کرمان رصد

آخرين مطالب

تهران مخوف مقالات

تهران مخوف
  بزرگنمايي:

کرمان رصد - خبرآنلاین /متن پیش رو در خبرآنلاین منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
حد بالای فقدان سرمایه اجتماعی در بی اعتمادی شهروندان به سازمان های دولتی تجلی پیدا می کند که در این زمینه علاوه بر مشاهدات میدانی و روایت شهروندان می توان به پژوهش های کمی و سیر نزولی اعتماد به نهادها و دستگاه ها مراجعه کرد...در نتیجه این منظومه مسائل است که پس از نزدیک به یکصد سال، همچنان پرونده تهران مخوف مفتوح مانده است و در جایی چون حوالی کوی دانشگاه، در محیطی خلوت و تاریک، دانشجوی دانشگاه مادر جان می بازد.
بازار
یادداشت دکتر سعید حجاریان که در «ایران سال» منتشر شده، با تیتر «تهران مخوف»، به بررسی ریشه‌های ناامنی در تهران با تمرکز بر قتل دانشجوی دانشگاه تهران می‌پردازد. نویسنده با تحلیل نابرابری‌های اجتماعی، غیبت دولت و توسعه نامتوازن، به تبیین عوامل موثر در بروز این حادثه و ناامنی‌های مشابه می‌پردازد. حجاریان در این یادداشت، قتل دانشجوی دانشگاه تهران را به عنوان نمادی از وضعیت ناامن و نابرابر جامعه ایران تحلیل می‌کند. او معتقد است که نابرابری‌های عمیق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، به ویژه در کلانشهری مانند تهران، زمینه‌ساز بروز چنین حوادثی است. این یادداشت در زیر از نظرتان می گذرد:
در حال تأمل بودم و دنبال موضوعی نازه می گشتم تا حول آن یادداشتی نوروزی بنویسم که اتفاقی باعث تغییر جهت فکرم شد. آن اتفاق قتل دانشجوی دانشگاه تهران در حوالی کوی دانشگاه بود. این رخداد را طبیعتا می توان با انواع رویکردها توضیح داد و سراغ نظریه هایی در حوزه جامعه شناسی ، جرم شناسی و... رفت و نتایجی گرفت. من نیز تلاش خواهم کرد از زاویه ای حول این مسأله طرح بحث کنم. به گمان من «نابرابری» از اصلی ترین مؤلفه هایی است که می تواند جامعه امروز ایران را تصویر کند. نابرابری، سابقاً در ذهن افراد و در قالب رویکردهایی مقایسه ای، مدخلیت داشت. اما هر چه پیش آمدیم عینیت تمام یافته است تا حدی که گریبان شهر و شهروندان را رها نمی کند.
زمانی که به طرفین واقعه کوی دانشگاه می نگریم، حساسیت ما به دو مساله جلب می شود:
اول، دانشجویی که پرورش یافته وضعیت نابرابر (قومی، مذهبی و جغرافیایی) است و حضورش در دانشگاه تهران [احتمالا] به دلیل جبران نابرابری و پر کردن شکاف پیرامون و مرکز بوده است. دوم سارق قاتلی که ذهن و وجدان اش در پی نابرابری چنان مضمحل شده است که به جنایت علیه دانشجو که حتماً نماد زر و زور و تزویر محسوب نمی شود! اقدام می کند. در دوران نوجوانی و جوانی ما، دهه های 1340 و 1350، برخلاف تصویری که امروزه بازنمایی می شود، ایران و مشخصاً، پایتخت با نابرابری و فاصله طبقاتی چشمگیری روبه رو بود. فاصله میان حاشیه و متن به قدری زیاد بود که گویی با دو تهران یا حتی چند تهران مواجه بودیم و این مساله در سبد خرید خانوار، سبک پوشش، زیستگاه، امکان تحصیل و... برجسته بود و همواره به موازات پیشرفت مرکز به حاشیه زدگی حاشیه افزوده می شد. در همان دوران به غیر از مشاهدات دست اول، کتابی هم توجه من را به خود جلب کرد؛ کتاب «تهران مخوف» به قلم آقای مرتضی مشفق کاشانی. این رمان نمایانگر تضادهایی بود که جامعه پسا مشروطه با آن روبه رو شده بود و نوعی رهاشدگی جامعه از هنجارهای زمان اش را تصویر می کرد. 
