سرمقاله اعتماد/ اسراییل و استراتژی مقابله با ایران
مقالات
بزرگنمايي:
کرمان رصد - اعتماد / «اسراییل و استراتژی مقابله با ایران» عنوان یادداشت روز در روزنامه اعتماد به قلم رضا جلالی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
با روی کار آمدن دولت دوم ترامپ در امریکا و تقویت گرایش نظام و تغییر دیپلماسی مبتنی بر رئالیسم تهاجمی در این کشور ترامپ به روشهای گوناگون، موضوع عملیاتی کردن نظام تکقطبی را در دستور کار خود قرار داد. پرونده هستهای ایران فضای سیاسی لازم را برای تحقق این هدف دولت دوم ترامپ را فراهم کرد، نظم نوین جهانی که امریکای ترامپ آن را میخواهد، جنگ تعرفهها، الحاق نامهای خلیج مکزیک و کانال پاناما تملک گرینلند، خاتمه بحرانهای حماس، اسراییل و روسیه، اوکراین و نهایتا فیصله دادند به پرونده هستهای ایران و ترامپ از روز اول و ضربالاجل دو ماهه (60 روزه) را برای به نتیجه رسیدن مکاتبات و انتظارات خود در ایران تعیین نمود و سیاست فشار از بالا و چانهزنی از پایین اقدام به مذاکرات پنجگانه در طول دو ماهه اول خود با ایران با میانجیگری کشور عمان نمود.
بنابراین امریکا به رهبری جمهوریخواهان جنگطلب و قدرتنمایی نظامیان با اولویتهای ملی و بینالمللی خود و تصمیمگیریهای خارجی خود را شکل میدهد و به مشورت متحدان اروپایی چندان نیازی ندارد، امریکا سیاست آگاهسازی صرف آنها در مسائل مهم را در پیش گرفته است و بس. در این چارچوب موفقیت امریکا در تغییر ساختار سیاسی محک تعیینکننده در بازیابی قدرت داخلی و جهانی این کشور در منطقه بحرانخیز خاورمیانه، فقط روی تقویت همهجانبه اسراییل متمرکز شده است.
گروههای صهیونیستی به خصوص لابی پرنفوذ آیپک در امریکا به ویژه پس از حمله 7 اکتبر و جنگ حماس با اسراییل موفق شدند، منافع خود را در روابط با اسراییل و پیوند آن با ایدئولوژی دولت امریکا تعریف و آن را سازگار کنند. گفته میشود گروههای فشار صهیونیستی امریکا در دوره دوم ترامپ موفق شدند بیشترین نفوذ سیاسی را در دستگاه حکومتی و کاخ سفید امریکا، طی یک ربع قرن گذشته (از واقعه 11 سپتامبر تاکنون) اعمال کنند. بیشترین فشار علیه ایران را در این دوره روی اصل فشار عملی بیشتر و به قول ترامپ تهدید حداکثری را پس از پایان مهلت دو ماهه در دستور کار دولت ترامپ قرار گرفت. صهیونیستها استراتژی سیاسی- تبلیغاتی خود را روی محور اینکه: ایران فوریترین تهدید ادعایی برای اسراییل و امریکا به شمار میرود، متمرکز کرده اند و به همین دلیل در آستانه ششمین دور مذاکرات در روز یکشنبه مورخ 25 خرداد ماه با تهاجم شبانه به ایران فرآیند رایزنیها را تحتالشعاع قرار داده است و اینگونه بود که اسراییل بامداد روز جمعه 12 ژوئن مصادف با 23 خرداد اقدام به انجام مجموعهای از حملات وحشیانه خود (و بهزعم خود عملیات پیشگیرانه) علیه ایران وارد عمل شد. با هدف به شهادت رساندن فرماندهان ارشد نیروهای مسلح و سپاه پاسداران و متخصصین هستهای، نائره آتش جنگ بین اسراییل و ایران را فراهم ساخت.
نخستوزیر رژیم صهیونیستی از اعلام وضعیت فوقالعاده و اضطراری خبر داد و اعلام کرد که در جریان این حملات تاسیسات اصلی غنیسازی ایران در نطنز، برنامه موشکهای بالستیک این کشور و همچنین دانشمندان و مقامهای ارشد نظامی و هستهای هدف گرفته شدهاند، ایران از حمله تهاجمی به تعدادی از خانههای مسکونی و شهادت غیرنظامیان ازجمله زنان و کودکان نیز خبر میدهد. پس از انجام این حملات در سراسر اسراییل وضعیت فوقالعاده اعلام شد، کابینه امنیتی این کشور ساعاتی پیش از حمله تشکیل جلسه داده بود. این حملات درحالی انجام میشود که دونالد ترامپ شامگاه پنجشنبه طی سخنانی در کاخ سفید اعلام کرده بود که حمله اسراییل به ایران قریبالوقوع نیست. با این حال مقامات اسراییل اعلام کردهاند که دولت امریکا را پیش از انجام این حملات در جریان گذاشته بودند.
بازار ![]()
سناریوهای پیش رو: استراتژی اسراییل و مقابله با ایران
1- تبلیغات گسترده گروههای فشار صهیونیستی در امریکا با این هدف رسانهای شده که امریکا جنگ را به منطقه بحران خاورمیانه منتقل کرده و در این مسیر، اسراییل تنها متحد ایالاتمتحده در خاورمیانه به شمار میرود. مطابق این دیدگاه، اسراییل میتواند شریک استراتژیک واشنگتن در تخریب فعالیتها، شبکه امکانات و ساختارهای تسلیحات پیشرفته ایران، به عنوان بازیگر بزرگ منطقه خاورمیانه و رویارویی با اعضای جبهه مقاومت (در حال حاضر حوثیها در یمن) باشد. از زمان روی کار آمدن دولت دوم ترامپ، طراحیهای اصلی ضد ایرانی در امریکا، طرح سیاست مهار دوجانبه به شمار میرود، از همین رو مبانی نظری برخورد امریکا - اسراییل در طراحیهای استراتژیک بر دو پایه بوده است.
