سرمقاله کیهان/ سرمایه امید و تاجران یأس و ترس
مقالات
بزرگنمايي:
کرمان رصد - کیهان / «سرمایه امید و تاجران یأس و ترس» عنوان یادداشت روز در روزنامه کیهان به قلم محمد ایمانی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
1) بزرگترین سرمایه هر کشور، امید و اراده و باور جمعی مردم همان کشور است. بنابراین، بزرگترین تهدیدها نیز از سوی کسانی پدید میآید که با «یأسفروشی، تجارت ترس و القای ناتوانی»، به این سرمایه اجتماعی آسیب میزنند. این، سرمایه امید و اراده بود که توانمندیهای دفاعی کشور و از جمله موشکهای هایپرسونیک و پهپادهای دوربرد نقطهزن را در اوج تحریمها تا مرز بازدارندگی ارتقا داد. همین اراده، سوخت 20 درصد رآکتور هستهای تهران را تولید کرد و تحریم و گروگانگیری دارویی را درهم شکست. در تداوم همین امید و در مقابل تحریم بنزینی، بود که برنامه تأسیس پالایشگاه ستاره خلیجفارس، در سال 1385 به همت قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا (ص) به اجرا درآمد.
2) بیتردید، «تحلیلهای فلجکننده»، هزار برابر بدتر از «تحریمهای فلجکننده» است. تحریمهای فلجکننده و فشار حداکثری، در مقابل اراده جمعی ملت ما شکست خورد، بنابراین بدیهی است که پایوران دشمن، این اراده برآمده از امید را با خنجر مسموم «تحریف» هدف بگیرند. اهتمام به تولید قدرت، و با فریب و وسوسهها، خام دشمن نشدن، آن راهبرد اساسی است که میتواند موجب زایندگی و پویندگی شود، تولید قدرت کند، الهامبخش تمدنی باشد و عندالاقتضاء پای میز مذاکره، اراده خود را بر بیگانگان تحمیل کند. تولید و تکثیر منابع قدرت، حتماً زحمت دارد و زمانبر است. برای استفاده از سایه و میوه درخت، باید آن را کاشت و داشت تا سپس بتوان بهرهمند شد. متأسفانه برخی مدیران در مقاطعی خیال کردند به جای این رویکرد منطقی، میتوان منابع قدرت کشور را در مذاکره به رقیبان و دشمنان واگذار کرد و آنگاه به رونق اقتصاد و امنیت رسید!
3) تحلیلهای فشلکننده بود که القا میکرد: کشور نیازی به برنامه هستهای ندارد؛ اوباما بسیار مودب، و ترامپ تاجری محترم و شیدای توافق است؛ با یک امضا و توافق و واگذاری یا تعطیلی برنامه هستهای میتوان 200 میلیارد، بلکه 2500 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی را به کشور جذب کرد؛ اقتصاد کشور را بدون تسلیم در مقابل غرب نمیتوان سامان داد، و صدها گزاره مشابه. در حالی که جنگ در غزه، یمن و سوریه، میان روسیه و اروپا و آمریکا (اوکراین)، و هند و پاکستان برقرار است و حتی ممکن است به میان آمریکا و چین کشیده شود، چرا کسانی تلقین کردند که «روزگار آینده، روزگار مذاکره است نه موشک»، و دنبال برجام 2و 3 هم بودند! چنین مدیرانی، میخواستند دسترنج فناوران حوزههای مختلف تولید قدرت را حراج کنند و سپس، کاسه «چه کنم» به دست بگیرند، چنان که مبتلا شدند.
4) در سال 1399 و ابتدای سال 1400، چگونه میشد امید را در مردم زنده نگاه داشت و حال آن که روزانه تا 700 نفر در اثر شیوع کرونا جان میباختند، اما رئیس و سخنگوی دولت وقت ادعا میکردند «واکسن کرونا، سوهان قم نیست» و «بدون حل مشکل FATF نمیتوان واکسن وارد کرد»؟! این پمپاژ یأس، واکنش مدیرانی بود که خود را فوقتخصص تدبیر و تمثال دیپلماسی وانمود میکردند و در مقابل، خود یا پادوهای رسانهایشان، از هیچ دروغ ناجوانمردانهای دریغ نکردند و آقای رئیسی را فردی با شش کلاس سواد و فاقد مهارتهای مدیریتی و دیپلماتیک نشان میدادند! اما مردم دیدند که وقتی «سید ابراهیم رئیسی» بر مصدر ریاست جمهوری نشست، چگونه توانست از مسیر دیپلماسی فعال و خلّاق، واکسیناسیون سراسری را به اجرا بگذارد و به جنگ اعصاب دولت با مردم و پمپاژ یأس و ترس و ناامنی پایان دهد.
