کرمان رصد

آخرين مطالب

حمله «صبح نو» به جبهه اصلاحات: چپ های رادیکال مشغول کارند مقالات

حمله «صبح نو» به جبهه اصلاحات: چپ های رادیکال مشغول کارند
  بزرگنمايي:

کرمان رصد - صبح نو /متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
بیانیه جبهه اصلاحات ناامیدکننده، قدمی رو به عقب و در تضاد با ایده روزنه‌گشایی است
بازار
 اخیرا همایش سراسری اعضای مجمع عمومی جبهه اصلاحات ایران و اعضای هیأت رئیسه جبهه‌های اصلاحات استان‌ها برگزار شد که پایان این همایش با انتشار یک بیانیه همراه بود، بیانیه‌ای که تلاشی آشکار برای بازتعریف نقش اصلاح‌طلبان در سپهر سیاست ایران و تحولات احتمالی آینده است، اما بررسی دقیق این بیانیه نشان می‌دهد که در کنار نکات قابل‌توجه، با ابهام‌ها، خلأهای راهبردی و تناقض‌هایی نیز روبرو است که کارآمدی آن را زیر سوال می‌برد و حاکمیت چپ جنبشی بر اصلاحات را نشان می دهد.
 بازگشت به جمهوریت یا بازتکرار کلی‌گویی؟ 
بیانیه با تأکید بر بازسازی نظم سیاسی در چارچوب جمهوریت، مفاهیمی چون تمرکززدایی دموکراتیک و تقویت نهادهای انتخابی را برجسته می‌کند، اما سازوکار تحقق این اهداف را مشخص نمی‌سازد. درحالی‌که تجربه دو دهه اخیر نشان داده است صرف بیان خواست جمهوریت، بدون قدرت چانه‌زنی ساختاری و فشار اجتماعی سازمان‌یافته، به تغییری ملموس نمی‌انجامد، بیانیه هیچ برنامه عملیاتی برای تبدیل این شعارها به مطالبه واقعی ارائه نمی‌دهد.
تأکید بر آزادی‌های مدنی؛ اما بی‌پاسخ به تجربه گذشته
در بخش دوم، بیانیه خواهان آزادی زندانیان سیاسی، رفع حصر، تضمین آزادی بیان و تشکل‌ها شده است؛ اما پرسش اینجاست: اصلاح‌طلبان در مقاطعی که در ساختار قدرت سهم داشتند، چه گامی برای تحقق این مطالبات برداشتند؟ عدم بازخوانی مسئولیت گذشته جریان اصلاح‌طلب در سرکوب یا نادیده‌ گرفتن همین مطالبات، موجب کاهش اعتبار این بخش از بیانیه در افکار عمومی خواهد شد.
 نقد اقتصاد رانتی؛ اما بدون نقد نقش اصلاح‌طلبان در آن
بیانیه با واژگانی پرطنین از «الیگارشی»، «ساختار رانتی» و «فساد ساختاری» سخن می‌گوید، اما اشاره‌ای نمی‌کند که بخشی از این ساختار رانتی در دوران حاکمیت دولت‌های اصلاح‌طلب یا اعتدالی شکل گرفت و تثبیت شد. بی‌اعتنایی به این پیشینه نه‌تنها نوعی تطهیر تاریخی تلقی می‌شود، بلکه از مسئولیت‌گریزی جریان اصلاح‌طلب نسبت به عملکرد اقتصادی گذشته نیز حکایت دارد.
 سیاست خارجی واقع‌گرایانه؛ آرزو یا راهبرد؟
تأکید بر تعامل فعال با جهان و بازگشت به عقلانیت در سیاست خارجی، از نقاط مهم این بیانیه است، اما همچنان با پرسشی بنیادین روبه‌رو است: آیا جبهه اصلاحات راهی برای تأثیرگذاری واقعی بر سیاست خارجی که عمدتا خارج از حوزه دولت و مجلس اداره می‌شود، دارد؟ عدم پاسخ به این پرسش، بار دیگر شعارگرایی بیانیه را برجسته می‌سازد.
 رابطه با جامعه یا جبران شکاف تاریخی؟
بیانیه از پیوند با جامعه و دفاع از اقشار به ‌حاشیه‌ رانده‌شده سخن می‌گوید؛ اما سکوت طولانی‌مدت اصلاح‌طلبان در برابر جنبش‌های مدنی، مطالبات صنفی، اعتراضات کارگری و دانشجویی در سال‌های گذشته، شکافی عمیق میان این جریان و بدنه اجتماعی ایجاد کرده است. تأکید صرف بر «حمایت» بدون ارائه سازوکار مشخص برای بازسازی اعتماد، نمی‌تواند این شکاف را ترمیم کند.
