صبح نو: اگر جلیلی در دور اول کنار میرفت قالیباف با 55 درصد آرا پیروز میشد
مقالات
بزرگنمايي:
کرمان رصد - صبح نو /متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشر آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
سوال سخت و پاسخهای ساده
این سوال سخت، پاسخی ساده دارد؛ اما برخیها تلاش دارند با فرمولها و دلیلها و اما و اگرهای زیاد پاسخ را سخت کنند، درحالیکه سرراستترین پاسخ در تبیین شکست اصولگرایان، پافشاری یک نامزد و عدم از خودگذشتگی بود. در صورتی که همه دادههای علمی آنچه در 8 تیرماه و سپس در 15 تیرماه اتفاق افتاده بود را پیشبینی کرده بودند؛ اما بیتفاوتی و تفکرات ضدوحدتی سبب شد کشور بار دیگر در مسیری قرار بگیرد که یکبار در دهه 90 به دلیل همین نگاه ایجاد و حالا باید تکرار آن را به نظاره نشست.
انتخابات مثل هر مکانیزم روشنی دارای قواعد خاص خود است؛ نمیتوان با فرضیات بیپایه، یک نتیجه مشخص و قطعی را به احتمالات و اما و اگر گره زد. مسیری که البته در گذشته نیز تکرار شده بود. بدون شک آنچه پیش از ورود نیروهای اصولگرا به انتخابات 1403 لازم بود، بازخوانی انتخابات سال 92 بود.
در سال 92 چه گذشت؟
اصولگرایان بعد از انتخابات 92 به دنبال مکانیزم و ایجاد ساختاری بودند که اشتباه آن سال را دوباره تکرار نکنند، زیرا بیشتر تحلیلگران عرصه سیاست معتقد بودند یکی از دلایل اصلی عدم موفقیت اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم، نبود اتحاد و ائتلاف میان اصولگرایان بوده است، به گونهای که در آخر آرای میان کاندیداهای متعدد اصولگرایان تقسیم شد.
سعید جلیلی برای اولینبار در سال 92 کاندیدای ریاستجمهوری شد، همان سالی که حسن روحانی با آرای ناپلئونی در دور اول انتخابات را برد. اصولگرایان در آن انتخابات هم کاندیداهای متنوعی داشتند؛ اما شانس پیروزی محمدباقر قالیباف به دلیل کارنامه درخشان و روشنی که در شهرداری تهران داشت، از همه بیشتر بود.
علیرغم همه تلاشها و جلساتی که در آن سال صورت گرفت؛ علیاکبر ولایتی و سعید جلیلی حاضر به کنارهگیری نشدند. هنوز مشخص نیست که چرا سعید جلیلی با عملکردش هم در سال 92 و هم در 1403 اینگونه موجب شد دولت دودستی تقدیم اصلاحطلبان شود؟
انتخابات نه کلاس ریاضیات است و نه کلاس نقاشی
به قول محمدسعید احدیان که مینویسد: «انتخابات نه کلاس ریاضیات است و نه کلاس نقاشی که دو عدد را با هم جمع بزنیم و بگوییم اگر قالیباف کنار میرفت، جمع جبری آرای قالیباف و جلیلی کار را در مرحله اول تمام میکرد یا دو عدد مشابه را نمایش دهیم بگوییم دیدید آرای آقای پزشکیان قومیتی است، پس ما مقصر نیستیم. اینکه میگوییم انتخابات کلاس ریاضی نیست و 2 بهعلاوه 2 مساوی 4 نمیشود؛ یعنی اینکه بهعنوان مثال در سال 92 نظرسنجیها جمع آرای عارف و روحانی را قبل از کنارهگیری عارف حدود 30 درصد نشان میداد؛ اما با کنارهگیری عارف و عدم کنارهگیری آقای جلیلی و دوقطبی کردن فضا حول مذاکره هستهای، موجی درست شد و رأی آقای روحانی از 50 عبور کرد و در مرحله اول پیروز شد، درحالیکه ستاد آقای جلیلی اصرار داشتند که ما میمانیم و جمع آرای آقای عارف و روحانی کمتر از 50 است و اگر ما پیروز نشویم، انتخابات حداکثر دو مرحلهای میشود.»
وی تأکید کرد: «ما اینکه میگوییم کلاس نقاشی هم نیست که دو عدد را نمایش دهیم و بگوییم پیروزی آقای پزشکیان به دلیل آرای قومیتی بوده است، به این دلیل است که اولا تفاوت آرا در همه استانها وجود دارد، یکی بالاتر و یکی پایینتر و اینکه همه این تفاوت را قومیتی بدانیم، حرف نادقیقی است؛ اما نکته مهمتر این است که از روز اول که آقای پزشکیان وارد کارزار انتخابات شدند، همه میدانستند که یک حجم آرایی در استانهایی دارد که با ایشان نزدیک است که البته قومیتی دانستن آنها خلاف و توهین به مردم است.»
