کرمان رصد
قتل ناخواسته در خانه مسکن مهر
سه شنبه 16 ارديبهشت 1404 - 11:56:09
کرمان رصد - از لحظه ورود بهمن به راه پله تا زمانی که مادر همسایه نقش بر زمین شد، یک دقیقه هم طول نکشید. همسایه‌ها هر دو را به آرامش دعوت می‌کردند اما بهمن می‌خواست جواب توهین را بدهد اما چند ثانیه بعد به جای کسی که توهین کرده بود، مادرش نقش بر زمین شد.
یک طرف دعوا مرد همسایه که به خاطر خرابی پمپ و قطعی آب شاکی بود و یک طرف انباردار تعاونی مسکن مهر! به من ربطی ندارد مگر بلوک مدیر ندارد؟ کار من انبارداری است!
همین جمله، مرد شاکی را بیشتر عصبانی کرد.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
از وقتی همسایگان بلوک به امید نجات از مستأجری و صاحبخانه شدن با شادی اسباب و اثاثیه زندگی را در واحدهای این بلوک چیده بودند، هر روز یک مشکلی به وجود می‌آمد. یک روز آب نبود، یک روز برق نبود، یک روز گاز قطع می‌شد! اگر هم همه وصل بودند، آسانسور کار نمی‌کرد و هیچ کس از عهده مدیریت این بلوک ها برنمی‌آمد. آن روز بهمن درِ انبار را بست تا به خانه برود. دفتر مدیریت مجتمع مسکونی مهر و انبار آن درست طبقه همکف همان بلوکی بود که با همسر و سه فرزند دانش‌آموزش در آن زندگی می‌کرد. برادرش میثم بالای داربست در حال سنگ‌کاری نما بود.
بهمن به نشانه سلام و خداقوت دستی برایش تکان داد و جوابی گرفت. راه پله کمی شلوغ بود و همسایه‌ها در حال صحبت بودند که با دیدن بهمن صداها بلند شد. انگار مسبب همه این مشکلات را دیده بودند. یکی از آنان با اعتراض به بهمن گفت چرا پمپ خراب و آب قطع است؟!! بهمن توجهی نکرد و همین موضوع همسایه را بیشتر عصبانی کرد و وقتی شنید به من ربطی ندارد مگر بلوک مدیر ندارد؟ کار من انبارداری است! آتش دعوا شعله‌ور شد.
تمام اتفاقات از لحظه ورود بهمن به راه پله تا زمانی که مادر همسایه نقش بر زمین شد، یک دقیقه هم طول نکشید. بقیه همسایه‌ها هر دو را به خویشتن‌داری و آرامش دعوت می‌کردند اما همسایه توهینی کرده بود و بهمن می‌خواست با هجوم به طرف او حتی در حد یقه‌کشیدنی جواب بدهد. چند ثانیه بعد همه با ناباوری به مادر میانسال همسایه نگاه می‌کردند. زنی 56 ساله که از قطعی آب عصبانی بود ولی نمی‌خواست دعوایی اتفاق بیفتد.
خون از پشت سرش جاری بود و بهمن و دیگران با نگرانی و پشیمانی نگاهش می‌کردند. حتی نفهمیده بود کی برای هجوم به سمت همسایه و باز کردن راه، زن بی‌گناه را هل داده است تا کنار برود و راه برای یقه به یقه شدن با پسرش باز شود. همان لحظه میثم هم با لباس خاک‌آلود کار از راه رسید. صدای دعوای برادرش را شنیده، برای کمک آمده بود ولی دیدن صحنه بیهوش شدن مادر همسایه و خون‌های روی راه پله او و دیگران را متعجب کرد.
اورژانس و پلیس به سرعت از راه رسیدند. بهمن و میثم هر دو بازداشت شدند. دو روز بعد خبر مرگ مادر همسایه عین پتک بر سرشان کوبیده شد و دو برادر را راهی ندامتگاه دماوند کرد. او به هوش نیامد و به دلیل ضربه‌ای که موقع برخورد با لبه پله به سرش وارد شده بود چشم از جهان فرو بست و خانواده بهمن بدون هیچ تقصیری در این اتفاق تلخ مجبور به ترک خانه و بعد فروش فوری آن شدند تا بیشتر از این مقابل چشمان همسایه داغدیده نباشند.
بررسی دقیق پرونده، گزارش پزشکی قانونی مبنی بر علت اصلی مرگ مدتی به طول انجامید تا بالاخره بی‌گناهی میثم ثابت شد. دوربینی در راه پله وجود نداشت و دوربین مداربسته در محوطه اصلی بلوک‌ها نشان می‌داد میثم هنگام شروع دعوا بالای داربست بود و تا پایین آمدن و رسیدن به محل درگیری بیش از یک دقیقه زمان صرف شده، پس میثم زمانی به محل درگیری رسیده بود که مادر همسایه از هوش رفته و سروصداها به سکوتی تعجب‌انگیز تبدیل گشته بود.
حالا از آن روز تلخ 9 سال می‌گذرد. اتفاقی ناگوار در سال 95 که همسر و سه فرزند نوجوانش را راهی خانه پدر کرد تا با یارانه و کمک خرجی پدر بهمن، سفره‌شان نانی بخورونمیر داشته باشد و بهمن هر هفته آنان را گریان در سالن ملاقات ندامتگاه دماوند ببیند. خواهر بهمن از تلخی‌های این ایام می‌گوید و غم بر صدایش می‌نشیند. دادگاه او را به پرداخت نصف دیه محکوم کرده است. مبلغی در حدود 740 میلیون تومان! همان روزهای اول آپارتمان به کمترین قیمت با بو بردن دلالان از این حادثه به فروش رفت و در این سالها به هیچ دردی نخورد و خرج‌های درمان مشکلات کلیه‌های دختر کوچک بهمن هم روی دستشان ماند.
منبع: تسنیم

http://www.kerman-online.ir/Fa/News/721566/قتل-ناخواسته-در-خانه-مسکن-مهر
بستن   چاپ