کرمان رصد
دولت غیر از مذاکره چه برنامه‌ای برای اداره کشور دارد؟
يکشنبه 14 ارديبهشت 1404 - 10:29:03
کرمان رصد - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
با گذشت بیش از هشت ماه از آغاز فعالیت دولت چهاردهم، اکنون زمان آن رسیده که از شعارها عبور کنیم و به تحلیل ریل‌گذاری‌ها بپردازیم. دولتی که در بدو ورود خود به میدان اجرا تلاش داشت از برجامی شدن خود و رویکردی که در دهه 90 عملاً سیاست خارجی را به‌جای ابزاری برای حمایت از اقتصاد و تجارت ملی، به هدف اصلی دولت‌ بدل کرده بود، فاصله بگیرد. این فاصله‌گیری، در مواضع کلامی دولت جدید کاملا قابل تشخیص بود.
 برخلاف برخی تجربه‌های پیشین که تمام تخم‌مرغ‌های سیاست و اقتصاد کشور در سبد برجام و مذاکرات هسته‌ای گذاشته شد، دولت چهاردهم تاکنون نشان داده که دست‌کم در حرف، چنین مسیری را دنبال نمی‌کند. اما پرسش بنیادین اینجاست: آیا در عمل نیز چنین است؟ و مهم‌تر اینکه، غیر از مذاکره، چه برنامه‌ای برای اداره کشور وجود دارد؟
بازار
تمرکز بر مذاکره، تجربه‌ای که نباید تکرار شود
بر هیچ‌کس پوشیده نیست که سیاست خارجی ابزار پیشبرد اهداف اقتصادی، سیاسی و امنیتی کشورهاست، نه هدف مستقل و خودبسنده. در سال‌هایی نه‌چندان دور و در دهه نود، دولت یازدهم و دوازدهم به امید دستیابی به توافقی همه‌چیزحل‌کن، بسیاری از فرصت‌های اقتصادی، تجاری و منطقه‌ای خود را از دست داد. از نگاه فعالان و تحلیلگران جدی اقتصاد و سیاست بین‌الملل، یکی از خطرناک‌ترین روندهایی که ممکن است تکرار شود، گره زدن برنامه اداره کشور به نتیجه مذاکرات است. تجربه‌های گذشته ثابت کرده که نه تنها خروجی این مذاکرات هیچ‌گاه تضمینی نداشته، بلکه طرف غربی همواره با زیاده‌خواهی، عدم پایبندی به تعهدات و کارشکنی‌های پیاپی، مسیر توافق را به بن‌بست کشانده است.
اکنون و در شرایطی که به یک‌سالگی دولت چهاردهم نزدیک می‌شویم، این نگرانی در حال تقویت است که دوباره تمرکز پنهانی اما مؤثر بر مذاکرات، سایر ظرفیت‌های کشور و مسیرهای بدیل توسعه را به حاشیه رانده باشد.
تقدیر از دیپلماسی فعال، اما نه مذاکره‌محور
رهبر معظم انقلاب در یکی از مهم‌ترین بیانات اخیر خود درباره عملکرد سیاست خارجی کشور، ضمن تقدیر از تلاش‌های وزارت امور خارجه‌، صراحتاً بر این نکته تأکید کردند که مذاکرات صرفاً یکی از ده‌ها وظیفه وزارت امور خارجه است و نباید همانند گذشته، تمام برنامه‌ریزی‌ها به آن گره زده شود. همچنین در همان سخنرانی، به نقد رویکرد برجامی پرداختند و نسبت به نگاه معطل‌کننده‌ای که همه امور را وابسته به نتایج مذاکرات کرده بود، هشدار دادند.
این هشدار از سوی ایشان، بار دیگر این سؤال اساسی را پیش روی دولت قرار می‌دهد که چرا همچنان سایه مذاکرات به‌طور نامحسوس بر سیاست خارجی و حتی برنامه‌ریزی داخلی کشور احساس می‌شود؟ 
فرصت‌هایی که جای دیگری است دولت باید دست بجنباند
تحلیلگران جهانی اکنون با قاطعیت می‌گویند که فرصت‌های بزرگ تجاری، اقتصادی، فناورانه و حتی سیاسی جهان امروز، دیگر نه در غرب، بلکه در شرق آسیا، آفریقا، آمریکای لاتین و مجموعه‌هایی چون بریکس و سازمان همکاری شانگهای نهفته است. رشد پرشتاب قدرت‌هایی چون چین، هند، برزیل و برخی کشورهای آفریقایی، چشم‌انداز تازه‌ای از توازن قدرت در عرصه جهانی به نمایش گذاشته است. ایران نیز به‌واسطه موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک خود، این فرصت را دارد که در این ساختار نوین قدرت و تجارت جهانی، جایگاه ممتاز و تأثیرگذاری کسب کند.