 أول- غیبت دولت، ضعف قانون فارغ از نمونه هایی مانند دولت های فاشیستی و اقتدارگرا که نفس حضور و فعالیت دولت موجد قانون شکنی است. عموماً تاسیس دولت به ختم وضعیت هرج و مرج گونه و بی قانونی می انجامد. در نموله «قتل دانشجو...» ما در درجه اول با وضعیت غیبت دولت مواجه شده ایم؛ دولتی که نتوانسته است چه در قالب سیاست های کلان رفاهی و چه در قالب تورهای محافظ، ابدان و اذهان شهروندان را برای ادامه زندگی بهنجار متقاعد کند یعنی، به تعبیر فوکویی دولت مندی (governmentality) خود را از کف داده است... دولت، علاوه بر آن که از تمهید سیاست های رفاهی و عدالت محور بازمانده، نتوانسته است امنیت را به عنوان یکی از پایه ای ترین نیازهای جامعه تأمین کند. غیبت دولت اما در همین نقطه متوقف نمی ماند؛ سابقاً در ابتدای دهه 1380 با مقایسه وضعیت شهرری و تهران اشاره کرده بودم که «اختلاف طبقاتی و اختلاف گفتمانی دست به دست هم می دهند و به تدریج به اعتراض ضدسیستم تبدیل می شوند.»
اگر در دهه 1370 و 1380 اختلاف طبقاتی و گفتمانی به ترور و حذف فیزیکی سوژه های خاص می انجامید، اینک دایره اقدامات به قدری وسیع شده است که علاوه بر آن که خاص و عام را در بر گرفته است دولت مندی دولت و کارکرد آن در حوزه برقراری نظم را ، آن هم در نقاط کانونی به چالش گرفته است. طرفه آن که برپایه تحلیل موج چهارم پیمایش ملی ارزش ها و نگرش ها و در پاسخ به این پرسش که «معمولاً در سطح شهر و خیابان چقدر احساس امنیت می کنید؟» شهر و خیابان از منظر افراد جوان تر و در حال تحصیل نا امن تر تصویر شده است و این موید آن است که غیبت دولت، عدم توجه به دماسنج های جامعه و در نتیجه بی تفاوتی نسبت به نهادهای قانونی و عناصر بازدارنده و جرم زدا را نیز در پی دارد.
دوم. «دکترین دگر ساز» و توسعه نیافتگی، از جمله جهات خوفناکی کلانشهرها، خصوصاً تهران مساله توسعه نامتقارن و پیامد آن یعنی دگرسازی است. در مباحث طرح شده در باب توسعه، من همواره مدافع آن دسته از نظریه ها بوده ام که توسعه و امنیت را به موازات یکدیگر پیش رانده اند. زیرا معتقدم متقارن نبودن توسعه طی فرایندی به ضدیت با امر توسعه می انجامد. به عنوان مثال و در موضوع حمل و نقل شهری و ترافیک، شاهد سهولت دسترسی شهروندان به نقاط مختلف شهر هستیم، حمل و نقل ارزان مهم و دوراندیشانه به نظر می آید حال آن که در بطن خود به دلیل توسعه نیافتگی و شکاف مرکز پیرامون به ناهنجاری هایی دامن می زند و شوربختانه مشاهده می شود به جای سخن گفتن از توسعه و توس، از طبقاتی تر شدن شهر دفاع می شود! علاوه بر این، توسعه نیافتگی تزلزل امنیت را نیز در پی دارد. در تهران، دو نشانه توسعه نیافتگی به خوفناکی روزافزون رهنمون شده اند؛ اولین آنها تاریکی نسبی و مطلق در معابر شهری است و دیگری ازدیاد موتور سیکلت.
اولین آن ها ناظر به برون افتادگی از سیکل تأمین مالی و زیر ساخت به منظور توسعه شبکه برق است و دیگری فقدان پروژه توسعه ای مؤثر جهت کاهش ترافیک شهری. این عوامل به ترتیب عبور و مرور عادی شهروندان را با اختلال مواجه کرده است. در جهت تأمل بیشتر درباره خوفناکی می بایست به موضوع «سرمایه اجتماعی» توجه کنیم که تا حد زیادی از میان رفته است. حد پایین فقدان سرمایه اجتماعی در عدم اعتماد متقابل شهروندان به یکدیگر مشاهده می شود به نحوی که جامعه پیوسته در وضعیت ناهنجار و متلاطم به سر می برد و چسب همبستگی آن از میان می رود. شاید دادگاه ها، زندان ها و مراکز درمانی بتوانند این وضعیت را به خوبی تصویر کنند. حد بالای فقدان سرمایه اجتماعی نیز در بی اعتمادی شهروندان به سازمان های دولتی تجلی پیدا می کند که در این زمینه علاوه بر مشاهدات میدانی و روایت شهروندان می توان به پژوهش های کمی و سیر نزولی اعتماد به نهادها و دستگاه ها مراجعه کرد که فهرست کردن و مقایسه روند آن ها از حوصله این نوشته خارج است.
در نتیجه این منظومه مسائل است که پس از نزدیک به یکصد سال، همچنان پرونده تهران مخوف مفتوح مانده است و در جایی چون حوالی کوی دانشگاه، در محیطی خلوت و تاریک، دانشجوی دانشگاه مادر جان می بازد.

