وفاداران پنهان به نظم؛ چرا برخی افراد در هر صورت همواره تابع قانون هستند؟
علمي
بزرگنمايي:
کرمان رصد - زومیت / پژوهشی با شرکت 14هزار نفر نشان داد که 25 درصد افراد حتی بدون فشار بیرونی، قوانین را بیقیدوشرط رعایت میکنند، حتی وقتی شکستن آن سود بیشتری دارد.
آیا شما از قانون پیروی میکنید، حتی اگر این کار به زیانتان باشد و هیچکس از نقض آن باخبر نشود؟ مجموعهای از آزمایشها نشان میدهد که از هر چهار نفر، یک نفر دقیقاً همین کار را انجام میدهد. افراد حتی در غیاب فشار اجتماعی، مجازات یا سود شخصی، بیقیدوشرط از قوانین اطاعت میکنند. این یافتهها نظریههای اقتصادی سنتی را که فرض میکنند پیروی از قوانین عمدتاً به واسطهی مشوقهای بیرونی صورت میگیرد، به چالش میکشند و میتوانند در نحوهی طراحی قوانین جدید تأثیرگذار باشند.
سایمون گچتر از دانشگاه ناتینگهام بریتانیا، میگوید: «اطاعت یا سرپیچی از قوانین، اغلب اساس رفتار اجتماعی انسانها را شکل میدهد.» اما محققان دربارهی چرایی این رفتار اختلافنظر دارند. گچتر میافزاید: «اقتصاددانان معمولاً بر مشوقهای بیرونی تأکید میکنند، در حالی که سایر دانشمندان علوم اجتماعی، اهمیت همرنگی و پیروی از جمع را پررنگتر میدانند.»
بازار ![]()
اطاعت یا سرپیچی از قوانین اساس رفتار اجتماعی انسانها است
گچتر و همکارانش با انگیزهی ایجاد نوعی انسجام در دیدگاهها برای درک انگیزهی افراد در پیروی از قوانین، مجموعهای از وظایف سادهی کامپیوتری طراحی کردند که در آن بیش از 14هزار شرکتکننده موظف بودند یک دایره را به سمت چراغ راهنمایی قرمز حرکت دهند، منتظر بمانند تا چراغ سبز شود و سپس هرچه سریعتر به خط پایان برسند تا پاداش بیشتری دریافت کنند.
در هر آزمایش، شرکتکنندگان با 20 دلار جایزه کارشان را آغاز میکردند، اما به ازای هر ثانیه تأخیر، یک دلار از پاداش آنها کم میشد. بنابراین، نادیدهگرفتن قانون و منتظر نماندن برای سبز شدن چراغ میتوانست به دریافت پول بیشتر منجر شود. بااینحال، با وجود آنکه به شرکتکنندگان گفته شده بود اقداماتشان ناشناس است و هیچکس آنها را زیر نظر ندارد، حدود 70 درصد افراد همچنان قانون را رعایت کردند و پیش از حرکت، منتظر سبز شدن چراغ ماندند.
برداشت ما از انتظارات اجتماعی میتواند رفتارمان را تحت تأثیر قرار دهد.
حتی زمانی که محققان به شرکتکنندگان یادآوری کردند که با شکستن قانون میتوانند سود بیشتری کسب کنند، بیشتر افراد همچنان از قانون تبعیت کردند. گچتر توضیح میدهد: «هیچگونه فشار اجتماعی وجود نداشت، شرایط کاملاً ناشناس بود و واقعاً هیچ دلیلی برای پیروی از قانون نبود؛ اما تقریباً 60 درصد از افراد قانون را رعایت کردند.»
تیم تحقیقاتی برای بررسی تأثیر انتظارات اجتماعی بر پایبندی به قوانین، از شرکتکنندگان پرسید که آیا فکر میکنند دیگران نیز از قانون تبعیت خواهند کرد یا نه. افرادی که تصور میکردند دیگران قانون را رعایت میکنند، خودشان نیز احتمال بیشتری داشت که از قانون پیروی کنند. این یافته نشان میدهد که حتی در غیاب دیگران، افراد باورهایی درونی را دربارهی آنچه از نظر اجتماعی پذیرفتنی است، شکل میدهند و رفتار خود را بر آن اساس تنظیم میکنند.
پیتِر دِسمت از دانشگاه اراسموس روتردام در هلند، میگوید مطالعه بار دیگر بر این نکته تأکید دارد که برداشت ما از انتظارات اجتماعی میتواند رفتارمان را تحت تأثیر قرار دهد؛ ایدهای که بهطور گستردهای توسط «واحدهای هدایت رفتاری یا تلنگر» در دولتها مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. او ادامه میدهد: «برای مثال، تنها با افزودن جملهای مانند «9 نفر از هر 10 نفر مالیات خود را بهموقع پرداخت میکنند» به نامهی یادآوری، میتوان بهطور قابلتوجهی پایبندی به پرداخت مالیات را افزایش داد. این همان نیرویی است که برخی از مؤثرترین تلنگرهای سیاستگذاری را شکل میدهد.»