 انتخابات؛ مطالبه تغییر یا زمینه‌سازی برای حضور؟
بیانیه مشارکت در انتخابات را مشروط به حذف نظارت استصوابی و تضمین رقابت آزاد می‌داند؛ اما در عمل، تجربه سال‌های اخیر نشان داده که بخش‌هایی از جریان اصلاحات در شرایط موجود در انتخابات شرکت کرده و پیروز شده اند. بنابراین این شرط‌گذاری بیش از آنکه نشانه قاطعیت باشد، می‌تواند به‌عنوان نوعی تاکتیک برای چانه‌زنی سیاسی تعبیر شود.
 نقد محافظه‌کارانه دولت پزشکیان
بیانیه با لحنی محافظه‌کارانه، ضمن حمایت مشروط از دولت پزشکیان، از «تلاش‌های آن برای مقابله با تنگ‌نظری‌های فرهنگی» تقدیر می‌کند. این در حالی است که این دولت هنوز در مراحل آغازین خود است و عملکرد قابل‌ ارزیابی دقیقی از خود برجای نگذاشته است. این پیش‌داوری، می‌تواند بیانگر تمایل اصلاح‌طلبان برای پیوند خوردن با دولت مستقر و سهم‌خواهی از آن باشد.
غیبت یک مؤلفه مهم
شاید مهم‌ترین کاستی بیانیه، عدم بازاندیشی جدی در راهبرد اصلاح‌طلبی در ایران امروز است. بیانیه، به‌رغم زبان منتقدانه و مفاهیم پررنگ، همچنان در چارچوب راهبردهای کهنه و تجربه‌شده باقی می‌ماند و تلاشی برای نوآوری راهبردی یا بازسازی گفتمان اصلاحات با توجه به تحولات جدید اجتماعی، نسلی و سیاسی نشان نمی‌دهد.
بیانیه همایش جبهه اصلاحات ایران را می‌توان تلاشی برای بازسازی هویت و اعتبار اصلاح‌طلبی دانست، اما این بازسازی بدون پاسخ به چالش‌های درونی، تجربه‌های شکست‌خورده، فاصله با جامعه و بدون راهبردهای اجرایی روشن، صرفا در سطح بیانیه باقی خواهد ماند. در شرایطی که جامعه به‌ دنبال کنش‌های ملموس و قابل‌اتکا است، اصلاح‌طلبی نیازمند عبور از قالب‌های کلی‌گویی و ورود به میدان شفافیت، مسئولیت‌پذیری و تحول واقعی در ساختار و محتواست.
فقدان مقبولیت مردمی و فروپاشی سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان
بیانیه با زبان مردم‌سالاری و حقوق شهروندی نوشته شده، اما هیچ نشانی از پایگاه اجتماعی واقعی ندارد. اصلاح‌طلبان در آخرین انتخابات‌ها نیز حتی موفق به بسیج حداقلی‌ترین سطح از مشارکت اجتماعی نشدند. اکنون که پایگاه مردمی آن‌ها کم شده، این شعارها چیزی جز تلاش برای بازسازی چهره در میان نخبگان نیست. 
سکوت معنادار درباره دشمنی‌های آمریکا و نقش تحریم‌ها
در بیانیه هیچ اشاره‌ای به دشمنی راهبردی آمریکا با ملت ایران، نقش تحریم‌های ظالمانه یا تهدیدهای رژیم صهیونیستی نشده است. این سکوت، نشان‌دهنده زاویه آشکار این جریان با منطق مقاومت و استقلال ملی است. اصلاح‌طلبان عملا ترجیح می‌دهند به ‌جای مقابله با تحریم و سلطه، تمام تقصیرها را متوجه ساختار داخلی کنند . 
نگاه نخبگانی و بی‌اعتنایی به دغدغه‌های معیشتی مردم
در شرایطی که اکثریت مردم با مسائل اقتصادی، عدالت اجتماعی، فسادزدایی و شکاف طبقاتی درگیر هستند، بیانیه جبهه اصلاحات هیچ پاسخ مشخصی برای این مطالبات ندارد. نه برنامه‌ای برای اقتصاد مقاومتی ارائه شده، نه موضع روشنی در قبال عدالت اقتصادی اتخاذ شده است. این بیانگر فاصله عمیق اصلاح‌طلبان از زیست مردم و اولویت‌دادن به دغدغه‌های شبه‌روشنفکری و نخبگانی است. 