![]()
اذعان اصلاحطلبان به پیروزی قالیباف در دوقطبی با پزشکیان
همانگونه که بسیاری از رسانههای اصلاحطلب تأکید دارند، بخش مهمی از بدنه اصولگرایی و قسمتی از آرای خاکستری، بهرغم نقدهایشان بر محمدباقر قالیباف، در مجموع او را فردی دارای قدرت مدیریت اجرایی میدانستند که دارای کارنامهای قابل ارزیابی است؛ اما از سعید جلیلی، تصویری از یک «سخنران ایدئولوژیک» در ذهن داشتند که جز «مجموعهای از مذاکرات شکست خورده منتهی به تحریم ایران» در چنته ندارد.
در واقع بسیاری از کسانی که از ترس جلیلی به پزشکیان رأی دادند، متمایل به قالیباف بودند. در صورتی که رقابت پزشکیان - قالیباف صورت میگرفت، بخشی از آرای کنونی پزشکیان به صندوق قالیباف ریخته میشد، کمااینکه در دور دوم انتخابات، بسیاری از رأیدهندگان قالیباف، نام پزشکیان را روی برگههای خود نوشتند. در واقع، قالیباف این قابلیت را داشت که به سبد آرای پزشکیان حمله کند، ولی جلیلی سهمی از این سبد نداشت.
احمد زیدآبادی، فعال سیاسی و تحلیلگر اصلاحطلب نیز نوشت: «واکنش برخی از حامیان سعید جلیلی به شکست او در انتخابات بسیار بسیار بسیار تأسفبار است! گویی آنان ارث مسلمی را از دست دادهاند! گویی این سرزمین ملک طلق آنان است و بقیه مردم در اینجا مهمان و یا در خدمت آناناند. در واکنش این دسته، یک جو حس دلسوزی به ایران ندیدم. گویی تصورشان بر این است که اگر همه ارکان قدرت در اختیار آنان نباشد، چه بهتر که این مملکت ویران و نابود شود. گویی به این کشور به دیده همان دیگی مینگرند که باید برای آنان بجوشد و اگر نجوشد بگذار کله سگ در آن بجوشد! چه کسانی این نوع تصورات ایرانسوز را در ذهن آنها جا انداختهاند؟ از هر جهت هولبرانگیز و وحشتناک است.»
علی احمدنیا، مسئول کانال تلگرامی اصلاحاتنیوز در پایان رقابتهای انتخاباتی طی مطالبی کنایهوار خطاب به سعید جلیلی نوشت: «از آقای جلیلی برای انصراف ندادن و یکی از عوامل پیروزی کمال تشکر داریم.»
سید علی موسوی در توئیتی با عنوان علل شکست جلیلی در انتخابات 1403 از بُعد رسانه و تبلیغات نوشت: «نبود استراتژی در تبلیغات، فعالیت جزیرهای در تبلیغات، لکنت زبان اقناع در تبلیغات، تبلیغ در حبابهای اطلاعاتی همسو، ضعف در جذب آرای قشر خاکستری، جدال درون گفتمانی هواداران و دافعه آن، سرگشتگی هواداران و خوشبینی.»
پردهبرداری از یک نظرسنجی مهم
کانال تلگرامی صابریننیوز نیز امروز بخشی از نظرسنجی دانشگاه تهران (اول تیر) را منتشر کرد که نوشته بود: «در صورتی که جلیلی کنار برود 45 درصد رأی را به قالیباف منتقل میکند و فقط 5 درصد رأی به پزشکیان میدهد. (یعنی بخش عمده سبد رأی جلیلی به سبد قالیباف اضافه میشد) اگر جلیلی، زاکانی و قاضیزاده کنار بروند، قالیباف میتواند در دور اول انتخابات را تمام کند.» برخی نظرسنجیها هم از این موضوع حکایت داشتند که اگر جلیلی در دور اول کنار میرفت، قالیباف 55درصد آرا را کسب میکرد؛ چرا که بسیاری از مرددین که وارد انتخابات نشدند به او رأی میدادند و به اضافه رأی خود او و رأی جلیلی او برنده انتخابات میشد.
اینکه برخی از جریانات در جبهه اصولگرایی تصور کنند میتوانند با تکروی در انتخابات، سهمی را کسب کنند با واقعیت همخوانی ندارد. مضافا اینکه تاریخ تحولات سیاسی ایران در بعد از انقلاب نشان داده است که پیامهای گاه متعدد و متناقض از سوی یک جریان سیاسی، باعث میشود مردم از آن جبهه و جریان سیاسی زده شوند و از آن استقبال نکنند.
انتخابات سال 84 و 92 این موضوع را اثبات میکند که تفرق در جناحهای سیاسی در نهایت منتج به عدم استقبال مردم خواهد شد. اینکه برخی به دنبال این مفهوم هستند که از طریق اقداماتی خود را اصل اصولگرایی و انقلابیگری بدانند و دیگران را فرع، باعث خواهد شد که اینگونه زمین را به رقیب خود واگذار کنند.
-
سه شنبه ۱۹ تير ۱۴۰۳ - ۲۰:۵۲:۵۷
-
۲۶ بازديد
-

-
کرمان رصد
لینک کوتاه:
https://www.kermanrasad.ir/Fa/News/637622/