بااینحال، انتظار اجتماعی بر همهی افراد تأثیر یکسانی نداشت؛ حدود 25 درصد از شرکتکنندگان، صرفنظر از اینکه فکر میکردند دیگران چه رفتاری خواهند داشت یا چه تصوری دارند، همچنان از قانون پیروی کردند؛ آن هم در شرایطی که میدانستند نقض قانون هیچکس را جز خودشان متضرر نمیکند و تنها به دریافت پاداشی کمتر منجر خواهد شد. به گفتهی گچتر، این مهمترین یافتهی مطالعه بود. او گفت: «این نشاندهندهی احترام ذاتی به قانون است. شما به این افراد قانونی میدهید و آنها بیقید و شرط از آن پیروی میکنند.»
دسمت نیز میگوید: «تعداد شگفتانگیزی از افراد از قوانین پیروی میکنند، حتی زمانی که این قوانین بیمعنا، پرهزینه، بدون ضمانت اجرایی و مورد بیتوجهی دیگران باشند.» بااینحال او هشدار میدهد که این یافتهها ممکن است بهطور مستقیم به دنیای واقعی قابلتعمیم نباشند. برای مثال تحقیقات دیگری نشان دادهاند هرچه قانون سختگیرانهتر باشد، احتمال پیروی از آن کمتر خواهد بود.
در بخش دیگری از آزمایش، شرکتکنندگان رفتار دیگر افراد حاضر در مطالعه را مشاهده کردند. دیدن پیروی دیگران از قانون تأثیر قابلتوجهی بر رفتار آنها نداشت. اما مشاهدهی نقض قانون توسط دیگران، تأثیری نسبی و ملایم داشت و تعداد اندکی را به سمت رفتار مشابه سوق داد. این یافته با برخی مشاهدات در آزمایشهای بحثبرانگیز استنلی میلگرم، روانشناس مشهور در دههی 1960 همراستا است.
میلگرم نشان داد در صورت مشاهدهی سرپیچی، میزان اطاعت کاهش پیدا میکند
میلگرم نشان داد که بسیاری از افراد درصورت دریافت دستور از سوی مرجع قدرت، به راحتی شوکهای الکتریکی دردناک و البته ساختگی را به دیگران وارد میکنند؛ مگر آنکه شاهد نافرمانی شخصی دیگر باشند. در آن صورت، میزان اطاعت از 65 درصد به 10 درصد کاهش پیدا میکرد.
در نسخههای بعدی آزمایش گچتر، متغیرهایی با جریمههای بیرونی افزوده شد؛ برای مثال، به شرکتکنندگان گفته شد که در صورت تخلف، با احتمال 90 درصد شناسایی خواهند شد و در نتیجه هیچ پاداشی دریافت نخواهند کرد. این تغییر، میزان پایبندی به قانون را تا حدود 78 درصد افزایش داد. در مجموع، این نتایج نشان میدهد که هرچند پاداشهای بیرونی میتوانند میزان تبعیت از قوانین را افزایش دهند، بخش قابلتوجهی از این تبعیت، ریشه در انتظارات اجتماعی دارد و برای بسیاری از افراد، این پیروی ناشی از یک تعهد درونیشده به رعایت قوانین است.
گچتر معتقد است که اقتصاددانان بهشکل تاریخی بر ایجاد مشوقها به عنوان محرک اصلی برای تبعیت از قوانین تمرکز داشتهاند. اما او استدلال میکند که این رویکرد این واقعیت را نادیده میگیرد که بسیاری از افراد صرفاً به این دلیل از قوانین پیروی میکنند که باور دارند قوانین برای اجرا شدن وضع شدهاند. بسته به شرایط، این انگیزهی درونی میتواند مفید باشد یا موجب تداوم رفتارهای زیانبار گردد. گچتر میگوید: «این یافتهها نشان میدهد که در طراحی قوانین، صرفاً با محاسبهی سود و زیان روبهرو نیستیم؛ مسئله پیچیدهتر و جالبتر از اینها است.»
دسمت بر این باور است که این آزمایشها پیامدهای روشنی برای سیاستگذاران دارند، چرا که نشان میدهند حتی قوانینی که الزامآور نیستند یا بیشتر جنبهی نمادین دارند نیز میتوانند تأثیر چشمگیری بر رفتار داشته باشند. او میگوید: «قانون با جامعه سخن میگوید و رفتار را نه فقط از طریق تهدید به مجازات، بلکه با ابراز هنجارها و انتظارات مشترک شکل میدهد.»
با این حال، اینکه آیا کسی واقعاً به این حرفها گوش خواهد داد یا نه، هنوز مشخص نیست؛ الکس هزلم، از دانشگاه کوئینزلند در بریزبن استرالیا، میگوید در حالی که برخی از سیاستگذاران ممکن است به چنین یافتههایی واکنش مثبت نشان دهند و آنها را در تدوین قوانین به کار بگیرند، همه از تحقیقات بهره نمیبرند و از آنها پیروی نمیکنند. او میگوید بعضی قانونگذاران اساساً برای این چیزها تره هم خرد نمیکنند.
مطالعه در مجلهی نیچر منتشر شده است.
-
يکشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۸:۲۷:۱۲
-
۶ بازديد
-

-
کرمان رصد
لینک کوتاه:
https://www.kermanrasad.ir/Fa/News/730828/