تلاش برای فریب افکار عمومی با واژه‌پردازی مبهم و چندپهلو
عباراتی مانند «گذار آرام و ملی» یا «اصلاح ساختارهای پاسخگو» صرفا زبان‌سازی‌های پرطمطراق برای پنهان کردن تناقض‌ها و جهت‌گیری‌های گذارطلبانه اصلاح‌طلبان جنبشی است. بیانیه با زبانی مبهم، هم می‌خواهد خود را وابسته به نظام نشان دهد و هم همدل با نیروهای اپوزیسیون باشد. این سیاست دوگانه‌گویی، نمونه‌ای از عدم صداقت سیاسی است که مردم سال‌هاست آن را تشخیص داده‌اند.
تلاش برای بازسازی چهره خود با سکوت مقابل اسلامیت نظام
 بیانیه نه‌تنها هیچ ارجاعی به اسلام، ولایت فقیه یا حتی قانون اساسی ندارد، بلکه عملا بر یک گفتمان سکولار، ناسیونالیستی و غیرمتکی به مبانی انقلاب اسلامی سوار شده است. این روند، آشکارا تلاشی برای سکوت در مقابل بعد اسلامیت است. 
بازتولید چهره‌های شکست‌خورده و ناتوان در مدیریت کشور
درحالی‌که تجربه دولت‌ روحانی نشان داده که این جریان نه در اقتصاد موفق بوده و نه در سیاست خارجی دستاورد ملموسی داشته، بیانیه اصلاح‌طلبان حتی حاضر نیست کوچک‌ترین نقدی به این عملکردها داشته باشد. این نشانه فقدان صداقت سیاسی و تداوم نگاه جناحی به سیاست است. 
فقدان برنامه راهبردی و صرفا اتکا به فضای روانی و رسانه‌ای
 بیانیه فاقد هرگونه نقشه راه، زمان‌بندی یا طرح اجرایی برای تغییرات ادعایی‌اش است. جریان اصلاح‌طلب همچنان به ‌جای کار عملی، به تحریک فضای رسانه‌ای، برانگیختن احساسات و استفاده از موج‌های رسانه‌ای اکتفا می‌کند. 
هم‌نوایی با نارضایتی‌های اجتماعی، بدون پذیرش مسئولیت در شکل‌گیری آن
بخش قابل‌توجهی از مشکلات ساختاری کشور - از اقتصاد رانتی و فساد اداری گرفته تا گره‌خوردگی با غرب - حاصل مدیریت اصلاح‌طلبان هم است. اکنون همان جریان، بدون کوچک‌ترین پذیرش مسئولیت تاریخی، خود را مدافع مردم جا می‌زند. این روند، نمونه روشنی از فرصت‌طلبی سیاسی و پاک‌کردن صورت‌ مسأله توسط عوامل شکل‌دهنده بحران‌هاست.
خطر احیای لیبرالیسم اقتصادی و فرهنگی
در پس واژه‌هایی چون «توسعه‌گرایی»، «حقوق شهروندی» و «گذار»، در واقع بازگشت به پروژه لیبرالیسم اقتصادی و فرهنگی نهفته است؛ پروژه‌ای که در دولت‌های خاتمی و روحانی تجربه شد و نتیجه‌اش شکاف طبقاتی، از بین‌ رفتن تولید ملی، بی‌هویتی فرهنگی و تضعیف بنیان خانواده بود. جبهه انقلاب باید این تجربه تلخ را بازخوانی و برای مردم تبیین کند.
 فرصت روشنگری برای جبهه انقلاب
این بیانیه با همه ضعف‌ها و تناقض‌هایش، فرصتی برای جبهه انقلاب است تا بار دیگر با تبیین تفاوت‌های بنیادین خود با گفتمان اصلاح‌طلبی، مرزبندی‌های هویتی و ارزشی را روشن کند. افشای جهت‌گیری سکولار، ناتوانی در پاسخ‌گویی به نیازهای مردم، فراموشی تجربه گذشته و تلاش برای بازسازی جریان اصلاحات بدون مسئولیت‌پذیری، باید محور روشنگری‌های سیاسی و رسانه‌ای نیروهای انقلابی باشد.