عضویت کشور در سازمان‌های بریکس و شانگهای تنها زمانی ارزشمند خواهد بود که از حد نشست و بیانیه عبور کرده و به برنامه‌ای واقعی برای توسعه تعاملات اقتصادی و تجاری با این کشورها بدل شود. با این حال، آنچه امروز از دولت دیده می‌شود، تحرکی ناکافی و بعضاً کند در بهره‌برداری از این فرصت‌هاست. دیپلماسی اقتصادی نیاز به زیرساخت‌های اداری، حقوقی، مالی و حتی فرهنگی دارد و تا زمانی که اراده‌ای جدی برای فعال‌سازی این مسیر وجود نداشته باشد، این فرصت‌ها به تهدید بی‌توجهی بدل خواهند شد.
برنامه دولت کجاست؟
بزرگ‌ترین خلأ امروز کشور نه صرفاً مربوط به مذاکرات یا سیاست خارجی، بلکه مربوط به نبود یک برنامه جامع و دقیق برای اداره کشور است. برنامه‌ای که باید تکلیف کشور را در زمینه‌هایی چون معیشت، اشتغال، تولید، عدالت اجتماعی، سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی، و حتی نظام مالیاتی روشن کند.
سؤال اینجاست که دولت چهاردهم چه برنامه‌ای برای رشد سرمایه‌گذاری‌های خارجی دارد؟ چه طرحی برای ساماندهی بازار مسکن دارد؟ چگونه قرار است فاصله فزاینده طبقاتی را کاهش دهد؟ رشد تولید ناخالص داخلی چگونه محقق خواهد شد؟ برای سرمایه‌گذاری ایرانیان خارج از کشور چه مشوق‌هایی در نظر گرفته شده؟ در حوزه زیرساخت، آموزش، بهداشت و مبارزه با فساد چه اقدامات ساختاری در جریان است؟
این‌ها سؤالاتی است که تاکنون هیچ پاسخ شفافی به آن داده نشده است. دولت ممکن است در پشت درهای بسته، برنامه‌هایی داشته باشد، اما تا زمانی که این برنامه‌ها به اطلاع افکار عمومی و نخبگان نرسد، در عمل وجود خارجی نخواهند داشت.
شائبه بی‌برنامگی، تهدیدی جدی برای مشروعیت دولت
در فضای عمومی کشور، امروز بیش از هر زمان دیگری، شائبه بی‌برنامه‌گی دولت به چشم می‌خورد. مردم احساس می‌کنند که دولت همچنان در مرحله آزمون و خطاست؛ بدون نقشه راه منسجم، بدون اولویت‌بندی روشن، و بدون جهت‌گیری اقتصادی 
مشخص.
این وضعیت اگر تداوم یابد، به سرعت به بحران مشروعیت تبدیل خواهد شد؛ به این معنا که اعتماد عمومی به کارآمدی دولت کاهش می‌یابد و افکار عمومی، دولت را به بی‌برنامگی و ناکارآمدی متهم خواهد کرد. این دقیقاً همان سرنوشتی است که دولت‌های یازدهم و دوازدهم نیز به آن گرفتار شدند؛ یعنی آغاز با شعار، ادامه با ابهام، و پایان با سرخوردگی عمومی.
راهکار چیست؟
دولت چهاردهم اگر می‌خواهد از این چرخه معیوب خارج شود، باید هرچه سریع‌تر: نقشه راه شفاف و مستند خود برای توسعه کشور را منتشر کند، طرح‌ها و برنامه‌های اجرائی در حوزه معیشت، مسکن، اشتغال، عدالت اجتماعی، و تولید را به اطلاع مردم و کارشناسان برساند، تمرکز عملیاتی را از مذاکرات به سمت دیپلماسی اقتصادی چندجانبه و همکاری‌های راهبردی با کشورهای غیرغربی ببرد، با رسانه‌ها و افکار عمومی صادقانه و شفاف تعامل کند و از پنهان‌کاری پرهیز نماید، مسیر اصلاح ساختارها را آغاز کرده و با فساد، ناکارآمدی و بروکراسی مزاحم مقابله کند.
دولت چهاردهم، با گذشت بیش از هشت ماه، اکنون در نقطه‌ای ایستاده که باید میان دو مسیر یکی را انتخاب کند: یا مسیر تجربه‌شده و شکست‌خورده اتکای صرف به مذاکرات را ادامه دهد و کشور را در حالت انتظار نگه دارد، یا با درک تحولات جدید جهان، برنامه‌ای بومی، مستقل و واقع‌گرایانه برای اداره و توسعه کشور ارائه کند.
مردم دیگر نه حوصله شعار دارند، نه توان انتظار. زمان اقدام، شفافیت و برنامه‌محوری فرارسیده است. تنها در این صورت است که می‌توان از فرصت‌های طلایی جغرافیای جدید قدرت در جهان بهره برد و آینده‌ای روشن برای ایران ساخت.

http://www.kerman-online.ir/Fa/News/720844/دولت-غیر-از-مذاکره-چه-برنامه‌ای-برای-اداره-کشور-دارد؟
بستن   چاپ