رویای نان تازه روستا چگونه به حسرت تبدیل شد
دوشنبه 19 تیر 1402 - 4:06:57 AM
فارس
|
|
کرمان رصد - صبح روستا و خورشیدی که از پشت زمینهای کشاورزی و در میان خوشههای طلایی گندم طلوع میکرد یا صدای خروس و بوی نان خانگی تازه در اول صبح، رویای همیشگی زندگی شهرنشینی بود. صحنههای زیبا و خارقالعادهای که برای سالها سوژه شعرها و متنهای پر از احساس شاعران و نویسندگان شده بود، حالا مدتی است که با بیتدبیری مسوولان امر این رویا تبدیل به حسرت شده است. سالها پیش دولت وقت تصمیم گرفت برای تشویق جوانان به ماندن در روستا یا بازگشت مهاجرین روستایی به خانه و کاشانهی آباء و اجدادی، خانهسازی کند، اتفاقی که از ابتدا اشتباه بود چراکه مشخص بود این ساز و کار ساختن، به کجا ختم میشود! چند سالی گذشت و زیر سایه بیتوجهی یا بیاطلاعی مسوولان امر خانهها را به کسانی دیگر فروختند و موج جمعیت با فرهنگهای متفاوت داخل برخی از روستاها شد. جمعیت بالا و بالاتر رفت، اما امکانات در همان سطح باقی ماند، تا جایی که ساکنان اصیل در مضیقه ابتداییترین امکانات قرار گرفتند، حالا در گرمای طاقت فرسا و در روزهایی که افت شدید فشار آب طاقتشان را بریده، آبشان تقسیم میشود و سهمیه آردشان هر دفعه کم و کمتر شده تا جایی که امروز به نصف رسیده است. مردمانی که سالها عطر نان در خانهشان پیچیده و طعم بهشت را مزه کردهاند، چطور میتوانند در صف نانوایی بایستند و مجبور باشند نانی را بخرند که مطابق سلیقه و باب میلشان نیست! اتفاق تلخی که برخی از روستانشینان را به فرمانداری کرمان کشاند و برخی نیز اعتراضشان را به خبرگزاری فارس آوردند. موضوعی که بیتدبیری در بخشهای مختلف را هویدا میکند، روستاییانی که بیش از ده سال گذشته مزارع بزرگ گندم داشتند و حداقل میتوانستند خودکفا باشند، اما نبود برنامه در کشت سرزمینی آنها را به سمت کاشت سبزیجات و صیفیجات کشانده و برخی روستاها را از این کالای استراتژیک خالی کرده است. یکی از اهالی روستای باقرآباد در گفتوگو با خبرنگار فارس میگوید: کاری ندارم جمعیت غریبی وارد روستا شده یا نشده، ما آرد خودمان را میخواهیم و دوست داریم خودمان نان بپزیم، بوی نان برکت زندگی من است، ما نمیتوانیم نان بیکیفیت نانوایی را بخوریم. یکی دیگر از معترضان به این اقدام نیز عنوان میکند: من حدود 50 سال نان پختم، حالا چطور میتوانم نان سفره خودم و خانوادهام را تغییر دهم؟ تا سه ماه پیش 120 کیسه آرد وارد روستای پر جمعیت ما میشد، دو ماه قبل به 80 عدد کاهش یافت و این ماه هم 60 کیسه آرد در اختیار دهیاری قرار گرفته که نمیداند با آن چه کند، درباره ماههای آینده هم هنوز مشخص نیست که چقدر آب میرود. در همین راستا معاون برنامهریزی فرمانداری کرمان در گفتوگو با خبرنگار فارس هرگونه کاهش سهمیه آرد روستایی را رد کرد و گفت: تعاون روستایی سالها با کد ملی به روستاییان آرد میداده و آنها را ثبت کرده است، اگر روستایی سهمیهاش کم شده به این دلیل است که آن روستا تاکنون بیش از نیاز خودش آرد دریافت میکرده است. میرحسینی به قاچاق آرد از روستا به شهر پرداخت و با تاکید بر اینکه آرد وارد روستاها میشد اما بخش بزرگی از آن دوباره به شهر بر میگشت، عنوان کرد: روستاییان واقعی ملاکهایی دارند و طبق لیستی که در اختیار تعاون روستایی است، مثل گذشته آرد دریافت میکنند. وی از کاهش سهمیه آرد شهر کرمان سخن به میان آورد و تصریح کرد: این امر اما برای روستاییان درست نیست و آنها بیکم و کاست آرد خود را دریافت میکنند. امیدواریم اگر تعاون روستایی در این زمینه تخلفی کشف کرده، متخلفان را به قانون معرفی کند تا مجازات و جریمه شوند، اگر راههای قاچاق بسته نشده باشد همین سهمیه اندک هم قاچاق میشود و باز این مردم هستند که زیر سایه سنگین مشکلات کمر خم میکنند. به نظر نمیرسد دستان چروکیده، رنج کشیده و صورتهای آفتاب سوخته همراه با طبع بلندی که اصالت روستا را روی دوش خودشان دارند بخواهند به خاطر چند کیلو آرد در ماه خودشان را سر زبانها بیندازند. ورود فرهنگهای مختلف، ظاهر روستا را تغییر داده و روی دختران و پسران سادهدل روستایی تاثیر منفی گذاشته است، شاید آیندگانِ آنها بیشتر با این قضایا کنار بیایند چراکه نسل آینده روستاها در حال تغییر و تحول است، حداقل در این برهه از زمان، آب و نانشان را به آنها برگردانید!
http://www.kerman-online.ir/Fa/News/564484/رویای-نان-تازه-روستا-چگونه-به-حسرت-تبدیل-شد
|