لینک کوتاه:
https://www.kermanrasad.ir/Fa/News/708863/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

نماهنگ «جونم امام رضا» با صدای گروه سرود رهپویان حرم

چرا یک توافق هسته‌ای جدید به نفع مسکو است؟

سقوط کاوشگر قدیمی شوروی روی زمین،«سقوط معمولی» نخواهد بود

شرکت 120 هزار نفر از مردم کرمان در پویش زندگی با آیه ها

پیش‌بینی افزایش ابر و وزش باد در کرمان

شعرخوانی جناب‌خان در وصف پرافتخارترین دونده ایران

سریع‌ترین شناگر ایران: به جای قول پاداش، الان کمک مالی کنید

صدی چند میسوزونی؟ شوخی جناب‌خان با حسن تفتیان

تولد گرفتن برای حسن تفتیان به سبک جناب‌خان

وقتی حسن تفتیان با سرعتی که داره به داد مهمون بد حالش میرسه

خاطره‌ای که حسن تفتیان از مسابقه ورودی المپیک فاش کرد

پایان یک رویا؛ مصدومیت لبـران جیمز و شکست پروژه لیکرز

پیاده‌روی 32 کیلومتری با لباس خواب پس از شکست سلتیکس!

سرنوشت طارمی به فینال چمپیونز لیگ گره خورد

قایقرانان ایران صاحب 3 مدال نقره و برنز آسیا شدند

آهنگ مناسبتی مجید اخشابی به نام «نذر هر سال»

سیستم ایمنی باعث ایجاد ترس می‌شود و روانگردان‌ها این واکنش را مسدود می‌کنند

بهبود شرایط دریایی در استان هرمزگان؛ تنگه هرمز و دریای عمان آرام‌تر می‌شوند

توضیح حسن تفتیان از حساسیت‌های رشته دوومیدانی

جناب‌خان و انتخابی تیم ملی دوومیدانی و رقابت با حسن تفتیان

خاطره جالب حسن تفتیان از دزدیدن کتونی‌هایش قبل از مسابقه

سوپراستار والیبال دنیا هم‌تیمی جدید عبادی‌پور

افشای تجارت مقامات اوکراینی با پیکر سربازان کشته‌شده

گل‌گهر از VAR بلژیکی رونمایی کرد (عکس)

ربیعی: از آرمان رمضانی شدیدا راضی هستم!

تقدیم به مادرم – روز عشق در سیرجان!

تقدیم به مادرم - روز عشق در سیرجان!

اتفاقی عجیب در مراسم افتتاحیه المپیک لس‌آنجلس

آهنگ «جانان» با صدای حمید هیراد

درختان صنوبر چند ساعت قبل از خورشیدگرفتگی، با یکدیگر صحبت می‌کنند!

بمب کهکشانی‌ها در میدان نقل‌وانتقال فوتسال؛ فولاد زرند در کما

تب جهانی کشتی در اصفهان بالا رفت

محرومیت دو عضو خیبر به‌دلیل کتک‌‌زدن سرپرست پرسپولیس

کورسوی امید برای پرسپولیس و سپاهان

ادعای پورموسوی: قراردادم تمدید شد!

پرتابگر ایران: صدم را برای قهرمانی آسیا گذاشته‌ام

مدعیان کشتی جهان به مصاف هم می‌روند

لک هم احتمالا از رفسنجان می‌رود

حمایت از خبرنگاران فلسطینی در غزه در پی شهادت صدها روزنامه‌نگار

پورموسوی: خیلی‌‌ها تلاش کردند مس سقوط کند/در این تیم می‌مانم

ربیعی: به شرافت بازیکنانم خسته نباشید می‌گویم

ربیعی: با شرافت برای ذوب‌آهن جنگیدیم/ذوب‌آهن را سرپا نگه داشتم

پورموسوی: خیلی‌ها تلاش کردند مس سقوط کند

تشویق بی‌امان ربیعی از سوی هواداران رقیب

خیلی‌ها تلاش بر سقوط مس رفسنجان کردند

پیروزی در شکست! بقای مس قطعی شد

دبیر: کامران قاسمپور به کرونا مبتلا شده است

پورموسوی: با بضاعتی که داشتیم در لیگ ماندنی شدیم/ به هدایت مس ادامه می‌دهم

ربیعی: مس را برای حفظ روح جوانمردی فوتبال بردم

سردرگمی در آمریکا بر سر جنگ اوکراین