بازار ![]()
5) کارخانههای تعطیل و نیمهتعطیل بسیاری، با وجود کارشکنی بیوقفه آمریکا و انگلیس و فرانسه و دیگران، در دولت شهید رئیسی احیا شدند و به چرخه کار و تولید برگشتند. در دولت برجام که ادعا میکرد به واسطه بستن با آمریکا، هم چرخ سانتریفیوژ خواهد چرخید و هم چرخ کارخانهها، و مردم از پول ناچیز یارانه بینیاز خواهند شد، 8000 کارخانه تعطیل شد. شاید کمتر به این موضوع اندیشیدهایم که با تعطیلی هر کارخانه، کوه فلاکت بر سر خانواده صدها یا هزاران کارگر
آوار میشد. برخی مدیران، خواب ماندند، یا خود را به خواب زدند و هشت سال فرصت در حالی سپری شد که معدل رشد اقتصادی این دوره، به رقم تقریباً هیچ «6 دهم درصد» سقوط کرد. پایان دوره بیتدبیری و لجبازی و نصیحت ناپذیری، با سکانداری آقای رئیسی در دولت، امید بسیاری را در میان مردم و نخبگان زنده کرد. تقریباً هفتهای نبود که چند رسانه آمریکایی یا اروپایی اذعان نکنند ایران در دوران ریاست جمهوری سید ابراهیم رئیسی، بینیاز از غرب و بیاعتنا به تهدیدها، در حال تبدیل شدن به قدرت سیاسی اول منطقه است و توانسته رشد اقتصادی پنج درصد را با وجود تحریمها به ثبت برساند.
6) دهها هزار کارگر و خانوادههای آنها (از جمله در هپکوی اراک، نیشکر هفت تپه، ماشینسازی تبریز، پالایشگاه کرمانشاه، کشت و صنعت مغان، کیان تایر، صنایع چوب و کاغذ مازندران، رادیاتورسازی یزد، کاشی سمنان، قند یاسوج، نساجی قائمشهر، ایران تراورس و...) که به خاطر رکود و تعطیلی یا کاهش فعالیت هزاران کارخانه عزا گرفته بودند، حالا با رونق گرفتن همان کارخانهها، امید و نشاط پیدا کرده بودند. امید، کالایی خریدنی و وارد کردنی نبود که بتوان از ژنو و لوزان و وین و نیویورک، وارد کرد. سازه حیات بخشی بود که باید با همت مدیران و تولیدکنندگان و کارگران، آجر به آجر روی هم چیده میشد و دیوار آن فراز میآمد. سید ابراهیم رئیسی، دامن همت به کمر زده بود و استان به استان و کارخانه به کارخانه میرفت، چالشها ر ا میشنید، وزیران و معاونان را شبانهروز به صف میکرد، و با کمک دستگاه قضائی، گرگهای کارخانهخوار و آماده بلعیدن را عقب میراند. امید، اینگونه در دل تولیدکنندگان و کارآفرینان جوانه زد. رشد اقتصادی چهار تا پنج درصدی، فقط به خاطر این نبود که صادرات نفت چند برابر شده و صادرات غیرنفتی رونق گرفته بود – که همین هم به خودی خود با ارزش بود- بلکه مهمتر ازآن، احیای امید در میان کارگران و کارآفرینان و تولیدکنندگان بود. در این فرآیند، دولت رئیسی موفق شد فقط در سال 1402، بالغ بر 1100 پروژه عمرانی را به ارزش بیش از 500 هزار میلیارد تومان در سراسر کشور به بهرهبرداری برساند.
7) به عنوان یک نمونه دیگر، میتوان به موضوع خودکفایی گندم اشاره کرد. کشور در اثر سیاستهای نادرست دولت «برجام و دیگر هیچ»، از خودکفایی در ابتدای دهه 90، به واردات 7 میلیون تُن گندم در سال 1400 رسید؛ آن هم در شرایطی که جنگ اوکراین موجب بحران جهانی در این زمینه شده بود. در نیمسال پایانی دولت روحانی، میزان خرید تضمینی از کشاورزان، به 4.5 میلیون تن کاهش یافت و به ناچار، بیش از 7 میلیون تن گندم از طریق واردات تأمین شد. این فاجعه در حالی بود که در اواخر همان دولت، درآمدها و ذخائر ارزی هم ته کشیده بود و امنیت غذایی کشور تهدید میشد. در مقابل، با پیگیری و اهتمام و برنامهریزی دولت شهید رئیسی، کشور با تولید 15 میلیون تُن و خرید 12 میلیون تن از کشاورزان، مجدداً به خودکفایی در تأمین گندم رسید.