یکی از نکات مبهم بیانیه جبهه اصلاحات، نبود مخاطب مشخص در تنظیم آن است. این متن نه به روشنی خطاب به حاکمیت نوشته شده و نه توانسته با زبان روشن، بدنه اجتماعی خود را مخاطب قرار دهد. به ‌نظر می‌رسد این بیانیه بیشتر به‌مثابه سندی داخلی برای هماهنگی درون‌جبهه‌ای تنظیم شده تا متنی برای ایجاد موج اجتماعی یا اثرگذاری سیاسی.برخی ناظران بر این باورند که چنین متونی، در غیاب ارتباط‌گیری با مخاطب واقعی، به اسنادی «بروکراتیک و درون‌گفتمانی» تقلیل می‌یابند.
درحالی‌که فضای کنونی جامعه ایران، مستلزم متونی با زبان صریح، شفاف و مخاطب‌محور است. مخاطب باید بداند که این بیانیه چه چیزی را می‌خواهد، از چه کسی و برای چه کسانی.
از این منظر، بیانیه فاقد عناصر راهبردی ارتباط با مردم است. نه شعار روشنی دارد، نه راهکار ملموس و نه دعوتی فراگیر به کنشگری مدنی یا سیاسی. این فقدان، می‌تواند نشانه‌ای از تداوم انفعال در جریان اصلاحات و فقدان راهبرد ارتباط مؤثر با جامعه تلقی شود.
دوگانگی در مفهوم «گذار» و پایبندی به اصلاحات درون‌ساختاری
بیانیه جبهه اصلاحات در پایان خود از «گذار آرام، عقلانی و ملی» سخن می‌گوید، بی‌آنکه به‌روشنی مشخص کند این گذار، دقیقا به چه معناست. در فضای سیاسی ایران، واژه «گذار» دارای بار معنایی پررنگ و بعضا رادیکال است که معمولا با عبور از نظام موجود یا ساختارشکنی همراه دانسته می‌شود.
بااین‌حال، در بدنه اصلی بیانیه، تأکید بر مشارکت انتخاباتی، اصلاح ساختارهای موجود و گفت‌وگو با حاکمیت دیده می‌شود؛ مفاهیمی که با گفتمان «گذار» در ادبیات سیاسی معارض‌اند، مگر آنکه نوعی از گذار درون‌ساختاری و تدریجی مدنظر باشد. همین ابهام، زمینه تفسیرهای چندگانه را فراهم کرده است.
به ‌گفته برخی تحلیلگران، این لحن مبهم می‌تواند نوعی سازگاری تاکتیکی میان دو گرایش درون جبهه اصلاحات باشد: اصلاح‌طلبان انتخابات‌محور از یک سو و نیروهای رادیکال‌تر که به گذار ساختاری می‌اندیشند از سوی دیگر. اما همین ابهام، خطر انشقاق، بدفهمی یا بی‌اثر شدن پیام را نیز به‌ دنبال دارد.
خلأ رهبری گفتمانی در بیانیه
یکی از پرسش‌های اساسی پس از انتشار بیانیه 10 خرداد این است که جبهه اصلاحات ایران چه رهبری فکری و سیاسی را در دوره جدید نمایندگی می‌کند. در این بیانیه، هیچ اشاره‌ای به نقش محمد خاتمی یا دیگر چهره‌های مرجع اصلاح‌طلب دیده نمی‌شود. این سکوت، در حالی است که بحران مرجعیت سیاسی در میان اصلاح‌طلبان به یکی از چالش‌های اصلی آنان بدل شده است.
غیاب چهره یا نهاد مرجع، نه‌تنها پیام بیانیه را بی‌هویت می‌سازد، بلکه در صحنه عمل نیز اصلاحات را بی‌سازمان، بی‌راهبرد و فاقد انسجام نشان می‌دهد. به‌ویژه در شرایطی که مخالفان اصلاحات، از سازمان‌یافتگی بیشتری برخوردارند، این خلأ آشکارتر می‌شود.
به ‌نظر می‌رسد جبهه اصلاحات همچنان نتوانسته تکلیف خود را با پرسش کلیدی «چه کسی اصلاحات را نمایندگی می‌کند؟» روشن سازد. این وضعیت، خود به سردرگمی مخاطب و تضعیف اعتبار عمومی منجر می‌شود، به‌ویژه برای جوان‌ترها که دنبال چهره‌های نو و الهام‌بخش هستند.
در بیانیه اصلاح‌طلبان هیچ اشاره‌ای به میراث ایثارگری، دفاع مقدس و شهدای انقلاب نشده است. این حذف معنادار، نشان‌دهنده گسست این جریان از حافظه تاریخی ملت ایران و تلاش برای بازتعریف هویت ملی بدون پیوند با انقلاب اسلامی و مقاومت است. 