الف) نظریه ایجاد هرج و مرج در ایران
ب) جنگ روانی گسترده علیه ایران
از نمونههای عملی و اجرایی این استراتژی را میتوان به اقدامات زیر اشاره کرد.
1- ضد صلح جلوه دادن ایران در میان جامعه بینالملل
2- طرح پیگیری دعاوی حقوقی در دادگاههای بینالمللی علیه ایران
3- فشار به اروپا به منظور محدود و مشروط کردن همکاری با ایران و تحریک مکانیزم ماشه علیه ایران
4- تبلیغات گسترده در مورد مخاطرات ناشی از توان موشکی و نظامی ایران به ویژه در زمینه انرژی هستهای
5- بمباران مناطق مسکونی غیرنظامیان در شهرهای مهم اسراییل توسط موشکها و پهپادهای ایرانی
سناریوهای فوق بر این اصل استوار است که نظام سیاسی در ایران به دلیل برخی چالشها در حوزه اقتصاد با مخاطرات جدی مواجه خواهد شد. طبیعی است هدف اصلی سیاستهای ضدصهیونیستی ایران در چارچوب فرآیند صلح خاورمیانه از یکسو و تواناییهای نظامی و موشکی و هستهای کشورمان از سوی دیگر قابل تبیین است.
ناگفته نماند ضدیت با اسراییل در ایران، چپ و راست، تندرو و میانهرو، اصلاحطلب و اصولگرا ندارد. بنابراین چپ و راست با موجودیت اسراییل مخالف هستند. در واقع اسراییلیها در طراحیهای جنگ روانی علیه ایران چند هدف را دنبال میکنند. اول آنکه ایران را در حوزههای امنیتی و نظامی داخلی و خارجی محاصره کرده و پیشرفت را از طریق ایجاد موانع به منظور رفع مشکلات داخلی به واسطه این کانالها سلب کنند. اقدامات وسیع امریکا در سطح جهانی با هدف جلوگیری از انتقال تکنولوژی برتر به ایران نمونههای محدودی از فعالیتهای صهیونیستی علیه ایران است.
دوم آنکه امریکا با اقدامات خود در سطح جهان این هدف را دنبال میکند که ایران را وادار کند تا از خود در برابر دهها نوع اتهام ادعایی دفاعی همهجانبه داشته باشد. تحلیل کلی امریکاییها این است که ترکیب فرمول تشدید نارضایتی در داخل و وجود شکافهای سیاسی در نظام جمهوری اسلامی ایران و همچنین افزایش تدریجی مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم میتواند این کشور را در برابر چالشهای بزرگ قرار بدهد. تمامی فشارهای سیاسی اقتصادی و تبلیغاتی بر ایران برای تغییر سیاست این کشور نسبت به اسراییل و همچنین موضوع توان موشکی، برنامه هستهای و تقویت جبهه مقاومت (دفاع از حماس، جهاد اسلامی در فلسطین، حزبالله لبنان، حشدالشعبی عراق و انصارالله یمن) به واسطه تحرکات اسراییل تحت تاثیر قرار گرفته است. با این همه هیچ کدام از این فرضیهها توان بازدارندگی تهران را تحت تاثیر قرار نداده است. هستهای شدن و قدرت و توان تسلیحات موشکی ایران، موازنه استراتژیک و قدرت بازدارندگی منطقه را بر هم زده است، از همین رو مساله مهم از دیدگاه نتانیاهو این است که چه کسانی نسبت به بهرهبرداری بالقوه از توان هستهای و موشکی ایران تصمیمگیری خواهند کرد. از همین رو تا زمانی که ایران سیاست کنونی خود را در قبال اسراییل دنبال میکند، تلآویو با خطر بسیار بزرگی از منظر امنیت ملی مواجه است. در این چارچوب، احساس خطر اسراییل با پرتاب موشکهای بالستیک دوربرد و پهبادهای ایران به طور مستقیم به فضای اسراییل وارد شده و به همین منظور اسراییل با کمک از توان تسلیحاتی امریکا و قدرتهای اروپایی و ناتو هرگونه نقل و انتقالات، رهگیری و انهدام تسلیحات ایران به خاک اسراییل را رصد کرده و با سامانههای دفاعی پیشرفته گنبد آهنین، فلاخن داوود و پیکان تلاش دارد با پاسخ تلافیجویانه ایران مقابله کند. بررسی و ارزیابی سیاستهای جدید اسراییل با پشتیبانی اعلامی و اعلانی این بازیگر در قبال ایران با هدف حملات گسترده اسراییل به ایران هم راستا است. از همین مراکز مهم تصمیمگیری، مراکز تسلیحاتی و هستهای و زیرساختهای حیاتی مثل پالایشگاهها، بندرگاهها و خطوط ارتباطی هدف حملات تهاجمی رژیم صهیونیستی قرار گرفته است، لذا وقت آن رسیده که ایران سیاستهای راهبردی هوشیارانهای را در قبال ارتش و دستگاههای امنیتی اسراییل اتخاذ کرده و اجرایی کند.
-
دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۴۷:۴۵
-
۱۱ بازديد
-

-
کرمان رصد
لینک کوتاه:
https://www.kermanrasad.ir/Fa/News/731020/