8) دولت فعلی میتواند و باید، مأموریت نیمهتمام شهید رئیسی را پیش ببرد، طرحهای برزمین مانده را پیگیری کند و به سرانجام برساند. این کار نیازمند تحرک جدید و مضاعف در میان وزرا و معاونان رئیسجمهور است. نظرسنجی اخیر اتاق بازرگانی از مدیران (شامخ/ شاخص مدیران خرید) نشان میدهد که برخی حوزههای اقتصادی ظرف شش ماهه گذشته، مجدداً دستخوش رکود شدهاند. در مقابل، معرفی وزیر اقتصاد پیشنهادی به مجلس که قرار بود این هفته انجام شود، باز هم به تأخیر افتاده است. پیداست تیم اقتصادی دولت، تکاپو و تحرک لازم را ندارد و همین کاستی موجب میشود، کفه شرطیسازی اقتصاد از مسیر پروپاگاندای رسانهای دشمن تقویت میشود. این رخوت در حالی است که به تجربه میتوان گفت محال است دشمنِ 86 سال گذشته ملت ایران، سلاح تحریمها را به واسطه مذاکره و توافق کنار بگذارد و دست از شرارت بردارد. تحریمهای ویزا، آیسا و سیسادا (و سپس کاتسا و 1200 تحریم پسابرجامی دیگر) هرکدام، میخی بر تابوت سادهانگاری و خوشخیالی در اینباره است.
9) اواخر بهمنماه گذشته، ارزیابی یک مرکز نظرسنجی حاکی از آن بود که بیش از 60 درصد شرکتکنندگان، به آینده کشور خوشبین هستند، اما اعتماد به دولت، کمتر از 50 درصد است. این خبر را یکی از روزنامههای حامی دولت منتشر کرده و نوشته بود: «در پیمایشی که از سوی مرکز نظرسنجی شناخت انجام شده، نمره شاخص اعتماد به دولت، از 10، عدد 4/13 را کسب کرده است. در همه موارد ارزیابی، دولت نتوانست نیمی از اعتماد شرکتکنندگان را جلب کند. در مسئله اقتصادی، بیش از 50 درصد معتقد بودند دولت، توانایی حل مشکلاتی همچون تورم و بیکاری را ندارد.
بیش از 60 درصد، در واکنش به این جمله که «آینده ایران روشن و امیدوارکننده است»، موافق بودند. 11/3 درصد نه موافق و نه مخالف، و 24/3 درصد کاملاً یا تا حدی مخالف بودند. 15/9 درصد معتقد بودند که این دولت نمیتواند مشکلات را حل کند، 15/9 درصد نه موافق و نه مخالف، و 38 درصد نیز کاملاً یا تا حدی موافق بودند.».
10) یکی از تحلیلهای فلجکننده، روایت تحریف شده از افکار عمومی است تا دولت با همین فهم غلط و گمراهکننده، ناچار به کوتاه آمدن در برابر غرب شود. برخلاف انگارهسازیهای مسموم، نظرسنجی اخیر یکی از مراکز افکارسنجی دانشگاههای تهران نشان میدهد «77.1 درصد از مردم ایران، موافق سرمایهگذاری روی جنبههای صلحآمیز انرژی هستهای هستند و از پیشرفتهای هستهای احساس غرور میکنند. بیش از 83 درصد، دانش هستهای را برای کشور ضروری میدانند. همچنین 71.9 گفتهاند که با ساخت سلاح هستهای در صورت وقوع حمله نظامی به کشور موافق هستند». مشابه این نظرسنجی، اواخر خرداد سال گذشته از سوی تیمی از محققان دانشگاه هاروارد با مشارکت مؤسسه «iran poll» (مستقر در تورنتوی کانادا) انجام شد.
11) رؤیا فروشی، و تجارت ترس و یأس، و القای ناتوانی، دو کارویژه شیطان است. چنان که خداوند متعال میفرماید: «یَعِدُهُمْ وَیُمَنِّیهِمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلَّا غُرُورًا. شیطان به آنان وعده میدهد، و در آرزوها میاندازد، و وعدهای جز فریب به آنان نمیدهد». و «إِنَّمَا ذَلِکُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ. همانا منحصراً این شیطان است که دوستانش را میترساند؛ پس، از آنان نهراسید و از من پروا کنید، اگر مؤمن هستید». مدیران و مشاوران را باید از رؤیافروشان و تاجران ترس و یأس پالایش کرد. گشایش امور، مستلزم این پالایش و پیراستگی مدیریتی است.
-
دوشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۳:۱۶
-
۷ بازديد
-

-
کرمان رصد
لینک کوتاه:
https://www.kermanrasad.ir/Fa/News/723291/