کتمان نقش آمریکا و غرب در بحران‌سازی داخلی
بیانیه اصلاح‌طلبان عامدانه از هرگونه اشاره به نقش مخرب آمریکا، تحریم‌ها و دخالت‌های خارجی در اقتصاد، امنیت و فرهنگ ایران پرهیز کرده است. این حذف، تنها در خدمت یک روایت واژگون از وضعیت کشور است که همه بحران‌ها را به نظام نسبت می‌دهد و غرب را حامی پیشرفت جا می‌زند. 
استمرار نگاه تکنوکراتیک و حذف مردم از فرآیند تصمیم‌سازی
اگرچه اصلاح‌طلبان در ظاهر از «مردم‌سالاری» سخن می‌گویند، اما عملکرد تاریخی آن‌ها در دولت‌های گذشته نشان داده که به جای تکیه بر مردم، به نخبگان، مشاوران اقتصادی لیبرال و سیاست‌ورزان پشت‌پرده تکیه دارند. 
در سراسر بیانیه، هیچ ارجاعی به نقش روحانیت انقلابی، مرجعیت دینی یا نهادهایی انقلابی دیده نمی‌شود. این حذف، نشانه‌ای از تلاش اصلاح‌طلبان برای سکولاریزه‌کردن سیاست ایران است.
 بی‌توجهی به مسأله جمعیت، خانواده و بحران سبک زندگی ایرانی - اسلامی
در بیانیه، هیچ اشاره‌ای به بحران جمعیتی کشور، تضعیف نهاد خانواده یا تهاجم فرهنگی غرب نشده است. این بی‌تفاوتی، نشان‌دهنده اولویت‌های لیبرال‌محور اصلاح‌طلبان است که نسبت به مقوله «تمدن‌سازی اسلامی» کاملا بی‌اعتنا هستند.
جبهه انقلاب با تأکید بر سبک زندگی اسلامی، حمایت از خانواده و مقابله با پروژه فرهنگی دشمن، در این میدان خلأ را پر کرده است.
درحالی‌که نیروی جوان انقلابی در عرصه‌هایی چون تولید دانش‌بنیان، خدمات جهادی، دفاع از حرم و امنیت نقش‌آفرینی می‌کند، اصلاح‌طلبان همچنان جوانان را صرفا ابزار رأی و اعتراضات خیابانی می‌بینند. آن‌ها در بیانیه‌های خود کوچک‌ترین اشاره‌ای به میدان‌داری جریان مؤمن و انقلابی نسل جدید نکرده‌اند. این حذف، نشان از ناتوانی این جریان در فهم تحولات نسلی دارد.
خطر احیای فتنه‌گری سیاسی تحت پوشش مشارکت‌طلبی
شعارهایی مانند «گذار ملی» و «اصلاح ساختارها» در عمل همان ادبیات فتنه 88 و پروژه عبور از نظام است که اکنون در پوشش‌های جدید و با زبان معتدل بیان می‌شود. جبهه انقلاب باید نسبت به بازتولید فتنه‌انگیزی در پوشش مطالبه‌گری مدنی هشدار دهد و نسبت آن را با تجربه تاریخی 88 بازخوانی کند.
بیانیه اصلاح‌طلبان را نمی‌توان تلاشی برای اصلاح دانست، بلکه باید آن را بازآرایی یک جریان شکست‌خورده برای بازگشت به قدرت بدون بازپرداخت مسئولیت‌ها و بدون ارائه برنامه‌ای منسجم و صادقانه دانست. جبهه انقلاب با اتکا به مردم، شفافیت در راهبرد و التزام به ارزش‌های اصیل اسلامی و انقلابی، باید این بازی‌های سیاسی را با روشنگری، پاسخ‌های میدانی و تبیین مستدل خنثی کند.
در عین حال به نظر می رسد که این بیانیه قصد حذف طیف معتدل و میانه و روزنه گشایای اصلاح طلبان را دارد و نمی خواهند عرصه را به آنها واگذارد. در حالی که این طیف از اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری نقش بیشتری از رادیکال ها و ساختاری ها در پیروزی پزشکیان داشتند. به نظر می رسد تا زمان ریاست خانم منصوری غلبه با اصلاح طلبان ساخت گرا در جبهه اصلاحات است که در کلان گروگان گفتار جنبشی تاجزاده هستند.هرگونه خروج اصلاحات از انسداد از عبور آنها از گفتار خانم منصوری و تاجزاده می گذرد.

