «مسئله حجاب» و «نظام حقوق زن در اسلام» ضمن مقابله با تفسیرهای مارکسیستی و فمینیستی از جایگاه زن، نشان داد که حجاب فقط یک امر تشریعی نیست بلکه یک امر فطری است که اتفاقاً آزادی زن برای حضور اجتماعی را تضمین میکند و مخالفت با آن یک طرح استعماری است. حجم آثار مکتوب و شفاهی شهید مطهری آنقدر زیاد است که پرداختن به آنها در این مکتوب میسر نیست و این مجاهدت بزرگ، نشان از یک انسان عالم، بصیر، فیلسوف، پویا، دردمند و انقلابی است که در زمانه خود، همچون شمعی سوخت تا روشنایی و آگاهی را در جامعه منتشر کند. اهمیت این آثار نه تنها در محتوای علمی آنها، بلکه در رویکرد منظم، عقلانی، جامعنگر و مستدل آنهاست، ویژگیهایی که باعث شده تا کتابهای مطهری، هنوز هم به عنوان منبع درسی در حوزهها، دانشگاهها و محافل روشنفکری مورد توجه جدی باشند.
دهههای 1340 و 1350، دوران ظهور گروههایی، چون سازمان مجاهدین خلق بود که کوشیدند اسلام را با مارکسیسم و اندیشههای چپ آمیخته و از آن، ایدئولوژی مبارزه بسازند. از سوی دیگر، موج روشنفکری غربزده نیز تلاش میکرد دین را یک امر شخصی، غیرسیاسی و بیاثر در تحولات اجتماعی جلوه دهد. شهید مطهری در برابر هر دو جریان ایستاد، با مارکسیستهای مذهبی به خاطر تحریف حقیقت دین مقابله کرد و با روشنفکران سکولار به سبب خالیکردن جامعه از معنویت و هویت و تسلیم کردن در برابر استعمار و سلطه غرب. او التقاط را بزرگترین خیانت به اسلام میدانست، چراکه آن را باعث تحریف اصول، تضعیف مبانی اعتقادی و سردرگمی جوانان معرفی میکرد و در کتابها و سخنرانیهایش بارها بر این نکته تأکید کرد که اسلام نه نیاز به وصلهکاری دارد، نه ناتوان از پاسخگویی به پرسشهای جدید است، کافی است آن را درست بشناسیم و اصیل عرضه کنیم.
شهید مطهری در دهههای پیش از انقلاب، با حضور در دانشگاه تهران و همچنین جلسات فکری مختلف، نقش بیبدیلی در آگاهسازی نسل جوان ایفا کرد. حضور مؤثر او در حسینیه ارشاد و نقشآفرینی در هیئت مؤسس شورای انقلاب از شواهد بارز جایگاه اجتماعی و فکری او در روند پیروزی نهضت اسلامی است، به طوریکه امام خمینی (ره) پس از شهادت او فرمودند: «من فرزند عزیزى را که پاره تنم بود از دست دادم.» این جمله نه تعارف بود و نه اغراق، بلکه واقعیتی است که با نگاهی به آثار شهید مطهری میتوان آن را بهوضوح دید.
بازار ![]()
در شب دوازدهم اردیبهشت 1358، گلوله جریانی که خود زاییده انحرافات فکری و اسلام التقاطی بود، تفکر اصیل اسلامی را ترور کرد و استادی را به شهادت رساند که مطالعه آثارش همچنان داغ حسرت نبود او را بر قلبها و اندیشهها میگذارد. گروه فرقان که خود را مفسر قرآن میدانست، اما فاقد درک عمیق و ریشهدار از دین بود و به معنای واقعی کلمه دچار التقاطی شدید شده بود، نتوانست اندیشه محکم و حجتآور استاد مطهری را تحمل کند. اما شهادت اوپایان نبود، بلکه آغاز بیداری دوبارهای در نسل جوان شد. آثار او پس از شهادتش، با اشتیاق بیشتری خوانده شد و نسلهای بعدی با نام او پیوندی ناگسستنی یافتند و حقانیت اندیشه و راه او بیش از پیش نمایان شد.
امروز نیز خطر التقاط و انحراف فکری همچنان با چهرههایی جدید، اما اندیشههای پیچیدهتر و منافقانهتر، وجود دارد، اگر دیروز، مارکسیسم لباس اسلام میپوشید، امروز «اسلام رحمانی»، «اسلام عرفاننمای فقهستیز»، «موعودگرایی شریعتگریز»، «نواندیشی دینی غربزده»، «شبهروشنفکری رسانهای»، «عرفانهای وارداتی»، و حتی «اسلام سلیقهای و انتخابی» اندیشهها و عقایدی هستند که لباس اسلام پوشیدهاند و خاک بر چهره روشن اسلام ناب میپاشند. در چنین فضایی، بازخوانی اندیشههای مطهری و تداوم و اعتلای مسیر فکریای که او آغاز کرد نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت است. جامعه دینی و انقلاب اسلامی برای حفظ هویت خود، نیازمند فکری استوار، دینی عقلانی و رویکردی مستدل هستند، درست همانچیزی که مطهری در آثارش بنیان نهاد.
انتخاب روز شهادت استاد مطهری بهعنوان روز معلم نیز انتخابی اتفاقی نیست، بلکه یادآور این حقیقت است که معلم واقعی، کسی است که جان خود را در راه تعلیم، تربیت، روشنگری و دفاع از حقیقت فدا میکند. مطهری نماد معلمی است که تنها بر کرسی درس نایستاد، بلکه در میدان مبارزه با جهل، خرافه، التقاط و انحراف، با خون خود پیامش را امضا کرد. او معلمی بود که صرفاً درس نداد، بلکه زندگیاش، اندیشهاش و مرامش تماماً «درس» بود، درسی از ایمان، اندیشه الهی، عقلانیت و صداقت. او ثابت کرد که معلم میتواند نه فقط سازنده یک نسل که هدایتگر تاریخ باشد و اکنون، ما وارثان اوییم، وارثان قلمی که علیه جهل، نفاق و انحراف برخاست و فکری که برای هدایت جانها پرورده شد و خونی که برای روشنایی حقیقت اسلام ناب بر روی زمین ریخته شد.
-
پنجشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۱:۰۴
-
۶ بازديد
-

-
کرمان رصد
لینک کوتاه:
https://www.kermanrasad.ir/Fa/News/720013/