لینک کوتاه:
https://www.kermanrasad.ir/Fa/News/728090/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

آهنگ «یازده ماه و بیست و نه روز و چند هزار ساعت» از علیرضا قربانی

چگونه اوکراینی‌ها حمله پهپادی هولناک به روسیه را رقم زدند؟

کشف یک سیاره کوتوله جدید در نقطه دور دست منظومه شمسی

امام راحل(ره) احیاگر هویت اسلامی ملت بود

دبیر فدراسیون بسکتبال: دیدار با روسیه و بلاروس قطعی شد

نابغه ایرانی در رده دوم برترین‌های تنیس روی میز جهان

نتایج یک طرح پژوهشی درباره تاثیر دیابت در ناباروری

برگزاری جشن ازدواج دختران شهدای مدافع حرم با حضور چهره‌های فرهنگی در قم

تجلیل ملی از 75 خانواده شهید کانون‌های فرهنگی و هنری مساجد

ویدئویی که حمید عسگری را سوژه اینستاگرام کرد!

ترانه «دوستام» با صدای محسن ابراهیم زاده

ایران و مصر در تبعیدگاه سایه‌ها

روایتی وحشتناک و بهت‌آور از «6 سال اسارت زن اهوازی در خانه وحشت»

پشت پرده باج نیوزهای ورزشی

بورس زیر سایه بی‌ثباتی

چالش‌های وزیر جوان

طلایی که در کُره سنگ شد

شرایط بغرنج منطقه رویکرد مصر را تغییر داده است

اعتماد گزارش داد: کینه ناتمام 88

«کشتار گرسنگان»؛ جنایت تازه آمریکایی-اسرائیلی در غزه

روایت «ونس» از استراتژی دولت ترامپ در استفاده از نیروی نظامی

دیپلمات پیشین: به مرز بین جنگ و صلح نزدیک شده‌ایم

تخم مرغ گندیده در دل مریخ!

بازنویسی تاریخ جذام؛ بیماری ترسناک قرون وسطی پیش از ورود اروپاییان در آمریکا وجود داشت

همکاری منطقه آزاد کیش و هگتا برای رونق گردشگری

مردم سرزمین قنات‌ها دچار کمبود آب هستند

تکذیب تعرض به حریم تپه‌های باستانی کنارصندل

سگ‌گردانی در کرمان ممنوع شد

سقوط آزاد 41درصدی ورودی آب به سدهای کشور

وزیر نیرو: 7 هزار مگاوات ناترازی برق را رفع کردیم

ذخیره فقط یک میلیون مترمکعبی سه سد بزرگ کشور

فروش مکمل سوخت در پمپ بنزین‌ها ممنوع شد

ماجرای مشکوک یک آبروریزی برقی

ماجرای تجمع لنج‌داران بوشهری چه بود؟

یک سوال از سخنگوی دولت: چرا پرداخت کالابرگ به تاخیر افتاده؟

نماینده مجلس: کشاورزی در شرایط فعلی توجیه اقتصادی ندارد

رویافروشی با خودرو قسطی

قیمت دام عید قربان تعیین شد

فرآیند انتقال سهام عدالت متوفیان بعد از سال 99 به وراث چرا تاکنون عملیاتی نشده است؟

یک آرژانتینی ستاره احتمالی لیگ ملت‌ها 2025

نیوفیس برزیل در لیگ ملت‌ها مقابل ایران

لیگ ملت‌ها؛ آتش والیبال رسماً روشن شد

گزارشی از روند آماده سازی تیم بسکتبال طبیعت اسلامشهر برای حضور پرقدرت در لیگ قهرمانان آسیا

حضور اعضای تیم ملی والیبال زنان در حرم امامزاده صالح پیش از اعزام به مسابقات جام ملت‌های آسیا

فیفا قانون جدید پنالتی زدن را به داوران ابلاغ کرد

روز پرکار سیدورف در تهران؛ جلسه مشاور هلندی با جباری فردا برگزار می‌شود

سفیر سودان در ملاقات با رضا درویش

بیانیه تیم ملی فوتبال در واکنش به اظهارات یک نماینده مجلس

آغاز مذاکرات نهایی پرسپولیس - گل‌گهر

خداحافظی تلخ با اینتر؛ راه طارمی و اینزاگی جدا شد